

بعد از تمام کمپینهایی که با یک هشتگ معرفی شدند و ابتدا و انتهای مشخصی هم در دامنه جستوجوی همین هشتگها دارند، جدیدترین گشایش کمپینی، چندهزار کیلومتر دورتر از پایتخت و در سیستان درحال وقوع است؛ کمپین نذر آب که حتی اگر بخشی از این گزارش در نقد کاستیهای آن باشد، بهانهای شد تا مساله سیستان و مشکلات بزرگی که در آنجا وجود دارد، بازگو شود.
قبل از طی چندهزار کیلومتر، گریزی به همین چنددقیقه آن طرفتر تهران میزنم، به خاطر قرابتی که با اوضاع سیستان دارد. چندوقت پیش برای یک کار جهادی به همراه دوستان به اطراف تهران رفته بودیم، در منطقه قیامدشت حین کمکرسانیها مسالهای جلبتوجه میکرد که تا چند ده سال پیش کار عجیبی نبود، اما خب حالا عجیب است. ماجرا از این قرار بود که نیسان زهوار در رفتهای با یک تانکر پلاستیکی آفتابخورده در کوچههایی با خانههای مجلل و محقر کنارهم درحال آبرسانی بود، آن هم آب شرب. پرسوجو کردیم، گفتند آب شرب شور است و قابل خوردن نیست، در آن خانههای مجلل دستگاه تصفیه وجود داشت، اما مابقی مردم برای خرید آب تانکری، در تهران سال 97 به صورت دبهای پول پرداخت میکردند.
حالا چندهزار کیلومتر آن طرفتر هم اوضاع همین است؛ در همین سیستانوبلوچستان اما به مراتب حادتر و جدیتر که با تمام نارساییها، کمبود آب هم به آن اضافه میشود، البته نهفقط آب شرب. آب برای کشاورزی، شستوشو، دام و هر فعل حیاتی دیگری نیست.
نذر آب
به صفحه اینترنتی این کمپین که سر میزنیم و قسمت معرفی سایت را میخوانیم، نوشته شده است: کمپین نذر آب با هدف جلب مشارکت عمومی و سازمانهای خیر در راستای تامین مالی تهیه مخازن نگهداری آب برای روستاهای محروم و دورافتاده که بنا به دلایل گوناگون دسترسی به آب آشامیدنی از طریق شبکه آبرسانی شهری یا روستایی ندارند و همچنین احداث آبشخور حیوانات برای نجات جان آنها و حفظ طبیعت تشکیل شده است؛ هدفی محترم و درخور توجه که بعد از اقدامات گوناگون در سراسر کشور، حالا به سیستان رسیده تا گرهی از معضلات مربوط به این استان را حل کند.
به گفته محمود محمدینسب، پویش «نذر آب» در سیستانوبلوچستان در سه موضوع خرید مخازن آب برای 521 روستا و 200 هزار نفر جمعیت، توزیع 50 هزار بسته غذایی یک ماهه میان نیازمندان و اعزام کاروانهای سلامت از 19 استان کشور به 19 شهرستان استان و معاینه 44 هزار و 177 نفر اجرا شده است و درصورت دریافت کمکهای مردمی، این طرح باجدیت بیشتری دنبال خواهد شد.
حبیب درگاهی، رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر درمورد اجرای طرح نذر آب در استان سیستانوبلوچستان گفت: «بخشی از این فعالیتها مربوط به تامین تانکرهای آب برای نگهداری آبهای روستایی بود که بالغ بر ۱۲۷۰ تانکر با گنجایشهای ۲۰۰۰، ۵۰۰۰ و ۱۰ هزار لیتری به تناسب جمعیت هر بخش در نظر گرفته شده است که در روستاهای مختلف نصب شده یا درحال نصب آن هستند. همچنین توزیع آبهای معدنی اهدایی مردم نیز صورت گرفته است. نزدیک به ۵۰ هزار خانواده هم شناسایی شدند که نیازمند حمایتهای معیشتی هستند و برای آنها نیز سبدهای غذایی به ارزش ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزارتومان تهیه شد که توزیع آنها نیز آغاز شده است. برای ارائه کمکهای درمانی ۱۹ کاروان سلامت در منطقه حضور پیدا کرده و پزشکان و پیراپزشکان داوطلب مامور پوشش ۱۹ منطقه شده و چند استان نیز بهعنوان پشتیبان این تیمها فعال شدهاند. خدمات دیگری از جمله تهیه اقلام حمایتی مانند لوازمالتحریر، پوشاک و... توسط خیران ۱۹ استان توزیع شدند.»
بخشی از اقدامات، علمی و کارشناسی شده نیست
بعد از اجرای پویش نذر آب در استانهای مختلف، بهخصوص استان سیستانوبلوچستان اظهارنظرهای گوناگونی پیرامون این حرکت عنوان شد. سوای شبهاتی که از دریافتیها و وجوهی که هلالاحمر در این مسیر جمعآوری میکند و محل هزینهکرد دقیق آنها، نحوه اقدامات و فعالیتهای این سازمان نیز مورد نقد قرار گرفت. بهطوری که دکتر تقی طاوسی، عضو هیاتعلمی دانشگاه زاهدان در گفتوگو با رسانهها خاطرنشان کرد: «ابتدا باید از هلالاحمر و تمام نهادها و مردم کشور که در ارتباط با موضوع آب استان سیستانوبلوچستان دغدغه کمکرسانی و یاری دارند، تشکر کرد. اما رویکردهایی که آنها برای حل مشکل دنبال میکنند، به نظر چندان علمی و کارشناسی شده نیست. در پویش نذر آب تعداد زیادی بطری آبمعدنی با کمکهای مردمی تهیه شده است و در کنار سایر خدمات به مردم سیستانوبلوچستان داده میشود، اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که همه مشکلات مردم منطقه آب شرب نیست و آنها در بخش کشاورزی، استحمام و شستوشو نیز با مشکل جدی روبهرو هستند. سوای این موضوع، طبق مطالعات دانشگاهی صورت گرفته در استان، از بزرگترین تهدیدهای زیستمحیطی متوجه استان سیستانوبلوچستان آلودگیهای میکروپلاستیکی است و این نگرانی وجود دارد که ورود حجم قابلتوجهی بطری آبمعدنی به منطقه، خود باعث تشدید این آلودگیها شود.»
اینها، راهکارهایی مقطعی است
باید با یک نگاه کلی وضعیت استان سیستانوبلوچستان مورد ارزیابی قرار گیرد و سپس به بررسی اقداماتی نظیر نذر آب پرداخت. در همین ارتباط با علیم یارمحمدی، نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی گفتوگو کردیم.
یارمحمدی در ارتباط با وضعیت فعلی استان به «فرهیختگان» گفت: «در همان ابتدای اجرای طرح، وقتی رئیس هلالاحمر به استان سیستانوبلوچستان آمدند به آنها گفتم این طرح خوبی است اما فقط برای یک بازه کوتاه و با اثرات مقطعی و کوتاهمدت. یکی از نتایجی که اجرای چنین طرحهایی دارد، توسعه کمکهای عمومی و تشویق خیران است. روستاها آب شرب ندارند و با چنین اقدامات کوتاهمدتی نمیتوان کاستیهایی که سالهاست وجود دارند را پوشش داد و برطرف کرد، بنابراین باید اقدامات ریشهایتر صورت بگیرد. از اثرات خطرناک و مشکلآفرین پویش نذرآب، کنار تمام نتایج مثبت آن تولید زبالههای پلاستیکی و تهدید محیطزیست آسیبپذیر استان سیستانوبلوچستان است.»
دولت نه برنامهای دارد و نه کاری میکند
یارمحمدی در ارتباط با وضعیت آب شرب استان و روستاهای آن گفت: «موضوع کمبود آب مشکلات متعددی را ایجاد کرده است. هر دو روز یکبار معمولا یک ماشین آب تانکری به روستاها میبرد و مردم آب را از آن میگیرند. اما مشکلی که وجود دارد این است که رانندگان این ماشینها مدتهاست طلب دارند و مطالبات آنها تسویه نمیشود. من از همین رانندهها، شخصی را میشناسم که از سال 89 مطالبه دارد و زندگیاش را با قرض میگذراند. تعداد این افراد کم نیستند اما حجم مطالبات تمام آنها، مبلغی حدود یک میلیارد است که برای وزارت نیرو و نهادهای زیرمجموعه آن مبلغ خاصی نیست، اما متاسفانه دولت اصلا این افراد را نمیبیند، هیچ برنامهای ندارد، نه برای آب استان و وضعیت مردم و نه برای این افراد و کاری که دارند. ردیف بودجه هم در نظر گرفته نمیشود.
موضوع دیگری که از کمآبی حاصل میشود، مساله مهاجرت است. طرحهایی نظیر نذر آب اگر مداوم باشند شایدانگیزهای برای ماندن مردم در روستاها باشد که البته این هم بهخاطر بیبرنامگی دولت است که مردم به طرحهای خیران روی خوش نشان میدهند اما بازهم حجم مهاجرت بسیار بالاست. بنابر آماری که من دارم، در حدود 20 سال گذشته، 100 هزارنفر از روستاهای اطراف زاهدان به حاشیه این شهر آمده و حدود 40 هزار نفر هم به حاشیه چابهار رفتهاند، این البته سوای مهاجرت به سایر استانها و شهرهاست. این موضوع توسعه شهری را از حالت توازن خارج کرده و مشکلات بسیاری را به وجود آورده است.»
هرکسی وظیفه خودش را انجام دهد
در انتهای گزارش باید به چندموضوع اشاره کرد. ابتدا اینکه فعالیت هلالاحمر در حوزه خدمات تامین آب استانهای درگیر با خشکسالی، محل سوال بسیاری از افراد است که آیا چنین اقدامی در حیطه وظایف این نهاد قرار دارد یا خیر؟ علت بروز چنین سوالی را هم میتوان در این امر جستوجوکرد که در چندماه پیش، بعد از وقوع زلزله کرمانشاه و در مواقع اضطراری، هلالاحمر کارنامه درخشانی از خود بهجای نگذاشته است و چهبسیار افراد و آسیبدیدگانی که در همان واقعه از اقدامات این نهاد راضی نبودند و حالا هم معتقدیم تقویت بنیه هلالاحمر در حیطه وظایف اصلی خود میتواند کارگشاتر باشد و موضوع رفع خشکسالیها و آبرسانی به استانهای مختلف هم باید با تمهیدات دولتی سروسامان بگیرد.
* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامهنگار
