مارپیچ سکوت حقوقی را بشکنید

حمله اخیر ایالات متحده در حمایت از اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان طی جنگ ۱۲ روزه، یکی از خطرناک‌ترین اقدامات نظامی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای در دهه‌های اخیر بود. از جانب رسانه‌ها و مقامات غربی بار‌ها این ادعا مطرح شده که ایران پیش از این حملات، ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده را از این تأسیسات خارج کرده است. اگر ایران این اقدام پیشگیرانه را انجام نداده بود، پیامد‌های انسانی، زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی این حملات می‌توانست به فاجعه‌ای بی‌سابقه منجر شود.

  • ۱۴۰۴-۰۵-۰۷ - ۱۹:۴۵
  • 00
مارپیچ سکوت حقوقی را بشکنید

چرا احقاق حق ایران در مجامع بین‌المللی درخصوص ماجرای هسته‌ای مهم است؟

چرا احقاق حق ایران در مجامع بین‌المللی درخصوص ماجرای هسته‌ای مهم است؟
علی مزروعیعلی مزروعیخبرنگار

حمله به تأسیسات هسته‌ای در جریان جنگ ۱۲ روزه نه‌تنها نقض آشکار قوانین بین‌المللی است، بلکه پیامد‌های زیست‌محیطی و انسانی گسترده‌ای را به دنبال دارد. ایران، به‌عنوان کشوری که برنامه هسته‌ای خود را تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیش می‌برد، بار‌ها بر صلح‌آمیز بودن این برنامه تأکید کرده است. با این حال، حملات اخیر رژیم صهیونیستی و در ادامه آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران نشان‌دهنده بی‌توجهی آشکار به تعهدات بین‌المللی، از جمله پروتکل‌های کنوانسیون ژنو و قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل است که هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای را ممنوع می‌کنند.
در حالی که ادعا شده ایران پیش از این حملات ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده را از این تأسیسات خارج کرده، رافائل گروسی دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، با اشاره به عدم گزارش تشعشعات رادیواکتیو، به‌صورت غیرمستقیم از کنار این موضوع گذشته است. این موضع‌گیری منفعلانه آژانس، در حالی که نفس حمله به تأسیسات هسته‌ای به خودی خود اقدامی غیرقانونی و خطرناک محسوب می‌شود امری محل انتقاد و شائبه برانگیز است. این شائبه با به خاطر آوردن اخبار اسنادی که ایران از اسرائیل خارج کرده است بیشتر هم می‌شود؛ چرا‌که مطابق این اخبار گزارش‌های ارائه شده به آژانس نیز در این اسناد وجود داشت و احتمال جاسوسی کارکنان آژانس برای اسرائیل را تقویت کرد.
از منظر تاریخی، این اولین‌بار نیست که ایران هدف سناریو‌های هسته‌ای قرار گرفته است. اسناد منتشرشده از آرشیو امنیت ملی آمریکا نشان می‌دهد که در سال ۱۹۷۴، ایالات متحده در شبیه‌سازی جنگی SCYLLA III، طرحی برای استفاده از ۵۴ بمب اتمی در خاک ایران، به‌عنوان سپر انسانی علیه اتحاد جماهیر شوروی، تدوین کرده بود. این طرح، که حتی متحد نزدیک آمریکا را قربانی می‌کرد، نشان‌دهنده بی‌اعتنایی به جان انسان‌ها و محیط زیست در راستای اهداف ژئوپلیتیک است. نمونه‌های مشابه، مانند حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای عراق در سال ۱۹۸۱ و حمله چندباره عراق به راکتور تحقیقاتی تهران نیز نشان‌دهنده سابقه‌ای طولانی از نقض هنجار‌های بین‌المللی در این زمینه است که اثبات می‌کند برای بازدارندگی در مقابل هدف قرار گرفتن تأسیسات هسته‌ای معاهدات و قوانین بین‌المللی نه جدی گرفته می‌شوند و نه مسئولان متولی آن‌ها همچون گروسی تمایلی به جدی گرفته شدن آن دارند.

حمایت حقوقی از تأسیسات هسته‌ای و پیامد‌های نقض آن

حقوق بین‌الملل تأسیسات هسته‌ای را به دلیل خطر تشعشعات رادیواکتیو حتی در زمان جنگ تحت حمایت ویژه قرار داده است. پروتکل الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیون ژنو این اصل را تصریح می‌کند و هرگونه حمله به این تأسیسات را نقض قواعد بشردوستانه می‌داند. معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) نیز به کشور‌های عضو اجازه می‌دهد از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای بهره‌مند شوند و حمله به تأسیسات هسته‌ای را نقض این حق می‌شمارد. در صورت وقوع تهدیدات جدی علیه منافع حیاتی یک کشور، مانند حمله به تأسیسات هسته‌ای، معاهده NPT به دولت‌ها اجازه می‌دهد از این معاهده خارج شوند.

ایران پس از سال‌ها همکاری با آژانس، در تیر ۱۴۰۴ قانونی را به تصویب رساند که همکاری با این نهاد را مشروط به تضمین امنیت تأسیسات هسته‌ای و فعالیت‌های صلح‌آمیز کرد. بر اساس این قانون، بازرسان آژانس تنها با تأیید شورای عالی امنیت ملی اجازه ورود به کشور را دارند. این تصمیم در واکنش به نقض مکرر تعهدات آژانس، از جمله افشای اطلاعات محرمانه برنامه هسته‌ای ایران، اتخاذ شد. اساسنامه آژانس، حفاظت از اطلاعات محرمانه کشور‌ها را الزامی می‌داند، اما گزارش‌هایی از درز اسناد حساس ایران به رسانه‌ها وجود دارد. ایران در سال ۲۰۱۲ طی نامه‌ای به شورای حکام این تخلفات را رسماً در شورای حکام محکوم کرد. دولت‌ها برای پاسخگو کردن آژانس می‌توانند به سازوکار‌هایی مانند طرح شکایت در شورای حکام استناد کنند. در صورت تخلفات جدی، این شورا می‌تواند موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد. همچنین، کاهش همکاری با آژانس، همان‌طور که ایران در سال ۲۰۱۹ در واکنش به نقض برجام انجام داد، راهکار دیگری برای فشار بر این نهاد است. قانون اخیر مجلس ایران نیز در همین راستا طراحی شده است.

حقوق بین‌الملل و معاهده NPT تنها در صورتی پایدار می‌مانند که امنیت برنامه‌های هسته‌ای کشور‌های عضو را تضمین کنند. اگر حملات به تأسیسات هسته‌ای بدون پاسخ بمانند یا آژانس در حفاظت از اطلاعات محرمانه کوتاهی کند، انگیزه کشور‌ها برای باقی ماندن در NPT کاهش می‌یابد. اقدامات واکنشی اخیر ایران نشان‌دهنده شکنندگی این معاهده در برابر بی‌عدالتی‌هاست. حتی اگر ایران به دلیل ملاحظات شرعی از ساخت بمب هسته‌ای خودداری کند، سایر کشور‌ها چنین تعهدی نداشته و بعید نیست با هدف ایجاد بازدارندگی و توان قدرت به سمت تولید پرشتاب بمب اتمی حرکت کنند. در نتیجه، حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران می‌تواند به‌طور غیرمستقیم خطر اشاعه سلاح‌های هسته‌ای را در جهان افزایش دهد.

اگر مواد هسته‌ای جا‌به‌جا نمی‌شد چه فاجعه‌ای رخ می‌داد

حمله اخیر ایالات متحده در حمایت از اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان طی جنگ ۱۲ روزه، یکی از خطرناک‌ترین اقدامات نظامی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای در دهه‌های اخیر بود. از جانب رسانه‌ها و مقامات غربی بار‌ها این ادعا مطرح شده که ایران پیش از این حملات، ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده را از این تأسیسات خارج کرده است. در صورت صحت چنین ادعایی باید توجه داشت که به دلیل مسئولیت‌پذیری و دقت ایران فاجعه‌ای هسته‌ای رخ نداده است. اما اگر ایران این اقدام پیشگیرانه را انجام نداده بود، پیامد‌های انسانی، زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی این حملات می‌توانست به فاجعه‌ای بی‌سابقه منجر شود.

نخستین و مهم‌ترین پیامد احتمالی، نشت مواد رادیواکتیو به محیط زیست بود. تأسیسات هسته‌ای مانند فردو، نطنز و اصفهان حاوی مقادیر قابل‌توجهی اورانیوم غنی‌شده، پسماند‌های رادیواکتیو و سایر مواد خطرناک هستند. حمله با بمب‌افکن‌های بی-۲، که قادر به تخریب سازه‌های مستحکم زیرزمینی هستند، می‌توانست به آسیب‌دیدگی مخازن ذخیره‌سازی، سیستم‌های خنک‌کننده یا راکتور‌ها منجر شود. در چنین شرایطی، آزاد شدن تشعشعات رادیواکتیو به هوا، خاک و آب‌های زیرزمینی اجتناب‌ناپذیر بود. تجربه فاجعه چرنوبیل نشان داد که نشت رادیواکتیو می‌تواند صد‌ها کیلومتر را آلوده کند و اثرات آن تا دهه‌ها باقی بماند.

