«فرهیختگان» گزارش میدهداتباع افغانستانی تا تیرماه ۱۴۰۳ بیش از ۳ میلیارد دلار (معادل ۲۱۰ هزار میلیارد تومان) در ایران سرمایهگذاری کردهاند که نقش مهمی در اشتغالزایی و تزریق نقدینگی دارد. محمود سیادت، رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان اعلام کرد که بیش از نیمی از شرکتهای خارجی ثبتشده در ایران متعلق به افغانستانیهاست.
سرمایهگذاری ۳ میلیارد دلاری افغانستانیها در ایران

علی حاتمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی: ایران با میزبانی از 6 الی 10 میلیون تبعه خارجی، عمدتاً اتباع افغانستانی، یکی از بزرگترین کشورهای میزبان پناهندگان در جهان است. براساس برخی از آمارها اگر این تعداد را حدود ۶.۵ میلیون مهاجر در نظر بگیریم (۷.۴ درصد از جمعیت ۸۸ میلیون نفری ایران) است که عمدتاً در شهرهایی مانند تهران، مشهد، اصفهان و قم متمرکز هستند. با وجود اشتراکات فرهنگی و زبانی، چالشهای متعددی در حوزه سیاستگذاری، اقتصاد و ادغام اجتماعی مهاجران وجود دارد. در ادامه به بررسی سیاستهای مهاجرتی ایران، جایگاه اتباع خارجی در برنامه هفتم توسعه، مقایسه تطبیقی با سایر کشورها (با تأکید بر پاکستان)، و نقاط قوت و ضعف حضور مهاجران، با تمرکز بر آمار و ارقام کلیدی پرداخته میشود.
سیاستهای مهاجرتی ایران
نخستین قانون ورود و اقامت اتباع خارجی در ایران در سال ۱۳۱۰ تصویب شد و در سالهای ۱۳۳۷، ۱۳۵۰ و ۱۳۵۷ اصلاحاتی در آن اعمال شد. با وجود حضور بیش از ۴ دهه مهاجران افغانستانی، چهارچوب قانونی جامعی متناسب با شرایط آنها تدوین نشده است. مصوبات محدودی در حوزههای آموزش (مرکز پژوهشهای مجلس، ۱۳۹۵)، بهداشت (۱۳۸۷)، اشتغال و اقامت (۱۳۸۱) وجود دارد که برخی محدودیتهایی ایجاد کرده و مانع بهرهبرداری کامل از توانمندیهای مهاجران شدهاند. در سال ۱۳۹۴، رهبر انقلاب اعلام کردند: «تهران؛ خانه افغانستانیهاست» و تأکید کردند که هیچ کودک افغانستانی، حتی بدون مدارک، نباید از تحصیل محروم شود. این سیاست دسترسی به آموزش را برای کودکان مهاجر بهبود بخشید، اما موانعی مانند اخراج دورهای (مانند طرحهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴) و محدودیتهای شغلی همچنان پابرجاست. برای مثال، مهاجران غیرقانونی در معرض بازداشت و اخراج قرار دارند و بسیاری از مشاغل رسمی (مانند دولتی یا نظامی) برای آنها ممنوع است.
مقایسه تطبیقی وضعیت مهاجران مقایسه جهانی
ایران با ۶.۵ میلیون مهاجر (۷.۴ درصد از جمعیت) در مقایسه با امارات (۷۹.۱ درصد)، کانادا (۲۰ درصد) و آمریکا (۱۴.۶ درصد) درصد کمتری مهاجر دارد. سیاستهای مهاجرتی ایران در مقایسه با کانادا (سیستم امتیازی اکسپرس انتری) یا آلمان (برنامههای ادغام قوی) محدودتر است. در ایران، مهاجران افغانستانی عمدتاً در مشاغل کمدرآمد (ساختوساز، کشاورزی، خدماتی) با دستمزد ۳۰ الی۵۰ درصد کمتر از ایرانیان مشغولاند. در مقابل، کانادا و آلمان فرصتهای شغلی بهتری برای مهاجران قانونی فراهم میکنند و امارات برای متخصصان امکانات لوکس ارائه میدهد، اما کارگران کمدرآمد با محدودیتهای شدید مواجهاند.
ایران و پاکستان هر دو میزبان جمعیت قابلتوجهی از مهاجران افغانستانی هستند که عمدتاً در دهههای ۱۹۸۰ (جنگ شوروی)، ۱۹۹۰ (حکومت طالبان) و ۲۰۲۱ (سقوط کابل) وارد این کشورها شدهاند. جدول زیر مقایسهای دقیقتر ارائه میدهد.
ایران به دلیل اشتراکات زبانی (فارسی) و مذهبی (شیعه)، ادغام فرهنگی بهتری نسبت به پاکستان دارد، اما کلیشههای منفی و تبعیض همچنان وجود دارد. در پاکستان، تنشهای قومی و زبانی (پشتو/ اردو) ادغام را دشوارتر کرده و نگرش عمومی منفیتر است (مانند اتهام به قاچاق). با این حال، پاکستان همکاری نزدیکتری با UNHCR دارد و خدمات بانکی برای مهاجران ثبتشده در دسترستر است.
نقش سرمایهگذاری افغانستانی
اتباع افغانستانی تا تیرماه ۱۴۰۳ بیش از ۳ میلیارد دلار (معادل ۲۱۰ هزار میلیارد تومان) در ایران سرمایهگذاری کردهاند که نقش مهمی در اشتغالزایی و تزریق نقدینگی دارد. محمود سیادت، رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان اعلام کرد که بیش از نیمی از شرکتهای خارجی ثبتشده در ایران متعلق به افغانستانیهاست. با این حال، موانعی مانند محدودیت تملک ملک، دشواری ثبت شرکت، مشکلات بانکی و حذف کد مالیاتی برای دارندگان گذرنامه خارجی، مانع بهرهبرداری کامل از این ظرفیت شده است.
در مقایسه، سرمایهگذاری افغانستانیها در کشورهای منطقه شامل ۹۵ میلیارد دلار در ترکیه، ۵۵ میلیارد دلار در امارات، و ۳ میلیارد دلار در پاکستان است. نورالدین عزیزی، سرپرست وزارت صنعت و تجارت دولت سرپرستی افغانستان، در دیماه ۱۴۰۲ این ارقام را اعلام کرد. ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و اشتراکات فرهنگی، پتانسیل بالایی برای جذب سرمایه بیشتر از اتباع افغانستانی دارد، اما نیازمند سیاستگذاری منسجمتر است.
نتیجهگیری
ایران با میزبانی ۶.۵ میلیون مهاجر (۷.۴ درصد از جمعیت ۸۸ میلیون نفری)، فرصتهای بسیاری از جمله اشتراکات فرهنگی، تجربه تاریخی پذیرش مهاجران، و سرمایهگذاری ۳ میلیارد دلاری افغانستانیها دارد. با این حال، چالشهایی مانند سیاستهای ناپایدار، تبعیض دستمزدی (۳۰ الی۵۰ درصد کمتر)، محدودیتهای آموزشی، و نگرشهای منفی اجتماعی مانع بهرهبرداری کامل از این ظرفیت است. مقایسه با پاکستان نشان میدهد که ایران در ادغام فرهنگی وضعیت بهتری دارد، اما در خدمات بانکی و همکاری با نهادهای بینالمللی عقبتر است. برنامه هفتم توسعه با ایجاد پایگاه داده یکپارچه برای ۶ میلیون تبعه خارجی و تسهیل سرمایهگذاری میتواند وضعیت را بهبود بخشد. برای رقابت با کشورهایی مانند کانادا و آلمان، ایران نیازمند سیاستهای مهاجرتی منسجمتر و حمایت قویتر از ادغام اجتماعی و اقتصادی مهاجران است.
مطالب پیشنهادی














