براندازی، تحمیق و بمباران

سوریه در شرایط نابودی تسلیحات راهبردی و سنگین، فروپاشی ارتش و اختلافات داخلی نیازی به حملات نظامی گسترده ندارد زیرا خطری به شمار نمی‌رود، اما نتانیاهو برای نجات خود باید داستانی ساخته و آن را توجیه آغاز جنگ قرار دهد. 

  • ۱۴۰۴-۰۴-۲۶ - ۱۰:۱۲
  • 00
براندازی، تحمیق و بمباران

پروژۀ مشترک آمریکا و اسرائیل برای سوریه چه بود؟

پروژۀ مشترک آمریکا و اسرائیل برای سوریه چه بود؟
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

بنیامین نتانیاهو،‌ نخست‌وزیر رژیم صهیونی به جایی رسیده که به دوست و آشنایان نیز حمله می‌کند. اگر جنگ او با محور مقاومت قابل درک بود، تضعیف تشکیلات خودگردان، تهدید ارضی عربستان سعودی و هجوم مستقیمش به حکومت جولانی و منافع ترکیه کمی پیچیده است. ارتش رژیم صهیونی روز گذشته به شدت جنوب سوریه و دمشق پایتخت این کشور را بمباران کرد. در مهم‌ترین اتفاقات، ساختمان ستاد کل نیرو‌های مسلح بمباران شده و خبر‌هایی از تهاجم به ساختمان ریاست جمهوری این کشور منتشر شد.

حملات در استان‌های جنوبی سنگین بوده و با بمباران کاروان شبه نظامیان جولانی و بمباران پادگان‌ها، ده‌ها نفر از نیرو‌های حکومتی کشته شدند. این تحولات با برجسته شدن احتمال ترور مقام‌های حکومت سوریه همراه بود. «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی اعلام کرد‌ تنها کاری که باید با ابو‌محمد الجولانی کرد، ترور وی و نه سازش با اوست. 

چرا سوریه برای حملات انتخاب شد؟ 

جنگ در غزه ادامه دارد و شامل تلفات بالایی شده است. از سوی دیگر در خصوص لبنان و ایران نیز با اتمام تاب‌آوری صهیونیست‌ها، جنگ به آتش‌بس رسید و وضعیت از آن زمان تاکنون تغییر نکرده و در صورت بروز مجدد جنگ در این دو محور، تل‌آویو همانند گذشته تاب‌آوری‌اش را از دست می‌دهد. 

در خصوص حمله به یمن، فاصله این کشور با فلسطین اشغالی تقریباً دو برابر ایران است و از سوی دیگر، آخرین عملیات رژیم در آن با پرتاب موشک‌های پدافندی و حملات متقابل یمنی‌ها به سرزمین‌های اشغالی به بن‌بست رسید. 

در قبال عراق پیش‌بینی‌ها حکایت از قریب‌الوقوع بودن حملات رژیم‌صهیونی داشت؛ اما اجرای برخی حملات دقیق پهپادی به پایگاه‌های نظامی و نفتی که منافع آمریکا و کشور‌های اروپایی در آن‌ها قرار دارد و احتمالاً از سوی گروه‌های مخالف واشنگتن صورت گرفته، باعث شده تا غرب نسبت به کشیده شدن آتش جنگ به این کشور محتاط شود. هرچند در این میان شک و تردید‌هایی درباره منشأ حملات وجود دارد و دیدگاه‌هایی معتقدند این حملات «پرچم دروغین» بوده و از سوی صهیونیست‌ها و به نام مقاومت انجام می‌شود تا تحریک و بهانه‌ای برای کشیدن جنگ به عراق باشند. 

با این وجود بررسی جبهه‌هایی که آغاز جنگ در آن‌ها محتمل بوده است نشان می‌دهد بسیاری از مسیر‌ها برای رژیم‌صهیونی بسته است و تل‌آویو راهی جز کشیدن جنگ به سوریه ویران ندارد. 
ارتش سوریه در طول بحران داخلی آسیب‌های زیادی دید و پس از فروپاشی نظام سیاسی‌اش و سقوط «بشار اسد» نیز به شدت و طی چند هفته توسط آمریکا و رژیم‌صهیونی بمباران شد. طی این حملات فرودگاه‌ها، جنگنده‌ها، ناو‌ها، مراکز موشکی و ذخایر سلاح سوریه به شدت بمباران و منهدم شدند. پس از آن صهیونیست‌ها با بمباران مواضع ارتش ترکیه، از استقرار جنگنده‌ها و سامانه‌های پدافندی این کشور در سوریه جلوگیری کردند. 

سوریه در شرایط نابودی تسلیحات راهبردی و سنگین، فروپاشی ارتش و اختلافات داخلی نیازی به حملات نظامی گسترده ندارد زیرا خطری به شمار نمی‌رود، اما نتانیاهو برای نجات خود باید داستانی ساخته و آن را توجیه آغاز جنگ قرار دهد. 

بر همین اساس نتانیاهو در وضعیتی که حکومت جولانی حاضر شده «بلندی‌های جولان» را به رژیم‌صهیونی ببخشد و روابط خود را با تل‌آویو عادی‌سازی کند، سمت‌وسوی جنگ را به سمت او چرخانده و وی را به همراه نزدیکانش تهدید به ترور می‌کند. 

اهدافی که رژیم صهیونی انتخاب کرد، چه بودند؟ 

رژیم صهیونی ابتدا کاروان‌های نظامی را هدف قرار داد که شامل وانت‌های حامل شبه نظامیان و وانت‌های تاکتیکال مجهز به مسلسل می‌شد که به شکل کاروانی در ابتدای شهر‌های محل حمله درحال ورود به داخل بودند. در این حملات برخی از تسلیحات سنگین مانند معدود تانک‌های به کاررفته نیز بمباران شدند. 

صهیونیست‌ها برای برخورد با سازماندهی شبه نظامیان جولانی، نماد‌های حضور و تجمع را بمباران کردند که شامل پادگان‌های ارتش و حتی خانه فرماندار درعا می‌شد. 
این حملات نمادین به دو موج حمله به ستاد کل نیرو‌های مسلح سوریه در دمشق هم رسید. در حمله اول با یک پهپاد انتحاری ورودی ستاد کل هدف قرار گرفت و پس از آن این ساختمان بمباران شد. 

صهیونیست‌ها از بمباران منزل فرماندار درعا و حمله نمادین به ساختمان‌ها اهدافی داشتند. نخست آنکه تأسیسات اصلی نظامی سوریه نابود شده و یا آسیب دیده‌اند و فاقد ارزش نظامی هستند. دومین مسئله به تهدید پررنگ ترور رهبران سوریه بازمی‌گردد. برای اثرگذاری بر تصمیم‌گیری حکومت جولانی، اعضای این حکومت با حملات نمادین تهدید به ترور شدند. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران