رفتار و منش ایشان جمع عقلانیت و معنویت بود

رفتار و منش شهید طهرانچی جمع عقلانیت، معنویت، ابتکار، شجاعت و عطوفت بود؛ تبلور مدیریتی تحول‌گرا که الگویی برای آینده ایران اسلامی ساخت.

  • ۱۴۰۴-۰۵-۰۸ - ۱۳:۰۶
  • 00
رفتار و منش ایشان جمع عقلانیت و معنویت بود

علم، اقتدار، طهرانچی

علم، اقتدار، طهرانچی
امیر محجوبامیر محجوبمدیر کل روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی

در روزگاری که بسیاری از «دانشمندان» و «مدیران» در حاشیه تکرار و محافظه‌کاری، روزمرگی را به نام عقلانیت می‌نویسند، شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی با شجاعت، اندیشه و روح جهادی خود، مرزهای گذشته، اکنون و آینده‌ علم و اقتدار ملی را جابه‌جا کرد؛ مردی که هم شجاعت حضور در خطوط مقدم دفاع را داشت و هم جسارت عبور از خطوط قرمز کهنه و پوسیده علم و حکمرانی را. شهادت او برای جامعه دانشگاهی، فقط فقدان یک شخصیت نبود، قطع ریشه‌ای نادر از درخت تمدن‌سازی ایرانی ـ اسلامی بود.
دکتر طهرانچی به واقع عمر خود را در جهاد مستمر علمی صرف کرد. چه به عنوان یک دانشمند مجاهد و چه در دوران مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای تولید علم در ایران. او قلباً معتقد بود که پیشرفت علمی، کشور را قدرتمند می‌کند. هنوز طنین صدایشان در نقل مکرر این حدیث را بیاد دارم که در سخنرانی‌ها‌ و محفل‌های‌ مختلف به زبان می‌آوردند: «اَلعِلمُ سُلطان. امروز اگر علم نداشته باشید بر شما حاکم می‌شوند.»
فرزند دکتر طهرانچی از قول ایشان نقل می‌کند که پدرم در دیداری با سفیر آلمان به او گفته است: «من معلم تاریخ علمم؛ به دانشجویانم می‌گویم شما غربی‌ها که در ماجرای گالیله، علم را محدود کردید، حالا به همان جاهلیت قرون وسطی برگشته‌اید و دانشگاه‌ها را تحریم می‌کنید.» سفیر آلمان در جلسه‌ای خصوصی اعتراف کرد که «دنیا، علم را هم علیه شما گروگان گرفته است.»
دکتر طهرانچی نه فقط یک معلم علم که معمار سیاست، راهبرد و ساختار علم و فناوری این سرزمین بود؛ صاحب ایده، افق و جسارت. نگاه راهبردی و ژرف‌بین او، به‌ویژه در فهم «علم اقتدارآفرین» و نگرش سیستمی بر تحولات ملی، بی‌بدیل بود. با تحلیل ژرف از تجربه اسپوتنیک ـ که در کتاب «فرا اسپوتنیک» به‌تفصیل ترسیم کرد ـ این اصل را به جامعه علمی ایران گوشزد نمود که راه پیشرفت ملی، صرفاً از مسیر سرمایه‌گذاری بر فناوری‌های خاص نمی‌گذرد، بلکه دگرگونی نظام آموزشی و علمی است که می‌تواند جوان ایرانی را از صرف مصرف دانش، به تولید دانش و پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه بکشاند.
اما علم مورد نظر او، هرگز یک تعارف آرمانی نبود. علم برای طهرانچی، ابزار قدرت و هویت ملی بود؛ هرجا که ایران گرفتار مخاطره و وابستگی شد، اعم از صنایع دفاعی، هسته‌ای، موشکی، امنیت غذایی و مهم‌ترین پروژه‌های دانش‌بنیان کشور، او خود را نه تماشاگر که وظیفه‌دار میدان می‌دانست. در این میدان، سال‌ها دوشادوش شهیدان بزرگی چون دکتر فخری‌زاده و دانشمندان نام‌آور حوزه دفاعی و هسته‌ای و غیره، نقش آفرید. استاد تمام و مدیر علمی پروژه‌های راهبردی که برخی از آن‌ها امروز و بسیاری‌شان فرداها، در میدان نبرد و دفاع از کشور، اقتدارآفرین ملت خواهند شد. رد پررنگ نقش‌آفرینی علمی شهید طهرانچی در این پروژه‌ها، هنوز برای بسیاری ناشناخته است و اسرار آن، بخشی از امانت‌های ماندگار انقلاب اسلامی خواهد ماند.
در صنایع هسته‌ای هم، نام او در شمار بنیان‌گذاران و استادان برجسته بود؛ همان‌جا که علم، زندگی و امنیت ایران را به هم گره می‌زد.
در بُعد معنوی و شخصیتی، حضور دکتر در جلسات اخلاق مرحوم آیت‌الله مجتبی تهرانی و اصرار بر پیوند با علما، همراه با پایبندی عملی به نصایح اخلاقی و سلوک معنوی، گوهر دیگری بر تارک شخصیت اوست؛ همان‌گونه که ولایتمداری حقیقی‌اش نه یک شعار و آراستن ظاهری که زیست حقیقی و معیار بی‌واسطه رفتار حرفه‌ای بود. او به جای جناح‌بندی‌ها، رضا و هدایت رهبر معظم انقلاب را میزان و مقصد نهایی خود می‌دانست. آنچه امضای علمی و مدیریتی شهید طهرانچی را متمایز می‌کند، اصلاح بنیادین ساختار دانشگاه آزاد اسلامی در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخ خود است. او با راه‌اندازی شجاعانه و بی‌سابقه سامانه‌های آموزشی و مالی، دانشگاه را یکپارچه‌سازی کرد. در شرایطی که دانشگاه در مرز ورشکستگی و تهدید تعطیلی واحدها و اخراج کارکنان قرار داشت، با تدبیر و نظام‌بخشی بی‌سابقه، روند هدررفت منابع و سوءاستفاده‌ها را متوقف ساخت و درآمدهای غیرشهریه‌ای را وارد سبد درآمدی دانشگاه کرد. با طرح‌هایی مانند «پویش» و «پایش»، ارتباط هدفمند دانشگاه با صنعت، جامعه و بازار کار را برقرار ساخت و بدین‌وسیله جذب دانشجو را نیز به مسیر رشد بازگرداند. حقوق و معیشت کارکنان و اعضای هیئت علمی که با فاصله نگران‌کننده‌ای از سایر سازمان‌ها عقب افتاده بود، در دوران مدیریت او جهشی کم‌سابقه یافت و دانشگاه آزاد اسلامی از مسیری پرآسیب، به مسیری روشن و اصلاح‌شده هدایت شد.
دکتر طهرانچی مفاهیمی چون «سراهای نوآوری»، «مراکز رشد»، پارک‌های علم و فناوری و زیست‌بوم فناوری‌های پیشرفته را در دانشگاه آزاد، نهادینه کرد و مفهوم دانشگاه نسل نوین را از روی کاغذ به میدان اجرا آورد؛ دقیقا جایی که علم، زندگی و اقتصاد کشور هم‌اقلیم می‌شوند.
در میدان مدیریت بحران، همان‌گونه که پیش‌تر تاریخ در دفاع مقدس از شجاعت او نوشته بود، در بحران کرونا نیز نگذاشت دانشگاه تعطیل شود؛ با هوشمندی و اقدام به موقع، آموزش و امید را زنده نگه داشت. یکپارچه‌سازی نظام‌مند در بعد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری یکی دیگر از دستاوردهای بی‌حاشیه او بود؛ ساختاری که امروز دانشگاه آزاد اسلامی را به الگویی برای نظام نوین آموزش عالی ایران تبدیل ساخته است.
با همه صلابت، قلبی رقیق‌، عاطفی و باصفا داشت. مواجهه با رنج و شهادت رفقا و همرزمانش، دل و جانش را به لرزه می‌انداخت. نگاه پدرانه‌اش به شاگردان، صبر و سعه‌صدرش در مواجهه با اعتراضات و نقدها و الگو بودن در عمل پیش از دعوت دیگران، شخصیتش را انسانی، الهام‌بخش و کم‌نظیر ساخت.
و در کنار تمام این مجاهدت‌ها و موفقیت‌ها، نام کسی می‌درخشد که بی‌هیاهو، شانه‌ به‌ شانه همسرش ایستاد و سایه‌ای امن و مهرآفرین بر زندگی پرآشوب دکتر طهرانچی افکند؛ بانویی که نه فقط شریک زندگی، بلکه مجاهد خاموش و شهیده‌ صبور این مسیر نورانی بود. همسر دکتر طهرانچی، بیش از بیست سال با اضطراب و استرس دائمیِ خطر ترور و تلخ‌کامی بی‌خبری‌ها زیست. سال‌هایی که زندگی‌شان، رنگ عادی و راحتی به خود ندید؛ نه سفری دو نفره، نه شبی در رستورانی دنج، نه تفریحی مثل زندگی مردم معمول. حضور همیشگی محافظان، ترددهای پی‌درپی و اضطراب مداوم، سهمی از آرامش روزگار را برای او باقی نگذاشته بود و بسیاری از خاطرات زندگی مشترکشان در سایه اضطراب، بی‌خبری و دل‌نگرانی‌ها شکل گرفت. در همه این سال‌ها، کنار دکتر، بار مسئولیت خانه و بچه‌ها، تربیت و تدبیر زندگی و دلواپسی‌های بی‌پایان، بر دوش او بود و او با بزرگ‌منشی و ایثار، این وظایف و مسئولیت‌های طاقت‌فرسا را بر دوش کشید. زنی که نه فقط همسر یک دانشمند و مدیر برجسته که خادم حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) بود؛ اهل خدمت صادقانه، اهل بندگی آشکار و پنهان.
دکتر طهرانچی بارها و بارها از مهر و صبوری همسرش گفته بود. همیشه با افتخار نقل می‌کرد: «در تمام این سال‌ها اگر استقامتی بود، اگر تغییری رخ داد، اگر توانستم سرپا و بی‌وقفه باشم، بخش عمده‌اش حاصل ایثارگری و صبر حاج خانم بود. باید از او بپرسید که این سبک زندگی چه تلخی‌ها و سختی‌هایی داشت.» بارها دیده‌ایم که حتی در پروازهای سحرگاهی، صبحانه نمی‌خورد و اشاره می‌کرد که حاج خانم با مهر، صبحانه ویژه‌ای برایش آماده کرده است یا وقتی آخر شب به محل اسکان می‌رسید و چمدانش را می‌گشود، نشانه‌های دستان گرم و زحمتکش همسرش در آماده کردن وسایل سفر، حتی تا ملحفه و روبالشی پیداست. از آغاز زندگی مشترکشان، از ایام دانشجویی در مسکو تا سالیان بعدتر، حاج خانم کنار مجاهدت‌های دکتر، دوشادوش و هم‌قد و همدل بوده است.
حقیر بارها شاهد نگرانی‌های همسر مجاهد و پارسای دکتر طهرانچی بوده‌ام؛ اضطرابی که در تمام ترددها و سفرها، با بی‌خبری و بی‌قراری همراه بود و تسلایش فقط شنیدن خبر سلامتی دکتر پس از یک روز پرمخاطره بود. دکتر طهرانچی یک جمله را همیشه تکرار می‌کرد: «در تمام این سال‌ها، حاج خانم بیشتر از من شکسته شد و سختی کشید.»
و سرانجام نیز، هر دو با هم، دلداده و عاشق، مسیر را تا پایان پیمودند. برای دکتر طهرانچی، میدان مجاهدت علمی و مدیریتی بدون میدان عشق و وفاداری همسرش، هیچ‌گاه به حاصل نمی‌نشست و این حقیقتی است که باید نسل‌های آینده بداند. رفتار و منش شهید طهرانچی جمع عقلانیت، معنویت، ابتکار، شجاعت و عطوفت بود؛ تبلور مدیریتی تحول‌گرا که الگویی برای آینده ایران اسلامی ساخت. شهادت او دستاوردهای بزرگی را از نگاه دشمن دور کرد، اما به اذن خداوند خون شهید طهرانچی می‌جوشد و راه او بی‌شک با همت شاگردان، یاران وفادار، مدیران آینده و خانواده دانشگاه و علم این سرزمین، پررهرو خواهد ماند. ان‌شاءالله‌.

نظرات کاربران