سناریوهای ارضیترامپ از رهبران اروپایی خواست در ازای پذیرش توقف جنگ توسط روسیه با تعدادی از مهمترین درخواستهای این کشور از جمله ملحق نشدن اوکراین به ناتو و باقیماندن بخشهایی از خاک این کشور در دستان مسکو، موافقت کنند.
مشکل جنگ اوکراین و روسیه کجاست؟

دیدار دوشنبهشب رهبران اروپایی با «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا پرطعنه اما کم تنش بود. طعنهها را ترامپ میزد؛ اما رهبران اروپایی به دلیل هراس از تکرار جلسه پرتنش چند ماه قبل میان «ولادیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین با او، از ورود به تنش لفظی خودداری کردند. در نتیجه ترامپ پس از آنکه طعنههایش بیپاسخ ماندند، حرفش را بر اروپاییها حداقل در همان جلسه غالب کرد؛ حرفهایی که حاصل نهایی جلسه او با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در جلسه شنبهشب بود. ترامپ از رهبران اروپایی خواست در ازای پذیرش توقف جنگ توسط روسیه با تعدادی از مهمترین درخواستهای این کشور از جمله ملحق نشدن اوکراین به ناتو و باقیماندن بخشهایی از خاک این کشور در دستان مسکو، موافقت کنند.
نکات
در خصوص تحولات جدید پیرامون اوکراین نکات ذیل حائز اهمیت هستند.
1- اوکراین باتوجهبه شرایط و ویژگیهایش از سال 2014 راه بدی را انتخاب کرد. نسبت اوکراین با روسیه بهگونهای نبود که قادر به مواجهه غیرضروری با آن باشد؛ این مسئله تنها از قدرت نظامی روسیه و همسایگی با اوکراین که تهاجم را تسهیل میکرد، ناشی نمیشد بلکه درهمتنیدگی بالایی میان دو کشور وجود داشت. 17 درصد یا یکپنجم جمعیت اوکراین، معادل 7 میلیون نفر روستبار بوده و علاوه بر اکثریت جمعیتی در برخی از استانهای جنوب، در سراسر کشور پراکنده بودند.
همزمان 2 میلیون اوکراینی نیز در روسیه حضور دارند. «ویکتور یانکوویچ» رئیسجمهور و «میکولا آزارف» نخستوزیر اوکراین که در سال 2014 با کودتا سرنگون شدند به روسیه گریختند. از سوی دیگر در همان سال فرمانده جدید نیروی دریایی که پس از کودتا به این مسئولیت رسیده بود در پایگاه روسیه در شبهجزیره کریمه، به این کشور پیوست. جالب آنکه والدین «الکساندر سیرسکی» که در حال حاضر فرمانده کل ارتش اوکراین است، در همان حین که او وظیفه جنگ با روسیه را برعهده دارد در منطقه ولادیمیر در نزدیکی مسکو زندگی میکنند و طرفدار کسانیاند که فرزندشان با آنها میجنگند.
درهمتنیدگی جمعیتی اوکراین با روسیه نشان میدهد این کشور نه توانایی ورود به جنگ با مسکو را داشت و نه ضروری بود که وارد چنین میدانی شود. دولت سرنگونشده اوکراین در سال 2014، با آرای مردمی و به طور قانونی قدرت را در دست گرفته بود و هرچند در منازعه میان روسیه و غرب، طرفدار مسکو شناخته میشد، روی استقلال این کشور از روسها حساسیت داشت.
ملیگرایان افراطی اوکراینی با حمایت غرب کار را به جایی رساندند که امروز از یک طرف روسیه بخشهای مهم و وسیعی از خاک اوکراین را تصرف کرده و با حملات تخریبی توان آن را کاهش داده است و از سوی دیگر وابستگی اوکراین به غرب باعث تضعیف حاکمیت آن شده تا جایی که تصویب و تخصیص بودجه به نهادهای دولتی باید در کمیسیون کارشناسان غربی در کییف تأیید شود.
پیشازاین هیچ نیروی خارجی مسلحی در اوکراین وجود نداشت؛ اما علاوه بر باقیماندن نیروهای روسیه قرار است نظامیان غربی در خاک این کشور مستقر شوند.
2- اوکراین هیچگاه تهدیدی علیه ایران و چین نبود و حتی در زمان حضور غربگرایان در قدرت، روابط مناسب و روبهرشدی با آنها داشت؛ اما در حال حاضر با ابراز تهدید و اقدامات در محدوده قرمز قرار گرفته است؛ بهویژه پس از اتهامزنی به اتباع چینی و دستگیری آنها به جرم جاسوسی، دستگیری چند عنصر متعلق به سرویس اطلاعات اوکراین در ایران در حین جنگ 12 روزه با رژیم صهیونی و همچنین نقشآفرینی اوکراین در قضایای سودان و سوریه علیه محور مقاومت، ادراک از تهدید بودن مستقیم اوکراین علیه امنیت ملی و منافع تمام دولتهای شرقی به اثبات رسیده است. اوکراین بیهوده خود را در مخمصهای قرار داد که فراتر از ظرفیت و توان این کشور است.
3- منابع اوکراین توسط دوست و دشمن، روسیه و آمریکا به تاراج رفت و با این حال قصد دارد با جذب منابع مالی از اروپا آن را صرف خرید مبالغ کلانی سلاح از آمریکا کند تا بتواند نظر واشنگتن را جلب سازد.
در همین رابطه روزنامه «فایننشالتایمز» گزارش کرده بر اساس اسنادی که به رؤیت این روزنامه رسیده است، اوکراین به آمریکا پیشنهاد داده درصورتیکه این کشور به کییف تضمین امنیتی دهد، از این کشور تسلیحاتی به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار با کمک مالی اروپا خریداری میکند.
