بازی تازه شروع میشودمطالعه طولی دیگری به بررسی PTSD، افسردگی، اضطراب فراگیر، عملکرد روانی و «مرکزی بودن رویداد» (یعنی میزان تبدیل شدن رویداد آسیبزا به بخش اصلی هویت و روایت زندگی فرد) در حدود سه ماه پس از حمله (T۱) و هفت ماه پس از آن (T۲) پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد که تشخیصهای احتمالی PTSD، افسردگی و اضطراب بهشدت با یکدیگر همپوشانی دارند.
افزایش ۹۵۰ درصدی دریافت خدمات حمایت روانی در اسرائیل

در یک مطالعه منتشرشده در مجله «سیاست سلامت اسرائیل»، پژوهشگرانی به رهبری کاتسوتی، با استفاده از مدلی علمی و مبتنی بر شواهد، پیشبینی کردند که پس از وقایع ۷ اکتبر، حدود ۳.۵ درصد از جمعیت اسرائیل - معادل تقریباً ۵۲۰ هزار نفر - به PTSD مبتلا خواهند شد؛ این رقم در بازهای بین ۱.۶۴ تا ۹ درصد قابل تغییر است. در مقالهای دیگر، کریوی و روزنتال هشدار دادند که نظام سلامت عمومی اسرائیل که هماکنون با کمبود نیروی انسانی، محدودیت منابع مالی و فشار شدید روبهروست، بدون ایجاد تغییرات ساختاری نمیتواند پاسخگوی نیازهای رو به رشد سلامت روان جمعیت پس از این بحران باشد.
مطالعات انجامشده در اسرائیل پس از حملات ۷ اکتبر نشان میدهند که اختلالات روانی مانند PTSD، افسردگی، اضطراب، خطر خودکشی، سوءمصرف مواد و آسیبهای اخلاقی در حال افزایش و ماندگار شدن هستند. یافتههای حاصل از سه مطالعه آیندهنگر که قبل، بلافاصله پس از حمله و تا مارس ۲۰۲۴ انجام شدهاند، این روند را تأیید میکنند. نخستین مطالعه، توسط لوی - بلز و همکاران، با طراحی طولی انجام شد و نمونهای نماینده از ۷۱۰ اسرائیلی را در دو مقطع ۶ تا ۷ هفته قبل و ۵ تا ۶ هفته پس از ۷ اکتبر مورد بررسی قرار داد. آنها افزایش تقریباً دو برابری در احتمال ابتلا به PTSD را گزارش کردند؛ این نرخ از ۱۶.۲ درصد به ۲۹.۸ درصد رسید. همچنین، در همان بازه سهماهه، شیوع اختلال اضطراب فراگیر از ۲۴.۹درصد به ۴۲.۷درصد و افسردگی از ۳۱.۳درصد به ۴۴.۸درصد افزایش یافت. این یافتهها بر ضرورت ارزیابی سریع و گسترده و اولویتبندی مداخلات مؤثر برای پاسخ به نیازهای سلامت روانی شهروندان اسرائیلی تأکید دارند.
با این حال، واکنش جامعه سلامت روان در بهترین حالت ناقص بوده است و اغلب فقط درمانهای رایج ارائه شدهاند، چرا که بسیاری از درمانگران اسرائیلی برای مقابله با آسیبهای شدید روانی آموزش کافی ندیدهاند.
اضطراب بخشی از هویت میشود
مطالعه طولی دیگری به بررسی PTSD، افسردگی، اضطراب فراگیر، عملکرد روانی و «مرکزی بودن رویداد» (یعنی میزان تبدیل شدن رویداد آسیبزا به بخش اصلی هویت و روایت زندگی فرد) در حدود سه ماه پس از حمله (T1) و هفت ماه پس از آن (T2) پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد که تشخیصهای احتمالی PTSD، افسردگی و اضطراب بهشدت با یکدیگر همپوشانی دارند. همچنین، زنان بیش از مردان دچار اضطراب میشوند و رابطهای بین دوز - پاسخ درخصوص شدت قرارگیری در معرض رویداد و شدت اضطراب وجود دارد، یعنی هر چقدر فرد بیشتر در معرض حادثه قرار گرفته باشد (دوز بالاتر)، احتمال و شدت اضطراب یا دیگر مشکلات روانیاش بیشتر (پاسخ شدیدتر) است.
در این مطالعه مشاهده شد که «مرکزی بودن رویداد» یعنی تبدیل شدن حادثه به بخش اصلی هویت و زندگی فرد، همراه با جنسیت و شدت قرارگیری در معرض رویداد، اضطراب را پیشبینی میکند. هرچند سطح اضطراب و «مرکزی بودن رویداد» در طول زمان پایدار ماندند، اما عملکرد روانی افراد از مرحله اول (T1) تا مرحله دوم (T2) به طور قابل توجهی بهبود یافته است؛ یعنی باوجود اضطراب پایدار، مسیر بهبودی در عملکرد زندگی افراد متفاوت و مثبت بود.
همچنین در تازهترین مطالعات، سه مرحله از بررسی سلامت روانی ۱۰۵۲ نفر از ساکنان مناطق درگیر مورد مطالعه قرار گرفت؛ این مراحل شامل پنج ماه (T1)، شش ماه (T2) و هشت ماه (T3) پس از حمله بودند. در T1، حدود ۷۵درصد از شرکتکنندگان، در T2 حدود ۶۹درصد؛ و در T3 حدود ۶۷درصد علائم اضطراب، افسردگی یا PTSD بالاتر از آستانه بالینی را گزارش کردند. افرادی که تجربه از دست دادنهای آسیبزا، آوارگی اجباری یا مشکلات اقتصادی داشتند، در تمام بازهها بهطور مداوم نرخ بالاتری از احتمال ابتلا به PTSD، افسردگی و اضطراب نشان دادند.
بازی تازه شروع میشود
ترس همواره همراه زندگی در اسرائیل بوده است؛ چه از تیراندازیها و چاقوکشیها، انتفاضهها، یا «دورههای» درگیری با حماس و حزبالله. اما این بار، احساس متفاوتی وجود دارد. این تنها اضطراب وجودی نیست، بلکه ترسی فوری و شخصی است، بهویژه در مرکز پایتخت. حالا شهروندان اسرائیلی مرگ را بهوضوح در صدای انفجار موشکها و گستره ویرانی ناشی از حملاتی که رهگیری نشدهاند حس میکنند.
موشکهای ایران، موضوعی متفاوت را رقم زدهاند و حالوهوای عمومی بهروشنی این واقعیت را بازتاب میدهد. خیابانهای مرکز تلآویو عملاً خالی شدهاند؛ صحنههایی که یادآور دوران قرنطینه کرونا هستند، اما این بار بدون امنیت ناشی از «هوای آزاد بودن». در حالی که اکثر اسرائیلیهای یهودی در آپارتمانهای خود به پناهگاهها دسترسی دارند یا به پناهگاههای عمومی نزدیک هستند، بسیاری به جای آن به پارکینگهای زیرزمینی پناه بردهاند؛ چراکه میدانند هر چیزی در سطح زمین ممکن است با اصابت مستقیم نابود شود. خیابانها خلوت، حملونقل عمومی تقریباً متوقف، مدارس تعطیل و کنیسهها تاریک شدهاند. فروشگاهها در پی هجوم مردم برای خرید، خالی شدند. شبها با کفش به خواب رفتن، آماده برای شنیدن آژیرها و حتی تا صبح نخوابیدن، ترومای جمعی جدید اسرائیلیهاست.
متن کامل گزارش پوریا سلطانیزاده را در وقایع اسرائیلیه بخوانید.














