دستور تولید اضطراری موشکهای سامانه پدافند ضد موشکی در رژیم صهیونیایران باید علاوه بر ادامه تمرکز بر موشکهای بالستیک برای ضربه به رژیم صهیونی، باید دیگر ابعاد برنامه موشکی خود را نیز توسعه دهد. افزایش مداوم سرعت، قدرت مانور، شیوههای پرتاب، قدرت انفجاری، پایداری در برابر اختلالها و مواردی از این دست باید در برنامه باشد.
علاج در تقویت موشکی است

درخواست از آمریکا برای ورود به جنگ و تلاش برای آتش بس، دلیلی جز ناکارآمد شدن دفاع موشکی رژیم صهیونی در برابر ضربات ایران نداشت. وزارت جنگ رژیم دستور تولید اضطراری موشکهای پیکان را صادر کرده که وظیفه اصلی دفاع را برعهده داشتند. برخی منابع در داخل رژیم بر ناکارآمدی سامانه پیکان تأکید دارند، اما تمرکز تلآویو بر تولید فوری و اضطراری موشکها، به جای دستور برای ارتقا، بهروزرسانی و تولید واحدهای کامل است. در حال حاضر هیچ چیز به اندازه تولید موشکهای رهگیر برای جایگزینی با موشکهای شلیک شده مهم نیست.
نکاتی درباره بحران در پدافند ضد موشکی رژیم صهیونی
۱. پدافند هوایی شامل سه نوع زمین پایه، دریاپایه و هواپایه است. در برابر موشکهای بالستیک، دفاع هواپایه کاری از پیش نمیبرد و سامانههای ضد موشکی تخصصی زمین پایه و دریاپایه استفاده میشوند. در برابر موشکهای بالستیک پرتاب شده از ایران که دارای بردی فراتر از ۱۵۰۰ کیلومتر هستند، با توجه به اوجگیری از سطح زمین و سرعت بالا، سامانههای فلاخن داوود، گنبد آهنین و پاتریوت کمتر به کار میآیند. از این رو در جریان جنگ بار اصلی دفاع، برعهده سامانههای پیکان و تاد بود.
پدافند ضد موشکی ناوها دوربردتر و گرانقیمتتر هستند. به کارگیری آنها برای دفاع از رژیم صهیونی دارای مشکلاتی بود. مشکل اول گرانی و کمیابی موشکها بود. مشکل دوم تعلق این ناوها به دفاع راهبردی جهانی آمریکا بود. جالب آنکه این ناوها که برای افزایش عمق دفاع، در جلوی خاک اصلی مستقر میشوند، در جریان جنگ با رژیم صهیونی که کانون دفاع بود، در پایین یعنی دریای سرخ و پشت یعنی دریای مدیترانه مستقر شدند. با توجه به این مسائل، اساس دفاع برعهده پیکان و تاد بود.
۲. سامانههای پدافندی پیکان و تاد مشکلاتی دارند که باعث میشود سرعت احیای آنها کم باشد. این سامانهها مشتریان محدودی دارند و آنها نیز تعداد کمی را به خدمت میگیرند. از این رو در شرایط اضطراری نمیتوان قطعات، اجزا و موشکها را از منابع خارج از میدان جنگ تأمین کرد.
۳. در عملیات وعده صادق ۲ اقداماتی مانند هدف قرار دادن رادار سامانه پیکان و هک مجموعه پدافندی صورت گرفت که به افزایش ضریب اصابتها منجر گردید.
پس از آن، آمریکا به سرعت دو سامانه تاد در سرزمینهای اشغالی مستقر کرد. مزیت اصلی این سامانه تعلق آن به داراییهای آمریکا بود. این سامانه به رژیم صهیونی فروخته یا اجاره داده نشده بود و هدف قرار دادن رادار و اجزای آن به معنای رویارویی با واشنگتن و احتمال کشتهشدن نظامیان آمریکایی بود. هدف واشنگتن از اینگونه استقرار تادها، تضمین امنیت آنها برای دفاع پایدار از فلسطین اشغالی بود.
۴. در نیمه دوم جنگ و روزهای پایانی آن، کارایی پدافند موشکی رژیم صهیونی به شدت کاهش یافت درحالیکه تعداد پرتابهای ایران محدودتر اما دقیقتر شده بودند. به نظر میرسد دلیل اصلی این کاهش بیشتر از هرچیز دیگری کاهش تعداد موشکهای رهگیر به دلیل استفاده بالا از آنها بود. اتمام ذخایر موشکهای پدافندی رژیم صهیونی نشان داد، ظرفیت چند برابری موشکهای بالستیک ایران در نهایت طی جنگها، بر ظرفیت پدافندی رژیم غلبه مییابد.
راهکارهای ایران
1. پهپادهای انتحاری و موشکهای کروز به دلیل سرعت کم، فاصله زیاد تا سرزمینهای اشغالی، آزادی عمل دشمن در این مسیر، حضور ناتو در آن و امکان فعالیت دفاع هواپایه کار دشواری برای رسیدن به سرزمینهای اشغالی دارند. از سوی دیگر وزن کلاهک و سرعت برخورد آنها اندک است و قدرت مانور چندانی ندارند.
در مقابل موشکهای بالستیک به دلیل طی مسیر در زمان کوتاه، خارج بودن از دسترس برای بسیاری از سامانههای دفاعی، وزن سنگین کلاهک، سرعت بالای اصابت و قدرت مانور، سلاح مناسبتری برای ایران جهت مقابله با رژیم صهیونی است.
۲. ایران باید علاوه بر ادامه تمرکز بر موشکهای بالستیک برای ضربه به رژیم صهیونی، باید دیگر ابعاد برنامه موشکی خود را نیز توسعه دهد. افزایش مداوم سرعت، قدرت مانور، شیوههای پرتاب، قدرت انفجاری، پایداری در برابر اختلالها و مواردی از این دست باید در برنامه باشد.
متن کامل گزارش سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
مطالب پیشنهادی












