چه عاملی باعث غفلت از جنگ روایت‌ها شده است؟

در امتداد جنگ نظامی، امروز ما درگیر جنگی تمام‌عیار در عرصه روایت‌ها هستیم؛ جنگی که بسیاری از کارشناسان و دلسوزان آن را نه‌تنها هم‌وزن، بلکه تعیین‌کننده‌تر از جنگ سخت می‌دانند. در حالی که در فضای داخلی کشور، شواهد میدانی و اجتماعی حکایت از غلبه نسبی روایت پیروزی ایران و بالیدن بسیاری از ایرانیان به ایستادگی و حتی غلبه نظامی ایران در این جنگ تحمیلی دارد، در میدان جنگ روایت‌ها برای صحنه جهانی، شاهد نوعی خلأ از سوی دستگاه‌ها و کنشگران رسمی هستیم.

  • ۱۴۰۴-۰۵-۰۵ - ۱۷:۲۳
  • 00
چه عاملی باعث غفلت از جنگ روایت‌ها شده است؟

نشانه‌شناسی در ادبیات مسئولان

نشانه‌شناسی در ادبیات مسئولان
مصطفی زمانیانمصطفی زمانیانرئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک دولت سیزدهم

پس از مصاحبه رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون، فضای داخلی با واکنش‌ها و مواضع گوناگونی مواجه شد. بحث بر سر میزان موفقیت این مصاحبه‌ها، به‌ویژه در تخاطب با افکار عمومی جهانی، محل اختلاف است. در کنار برخی انتقادات تند جریان‌های سیاسی داخلی نسبت به خط محتوایی مصاحبه ریاست محترم جمهور، مدافعان این اقدام، بر طراحی محتوای متناسب با مخاطب خارجی - خصوصاً جامعه آمریکایی - و ضرورت کنش‌گری رسانه‌ای در سطح جهانی برای اقناع افکار عمومی و پیشبرد دیپلماسی تأکید دارند. برخی شواهد نیز از توفیق نسبی این مصاحبه‌ها در جلب توجه مخاطبان خارجی حکایت دارد. 

فارغ از ارزش‌گذاری نهایی درباره این قبیل کنشگری‌های رسانه‌ای برخی مسئولان، پرسشی کلیدی و بنیادین از منظر راهبردی قابل طرح است؛ آیا این دو گفت‌وگوی رسانه‌ای، صرف‌نظر از تبیین سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در حوزه‌هایی مانند انرژی هسته‌ای و مسائل نظامی، توانسته‌اند «تصویر ایران پیروز و مقتدر در جنگ ۱۲ روزه» را به مخاطب جهانی منتقل کنند؟ 
و اگر پاسخ به این سؤال منفی است، در ادامه باید پرسید: 
- چه عاملی باعث چنین غفلتی از جنگ روایت‌ها شده است؟ 
- آیا می‌توان این غفلت راهبردی را تنها به نبود قرارگاه راهبری جنگ روایت‌ها نسبت داد؟ 
- یا آن‌که باید کم‌توجهی سیاستمداران عالی کشور و چهره‌های دارای قدرت تخاطب بین‌المللی را نیز در این ضعف جست‌وجو کرد؟ 
واقعیت آن است که در امتداد جنگ نظامی، امروز ما درگیر جنگی تمام‌عیار در عرصه روایت‌ها هستیم؛ جنگی که بسیاری از کارشناسان و دلسوزان آن را نه‌تنها هم‌وزن، بلکه تعیین‌کننده‌تر از جنگ سخت می‌دانند. در حالی که در فضای داخلی کشور، شواهد میدانی و اجتماعی حکایت از غلبه نسبی روایت پیروزی ایران و بالیدن بسیاری از ایرانیان به ایستادگی و حتی غلبه نظامی ایران در این جنگ تحمیلی دارد، در میدان جنگ روایت‌ها برای صحنه جهانی، شاهد نوعی خلأ، انفعال و بی‌عملی از سوی دستگاه‌ها و کنشگران رسمی هستیم. 
در این میان، باید به نقش برجسته و الهام‌بخش رهبری انقلاب اسلامی اشاره کرد که به‌عنوان فرمانده عالی جنگ، با پیام‌ها و کنش‌های رسانه‌ای، تصویری مؤثر و قاطع از «پیروزی ایران» در افکار عمومی ترسیم کرده‌اند. تأکید بر عظمت اقدام نظامی ایران علیه اسرائیل، تصریح به مقابله به مثل و ضربه به پایگاه آمریکایی، تصویرسازی از ضعف دشمن در تمسک به آمریکا و استفاده از واژگانی چون «اسرائیل له شد» و «از پا درآمد»، همگی عناصر اصلی ساخت آن تصویر قدرتمند ملی‌اند که در ادبیات رسانه‌ای رهبری مشهود است. این سطح از روایت‌گری و تصویرسازی، نه‌تنها نقش تثبیتی در جنگ روایت‌ها در عرصه نظامی داشته، بلکه استفاده از واژگانی همچون «ملت ۹۰ میلیونی» و «زندگی با قدرت ادامه دارد»، تصویری آرام‌بخش و اجتماعی برای مخاطب داخلی از جنگ دارد. 
انتظار آن است که این سبک از روایتگری، به الگویی برای سایر مسئولان عالی‌رتبه کشور در تبیین رسانه‌ای تحولات اخیر بدل شود. به‌ویژه در شرایطی که رژیم و متحدان آن، از تمام ظرفیت‌های رسانه‌ای خود برای اثرگذاری بر مخاطب ایرانی و جهانی بهره ‌برده‌اند، کنش مسئولان ما نیز باید متناسب با این میدان بازطراحی شود. 
در مقابل، نگاهی به موضع‌گیری‌ها و روایت‌سازی چهره‌هایی چون دونالد ترامپ، به‌خوبی نشان می‌دهد که جبهه مقابل با چه دقت و ظرافتی در حال خلق روایت از حوادث جنگ ۱۲ روزه است. ترامپ، با لحن پیروزمندانه، ایران را شکست‌خورده معرفی می‌کند، عملیات آمریکا علیه تأسیسات هسته‌ای را موفق نشان می‌دهد و خود را پیروز میدان دیپلماسی و قدرت می‌نامد و مردم ایران را به بازگرداندن دوباره شکوه به ایران یادآور می‌شود. سایر متحدان رسانه‌ای اسرائیل نیز از تحلیلگران گرفته تا خبرنگاران مطرح، این خط روایت را با قدرت دنبال می‌کنند. 
این در حالی است که در طرف ایرانی، در میان چهره‌های دارای ضریب نفوذ بین‌المللی، کمتر اثری از تلاش برای روایتگری منسجم و اثرگذار دیده می‌شود. گرچه در عمده گفت‌وگو‌ها تلاش شده است منطق ج.ا.ا در موضوعات مورد مناقشه تبیین شود، اما گویی عنصر «روایت پیروزی» - که در شرایط جنگ ترکیبی نقشی حیاتی دارد - جای خود را به روایت‌های وارونه و بعضاً مخدوش نظیر «قربانی مظلوم»، «غزه دیروز، تهران فردا» و «التماس‌دیپلماسی» داده است. در این میان، برخی روایت‌های ناشیانه رسانه‌ای داخلی نظیر «پیروز مطلق» و «انسجام‌خدشه‌ناپذیر» هم اگرچه ناخواسته، اما انسجام ملی شکل گرفته حول دفاع از ایران را هدف گرفته‌اند. 
نباید فراموش کرد که روایتگری امیدآفرین، فقط ساخت یک تصویر رسانه‌ای نیست، بلکه بخشی از برنامه امنیت ملی کشور از منظر افکار عمومی داخلی و خارجی است که هم‌رده با اقتدار نظامی و هوشمندی دیپلماتیک باید در خلق آینده پیروز به کار گرفته شود. 

نظرات کاربران