تشعشعات رادیواکتیو می‌تواند به بیماری‌های حاد مانند سرطان‌های مختلف و نقایص مادرزادی در نسل‌های آینده منجر شود. کارگران تأسیسات، ساکنان محلی و نیرو‌های امدادی که برای مهار نشت اعزام می‌شدند، در معرض بیشترین خطر قرار داشتند. برای مثال، در فاجعه نشت مواد رادیواکتیو در اثر زلزله و سونامی در فوکوشیما ژاپن در سال 2011 هزاران نفر به دلیل آلودگی رادیواکتیو آواره شدند و سلامت ده‌ها هزار نفر به خطر افتاد. در ایران، با توجه به تراکم جمعیتی در نزدیکی اصفهان و مناطق اطراف نطنز، تعداد قربانیان مستقیم و غیرمستقیم می‌توانست به صد‌ها هزار نفر برسد. علاوه بر این، آوارگی گسترده، تخلیه شهر‌ها و روستا‌ها و فشار بر زیرساخت‌های بهداشتی و امدادی می‌توانست نظام اجتماعی و اقتصادی کشور را به شدت مختل کند.

از منظر زیست‌محیطی، آلودگی رادیواکتیو می‌توانست اکوسیستم‌های منطقه را برای دهه‌ها غیرقابل‌زیست کند. خاک‌های آلوده به مواد رادیواکتیو، می‌توانستند کشاورزی را در مناطق وسیعی متوقف کنند. رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی که منابع حیاتی برای شرب و کشاورزی هستند، در معرض آلودگی قرار می‌گرفتند و این آلودگی می‌توانست از طریق جریان‌های آب به کشور‌های همسایه، مانند عراق و کشور‌های حاشیه خلیج فارس، گسترش یابد. حیات وحش نیز به شدت تحت تأثیر قرار می‌گرفت؛ مطالعات پس از چرنوبیل نشان داد که گونه‌های گیاهی و جانوری در مناطق آلوده دچار جهش‌های ژنتیکی و کاهش جمعیت شدند. در ایران که تنوع زیستی بالایی دارد، چنین فاجعه‌ای می‌توانست به انقراض گونه‌های محلی و تخریب اکوسیستم‌های شکننده منجر شود.

از منظر اقتصادی، هزینه‌های مهار فاجعه، بازسازی مناطق آلوده و جبران خسارات انسانی و زیست‌محیطی می‌توانست اقتصاد ایران را برای سال‌ها با چالش جدیدی مواجه کند. تجربه ژاپن پس از فوکوشیما نشان داد که هزینه‌های پاکسازی و جبران خسارات به ده‌ها میلیارد دلار رسید.

همچنین، چنین فاجعه‌ای به بی‌اعتمادی عمیق‌تر به نهاد‌های بین‌المللی، مانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منجر می‌شد که نتوانستند از وقوع این حملات جلوگیری کنند. این امر می‌تواند به مسابقه تسلیحاتی در منطقه و تضعیف رژیم منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) منجر شود.

ادعای انتقال ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده قبل از حمله که از طرف رسانه‌های غربی طرح و ضریب داده می‌شود در صورت صحت یک تصمیم مسئولانه بود که از وقوع این سناریوی وحشتناک جلوگیری کرد. این اقدام نشان‌دهنده تعهد ایران به حفاظت از مردم خود و منطقه در برابر خطرات هسته‌ای است. با این حال، این واقعیت که حملات پس از انتقال مواد انجام شده، نشان‌دهنده بی‌اعتنایی مهاجمان به خطرات بالقوه‌ای است که می‌توانست ایجاد شود. حتی بدون حضور مواد هسته‌ای، تخریب تأسیسات می‌توانست به آسیب‌های زیست‌محیطی، اختلال در تولید فراورده‌های پزشکی و خسارات اقتصادی منجر شود.

متن کامل گزارش را در روزنامه «فرهیختگان» بخوانید.

نظرات کاربران