دبّۀ جدید آمریکاایران در دیپلماسی را باز گذاشته بود و در حال تدارک دور تازه مذاکرات در خردادماه بود که صهیونیستها به آسمان ایران تجاوز کردند و پس از آن آمریکاییها هم مستقیماً وارد این تجاوز آشکار شدند و تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دادند.
چرا میگوییم مذاکره برای ترامپ فقط یک نمایش است؟

ایران دنبال مذاکره عاقلانه است اما آمریکاییها مذاکره را به چشم میزی برای گرفتن امتیازات بیشتر البته با زبان دیپلماتیک نگاه میکنند. در شرایطی که در فضای سیاسی داخل کشور از طرفی برخی جریانها، مدام به این موضوع تأکید میشود که ایران باید برای جلوگیری از شروع جنگی تازه مذاکره و توافق با آمریکا را در دستور کار قرار دهد، حتی به قیمت تعلیق برنامه هستهای ایران. روز گذشته دبیر شورایعالی امنیت ملی در پیامی توییتری نوشت راه مذاکره با آمریکا بسته نیست اما آمریکاییها مسیر مذاکره را مسدود میکنند.
لاریجانی اشاره کرد آمریکاییها با طرح موضوعاتی مثل محدودیتهای موشکی، دنبال گرفتن امتیاز در مذاکره هستند، این خواستههای زیادهخواهانه که روشن است، ایران زیر بار آنها نخواهد رفت. علاوه بر آنکه نشان میدهد آمریکاییها میز مذاکره را نه محملی برای دیپلماسی و گفتوگوی دوجانبه که فضایی برای گرفتن امتیازات بیشتر میدانند و در واقع بیش از رعایت اصول دیپلماسی، دنبال معاملهای برد - باخت، به نفع خودشان در میز مذاکره هستند.
ما به دنبال مذاکره بودیم
ایران در دیپلماسی را باز گذاشته بود و در حال تدارک دور تازه مذاکرات در خردادماه بود که صهیونیستها به آسمان ایران تجاوز کردند و پس از آن آمریکاییها هم مستقیماً وارد این تجاوز آشکار شدند و تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دادند. آمریکاییها خودشان میز مذاکره را سوزاندند و راه دیپلماسی را تنگ کردند اما بعد از آنکه صهیونیستها مجبور به پذیرش آتشبس شدند، آمریکاییها بازهم تأکید کردند ایران باید پای میز مذاکره بنشیند، اروپاییها هم با تهدید ماشه به دنبال کشاندن ایران پای میز مذاکره بودند. اما واقعیت این بود که دیپلماسی به کار گرفته شد تا جنگی آغاز نشود و حالا که این تجاوز انجام شده بود و آمریکا هم تهدیدش را عملی کرده بود، شرایط متفاوت شده است. حالا نمیتوان با اعتماد از مذاکره و بهنتیجهرسیدن آن صحبت کرد، اگر پیش از شروع تجاوز، مذاکرات در سایه بیاعتمادی پیش میرفت، بعد از مذاکره، بیاعتمادی جزو جداناپذیر میز مذاکره با آمریکاییها است. بااینوجود اما ایران بعد از توقف جنگ 12 روزه اعلام کرد هیچ زمان دیپلماسی را رها نمیکند.
ایران اولین دور مذاکراتی با اروپاییها در مورد فعالسازی ماشه را بعد از جنگ، در ترکیه و البته در سطح معاون وزرا ادامه داد. اما در مورد مذاکره با آمریکاییها مدام به این گزاره تأکید میشد ایران این بار با پیششرط پای میز مذاکره خواهد آمد. سیدعباس عراقچی در مصاحبه با فایننشالتایمز در مورد اینکه آیا مذاکراتی با آمریکاییها شروع خواهد شد یا نه گفت: «ایران دیگر حاضر به ادامه روند فعلی مذاکرات نیست؛ چراکه آمریکا در حال مذاکره با ایران بود که به دیپلماسی پشت کرد و وارد جنگ شد. آنان باید توضیح دهند که چرا در میانه مذاکرات به ما حمله کردند و باید تضمین دهند که در آینده این کار را تکرار نخواهند کرد.» و در ادامه هم گفت: «راه مذاکره باریک است اما غیرممکن نیست.» اما هم دستگاه وزارت خارجه هم دیگر مقامات مسئول ایران به این موضوع تأکید کردند ایران این بار با پیششرط، پای میز مذاکره خواهد آمد شرط اول آنکه آمریکا باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا به ایران حمله کرده و علاوهبرآن تضمین دهد که اینبار در حین مذاکرات به ایران حمله نخواهد کرد.
حالا موشکی را تعطیل کنید
در میان گمانهزنیهایی که از مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا مطرح میشود، سهشنبه علی لاریجانی در پیامی در ایکس صراحتاً اعلام کرد آمریکاییها علاقهای به مذاکره ندارند. دبیر شورایعالی امنیت ملی در بخشی از پیامش نوشت: «راه مذاکره با آمریکا بسته نیست، این آمریکاییها هستند که فقط از مذاکره حرف میزنند اما پای میز مذاکره نمیآیند و بهغلط ادعا میکنند جمهوری اسلامی، مذاکره نمیکند.» مطرحکردن پیششرطهایی مثل محدودکردن برد موشکهای ایران تا 500 کیلومتر و قطع ارتباط با محور مقاومت و عدم حمایت از حزبالله لبنان و حشدالشعبی عراق، طبیعتاً خواستههایی نیستند که ایران آنها را بپذیرد. این خواستهها در شرایطی مطرح میشوند که تأسیسات هستهای ایران مورد حمله مستقیم آمریکاییها قرار گرفته است و هیچ تضمینی هم برای عدم تجاوز مجدد به ایران وجود ندارد.
این خواستهها عملاً مسیر مذاکره را مسدود میکنند و گویی شروطی است برای محققنشدن. پذیرش این خواستهها بعد از تجاوز آمریکا و به تعبیر خودشان نابودی برنامه هستهای به این معنی است که ایران با دو دست خود، خواسته آمریکا برای تضعیف ایران این بار در حوزه دفاعی را بپذیرد. روشن است ایران زیر بار پذیرش این تهدید نخواهد رفت اما بیان این شروط چند نکته اساسی را روشن کرد: امکان مذاکره با آمریکا از موضع برابر با حفظ عزت و مصلحت تقریباً ممکن نیست؛ چرا که آمریکاییها ایران را ضعیف شده میبینند و تنها به دنبال گرفتن امتیازات بیشتر از ایران هستند. اثبات عدم تمایل آمریکا برای مذاکره این گزاره را اثبات کرد این ایران نیست که زیر میز مذاکرهزده و به آن بیاعتناست، بلکه همچنان آمریکاییها هستند که بهخاطر عدم تحقق خواستههای زیادهخواهانهشان زیر میز مذاکره میزنند.
سبد سیاست خارجی، معطل مذاکره نیست
ایران البته پیشازاین نیز برآورد دقیقی داشت که مذاکره با آمریکا و اروپا نتایج چندان روشنی ندارد، به همین منظور سبد سیاست خارجی را متنوع چید و به سمت شرق حرکت کرد و به سوی تقویت ارتباط با کشورهایی مثل روسیه و چین- که چالشهایی با اروپا و آمریکا دارند- حرکت کرد. بعد از آنکه اروپا آخرین ابزار تهدیدی را که در اختیار داشت علیه ایران فعال کرد، وزارت خارجه ایران، روسیه و چین نامهای مشترک در تیانجین و در حاشیه اجلاس شانگهای امضا کردند که در بخشی از آن آمریکا و اروپا به بدعهدی محکوم شده بود و علاوهبرآن تأکید شده بود اروپا فاقد صلاحیت قانونی برای فعالسازی مکانیسم ماشه است. علاوهبرآن روسیه در موعد مقرر یکماهه نیز پیشنویسی برای جلوگیری از فعالسازی ماشه آماده کرده است. امضای این نامه و آمادهکردن پیشنویس اثبات میکند که ایران از متحدان قدرتمند برای مقابل با تهدید اروپا استفاده خواهد کرد تا مانعی در مقابل خواستههای زیادهخواهانه آنها تعریف کند.
مطالب پیشنهادی