4- اوکراین از یک کشور آرام به محل جنگ و سکوی پرتاب تبدیل شده است. استفاده از پهپادهای دوربرد علیه روسیه تا برد نزدیک به 2 هزار کیلومتر و اخیراً رونمایی از موشک کروزی با برد ۳ هزار کیلومتر این مسئله را نشان میدهد.
5- هدف اروپا از تسلیح اوکراین به موشک ۳ هزارکیلومتری و تبدیل این کشور به سکوی پرتاب، صرفاً ابزارسازی علیه روسیه نیست؛ بلکه دیگران را نیز باتوجهبه ادعاهای کییف در معرض خطر قرار میدهد. ازاینرو رونمایی از موشک کروز جدید توسط اوکراین که با کمک اروپا ساخته میشود استدلالی در اختیار محور مقاومت برای افزایش برد موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری و استقرار آنها قرار میدهد.
سناریوهای ارضی
در خصوص تقسیمات اوکراین پس از پایان جنگ چند سناریو وجود دارد.
1- جنگ متوقف شود و خطوط زمان توقف جنگ، محدوده کنترل هر یک از طرفین را مشخص کند. در این شرایط بخشهای عمدهای از ۴ استان لوهانسک، دونتسک، زاپروژیا و خرسون به روسیه تعلق میگیرد؛ بدون آنکه به رسمیت شناخته شوند.
2- جابهجایی سرزمینی یک سناریوی دیگر است. در این سناریو که محتمل است، روسیه از مناطقی در استانهای زاپروژیا و خرسون و حفظ کریدوری در جنوب آنها برای اتصال زمینی به شبهجزیره کریمه، عقبنشینی میکند و در ازای آن اوکراین نیز مناطق تحت کنترل خود در استانهای لوهانسک و دونتسک را رها میسازد. در این صورت بهاحتمال بالا مناطق تصرفشده توسط روسیه در دونباس به رسمیت شناخته نخواهند شد.
3- یک سناریوی دیگر، تشکیل جمهوریهای خودمختار داخلی در دونباس شامل دو استان لوهانسک و دونتسک است. در این سناریو، دونتسک و لوهانسک در کنترل روسیه باقی میمانند اما به خاک روسیه ملحق نمیشوند، بلکه در قالب دو جمهوری داخلی که پیشتر تشکیل شدهاند، در بدنه سیاسی اوکراین مورد پذیرش قرار میگیرند.
این شیوه هم برای روسیه و هم اوکراین مطلوبیت دارد. مطلوبیت آن برای اوکراین جدانشدن رسمی خاکش است. برای روسها نیز یک کنترل کممناقشه بر قسمتی از خاک اوکراین است و از سوی دیگر از طریق این دو استان و آرایشان میتواند اثرگذاری خود بر دولت مرکزی در کییف را حفظ کند. از منظری دیگر، سومین مزیت برای روسها رفع اتهام اشغال خاک کشوری دیگر و برطرفشدن مشکل شناسایی است.
مشکل کنونی در کجاست؟
علاوه بر تصرف بخشی از خاک اوکراین، روسها خواهان کوچکشدن ابعاد ارتش اوکراین، تضمین نپیوستن این کشور به ناتو و عدم استقرار نیروهای نظامی خارجی در آن هستند. از این سه خواسته، تنها نپیوستن اوکراین به ناتو مورد پذیرش قرار گرفته است؛ چه اینکه شرایط آن هم فراهم نیست. ترامپ در توجیهپذیرش این خواسته روسیه در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز گفته است که «نوعی سازوکار امنیتی وجود خواهد داشت؛ نمیتواند ناتو باشد. اگر شما جای روسیه بودید، آیا دوست داشتید دشمنتان دقیقاً روی مرز شما مستقر شود؟ این کار را نمیکنید. همیشه اینطور فرض میشد که اوکراین در حکم منطقهای حائل بین روسیه و اروپا است.»
از سوی دیگر اوکراین حاضر به کوچکسازی ابعاد ارتش خود نخواهد شد. این احتمال وجود دارد که با توقف جنگ با مرخص شدن سربازان و کاهش نیازهای جنگی، ابعاد ارتش اوکراین اندکی کمتر شود، اما این مسئله به معنای غیرنظامی شدن این کشور که مورد خواست روسیه است، نخواهد بود. برایناساس درخواست روسیه برای نپیوستن اوکراین به ناتو مورد پذیرش قرار گرفته و از سوی دیگر کاهش ابعاد ارتش اوکراین ردشده و غیرممکن است. ازاینرو آنچه بر سر آن مناقشه وجود دارد احتمال استقرار نظامیان خارجی در اوکراین است.
قاعدتاً این نیروها با وجود محدود بودن، قوای معمولی نخواهند بود. اوکراین سرباز اسلحه به دستکم ندارد تا بخواهد با استقرار 10 هزار نظامی اروپایی این ضعف را پوشش دهد. نیروهایی که اروپا قصد مستقرسازی آنها را دارد، خلبانان و تکنسینهای نیروی هوایی به همراه جنگنده و پهپادهای پیشرفته هستند. از سوی دیگر متخصصان پدافند هوایی و در حوزه زمینی، یگانهای کماندویی و یگانهای محدود زمینی اما مجهز به تانکها و زرهی قدرتمند در این قوای محدود خواهند بود که حکایت از کیفیت بالای آنها دارد.
مطالب پیشنهادی













