

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «6 باشگاه اسپانیایی درآمدشان از حق پخش تلویزیونی بیشتر از بایرن مونیخ است.» انتشار این خبر هم برای خواننده ایرانی و هم برای یک آلمانی میتواند تامل برانگیز و عجیب باشد، در فوتبال حرفهای اسپانیا چه خبر است و چه میگذرد که 6 باشگاه آن میتوانند از محل حق پخش تلویزیونی درآمد بیشتری نسبت به یک ابرباشگاه به نام بایرن مونیخ آلمان داشته باشند؟
بارسلونا و رئال مادرید دو برابر باشگاه اول باواریا و اتلتیکومادرید به مراتب بیش از بایرن مونیخ از محل حق پخش تلویزیون درآمد دارند و سه باشگاه اتلتیک بیلبائو، والنسیا و سویا نیز کمی بیش از بایرن از همین محل، درآمد کسب میکنند.
در لالیگا موضوع حق پخش تلویزیونی بسیار اهمیت داشته و دارد. درست است که یک بانک بزرگ بینالمللی پشت سر لالیگا ایستاده اما در سالهای پیشین، زمانی که هیچ حامی مالی قدرتمندی نیز پشت سر لالیگا نبود، حق پخش تلویزیونی همچنان موضوع مهم و جدی در فوتبال اسپانیا بود. فدراسیون این کشور در این موضوع با کس یا ارگانی شوخی ندارد، هر باشگاهی هم که مرتکب تخلف شود، با جریمههای سنگین مواجه خواهد شد.
درآمدهای ناشی از فعالیتهای سمعی و بصری که در رادیو و تلویزیون ملی یا بخش خصوصی منتشر شود، یکی از محلهای مهم کسب درآمد باشگاههای ورزشی است که اگر قوانین آن به درستی تنظیم شود در فرآیندش، همه اهالی سود خواهند کرد. در چنین فضایی تلویزیونها نیز بسیار راضی هستند و میدانند اگر مالیات و حق پخش را به صورت منظم پرداخت کنند، نهتنها سود میکنند بلکه به فوتبال کشور خود نیز کمک قابل توجهی خواهند کرد. نشریه کیکر آلمان با انتشار گزارشی از وضعیت درآمدزایی باشگاههای اسپانیایی و مقایسه این وضعیت با آلمان مهمترین عامل در این موفقیت را اعتماد شرکتهای خصوصی به فدراسیون اسپانیا و قراردادهایی که به صورت حرفهای با ضمانت اجرایی دقیق منعقد میشوند، دانست.
پتانسیلهای اقتصادی البته در فوتبال اسپانیا چندان هم قابلاعتماد نیست و اسپانیا جزء کشورهایی بوده که برای بیش از یک دهه با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم کرده است اما به کمک صنعت فوتبال، صنعت گردشگری و صنعت تازه احیا شده اتومبیل دوباره روی پای خودش ایستاده است. نویسنده «آس» اسپانیا که گزارش خود را پیرو گزارش «کیکر» آلمان منتشر کرده مینویسد: «شاید مقایسه فوتبال دو کشور اسپانیا و آلمان در خلأ و بدون درنظر گرفتن ویژگیهای فوتبال دو طرف کار درستی نباشد چراکه قوانین مالیاتی و حق پخش تلویزیونی در این دو کشور نیز کاملا مشابه نیست اما اساس کار باید یکسان باشد چراکه از دو فدراسیون فوتبال صحبت میکنیم، فدراسیونهایی که زیرمجموعه فیفا هستند و نباید جزیرهای عمل کنند.»
نویسنده «آس» اسپانیا در گزارش خود میآورد: «پنج عامل مهم میتواند در ایحاد فضایی حرفهای برای بالا بردن سطح درآمد از محل حق پخش تلویزیونی کمک کند، اولین عامل خود فدراسیون فوتبال است که اراده اجرای این قانون و کسب درآمد از این محل را داشته باشد. دومین عامل تیم حقوقی باشگاههای فوتبال است، وکلایی که به خوبی بر قوانین اشراف دارند، قراردادهایی مناسب تهیه میکنند و فوتبال را بینالمللی میبینند نه محلی. عامل سوم از دید «آس» اسپانیا، دولت است، دولت در هر کشوری مجری قوانین تصویب شده است و اگر ضمانت اجرایی خوب و قوی برای قانون حقپخش تلویزیونی ارائه کند، کمک بزرگی به باشگاههای فوتبال کرده است.
عامل چهارم شبکههای خصوصی و نیمهخصوصی تلویزیونی هستند که اگر در فضایی مستقل فعال باشند، بدون تردید حقپخش تلویزیونی را رعایت خواهند کرد اما وقتی تماشاگر فضایی بیقانون و وابسته به دولت باشند، قطعا به این ماجرا نگاهی جدی و قانونی نخواهند داشت.
و بالاخره از دید نشریه «آس» اسپانیا عامل مهم و پنجم مربوط میشود به مردم، این یک موضوع بسیار جدی است و هرجا هواداران یک باشگاه بینالمللی رفتار کردهاند، آن باشگاه نیز بینالمللی شده است، هواداران بارسلونا حداقل در منطقه کاتالونیا محال است کارت تلویزیونی را خریداری کنند که تصاویر فوتبال را بدون رعایت قانون پخش میکند، آنها به خوبی میدانند که باید از تلویزیونی فوتبال را تماشا کنند که تصاویرش را از باشگاه خریداری کرده است.
* مترجم : بابک سرانی آذر
