چه خطاهای شناختی‌ای نسبت به رژیم داریم؟

هنوز هم برخی از سیاست‌گذاران ایرانی، اسرائیل را یک کلیت سیاه‌وسفید می‌بینند که یا دشمنی قدرتمند و غیرقابل نفوذ است و یا موجودی ضعیف و از هم‌پاشیده که نباید جدی‌اش گرفت.

  • ۱۴۰۴-۰۴-۲۵ - ۰۹:۴۶
  • 00
چه خطاهای شناختی‌ای نسبت به رژیم داریم؟

ساده‌سازی در فهم‌ اسرائیل ممنوع

ساده‌سازی در فهم‌ اسرائیل ممنوع
علی ملکیعلی ملکیخبرنگار

«شناخت متقابل» همان چیزی است که در مواجهه میان ایران و اسرائیل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ما در این میدان با یک نابرابری جدی مواجهیم. اسرائیلی‌ها سال‌هاست که شناخت چندلایه‌ای از ایران دارند. از دهه‌ها قبل کرسی‌های ایران‌شناسی در دانشگاه‌های‌شان تشکیل داده‌اند و دانش‌آموزان دبیرستانی‌شان با پروژه‌های پژوهشی، ایران را رصد می‌کنند. از آن طرف و در لایه‌های جدی‌تر سازمان‌های اطلاعاتی مرتبط با آن‌ها یا رسانه‌های‌شان، یک فرکانس فعال فارسی‌زبان در شبکه‌های اجتماعی دارند و در همین لحظه آن‌ها به تحلیل فضای عمومی ایران و سپس جهت‌دهی آن مشغولند.

منصور براتی، پژوهشگر مطالعات اسرائیل معتقد است این بحران نه‌تنها در جامعه بلکه در برخی از سطوح حکمرانی نیز وجود دارد. هنوز هم برخی از سیاست‌گذاران ایرانی، اسرائیل را یک کلیت سیاه‌وسفید می‌بینند که یا دشمنی قدرتمند و غیرقابل نفوذ است و یا موجودی ضعیف و از هم‌پاشیده که نباید جدی‌اش گرفت.

نتیجه چنین تصویری، فقدان سیاست مؤثر برای تأثیرگذاری بر فضای داخلی رژیم صهیونیستی است. ما در رسانه‌های خودمان مشغول رجزخوانی و شعار‌هایی هستیم که صرفاً مصرف داخلی دارد، درحالی‌که طرف مقابل با دقت جامعه ما را می‌فهمد، مخاطب‌سازی می‌کند و دست به اقدام می‌زند. برای اثرگذاری واقعی بر افکار عمومی اسرائیل، باید این موجودیت را در سطوح مختلف بشناسیم. شکاف‌های درون‌اجتماعی (به‌عنوان یک جامعه جعلی)، رقابت‌های حزبی، استراتژی‌های امنیتی و حتی تغییرات در دکترین نظامی شخصیت‌های مختلف سیاسی. این شناخت، نخستین گام برای ورود به عرصه‌ای جدی‌تر از نبرد رسانه‌ای و اطلاعاتی است؛ عرصه‌ای که اسرائیل سال‌هاست ما را در آن مطالعه کرده، ولی ما همچنان به جای مطالعه او به قاب‌کردن تصویر کاریکاتوری‌اش بسنده کرده‌ایم. 

ما دچار بحران شناخت اسرائیل هستیم

منصور براتی معتقد است علی‌رغم اینکه بسیاری از رسانه‌ها تلاش بسیار زیادی در حوزه اخبار اسرائیل انجام می‌دهند و با وجود فضای دشمنی‌ای که از بعد از انقلاب اسلامی بین ایران و اسرائیل به وجود آمده و توجهی که هر دو طرف به یکدیگر دارند، ما همچنان شاهد یک شناخت بسیار سطحی از اسرائیل در کشور هستیم. او در این باره توضیح داد: «این شناخت سطحی نه‌تنها در جامعه ما وجود دارد، بلکه در برخی از سطوح حکمرانی نیز همین شناخت سطحی دیده می‌شود.

وقتی من به‌عنوان یک پژوهشگر مسائل اسرائیل به میزان درک و شناخت آن‌ها از اسرائیل، اقداماتش و پدیده‌های مختلف در سرزمین‌های اشغالی و این پدیده به طور کلی نگاه می‌کنم، می‌بینم که البته بخش‌هایی از حکمرانی شناخت خوبی نسبت به اسرائیل دارند، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق و پیگیری مناسبی انجام می‌دهند، اما برخی بخش‌های دیگر حکمرانی - که بعضاً مسئول مستقیم حوزه امنیت نیز هستند - از یک شناخت قشری و سطحی برخوردارند که نه‌تنها شناختی اصیل و مبتنی بر فکت‌ها، شواهد و واقعیت‌ها نیست، بلکه بر پایه فیک‌نیوز و گزاره‌هایی بنا شده که صرفاً تصویری تحریف‌شده از اسرائیل ارائه می‌دهند و اساساً درست و به‌جا نیستند.

این وضعیت در حقیقت بحرانی بزرگ را در کشور ما به‌وجود آورده و من می‌توانم از این شرایط با عنوان «بحران شناخت اسرائیل» یاد کنم. به‌نظر من، ما در ایران با یک بحران واقعی در شناخت اسرائیل مواجه هستیم؛ علی‌رغم اینکه باید این شناخت وجود داشته باشد، زیرا اسرائیل برای ایران یک پدیده یا کشور عادی به‌حساب نمی‌آید. حتی اگر اسرائیل جایی مانند آلمان بود - که ما چنین تضاد شدیدی با آن احساس نمی‌کردیم - باز هم جا داشت شناخت بیشتری از آن داشته باشیم نسبت به چیزی که الان داریم. اما اکنون چنین چیزی هم وجود ندارد.»

