اهمیت ژئوپلتیک ایران در جنگ جهانی دوماشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ که با سیاست ترک تخاصم، عدم مقاومت و پذیرش اشغال پهلوی اول انجام و امکانات کشور را در اختیار متفقین قرار داد همگی این نکته را یادآور میشود که قدرت های بزرگ از وضعیت بی دولتی و تجزیه ایران برای استفاده از موقیعت آن بهره فراوان خواهند برد.
چرا ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ اشغال شد؟

محمدمهدی فروزان، خبرنگار: ۸۴ سال پیش، در بامداد سوم شهریور ۱۳۲۰ سفرای شوروی و انگلستان حوالی ساعت ۴ صبح به خانه حسنعلی منصور نخست وزیر پهلوی اول رفتند تا پیغام عدم تمکین ایران به خواست متفقین در خصوص اخراج اتباع آلمانی را بدهند و اعلام کنند به ناچار مجبور شدهاند به خاک ایران حمله کنند. اولتیماتوم و دلیل متفقین برای اخراج اتباع آلمانی صرفا بهانهای برای اشغال ایران به نظر میرسید، چرا که از ماهها قبل و پس از فشار شدید ارتش آلمان نازی بر جبهه مسکو و استالین گراد در شوروی، متفقین برا آن داشت تا مسیری برای پشتیبانی از شوروی درمواجه با آلمان که تا 30 کیلیومتری مسکو رسیده بود باز کنند و از میان تمامی مسیرها، سریعترین و بی خطرترین آن جبهه ایران بود. ایران در سوم شهریور 1320 و به مدت 5 سال اشغال شد. در طول این سال ها منفقین از تمامی مسیرها و امکات ایران برای ارسال کمک و تجهیزات به شوروی علیه جبهه آلمان استفاده کردند و از این رو ایران را به دلیل این تقش مهم استراتژیک برای تحمیل شکست به هیتلر در عملیات بارباروسا، پل پیروزی نامیدند. دلایل و اهمیت استراتژیک ایران برای متفقین را میتوان این موارد دانست:
1-موقعیت ژئوپلتیک ایران
ایران از آن جهت که در موقعیت جغرافیایی مهمی قرار گرفته بود برای متفقین دارای اهمیت بود. داشتن مرزهای طولانی مشترک با اتحاد جماهیر شوروی از سرخس در شرق تا مرز نخجوان در غرب و مرز دریایی خزر که تا نزدیکی استالین گراد شوروی ( ولگوگراد امروز) پیش رفته بود و نیز سواحل خلیج فارس که ایران را به آب های بین المللی متصل می کرد، همگی ایران را به یک موقعیت ژئوپلتیک برتر و پلی برای اتصال بدون دردسر به شوروی تبدیل کرده بود.
2- زیرساخت طراحی شده انگلستان در ایران
پهلوی اول در سال ۱۳۱۳ راهآهن سراسری ایران را که با موافقت و تایید انگلستان به مستشاران آلمانی سپرده شده بود افتتاح کرد. این راهآهن بندر امام خمینی فعلی (شاپور سابق) را به بندر ترکمن در دریای خزر متصل میکرد. اهمیت این راهآهن از آن جهت بود که انگلیسیها پیشتر راه آهن را با هدف انتقال سریع نیرو از هند و خلیج فارس به شمال ایران در صورت درگیری احتمالی با شوروی و دفاع از هندوستان مستعمره، به صورت شمال به جنوب طرحریزی کرده بودند و حال با تغییر شرایط جنگ و لزوم دفاع از شوروی به عنوان متحد جدید در برابر آلمان، زیرساخت طراحی شده که روزگاری انگلستان برای مهار روسیه ساخته بود، برای کمک به مسکو استفاده شد.
3-مزیت مسیر ایران نسبت به سایر مسیرها
اتصال ایران به شوروی نسبت به سیار مسیرها راحت تر و امن تر بود چرا که مسیرهای دیگر همچون شبه قاره هند از شرق توسط قوای ژاپنی و متحدان هیتلر تهدید میشد. هم چنین مرزهای طولانی و سرد تبت و شرق دور شوروی امکان سلامت تدارکات و نیروها را با مشکل مواجه میکرد و چه بسا بسیار زمانبر بود. مسیر مدیترانه و عراق هم به دلیل حضور و نفوذ گسترده نیروهای آلمانی و ایتالیایی در سواحل لیبی و مصر در جنوب مدیترانه و تحرکات آلمان در عراق و حکومت رشیدعالی گیلانی که طرفدار هیتلر بود، استفاده از این مسیرها را برای متفقین با ریسک بالایی مواجه ساخته بود.
4-نگرانی متفقین از تسلط آلمان بر جغرافیای ایران و قفقاز
آلمان نازی در حمله به شوروی 3 جبهه اصلی را گشوده بود. جبهه اول لنین گراد(سنت پترزبورگ) در شمال، مسکو در مرکز و استالینگراد ( ولگوگراد) در جنوب. جبهه سوم یعنی استالینگراد از مقطعی برای آلمان بسیار مورد اهمیت قرار گرفت؛ چراکه با تسلط آلمان بر آن و رود ولگا که از آن می گذشت، ورود آلمان به منطقه نفت خیز قفقاز و پس از آن ایران و موقعیت ژئوپلتیکش بسیار آسان بود. در نتیجه با وجود نفوذ آلمان بر حکومت رشید عالی گیلانی در عراق تسلط و حضور آلمان در ایران و استفاده از آن برای پشتیبانی غربی ایران از جبهه ژاپن در شرق هند، علاوه بر خفگی ژئوپلتیک متفقین در خاورمیانه، هند به عنوان منبع تامین ثروت و سرباز برای امپراطوری بریتانیا از دست رفته و جای پای متفقین در جنوب آسیا به کلی نابود میشد.
جمع بندی و نتیجه گیری
موقعیت ژئوپلتیک ایران و قرارگیری آن در مرکز مهمترین نقاط دنیا، همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ از گذشته تا امروز بوده است. از این رو بی دلیل نبود که چرچیل نخست وزیر مشهور انگلستان در زمان جنگ جهانی دوم ایران را به دلیل نقش و جایگاه مهم جغرافیایی و استراتژیک آن در نجات شوروی از سقوط و پیروزی بر هیتلر به عنوان پل پبروزی نامید. اشغال ایران در شهریور 1320 که با سیاست ترک تخاصم، عدم مقاومت و پذیرش اشغال پهلوی اول انجام و امکانات کشور را در اختیار متفقین قرار داد همگی این نکته را یادآور میشود که قدرت های بزرگ از وضعیت بی دولتی و تجزیه ایران برای استفاده از موقیعت آن بهره فراوان خواهند برد؛ نعمتی که قدرش را ندانیم، بلا می شود.
مطالب پیشنهادی










