اثری که قراربود زیرکانه باشد اما در عمل بسیار کمرمق استشروع فیلم «کیف سیاه» پرهیجان و امیدوارکننده است؛ کاراکترها و موقعیتها به سرعت معرفی میشوند و ریتم داستانی با ضرباهنگی تند، مخاطب را درگیر میکند. اما هرچه جلوتر میرویم، روایت کمی از تکوتا میافتد و پراکندگی در روایتپردازی نمایان میشود.
فیلم «کیف سیاه»؛ جفت پوچ کلیشۀ آمریکایی
فرهیختگان: فیلم «کیف سیاه» به کارگردانی استیون سودربرگ، قرار است یادآور تریلرهای جاسوسی کلاسیک باشد. از همان لحظه اول، فیلم بیمقدمه تماشاگر را وارد جریان داستان میکند و حس فوریت و بحران را به مخاطب منتقل میکند. شروع فیلم پرهیجان و امیدوارکننده است؛ کاراکترها و موقعیتها به سرعت معرفی میشوند و ریتم داستانی با ضرباهنگی تند، مخاطب را درگیر میکند. اما هرچه جلوتر میرویم، روایت کمی از تکوتا میافتد و پراکندگی در روایتپردازی نمایان میشود؛ بهگونهای که تمرکز روی برخی شخصیتها و موقعیتها کاهش پیدا میکند. در واقع هر چه بیشتر جلو میرویم، این تریلر جاسوسی رنگ و لعابش را از دست میدهد و پیوندش با مخاطب را فراموش میکند. در پرونده امروز به سراغ این فیلم رفتیم. پرونده فیلم «کیف سیاه» را در روزنامه فرهیختگان بخوانید:
محمد قربانی، منتقد؛ یک تریلر کمرمق
تعلیق مصنوعی؛ سعید اکبری، خبرنگار
محمدسجاد حمیدیه، خبرنگار؛ عیش ناتمام
معصومه بدوی، خبرنگار؛ نقش جاسوس را چه کسی بازی میکند؟
مطالب پیشنهادی
.gif?v=0)
