آمارهایی از یک رمزارزبر اساس گزارش مالی شرکت Tether (ناشر USDT)، تنها در سال ۲۰۲۳ این شرکت بیش از ۴.۵ میلیارد دلار سود خالص کسب کرده که بخش اعظم آن از محل بهرهی اوراق خزانهداری ایالات متحده و داراییهای نقدی پشتیبان توکنهای صادرشده بوده است.
استیبلکوینها؛ دلارهای دیجیتال و سودهای پنهان ناشران

نوید اسودی: در نگاه نخست، استیبلکوینها نوعی از رمزارزها هستند که ارزش آنها معمولاً با ارزهای فیات (بهویژه دلار آمریکا) بهصورت ثابت و پایدار تعیین شده است. این داراییها با هدف ایجاد ثبات در بازاری پرنوسان مانند رمزارزها پدید آمدند و امروزه به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد غیرمتمرکز (DeFi) تبدیل شدهاند. اما آنچه در حاشیه این ابزارهای ظاهراً خنثی اتفاق میافتد، داستانی متفاوت و بسیار پُرسود برای ناشران آنهاست؛ سودی که نه از نوسان قیمت، بلکه از اعتماد عمومی و سپردهگذاری جمعی حاصل میشود.
استیبلکوین چطور کار میکند؟
برای درک بهتر سازوکار سودآوری، ابتدا باید بدانیم استیبلکوینها چگونه عمل میکنند. فرض کنید کاربری ۱۰ هزار دلار از طریق یک صرافی، توکن USDT (تتر) خریداری میکند. شرکت صادرکننده تتر در مقابل، ۱۰ هزار توکن دیجیتالی صادر میکند و در ازای آن، ۱۰ هزار دلار نقد یا دارایی معادل را نزد خود نگه میدارد. اما این نگهداری صرفاً در قالب یک حساب راکد نیست؛ این پولها در اوراق خزانهداری آمریکا، حسابهای بانکی بهرهدار و صندوقهای سرمایهگذاری کوتاهمدت قرار میگیرند.
به این ترتیب، شرکت ناشر در واقع در حال مدیریت میلیاردها دلار نقدینگی است که از سوی کاربران به او سپرده شده، بدون آنکه سودی به آن کاربران پرداخت کند.
آمارهایی که شگفتزدهتان میکند
بر اساس گزارش مالی شرکت Tether (ناشر USDT)، تنها در سال ۲۰۲۳ این شرکت بیش از ۴.۵ میلیارد دلار سود خالص کسب کرده که بخش اعظم آن از محل بهرهی اوراق خزانهداری ایالات متحده و داراییهای نقدی پشتیبان توکنهای صادرشده بوده است. این رقم، تتر را در ردهی سودآورترین شرکتهای حوزهی رمزارز و حتی برخی بانکهای خصوصی قرار میدهد.
نکته جالبتر این است که شرکتهایی مثل Tether یا Circle (ناشر USDC) نه تنها هیچ تعهدی نسبت به پرداخت سود به دارندگان این توکنها ندارند، بلکه حتی از شفافسازی کامل ساختار داراییهای پشتیبان خود نیز گاه طفره رفتهاند. با این حال، اعتماد کاربران به ثبات قیمتی این توکنها باعث شده صدها میلیارد دلار روزانه با این ارزهای دیجیتال جابهجا شود، بیآنکه دارندگان آن سهمی در سودهای حاصل از بهره پولهایشان داشته باشند.
قدرتی بیشتر از بانکهای سنتی؟
اگر نگاهی دقیقتر به عملکرد استیبلکوینها بیندازیم، خواهیم دید که شرکتهای ناشر استیبلکوین عملاً در حال ایفای نقش بانکهای مرکزی کوچک در دنیای دیجیتال هستند. آنها نقدینگی جمع میکنند، آن را در بازارهای بینالمللی سرمایهگذاری میکنند، و از بهرهی آن منتفع میشوند. اما برخلاف بانکها، تحت نظارت نهادهای مالی سختگیرانهای مانند فدرالرزرو یا بانک مرکزی اروپا نیستند. این شرکتها همچنین الزامی به بیمه سپرده، رعایت نرخ کف بهره یا حفظ نسبت کفایت سرمایه ندارند.
در حقیقت، با رشد چشمگیر بازار استیبلکوینها، نوعی انحصار مالی دیجیتال شکل گرفته است؛ جایی که چند شرکت خاص، قدرت کنترل بر داراییهای دلاری کاربران سراسر جهان را به دست گرفتهاند، بیآنکه کاربران از حقوق مالی مشخص یا سهمی از منافع بهرهبرداری برخوردار باشند.
آیا کاربران بازندهاند؟
پاسخ به این سؤال ساده نیست. بسیاری از فعالان بازار رمزارز، استیبلکوینها را ابزار ضروری برای انجام معاملات سریع، حفظ سرمایه در دورههای نوسان شدید و انتقال بینالمللی پول میدانند. واقعیت هم این است که مزایای استیبلکوینها در مقایسه با مشکلات سیستم بانکی سنتی، آنقدر زیاد است که کاربران حاضرند در قبال آن از دریافت سود صرفنظر کنند.
اما از دید تحلیلی، باید اذعان کرد که دارندگان استیبلکوین در حال تأمین مالی ناشران آن هستند، بدون آنکه در سود حاصل سهیم باشند. این ساختار در بلندمدت میتواند منجر به تمرکز ثروت، قدرت و اطلاعات در دست چند بازیگر خاص شود؛ موضوعی که پیش از این در مورد شرکتهای بزرگ فناوری نیز تجربه شده است.
آینده چه خواهد بود؟
در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی و نهادهای نظارتی در کشورهای مختلف به این واقعیت پی بردهاند که استیبلکوینها میتوانند تهدیدی جدی برای حاکمیت پولی و مالی کشورها باشند. برخی کشورها به سمت راهاندازی ارز دیجیتال ملی (CBDC) رفتهاند تا از مزایای تکنولوژی بهره ببرند اما کنترل را از دست ندهند.
در عین حال، فشار برای شفافسازی داراییهای پشتیبان استیبلکوینها، ثبت قانونی شرکتهای ناشر و الزام به پرداخت بخشی از سود به کاربران افزایش یافته است. اگر چنین مقرراتی وضع شود، شاید شاهد نوعی بازتوزیع سود در این عرصه باشیم.
سخن پایانی
استیبلکوینها اگرچه با هدف ایجاد ثبات در دنیای پرتلاطم رمزارزها پا به عرصه گذاشتند، اما امروز به ابزاری بسیار سودآور برای شرکتهای ناشر تبدیل شدهاند؛ شرکتهایی که بدون پذیرش ریسکهای معمول بازار و بدون نیاز به پاسخگویی شفاف، از جریان عظیم اعتماد عمومی و سرمایه کاربران بهرهبرداری میکنند. این مدل اقتصادی، نوعی تمرکز بیسابقه در دل ساختاری است که در ظاهر غیرمتمرکز معرفی میشود.
درک ماهیت واقعی استیبلکوینها، نهفقط برای معاملهگران و فعالان حوزه رمزارز، بلکه برای نهادهای سیاستگذار و تنظیمگر نیز ضرورت دارد؛ چرا که قدرت مالی ناشران این داراییها، دیگر قابل چشمپوشی نیست و بدون تردید بر آینده نظم پولی جهان تأثیرگذار خواهد بود.
مطالب پیشنهادی