اسرائیلی‌ها از سال‌ها قبل بر شناخت ایران تمرکز کرده‌اند

این کارشناس مسائل اسرائیل به ساختار‌های شناخت اسرائیل از ایران اشاره کرد و گفت: «مسئله بعدی این است که ما اساساً وقتی نگاه می‌کنیم به اسرائیل، می‌بینیم که آن‌ها ساختار‌هایی را سال‌ها قبل برای شناخت ایران پایه‌گذاری کرده‌اند.

مثلاً من اطلاع دارم که در دانشگاه تل‌آویو از دهه ۱۹۸۰، یعنی چند سال بعد از انقلاب اسلامی، کرسی‌های ایران‌شناسی و شیعه‌شناسی وجود داشته است. خب، در سال‌های اخیر این سطح آموزش درباره ایران نه تنها در دانشگاه‌های اسرائیل توسعه پیدا کرده، بلکه به دبیرستان‌ها هم رسیده و پروژه‌هایی در برخی دبیرستان‌ها تعریف شده که هدفشان شناخت ایران برای دانش‌آموزهاست. اما در ایران چطور است؟ توی دبیرستان‌ها وقتی درباره‌ اسرائیل صحبت می‌شود، یک نگاه دوگانه و بسیار غلط وجود دارد که هر دو سوی آن اشتباه است. یک نگاه هست که بسیار قدرتمند نشانش می‌دهد، انگار اصلاً آسیب‌پذیر نیست.

در طرف مقابل، نگاهی هم هست که بسیار ضعیف نشانش می‌دهد که باز هم آن درست نیست و هیچ قدرتی برایش متصور نیست. بخشی از این بحران شناختی که در مورد اسرائیل در ایران وجود دارد ناشی از نگاه ایدئولوژیک به اسرائیل است. اینکه ما می‌خواهیم مثلاً از ملت فلسطین دفاع کنیم، دلیل نمی‌شود که بیاییم بخش‌های قدرتمند یا مزیت‌های نسبی دشمن، یعنی طرف اسرائیلی را انکار کنیم. اتفاقاً وقتی انکار می‌کنیم، بعداً می‌تواند در جنگ ۱۲ روزه ما را غافلگیر کند. وقتی حواسمان به آن اقداماتی که انجام داده نباشد، در طول زمان یک‌دفعه با شرایطی روبه‌رو می‌شویم که چند نفر از فرماندهان اصلی کشور را به‌صورت موفقیت‌آمیز ترور می‌کند.»

جنگ، فرصتی برای نوسازی برداشتمان از اسرائیل است

براتی در بخش پایانی گفت‌وگو به میزان سانسور‌ها در اسرائیل پرداخت. او معتقد است اسرائیل خیلی‌چیز‌ها را سانسور می‌کند اما به همان میزان از سانسور بسیاری از تصاویر و اطلاعات دیگر عاجز است. وی در این باره گفت: «یک برداشت وجود دارد که اسرائیل کلاً سانسور می‌کند. اصلاً چنین چیزی نیست. ببینید، یک‌سری چیز‌ها را اصلاً نمی‌تواند سانسور کند. چه چیزی را می‌تواند سانسور کند؟ مثلاً تعداد کشته‌ها را می‌تواند سانسور کند؛ بگوید 30 نفر کشته شده‌اند که به نظر می‌رسد تعداد کشته‌های اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه با ایران بیشتر باشد.

یا مثلاً ادعا کرده کلاً ۶۰ تا موشک ایران با اسرائیل برخورد کرده که به نظر می‌رسد اینجا سانسور شده است. ولی مثلاً تصاویری که از جامعه اسرائیل درباره برخورد موشک‌ها منتشر می‌شود، این‌ها به راحتی قابل سانسور نیست. یا مثلاً حسی که آن جامعه دارد در نظرسنجی‌ها به‌سرعت خودش را نشان می‌دهد. یا مثلاً فرض بفرمایید، وقتی یمنی‌ها یک موشک می‌زنند و آن از لایه‌های پدافندی مختلف اسرائیل عبور می‌کند و می‌خورد به فرودگاه بن‌گوریون، خود ساکنان اسرائیل فیلم می‌گیرند و در شبکه‌ها منتشر می‌کنند.

خود من چطور به این‌ها دسترسی پیدا می‌کنم و به رسانه‌های ایرانی منتقلشان می‌کنم. خیلی وقت‌ها از طریق همین شبکه‌هایی که خود آن‌ها دارند؛ از طریق توییتر یا از طریق کانال‌های تلگرامی که اخبار اسرائیل را منعکس می‌کنند. بنابراین این برداشت که اسرائیل کلاً سانسور می‌کند، غلط است. در حوزه‌هایی می‌تواند سانسور بیشتری کند، ولی در بعضی حوزه‌ها هم این امکان را ندارد. یا اینکه وقتی می‌خواهد سانسور بکند، چند ساعت طول می‌کشد تا مثلاً آن آثار را از فضای مجازی پاک کند و بعد هم به بقیه بگوید که این ممنوع است و نباید منتشر شود. پس ما باید بعد از این جنگ برداشت‌هایمان از این پدیده را کلاً نو کنیم. دست‌کم این جنگ باید ما را تکان بدهد که چنین کاری انجام بدهیم.»

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران