سرگیجهٔ راهبردی

عربستان سعودی حرکاتش بسیار تحت‌تأثیر «کینه» است. از این رو آن‌ها نه‌تنها ایران، بلکه تمام شیعیان را به شکل طائفه‌ای هدف خود می‌دانند و روی خوشی نیز به اهل سنت میانه‌رو و اخوانی نشان نمی‌دهند. سیاست‌ورزی کینه‌جویانه مشکل بزرگ سعودی‌هاست، زیرا به این دلیل با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند.

  • ۱۴۰۴-۰۶-۱۲ - ۲۲:۵۴
  • 00
سرگیجهٔ راهبردی

رویکرد عربستان درباره رویای «اسرائیل بزرگ»

رویکرد عربستان درباره رویای «اسرائیل بزرگ»
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

رژیم صهیونی دیگر بدون پرده‌پوشی از رؤیای اسرائیل بزرگ صحبت و با روشن‌کردن موتور ارتش خود به کشور‌های منطقه حمله می‌کند. صهیونیست‌ها با حجم عظیم تسلیحاتی که در اختیار دارند و اتکا به حمایت نامحدود آمریکا احساس می‌کنند سهمی که از منطقه برداشته‌اند، مطابق توانشان نیست. تل‌آویو که با عملیات 7 اکتبر، ضربه خورده، مجبور شد جنگ مدنظرش را زودتر از زمان‌بندی آغاز کند، بی‌محابا در حال فعالیت نظامی در منطقه است. شدت جنایت‌ها و توسعه‌طلبی ارضی صورت گرفته در این مدت باعث شده تمام دولت‌های منطقه احساس خطر کنند. عربستان که هم‌اکنون در حال تسهیل انتقال سلاح به رژیم صهیونی است و روابط تنگاتنگی با غرب دارد، با وجود چنین ویژگی‌هایی مجبور به واکنش شده است.
روزنامه سعودی عکاظ در گزارشی تحلیلی با اشاره به آرمان توسعه‌طلبانه صهیونیست‌ها پیشنهاد کرده «تنها راه واقعی برای بازدارندگی، تقویت توانمندی‌های نظامی کشور‌های عربی و اسلامی و حرکت به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای است.»
در بخشی از این گزارش به اظهارات توماس باراک، فرستاده آمریکا اشاره شده که گفته «مرز‌های سایکس- پیکو برای اسرائیلی‌ها معنایی ندارد.» به گفته عکاظ، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا نیز در چندین نوبت اعلام کرده که مساحت کنونی رژیم صهیونی کوچک بوده و نیاز به گسترش دارد. این روزنامه در ادامه آورده است: «خطر رژیم اشغالگر تنها متوجه فلسطین یا کشور‌های عربی و اسلامی نیست، بلکه جنگ غزه نشان داد اشتهای اسرائیل از آفریقا تا اروپا و آسیا امتداد دارد. بنابراین وظیفه‌ای جدی بر عهده کشور‌های جهان است تا این رژیم نازی و فاشیست را محاصره کنند و از نظر اقتصادی، نظامی و حتی وجودی آن را از میان بردارند. بار اصلی این مسئولیت بر دوش کشور‌های عربی و اسلامی است تا توانمندی‌های نظامی خود را، به‌ویژه در حوزه سلاح هسته‌ای، ارتقا دهند.»

نکات

عربستانی‌ها دیدگاه‌ها و رفتار‌های شفافی ندارند و نمی‌توان به‌راحتی مواضعشان را درک کرد. ازاین‌رو لازم است بخش‌های مختلف قضایا موردبررسی قرار گیرند.
1- مدت‌ها تبلیغ می‌شد حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای باعث اشاعه این نوع از تسلیحات در سطح منطقه خواهد شد که می‌تواند امنیت آن و مناطق مجاور از جمله اروپا را به چالش بکشد. امروز اما این رؤیای موسوم به «اسرائیل بزرگ» به همراه برنامه‌های عملی پیوست شده به آن است که باعث گسترش تمایل به سلاح هسته‌ای در منطقه شده است. اگر کشور‌های اروپایی معتقدند وجود رژیم صهیونی در غرب آسیا برای امنیت قاره سبز مفید است، بررسی روند‌ها به آن‌ها نشان خواهد داد که تل‌آویو در عمل کارکرد متفاوتی دارد.

2- پیمان صلح ابراهیم که در دولت اول ترامپ مطرح شد، براین‌اساس طراحی شده بود که دولت‌های منطقه را در هراس از ایران، به رژیم صهیونی پیوند دهد. در این طرح دولت‌های منطقه به‌ویژه دولت‌های عربی علاوه بر برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونی، تل‌آویو را متولی امنیت خود می‌ساختند. در مراحل پیشرفته این طرح قرار بود این رژیم به‌عنوان چتر هسته‌ای دولت‌های منطقه در برابر ایران باشد. یکی از اهداف تبدیل‌شدن رژیم صهیونی به چتر هسته‌ای دولت‌های منطقه، جلوگیری از حرکت مستقل آن‌ها به سمت سلاح هسته‌ای بود. این روند معکوس شده و نه‌تنها دولت‌های منطقه بر لزوم مهار رژیم صهیونی متمرکز شده‌اند، بلکه خواهان ایجاد بازدارندگی در برابر آن هستند.

3- دولت‌های عربی برخی سیاست‌های خود را نسبت به ایران اصلاح کرده‌اند، اما مشکل آنجاست که این دولت‌ها به همراه ترکیه معتقدند قادرند پس از حذف مقاومت در هر کشور یا معادلات منطقه، به همراه متحدان خود به طور مؤثری با رژیم صهیونی مقابله کنند. این ایده در سوریه آزموده شد. نظام سیاسی این کشور که به مقاومت نزدیک بود، با توطئه چندین کشور به‌ویژه ترکیه سقوط کرد. پس از این اتفاق صهیونیست‌ها دارایی‌های نظامی سوریه را بمباران کردند تا به دست حکومت بعدی نیفتد. رژیم صهیونی سپس یگان‌های نظامی ترکیه را- که تلاش داشتند برخی سامانه‌ها را در پایگاه‌های سوریه نصب کنند- بمباران کردند که به کشته‌شدن چند نفر از آن‌ها منجر شد. در آخرین نوبت، چند روز قبل، صهیونیست‌ها در حمله‌ای ترکیبی که شامل بمباران جنگنده‌ها، پرواز پهپاد‌ها و عملیات کماندویی در منطقه‌ای نظامی به نام «جبل مانع» در داخل سوریه بود، بخشی از تسلیحات و تجهیزات نظامی مخفی ترکیه را که در این محل ذخیره شده بودند، از بین برد. ترکیه به این اقدام واکنش‌هایی نشان داد اما در عملی‌شدنشان تردید‌هایی وجود دارد. هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه اعلام کرد رژیم صهیونی تحریم تجاری خواهد شد؛ موضوعی که بار‌ها توسط ترکیه اعلام شده اما همواره این روابط صعودی بوده‌اند. قضیه سوریه نشان می‌دهد این دیدگاه که «با مقاومت رقابت می‌کنیم، جایگزین آن می‌شویم و همان موفقیت را در برابر فشار‌ها تکرار می‌کنیم.» گزاره‌ای نادرست است و می‌تواند گدازه‌های آتش را به سمت نیرو‌های متحد روانه کند. عربستان سعودی در مسیر مشابهی در لبنان گام برداشته و بیشتر از آمریکا و رژیم صهیونی در صحنه مشغول تلاش برای خلع سلاح مقاومت و سوق دادن این کشور به سمت جنگ داخلی است. در شرایطی که عربستان سعودی نیز در خطر توسعه‌طلبی و تجاوزهای رژیم صهیونی قرار دارد، نقش‌آفرینی ریاض به‌عنوان جاده‌صاف‌کن تل‌آویو قابل‌هضم نیست. اقدامات سعودی‌ها در لبنان حداقل در برهه کنونی که ارتش رژیم صهیونی در منطقه به حرکت درآمده منطقی نیست. دلیل سوق یافتن ریاض به این سمت، احساس خطر کاذب از مقاومت است که به‌زعم ریاض، از صهیونیست‌ها به آن‌ها نزدیک‌تر بوده و در عراق و یمن مستقر است. سعودی‌ها از درک این روند عاجزند که پس از آنکه به جنگ با یمن- که خود آغازگر آن بودند- پایان دادند، صنعا خطری برای ریاض نبود و موشک‌هایش را برای دفاع از امت اسلامی به سمت کشتی‌ها و سرزمین‌های اشغالی پرتاب کرد. ریاض در عملی متناقض و غیرقابل‌درک، از یک‌سو می‌خواهد برای بازدارندگی در برابر رژیم صهیونی به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت کند که مسیری دیربازده و دشوار بوده و نتیجه‌اش مبهم است و از سوی دیگر تلاش می‌کند مقاومت لبنان را که نیرویی حاضر و جواب پس‌داده در مقابل رژیم صهیونی است، تضعیف کند.

4- علی‌رغم اشتباهات، دولت‌های منطقه درحال بازنگری در سیاست‌های امنیتی خود با توجه به درس‌های آشکارشده هستند. هرچند برخی مشکلات همچنان وجود دارند و سرعت فراگیری درس‌ها و دریافت واقعیت‌ها پایین است، اما همین پیشرفت‌ها نیز باید مغتنم شمرده شوند.

5- عربستان سعودی حرکاتش بسیار تحت‌تأثیر «کینه» است. از این رو آن‌ها نه‌تنها ایران، بلکه تمام شیعیان را به شکل طائفه‌ای هدف خود می‌دانند و روی خوشی نیز به اهل سنت میانه‌رو و اخوانی نشان نمی‌دهند. سیاست‌ورزی کینه‌جویانه مشکل بزرگ سعودی‌هاست، زیرا به این دلیل با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند.

6- رژیم صهیونی چند دهه در داخل خاک فلسطین اشغالی حبس شده بود. در تمام این مدت صهیونیست‌ها در حال تجهیز به حجم عظیمی از تسلیحات و توسعه برنامه هسته‌ای خود بودند. با اتکا به عدم تحرک نظامی در منطقه، صهیونیست‌ها به دیگران القا کردند که هدفی در منطقه ندارند و صرفاً با فلسطینی‌ها در محیط سرزمین‌های اشغالی درگیرند. تل‌آویو حجم بالای سلاح شامل جنگنده‌ها و تانک‌ها را به همراه تسلیحات هسته‌ای این‌گونه توجیه می‌کرد که به دلیل وسعت و جمعیت و همچنین مخاطرات بالایی که منطقه برای صهیونیست‌ها دارد، آن‌ها را برای ایجاد بازدارندگی جمع‌آوری کرده و نمی‌خواهد از این دارایی‌های نظامی برای توسعه ارضی استفاده کند. حالا اما صهیونیست‌ها با تلاش برای اخراج فلسطینی‌ها از غزه و کرانه باختری، تلاش برای تصرف جنوب یا تمام لبنان و گسترش در جنوب سوریه به سمت شرق این کشور، نشان داده‌اند از دارایی‌های نظامی خود در راستای آرمان موهوم «اسرائیل بزرگ» بهره می‌برند.

طرح‌های دسترسی عربی از غنی‌سازی تا پلوتونیم و خرید خارجی

در میان کشور‌های عربی، چند کشور دارای طرح‌های بزرگ‌تری نسبت به دیگران برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای بوده‌اند. این کشور‌ها شامل عربستان سعودی، مصر، سوریه، عراق و لیبی می‌شوند. از این میان لیبی به دلیل نزدیکی به بلوک شرق در دوران جنگ سرد و سپس حفظ فاصله با سیاست‌های آمریکا پس از فروپاشی شوروی در نهایت ساقط شد؛ سوریه نیز وضعیت مشابهی یافت. عراق پس از بمباران‌های شدید همه‌جانبه برنامه هسته‌ای و سپس کل کشور، تضعیف و سپس اشغال شد. بااین‌حال عربستان همواره پیرو آمریکا بوده و مصر نیز پس از توافق کمپ دیوید به سمت واشنگتن چرخید. برنامه هسته‌ای لیبی مبتنی بر همکاری هسته‌ای با پاکستان و غنی‌سازی با سانتریفیوژ بود که در نهایت به شکست انجامید. برنامه هسته‌ای عراق، مبتنی بر رآکتورهای آب‌سنگین و استحصال پلوتونیوم با درجه تسلیحاتی بود که پس از بمباران رآکتور این کشور و خروج کارشناسان خارجی، ناتمام ماند. مصری‌ها نیز برنامه‌ای برای غنی‌سازی دارند که از سال 2011 با افشا شدن برخی از زوایای آن، در همان سطح باقی مانده است. برنامه هسته‌ای عربستان سعودی امروز بیشتر از هر چیز مبتنی بر غنی‌سازی است که آن را می‌توان از تأسیسات تولید کیک زرد و تلاش برای تأسیس مجتمع غنی‌سازی دید. بااین‌حال در جهان عرب یک ایده قدیمی برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای وجود داشته؛ خرید از خارج. عراق در دوره صدام به دنبال خرید بمب از فرانسه بود، لیبی در دوران قذافی دنبال خرید از چین رفت و سعودی‌ها علاوه بر چین، مسیر پاکستان را هم امتحان کردند. هرچند دولت‌های عربی از نظر تعداد و جمعیت بخش اعظم جهان اسلام را تشکیل می‌دهند، اما پاکستان به‌عنوان تنها کشور دارنده سلاح هسته‌ای بخشی از این مجموعه نیست. همچنین پس از پاکستان، از نظر پیشرفته بودن فناوری هسته‌ای ایران قرار دارد.

طرح‌های هسته‌ای آتی منطقه

به نظر می‌رسد برنامه‌های هسته‌ای آتی منطقه مبتنی بر بازفراوری پلوتونیوم در شرایط مخاطره‌آمیز است. براین‌اساس ترکیه، عربستان، مصر و امارات قرارداد‌هایی برای ساخت چند رآکتور امضا کرده‌اند و برخی واحد‌های هسته‌ای نیز به بهره‌برداری رسیده‌اند. اگر این کشور‌ها در برهه‌ای با شرایط مخاطره‌آمیزی مواجه شوند که نیازمند برخورداری از سلاح هسته‌ای است، می‌توانند سوخت مصرف شده نیروگاه‌های هسته‌ای را که چند سال برای خنک‌شدن و انبار از قلب رآکتور خارج شده‌اند برای استحصال پلوتونیم درجه تسلیحاتی، بازفراوری کنند. این روش نسبت به غنی‌سازی برای این دولت‌ها مناقشه کمتری دارد؛ حرکت دولت‌ها به سمت غنی‌سازی از همان ابتدا با شک‌وتردید دیگران روبه‌رو می‌شود، اما ساخت رآکتور شائبه‌برانگیز نیست. از سوی دیگر در غنی‌سازی، مواد غنی‌شده سطح بالا به‌سرعت کشف می‌شوند. ازاین‌رو مسیر بازفراوری به‌وسیله احداث رآکتورهای آب سبک تحت‌فشار برای تولید برق، یک رزرو برای ساخت سلاح هسته‌ای در آینده به‌حساب می‌آید.

مدل ایران

ایران برای ایجاد بازدارندگی ایده «بازدارندگی متعارف اشباعی» را پیگیری کرده است. در این ایده، سلاح‌های متعارف دوربردی مانند موشک‌های بالستیک، کروز و پهپاد‌های انتحاری توسعه می‌یابند که می‌توانند در حجم بسیار بالا و در بازه‌‌های کوتاه‌مدت پرتاب شده و خرابی‌های وسیعی در خاک دشمن ایجاد کنند. ایران همچنین از گروه‌های مقاومت حمایت می‌کند تا بتواند تاحدامکان منطقه را مملو از گروه‌های نظامی سازد که می‌توانند در نقطه صفر یا محلی نزدیک با دشمن درگیر شوند. ترکیه، عربستان و مصر به‌جای سرمایه‌گذاری‌های مبهم در برنامه‌های هسته‌ای متکی به طرف‌های خارجی، می‌توانند به همکاری با ایران روی‌آورند. لبنان که کشوری بسیار کوچک است موفق شد با مجهز شدن به موشک در برابر رژیم صهیونی تا بن‌دندان مسلح بازدارندگی طولانی‌مدتی ایجاد کند.

نظرات کاربران