کیوان ساکت در گفت‌وگو با «فرهیختگان»

روز حمله رژیم جعلی به اوین، مماس با دیوار زندان خانه‌ای هم هدف قرار گرفت. خانه‌ای که یکی از واحد‌هایش متعلق به مرد سه‌تار به‌دست خالق «شرق اندوه» است.

  • ۱۴۰۴-۰۴-۲۱ - ۱۰:۰۸
  • 00
کیوان ساکت در گفت‌وگو با «فرهیختگان»

اسرائیل جایی را زد که موسیقی در آن زندگی می‌کرد

اسرائیل جایی را زد که موسیقی در آن زندگی می‌کرد
محمدحسین سلطانیمحمدحسین سلطانیخبرنگار

کیوان ساکت اوایل هفته گذشته بود که ۶۴ ساله شد یا به قول خودش 64 سال و چند روز. سال گذشته همین موقع‌ها بود که ساکت همراه خانواده زیر یک‌سقف جمع شدند و او پایش را به 63 سالگی گذاشت، اما حالا یکی از برجسته‌ترین آهنگسازان و نوازندگان تار و سه‌تار در کشورمان، خانه‌ای ندارد. روز حمله رژیم جعلی به اوین، مماس با دیوار زندان خانه‌ای هم هدف قرار گرفت. خانه‌ای که یکی از واحد‌هایش متعلق به مرد سه‌تار به‌دست خالق «شرق اندوه» است. کسی که سال‌ها درکنار بزرگان موسیقی ایران قدم برداشته، در خانه‌اش بزرگان هنر این سرزمین رفت‌وآمد داشته‌اند و صدای تار و سه‌تار درونش جریان داشته است.

برای آزادکردن زندانی آمده بودند

شاید این نکته عجیب به نظر برسد که چطور مماس با دیوار زندان ملک مسکونی وجود دارد که در آن آدم‌های عادی زندگی می‌کنند؟ درحقیقت بافت تهران این‌چنین است. مدل ساختار خانه‌هایی که باعث شده خانه‌هایی مثل خانه ساکت و همسایگانش هر روز سلام‌علیکی با سرباز‌های روی برجک داشته باشند؛ سرباز‌هایی که حالا دیگر نیستند: «71 نفر از کسانی که در آنجا حضور داشتند، از جمله تعدادی از کادر اداری زندان جان باختند. سربازان جوانی که در دوره‌ خدمت بودند، از بین رفتند. ما که خانه‌مان چسبیده به زندان بود، صدای آن‌ها را هر روز می‌شنیدیم، آن‌قدر نزدیک بودند که مکالماتشان را می‌شنیدیم.»

ساکت در میان داستان‌هایی که از انفجار‌های کنار خانه‌اش شنیده به دردناک‌ترین اتفاقی که در حمله رژیم جعلی به اوین رخ‌داده اشاره می‌کند و می‌گوید: «تعدادی از خانواده‌هایی که برای ملاقات یا کار‌های اداری آمده بودند نیز آسیب دیده‌اند. در این میان، یکی از دردناک‌ترین موارد، شخصی بود که برای آزاد کردن زندانی سند آورده بود. برای همین کار آمده بود، سند در دست، اما... خودرو‌های زیادی نیز حضور داشتند که صاحبانشان آمده بودند با ارائه‌ سند، زندانیان را آزاد کنند و بسیاری از آن‌ها دیگر بازنگشتند. خوشبختانه در ساختمان ما، در سمت ما، کسی حضور نداشت. در سمت دورتر از ما دو خانواده بودند که فرزندانشان با شنیدن صدای انفجار اول به دورترین نقطه خانه رفته و در نقطه‌ای از خانه که به نظرشان امن‌تر بود، پناه گرفته بودند. خوشبختانه آن‌ها آسیبی ندیدند، خدا را شکر!»

جنگ صدا ندارد

سؤال بعدی من از ساکت درباره نسبت میان جنگ مدرن و موسیقی بود. وی یکی از پیش‌گامان موسیقی تلفیقی در ایران شناخته می‌شود و از جهاتی جنگ مدرن هم شیوه‌ای از تلفیق را در خود دارد؛ تلفیقی است از انسانیتِ بی‌مرز و تکنولوژی بی‌رحم. از او می‌پرسم: «آیا این شکل از جنگ، در ذهن شما وجه موسیقایی دارد؟ وقتی به آن فکر می‌کنید، چه آوایی در ذهنتان نواخته می‌شود؟»  او می‌گوید: «واقعیتش را بخواهید جنگ برایم صدایی ندارد. هیچ‌آهنگی برای من با جنگ تداعی نمی‌شود. جنگ، بدترین چیزی‌ است که انسان به هم‌نوع خود تحمیل می‌کند. آنچه در ذهن من می‌نوازد، آوای صلح و مهربانی‌ است و البته شکوه ایران و انسان‌هایی که با هم نشستند، سخن گفتند، تفاهم کردند. اما در جنگ کسانی کشته می‌شوند که یکدیگر را حتی نمی‌شناسند؛ همان‌طور که در جنگ ایران و عراق رخ داد. پرسش من این است که در چنین شرایطی چرا نباید در حفظ جان هم‌وطنانمان کوشا باشیم؟ چرا اولویت نخست ما، حفاظت از جان انسان‌ها نباشد؟ پرویز مشکاتیان (هنرمند آهنگ‌ساز و موسیقی‌دان) می‌گفت هنرمند زبان مردم زمانه خویش است؛ بیان‌کننده‌ آرزو‌ها، شادی‌ها، درد‌ها، رنج‌ها، غم‌ها و تمام آن‌چیزهایی ا‌ست که مردم تجربه می‌کنند. رسالت هنرمند آن است که بیانگر نیاز‌های مردمش باشد.»

وقتی انسان سال‌ها با موسیقی زندگی کند، اصولاً لحظه‌به‌لحظه زندگی‌اش دچار موسیقی متن می‌شود. دیگر نمی‌تواند سکوت را تجربه کند. همیشه‌سازی در گوشه‌ای نواخته می‌شود. حالا این موقعیت را بگذارید کنار مواجهه با یک صحنه به‌شدت تراژیک. با موقعیت منفجرشدن خانه و زندگی. از کیوان ساکت پرسیدم که اگر بخواهد یک ساز انتخاب کند که با آن ساز درباره لحظه‌ای که با خانه‌اش مواجه شده، موسیقی ساخته شود، کدام ساز را برمی‌گزیند یا چه موسیقی‌ای را تصور می‌کند؟ ساکت کمی تأمل می‌کند و چند لحظه‌ای سکوت می‌کند. توقع داشتم موسیقی ایرانی در ذهنش بیاید اما پاسخ او به من این بود: «در آن لحظه، تنها چیزی که به ذهن من رسید، سمفونی شماره ۹ بتهوون بود... بله! هیچ‌سازی به‌تنهایی نمی‌تواند آن‌ همه رنج، ستم و اندوه را بیان کند. باید سمفونی باشد. باید همه‌ جهان، دست‌به‌دست هم دهند تا صلح برقرار شود و سیاست‌مداران ستمکار از میان برداشته شوند.»

متن کامل این گفت‌وگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران