در گفتوگو با «فرهیختگان»نظری جویباری در گفتوگو با «فرهیختگان»میگوید که با وجود انتقادات، تمرکز خود را برای قهرمانی در جام حذفی و سپس بستن یک تیم ایدئال گذاشت و تمام تلاشش را برای موفقیت در سه جام داخلی و آسیایی پیش رو انجام داد.
نظری جویباری: مثل برخی مدیران سابق دنبال باخت استقلال نیستم

بعد از استعفا از مدیرعاملی باشگاه استقلال، روزه سکوت علی نظریجویباری، مدیر سابق باعث شد مدتی خبری از او نباشد. حالا او در مصاحبه با «فرهیختگان» و برای اولینبار بعد از استعفا، درباره دوران حضورش در استقلال، چالشهای مدیریتی، اختلافات در هیئت مدیره و فشارهای هواداران صحبت میکند. او میگوید با وجود انتقادات، تمرکز خود را برای قهرمانی در جام حذفی و سپس بستن یک تیم ایدئال گذاشت و تمام تلاشش را برای موفقیت در سه جام داخلی و آسیایی پیش رو انجام داد. گفتوگوی مفصل «فرهیختگان» با نظری را در ادامه از نظر میگذرانید.
بعد از استعفا از مدیرعاملی روزه سکوت گرفته بودید و چند روزی هم خبری از شما نبود. شاید فرصت مناسب برای صحبت کردن در خصوص مدت حضورتان در استقلال فرا رسیده باشد؟
من دیدگاهم این بود که وقتی این همه هوادار اذیتم کردند حداقل یک تیم خوب ببندم که آنها راضی باشند. در هر صورت من هم مثل خودشان هوادارم و تلاشم را کردم. خدا رو شکر آخر سر هم هواداران راضی بودند.
در رأیگیری در یک برنامه تلویزیونی، استقلال با ۶۲ درصد آرا بهترین نقل و انتقالات را داشت.
واقعاً به خودم ایمان داشتم. صددرصد مطمئن بودم تیم خوبی میبندم. هیچ کاری را بلد نباشم حداقل این کار را بلدم. قدیمیها من را میشناسند. من ۳۰ سال بهترین نقل و انتقالات باشگاه استقلال را انجام دادم و این را در خودم به یقین میدیدم. شاید در مدیریت ضعیف باشم و ضعف داشته باشم ولی در نقل و انتقالات خودم را همیشه متخصص میدانم. مطمئن بودم از صد ۹۵ یا ۹۶ نمره بیاورم. شک نداشتم بهترین تیم را امسال میبندم و تمام تلاشم را کردم. البته تنها نبودم بلکه کمیته نقل و انتقال تشکیل داده بودیم و هیئت مدیره هم با ما همراه بود همچنین آقای شریعتمداری هم بسیار به ما کمک کرد؛ اما من به خودم هیچ شکی نداشتم که تیم خوبی میبندم. اگر یادتان باشد گفتم من تخصصم این کار است پس این یک کار را بسپارید به من. اما مطمئن باشید هیچ وقت و هیچ جا نمیتوان به تنهایی تیم بست و در این مسیر دوستان از آقای تاجرنیا تا سایرین کمک زیادی کردند که جا دارد از آنها تشکر کنم.
در این چند وقت مدیریت در استقلال چه گذشت؟
خیلی سخت گذشت من خیلی تلاش کردم خیلی شبها نخوابیدم. به تیم کمک کردم از استراحتم زدم گفتم تیم را ببندم در نهایت هم لطف خدا شامل حال ما شد و بازیکنان خوبی را گرفتم. میخواستم حداقل تیم را خوب ببندم اما در ادامه دیدم واقعاً نمیشد کار کرد.
در همه این سالها همیشه اسمتان با استقلال عجین بوده چرا نمیشد کار را بعد از این که تیم خوبی بستید، ادامه بدهید؟
فکر نمیکردم بعد از این همه خدمت خوب این طوری شود و هوادار بیاید در چشمم نگاه کند و بگوید دلال! اینها در شأن آدم نیست. حداقل 70، 80 درصد استقلالیها من را میشناسند. کلاً دیدم شرایط مساعد نبود. گفتم بروم سنگینتر هستم. خودم واقعاً راغب نبودم بمانم.
شاید ناراحتی هواداران از جایی بود که تیم دیر بسته شد. البته اینکه رقیب شما زود شروع کرد هم تأثیرگذار بود.
پرسپولیس زود شروع کرد چون هم از آسیا حذف شده بود و هم از جام حذفی و هم در لیگ شانسی نداشت. پس زود مشغول شدند تا جو را آرام کنند. اما من تیمم شرایط ایدئالی داشت و برای قهرمانی جام حذفی شانس داشتیم یا لیگ نخبگان که یک مرحله آمد بالا. بنابراین شرایط ما با پرسپولیس فرق میکرد. ضمن اینکه من که نباید بهخاطر دل هوادار بازیکن میگرفتم. من باید نفرات خوب میگرفتم. ببینید صبوری چقدر کمکم کرد. درست است تحت فشارم گذاشتند ولی من کار خودم را کردم و اصلاً تحت تأثیر جو هواداری که آمد جلوی باشگاه داد زد قرار نگرفتم. من گفتم باید سر فرصت بازیکن تاپ بگیرم. درست است که جنگ هم مزید برعلت شد و یک مقدار دیر شد اما من از کجا میدانستم 10 روز بعد از فینال جنگ میشود؟
ضمن اینکه شرایط تیم بستن اینجوری نیست که تحت تأثیر ایکس و ایگرگ قرار گرفته و بازیکن بگیرید. باید شرایطت ایدئال باشد و باید یک ذره تحمل داشته باشید تا تیم خوب ببندید. آقای درویش هم شاید تصمیم گرفته بود آن روز تیمش را ببندد که این هم حقش است. درویش و مشاورینش تصمیم گرفتند زود تیم ببندند و زود از بازار نقل و انتقالات کنار بروند. اما من زمان گرفتم که تیمم قهرمان شود. مهمترین چیزی که برایم مهم بود قهرمانی جام حذفی بود چون هوادار استقلال در فصل قبل خیلی سختی کشیدند و شرایطشان واقعاً نرمال نبود.
به نظر میرسد شکست در سوپرجام و از دست دادن قهرمانی، کار شما را برای ماندن تا حدود زیادی سخت کرد.
شاید اگر فرصت بیشتری داشتیم این جام را هم میگرفتیم اما ما که نمیتوانستیم تیم را فدای سوپرجام کنیم! ما باید تیمی میبستیم که در سه جبهه در فصل بعدی به خصوص در آسیا به میدان برود. میتوانستم چهار بازیکن معمولی بگیرم و اضافه کنم. اما در این مدت من با خیلیها مذاکره کردم؛ بعضیها یا نیامدند یا برخی شرایط استقلال را نداشتند وگرنه اگر من همینجوری میخواستم بازیکن بگیرم مثل همین 10، 12 بازیکنی که جدا شدند، داشتیم! اگر میخواستم بازیکن معمولی بگیرم همینها بودند و با همین نفرات هم استقلال هر سال برای سوم چهارمی باید میجنگید. اما من باید شرایط را درک میکردم و شرایط تیم را هم میدیدم که حداقل نگاهم به آسیا جدیتر باشد یا اینکه برای قهرمانی در لیگ تیم را ببندم.
شکاف مدیریتی در هیئت مدیره که همیشه از آن صحبت میشود در تصمیماتی که میگرفتید چقدر تأثیرگذار بودند؟
صددرصد این اختلافات وجود داشت. اختلاف سلیقه هم همیشه وجود دارد. یکی از دلایل که نقل و انتقالات ما یک مقدار زمان برد همین موضوع بود. تازه برخی دوستان میگفتند که برای برخی سقف بگذاریم اما من اعتقادی به سقف نداشتم از جهتی هم به دوستان حق میدادم چون در هیئت مدیره هستند و برخی امور وظیفهشان بود. یا مثلاً میگفتند مگر هر رقمی بازیکن گفت باید بدهیم؟ این مسائل اختلاف ایجاد میکرد. ما با هر بازیکنی که مذاکره میکردیم وقتی صحبت از سقف قراردادی که خودمان تعیین کردیم میشد، آنها عقبنشینی میکردند. البته من گردن کسی نمیاندازم. من هم یکی از همان اعضای هیئت مدیره بودم.
گویا مصاحبه ساپینتو در ترکیه هم تا حدودی شما را ناراحت کرد؟
ما در ترکیه ۲۳ یا ۲۴ نفر بودیم نه 13 نفر! اما بالاخره ساپینتو سرمربی بود و نگران تیم! او آبرویش را گذاشت و به ایران آمد. آن هم در این شرایط که پرسپولیس یا سپاهان بازیکن و مربیشان را از دست دادند. بالاخره این توانمندی را داشتیم که ساپینتو را آوردیم. او هم از ما توقع داشت و من از او ناراحت نشدم. بالاخره حق را به او میدادم چون او تیمی میخواست که از آبروی خودش دفاع کند. تیم خوب میخواست و من هم وظیفه داشتم تیم خوب برایش ببندم.
به نظر میرسد اتفاقات و شعارهایی که در تجمعات داده شده بیشترین نقش را در استعفایتان داشت!
آنها هم حق داشتند ولی از دست هواداران ناراحت شدم. من نمیتوانستم طبق تصمیم آنها تصمیم بگیرم. من باید بازیکنی را انتخاب میکردم که توانمندی استقلال را اگر 80 است به صد برساند. حالا آنها توقع داشتند من تحت فشار بازیکن بگیرم که من تسلیم این فشار نشدم. من سختی را به جان خریدم که تحت تأثیر قرار نگیرم. سعی کردم آن چیزی که درست است را انجام بدهم و گرنه اگر بازیکن معمولی میخواستیم همان روز اول 5، 6 بازیکن میگرفتم تا این صداها را خاموش کنم و بگویم من هم بازیکن گرفتم.
همان کاری که مدیریت پرسپولیس کرد؟
بالاخره تشخیص آنها این بود. اما من یک مقدار تجربه داشتم که عجله نکنم. اگر زودتر میبستیم شاید سوپرجام را هم میگرفتیم اما من تیم موقت نمیخواستم و تیمی میخواستم که یکی دو سال فوتبال بازی کند و با قهرمانی دوباره به لیگ نخبگان برگردد. الان تیمی که ما بستیم دو سال دیگر اگر به لیگ نخبگان برود، اسکواد تیم با دو سه بازیکن دیگر، عالی میشود. شاید پنج هفته یا شش هفته دیگر ما بفهمیم ضعف داریم و باید آن ضعف را جبران کنیم. اما الان تیم عالی داریم. حساب کنید وقتی 12 نفر رفتند باید بازیکن تاپ به جای آنها میگرفتیم.
نگرانی هوادار همیشه این بود که بازیکن متوسط در این تیم نباشد اما فکر نمیکردند در یک پنجره این اتفاقات بیفتد.
من نگران همین بودم! اگر بازیکن در حدی میخواستم که استقلال همیشه پنجم یا ششم باشد که همین بازیکنان را داشتم چرا باید آنها را رد میکردیم؟ البته آنها هم زحمت کشیدند و ممنون آنها هستم اما چرا باید اینها را عوض میکردم؟ چون بازیکن درجه یک و ایدئال میخواستیم.
هنوز در هیئت مدیره هستید؟
بله در خدمت دوستان هستیم.
آن روزی که در مراسم معارفه ساپینتو از لیگ آزادگان صحبت کردید، هجمههای زیادی به شما وارد شد.
استرس داشتم چون همان موقع هم مردد بودم که بمانم یا بروم و قبول دارم این موضوع تمرکزم را به هم ریخته بود. حالا آن هم اشتباه لفظی بود. مجری که سالها در تلویزیون برنامه دارد هم گاف میدهد. یک زمانی ما در آسیا چشم بسته از گروهمان صعود میکردیم. اما سال قبل از لیگ نخبگان یک مرحله رفتیم بالا و دیدید چقدر خوشحال بودیم. این در حالی است که استقلال دو دوره قهرمان آسیا شده و باید هر سال جزء دو سه تیم برتر آسیا قرار بگیرد.
قبول دارید شب دربی انتخاب بوژوویچ اشتباه بود؟ بالاخره این تصمیم هم به پای شما نوشته شد. اگر با سهراب بختیاریزاده همدلی میکردید تا او بماند بهتر نبود؟
خب سهراب قبول نکرد! خیلی دوست داشتم او بماند. نوازی بازیکن بزرگی بود اما میترسیدم یک تنه جلوی پرسپولیس قرار بگیرد. اگر سهراب بود هیچ وقت چنین ریسکی نمیکردم اما چون او نماند واقعاً ترسیده بودم که شاید نوازی نتواند از پس این بازی بربیاید. شاید هم برمیآمد اما من گفتم که حداقل نیمکت تیم را تقویت کنم. اما مگر در همین بازی هم بوژوویچ تصمیمگیرنده بود؟ خود نوازی تصمیمگیرنده بود. الان هم به عقب برگردم همین کار را دوباره میکنم؛ اما شاید این بار بوژوویچ را میگذاشتم روی سکوها نظارت کند!
اکثر مدیرانی که در این چند سال از استقلال رفتند اقداماتی را علیه تیم انجام داده و هر کاری کردند تا دوباره برگردند. برخی هم شنیدهایم از شکست استقلال بدون خودشان خوشحال هم شدهاند. شما هم دوست دارید به هر قیمتی برگردید؟
من تیمی بستم که حداقل ۹۵ درصد استقلالیها راضی هستند. البته در فوتبال نمیشود چیزی را تضمین کرد اما مینویسم تیمی را بستم که میتوانستم الان بشینم و لذتش را ببرم. نه فقط دوستان بلکه همه عالم به من گفتند الان دیگر با این استقلال بنشین و حالش را ببر، اما گفتم من در سکوی تماشاگران مینشینم و حالش را میبرم. همین سهشنبه هم به ورزشگاه میروم و حالش را میبرم. من وظیفهام بود یک تیم خوب ببندم که بستم. ممکن است برگردم، هر زمانی که دوباره به وجود من نیاز باشد صددرصد بر میگردم ولی الان استقلال عالی بسته شد. حالا هم دوستان به ادارهاش کمک کنند. من امروز استقلالی نشدم و 50 سال است استقلالی هستم. استقلال وجود من است. من لحظه به لحظه استقلال را زندگی میکنم. من که نمیروم خانه بشینم و مثل برخی مدیرهای قبلی له له بزنم که استقلال ببازد. من عشقم استقلال است و هر وقت هم لازم شود حتی پنج هفته دیگر از من بخواهند با سر میآیم تا به تیمم کمک کنم.
این تصمیم شما علیه ثبات مدیریتی در استقلال نبود؟
به هر حال دوستان در هیئت مدیره باشگاه استقلال باید شرایط را برای من مهیا میکردند. وقتی دیدم دارم سختی میکشم و میبینیم که هوادار همکاری نمیکند چرا بیشتر از این خودم را به فنا میدادم؟ زندگی که همهاش فوتبال نیست! درست است که عشق من فوتبال است و تیمم را دوست دارم ولی واقعاً من پنج ماه ساعت دو صبح پا میشدم و تا هشت صبح از نگرانی قدم میزدم. مگر آدم چقدر تحمل دارد؟ من واقعاً بریدم که رفتم! در این مدت 6 کیلو وزن کم کردم. اینها شوخی نیست. باید اینها را هم دید. بعد هوادار به من میگفت شما دلالی میکنید! اگر یک ریال از این پولها به زندگیام بیاید حرام باشد. من دنبال این پولها نبودم دنبال این بودم که تیمم را درست کنم. اینها اذیتم کرد. ای کاش یکسری پا روی وجدان خود نگذاشته و ناجوانمردانه قضاوت نکنند.
مطالب پیشنهادی













