اپستین، رئیسجمهور آمریکا را خاک میکندترامپ و اپستین روابط نزدیکی داشتهاند. او در مصاحبهای با مجله نیویورک در سال ۲۰۰۲ در مورد اپستین گفت: «اون مرد فوقالعاده و باحالیه و واقعاً باهاش بودن خوش میگذره. میگن اونم اندازه من عاشق خوشگذرونی با جنس مخالفه، تازه خیلی جوونتر از خودش.»
ابعاد پیچیده پروندۀ کودکآزاری ترامپ

داستان جفری اپستین یکی از تاریکترین و پیچیدهترین روایات معاصر است. فردی با پیشینهای نامشخص، ارتباطاتی گسترده با مقامات سیاسی، علمی و سلطنتی و شبکهای مخوف از سوءاستفاده جنسی و نهادهایی که بهجای مهار او، از او حفاظت میکردند.
اپستین کار خود را در دهه ۱۹۷۰ به عنوان معلم ریاضی در مدرسهای خصوصی در نیویورک آغاز کرد؛ جایی که دانشآموزانش فرزندان خانوادههای متمول بودند. همین جایگاه، نقطه پرتاب او به حلقههای قدرت شد. خیلی زود، بدون مدرک دانشگاهی رسمی، وارد والاستریت شد و بهطرز عجیبی به دنیای مالی و سرمایهگذاری دست یافت. اما ثروت ناگهانی و بدون توضیح او، از همان ابتدا ابهامبرانگیز بود.
بسیاری بر این باورند که اپستین چیزی بیش از یک مدیر مالی یا مشاور سرمایهگذاری بود؛ او واسطهای بود برای خدمات جنسی، طعمهسازی، باجگیری و شاید هم مأموریتی غیررسمی برای جمعآوری اطلاعات از چهرههای مشهور و قدرتمند.
شکارگاه اطلاعاتی
یکی از نظریههای قدرتمند درباره اپستین، ارتباط او با سرویسهای اطلاعاتی بهویژه سیا، موساد و MI6 است. این احتمال وجود دارد که او اطلاعات مربوط به روابط جنسی، فساد و انحرافات جنسی افراد بانفوذ را جمعآوری میکرد تا از آنها باجخواهی شود یا در بزنگاههای سیاسی بهکار گرفته شود.
ارتباطات مشکوک اپستین با مقامات صهیونیستی، حضورش در حلقه قدرتهای جهانی، محافظتهای عجیب قضایی و نجات او از مجازاتهای قطعی، همگی فرضیه جاسوسبودن او را تقویت میکنند. روزنامهنگاران تحقیقی، ازجمله کسانی که سالها روی پرونده او کار کردند، به اسنادی دست یافتند که نشان میداد اپستین بارها با افراد مشکوک در نهادهای امنیتی دیدار داشته و حتی پایگاههای اطلاعاتی از چهرههای مختلف را نگهداری میکرد.
این فرضیه مطرح میشود که خانهها و جزیره اپستین پر از دوربین بوده و ضبط فیلم از سیاستمداران و چهرههای معروف در موقعیتهای غیراخلاقی، بخشی از یک پروژه اخاذی یا نفوذ اطلاعاتی بوده است.
در همین راستا، به رابطه اپستین با گیلین مکسول نیز اشاره میشود؛ دختر رابرت مکسول، میلیاردر رسانهای بریتانیایی که بعدها مشخص شد با موساد همکاری میکرده. این نکته، بر شایعه ارتباط اپستین با پروژههای اطلاعاتی سایه میاندازد و تأیید میکند که شاید پشتپرده این ماجرا چیزی فراتر از مسائل جنسی باشد.
اپستین خفه شد
در سال ۲۰۱۹، پس از افزایش فشار رسانهای و جنبش #MeToo، پرونده اپستین دوباره باز شد. دادستان نیویورک او را به سوءاستفاده جنسی از دهها دختر نوجوان، قاچاق انسان و تشکیل شبکه جنایتکارانه متهم کرد. فشار افکار عمومی، شهادت قربانیان و انتشار گزارشهای تحقیقی باعث شد که سیستم قضایی آمریکا ناچار به واکنش جدی شود؛ اما همه این رفت و برگشتها با یک اتفاق غیرمنتظره و ناگهانی متوقف شد: «خودکشی اپستین در زندان فدرال منهتن».
اپستین در آگوست ۲۰۱۹ در حالی که منتظر دادگاه بود، در سلولش کشته شد. گزارش رسمی، علت مرگ را «خودکشی» اعلام کرد، اما شواهد خلاف این را میگفت. دوربینهای امنیتی در زمان مرگ او از کار افتاده بودند؛ نگهبانان در آن شب خواب بودند یا مسئولیت خود را ترک کرده بودند؛ کالبدشکافی نشان از شکستگیهایی در گردن داشت که بیشتر با «خفهکردن» مطابقت دارد تا حلقآویز شدن و او تنها چند روز پیش از مرگ، تلاش نافرجامی برای خودکشی داشت که پزشکان زندان آن را بیشتر شبیه به اقدام به قتل توصیف کردند. برخی معتقدند حذف او، پاککردن حافظهای زنده از ارتباطات کثیف قدرتمندان بود.
مخمصۀ ترامپ
ترامپ و اپستین روابط نزدیکی داشتهاند. او در مصاحبهای با مجله نیویورک در سال 2002 در مورد اپستین گفت: «اون مرد فوقالعاده و باحالیه و واقعاً باهاش بودن خوش میگذره. میگن اونم اندازه من عاشق خوشگذرونی با جنس مخالفه، تازه خیلی جوونتر از خودش.»
یورونیوز گزارش داده که دونالد ترامپ، از والاستریت ژورنال و روپرت مرداک، غول رسانهای آمریکایی، بهدلیل انتشار مقالهای درباره روابطش با اپستین شکایت کرده و خواهان ۱۰ میلیارد دلار غرامت شده است.
این شکایت به دنبال گزارشی در والاستریت ژورنال منتشر شد که اذعان میکرد ترامپ در سال ۲۰۰۳ نامه تبریک برای تولد اپستین نوشته و در آن به طرحی مستهجن اشاره کرده است. این نامه به امضای «دونالد» و جمله «تولدت مبارک؛ امیدوارم هر روز یک راز شگفتانگیز دیگر باشد» ختم شده بود.
ترامپ در واکنش، این گزارش را جعلی و اتهامآمیز خوانده و تأکید کرده که هرگز چنین نامهای ننوشته و حتی نقاشی بلد نیست. او در تروث سوشال نوشت: «این زبان من نیست. من هیچوقت در زندگیام نقاشی نکشیدهام. » اما در گذشته نمونههایی از طراحیهای ترامپ منتشر شده بود.
شکایت ترامپ از دو خبرنگار، شرکت داوجونز (ناشر والاستریت ژورنال) و شرکت نیوزکورپ متعلق به مرداک است. داوجونز در بیانیهای از صحت گزارشش دفاع کرده و گفته با قدرت از آن در برابر شکایت ترامپ دفاع خواهد کرد.
ردپای لابی صهیونیستی
اگرچه ترامپ بعد از قطع رابطه با اپستین، ظاهر خود را از او جدا کرد، اما روند حمایتهای شدیدش از اسرائیل، بهویژه انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، معامله قرن و پشتیبانیهای تسلیحاتی سنگین از رژیم صهیونیستی، پرونده را بحثبرانگیزتر میکند. برخی بر این باورند که ترامپ تحت فشار یا نفوذ گروههای لابی صهیونیستی قرار داشته و این نفوذ ممکن است در گذشته، از جمله در دوران ارتباطش با اپستین، شکل گرفته باشد.
از سوی دیگر، جرد کوشنر، داماد ترامپ و یکی از معماران اصلی سیاست خاورمیانهای کاخ سفید، نیز از خانوادهای یهودی و از حامیان پرنفوذ اسرائیل بود. ارتباط اپستین با بسیاری از چهرههای مشابه از این طیف، باز هم این فرضیه را تقویت میکند که ماجرا تنها یک پرونده فساد اخلاقی نبوده، بلکه شاید بخشی از یک شبکه چند لایه نفوذ و مهار سیاسی و رسانهای در ایالات متحده بوده است.
مطالب پیشنهادی












