یک هشدار دوستانهآقای دکتر پزشکیان، شما در انتهای ماه عسل قدرت هستید، رسانهها هنوز مؤدب هستند، منتقدان هنوز امیدوار و مردم هنوز کمی صبور. اما این فرصت، کوتاهتر از چیزی است که تصور میکنید. خیلی زود مردم از دولت پزشک دردآشنا انتظار درمانهای واقعی خواهند داشت.
توصیههایی به پزشکیان: ماهعسل تمام میشود

مرتضی قربانی، خبرنگار: ماهعسل، این واژه دلنشین و رومانتیک، یکی از خاصترین دورههای زندگی مشترک هر زوج است. دورانی کوتاه و پر از هیجان که معمولاً میان عروسی و آغاز زندگی واقعی قرار میگیرد؛ آرامش قبل از طوفان یا نور طلایی غروب پیش از تاریکی شب. این دوره، همانجایی است که همهچیز شیرین است؛ وعدهها تازهاند، خستگیها هنوز نیامده و صورتها با لبخندهایی روشنتر از واقعیت تزیین شدهاند.
اما هرکسی که ازدواج کرده باشد خوب میداند که ماهعسل اگرچه زیبا و دلرباست، اما دوام ندارد. سفر که تمام شد، چمدان که باز شد، زندگی واقعی شروع میشود؛ با قبضها، با اجارهخانه، با اختلافنظرها، با تقسیم کار و مسئولیت و با فهمیدن این حقیقت که عشق تنها کافی نیست. مدیریت، صبر، درک متقابل و گاهی گذشت بدون چشمداشت، چیزهایی است که زندگی را میسازد، نه فقط تبادل حلقه و عکسهای دونفره در اینستاگرام. ازدواج بدون آمادگی، مثل دولتداری بدون برنامه است. در هر دو، اگر فقط به «شیرینی آغاز» دلخوش کنیم، خیلی زود با تلخی واقعیت روبهرو خواهیم شد.
سیاست هم ماهعسل دارد
در سیاست هم چیزی بهنام ماهعسل وجود دارد؛ دورهای کوتاه بعد از انتخاب یک رئیسجمهور یا تشکیل دولت که مردم با امید، رسانهها با احتیاط و منتقدان با صبوری برخورد میکنند. وعدهها هنوز زندهاند، شعارها فراموش نشدهاند و «هنوز وقت قضاوت نیست» از همهجا شنیده میشود. اما این ماهعسل، درست مثل ازدواج، خیلی زود تمام میشود. آن وقت است که از دولت، نه شعار، بلکه کارنامه میخواهند؛ نه توجیه، بلکه عملکرد؛ نه ژستهای مردمی، بلکه تصمیمات ملموس برای زندگی واقعی مردم. دولت دکتر پزشکیان هم این روزها ماه عسلش به پایان رسیده و دیگر مدل راه رفتنش، ساده بودنش در نگاه مردم کمرنگ و کمرنگتر میشود. روز به روز لبخندها کمتر و صدای انتقادات بیشتر میشود چون زندگی مردم در بیبرقی و تورم منتظر نمیماند تا ماهعسل مسئولان طولانی شود.
ازدواج با واقعیت؛ نه با رؤیا
یکی از مهمترین اشتباهاتی که زوجهای جوان میکنند، ازدواج با رؤیاست، نه با واقعیت. آنها عاشق تصویر ذهنی خود از طرف مقابل میشوند، نه خود واقعیاش. نتیجه؟ چند ماه بعد از آغاز زندگی، همهچیز رنگ میبازد، و آنچه باقی میماند، حیرت است و حسرت.
دولت پزشکیان که خود را فرزند مردم و از جنس «تکیه بر نظر کارشناسان» معرفی کرده، باید خیلی زود دست به نسخهنویسیهای عملی بزند. چون مردم دیگر تب ندارند، حالشان بدتر از این حرفهاست. نمیشود به بیماری که در بخش مراقبتهای ویژه خوابیده، گفت: «من یقه چه کسی را باید بگیرم؟» نمیشود گفت: «من که مقصر نبودم هرکسی که قبل من این کار را کرده یقهاش را بگیرید.»
من میفهمم که نمیفهمم!
در مراسم عروسی، بعضیها همهچیز را خرج سالن، لباس و گلآرایی میکنند؛ اما برای زندگی بعد از آن برنامهای ندارند. بعد از ماهعسل، نه خانهای هست، نه پساندازی، نه تفاهمی.
دولت هم اگر تمام انرژیاش را صرف فضای رسانهای و کلیدواژه وفاق کند اما برای اصلاح ساختار اقتصادی، مدیریت قیمتها و کنترل فساد برنامه نداشته باشد، خیلی زود وارد بحران اعتماد عمومی میشود. این که رئیسجمهور در جلسه دلسوزانه حرف بزند، کافی نیست. تا چه زمانی میشود منتقدان را با کلیدواژه وفاق آرام نگه داشت یا اصلاً اگر انتقادی هم داشت با شمشیر وفاق زبانش را کوتاه کرد؟
دولت همسر مردم است
در نگاه استعاری، دولت برای مردم حکم همسر را دارد. مردمی که رأی دادهاند، یعنی به پیوندی سیاسی و اجتماعی رضایت دادهاند. این پیوند، صرفاً بر مبنای دوست داشتن نیست؛ بر مبنای اعتماد و انتظار عمل است. اگر دولت در ماهعسل بماند و وارد مرحله «همراهی واقعی» نشود، این ازدواج سیاسی محکوم به شکست خواهد بود. فراموش نکنیم که مردم ایران بارها عاشق شدهاند و بارها دل دادهاند. این بار، کسی دلش نمیخواهد در میانه راه بفهمد انتخاب عاشقانهاش ناآگاهانه بوده، ما هم دوست نداریم این اتفاق بیفتد.
یک هشدار دوستانه
آقای دکتر پزشکیان، شما در انتهای ماه عسل قدرت هستید، رسانهها هنوز مؤدب هستند، منتقدان هنوز امیدوار و مردم هنوز کمی صبور. اما این فرصت، کوتاهتر از چیزی است که تصور میکنید. خیلی زود مردم از دولت پزشک دردآشنا انتظار درمانهای واقعی خواهند داشت. شاید هنوز وقت کنایههای تند نباشد، اما وقت تذکر محترمانه چرا. مردم دیگر با یک نسخه امید خوب نمیشوند. داروی واقعی میخواهند. زندگی مردم بیرون از ماهعسل دولت تلخ است. زودتر از موقعیت پیروزی در انتخابات بیرون بیایید؛ مردم منتظرند.
مطالب پیشنهادی













