
ایران، در مواجههای مستقیم با رژیم صهیونیستی و حامی استراتژیک آن، ایالات متحده آمریکا، نه تنها توانست اهداف حمله دشمن را دفع کند، بلکه با تکیه بر خودیاری فناورانه، فرماندهی کلان هوشمندانه، توان بازدارنده بومی و اتحاد ملی بیسابقه، توازن قدرت منطقهای را دگرگون ساخت.
تبیینی بر پیروزی ایران در ۱۲ روز جنگ علیه اسرائیل و آمریکا

میثم مهدیان جم،کارشناس ارشد روابط بین الملل: در تابستان ۱۴۰۴، جنگی آغاز شد که بسیاری از ناظران بینالمللی از آن با عنوان "نقطه عطف امنیتی قرن بیستویکم در غرب آسیا" یاد میکنند. جمهوری اسلامی ایران، در مواجههای مستقیم با رژیم صهیونیستی و حامی استراتژیک آن، ایالات متحده آمریکا، نه تنها توانست اهداف حمله دشمن را دفع کند، بلکه با تکیه بر خودیاری فناورانه، فرماندهی کلان هوشمندانه، توان بازدارنده بومی و اتحاد ملی بیسابقه، توازن قدرت منطقهای را دگرگون ساخت.
۱. رهبری کلان و راهبردی مقام معظم رهبری؛ فرماندهی فرامیدانی و تنظیم صحنه نبرد شناختی-سخت:
فرماندهی مقام معظم رهبری در این نبرد، فقط به حوزه نظامی محدود نبود، بلکه در سطوح ژرفتری، میدان نبرد روانی، رسانهای و بینالمللی را نیز مدیریت کرد. ایشان از روز نخست، با ارائه تحلیلهای کلان راهبردی، دشمن را از «خطای راهبردی تداوم جنگ» هشدار دادند و با تأکید بر "پاسخی فراتر از تصور" عملاً دکترین واکنشپذیر ایران را به سطح "بازدارندگی پیشدستانه هوشمند" ارتقا دادند.
هدایت رهبر معظم انقلاب، موجب هماهنگی کامل بین ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت امور خارجه، جبهه مقاومت، صداوسیما و سازمانهای امنیتی شد؛ بهطوری که برخلاف پیشبینی دشمن، کوچکترین شکاف ادراکی یا عملکردی در ساختار تصمیمگیری و فرماندهی کشور مشاهده نشد.
۲. شکوه خودیاری؛ از موشک و پهپاد تا هستهای، سایبر، انرژی و رسانه:
خودیاری یا self-reliance، جوهره اصلی بقای راهبردی ایران در این نبرد بود. ایران، در حالی به جنگی تمامعیار کشیده شد که در چهار دهه اخیر تحت شدیدترین تحریمهای نظامی، سایبری، اطلاعاتی، بانکی و علمی قرار داشت. با اینحال، آنچه رخ داد، تصویر کشوری بود که:
تمام سامانههای موشکیاش ساخت داخل و دقیق بودند؛ سامانههای پدافندی و ضدرادار پیشرفته بومی همچون باور-۳۷۳ و خرداد-۱۵، بهخوبی حملات دشمن را خنثی کردند؛ تجهیزات پهپادی در جنگ ترکیبی، با بردهای فرامنطقهای، بدون وابستگی خارجی عمل کردند؛ تأسیسات حساس هستهای، انرژی، نظامی و مخابراتی با طراحی داخلی بازیابی و محافظت شدند؛ حملات سایبری متقارن با ایران توسط تیمهای داخلی دفع شد، و در عوض، حملات سایبری ایران، زیرساختهای فناوری و اطلاعات دشمن را هدف گرفت.
در همین زمینه، «مرکز راهبردی رند» در گزارش ویژهای اذعان داشت: «ایران تنها قدرت منطقهای است که بدون وابستگی به زنجیره جهانی تأمین نظامی، توانسته یک معماری دفاعی، سایبری و انرژی مقاوم و خودکفا را شکل دهد.»
۳. هدفگیری دقیق زیرساختهای راهبردی رژیم صهیونیستی؛ از نواتیم تا تمار
ایران در جنگ دوازدهروزه، برای نخستینبار ضربات همزمان، هدفمند و بازدارندهای به لایههای مختلف راهبردی رژیم صهیونیستی وارد کرد:
اهداف نظامی:
پایگاههای هوایی نواتیم، تلنوف، هاتزریم، عوودا، رامات دیوید هدف موشکهای خرمفراز و عماد قرار گرفتند؛ فرودگاه بنگوریون برای ۴۸ ساعت تعطیل شد و صدها پرواز نظامی و غیرنظامی به قبرس، اردن و یونان منتقل شد؛ پایگاههای عملیاتی پدافند هوایی در اطراف تلآویو، کاملاً مختل شدند.
اهداف امنیتی:
ستاد فرماندهی ارتش اسرائیل در کریا، دفتر مرکزی موساد در تلآویو، مرکز اطلاعات نظامی (آمان)، وزارت کشور حیفا و مرکز اطلاعات تلآویو، با موشکهای نقطهزن شاهد و ذوالفقار منهدم شدند. تصاویر ماهوارهای نشان داد که طبقات فوقانی و مرکز فرماندهی این سازهها دچار تخریب شدید شدهاند.
اهداف علمی و فناورانه
مؤسسه وایزمن، مرکز فناوریهای نوین هستهای-بیولوژیک؛ مرکز صنایع دفاعی رافائل، پشتیبان تولید گنبد آهنین؛ مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل؛ برج بادبان (Cyber Dome) و پارک فناورانه گاو یام که هاب فناوری ارتش بود؛ همگی با موشکهای برد متوسط هدف قرار گرفتند و طبق منابع عبری، میلیاردها دلار خسارت دیدند.
اهداف انرژی و بندری
پالایشگاه نفت بازان در حیفا، نیروگاههای اشدود و حیفا، سیستم برق سراسری اشدود، میدانهای گازی دریایی تمار و لویاتان در سواحل اشغالی که با پهپادهای انصارالله و موشکهای دریایی مورد هدف قرار گرفتند. بندر حیفا و اشدود برای ۵ روز دچار اختلال شدید شدند.
۴. شکست راهبردی دشمن در نابودی برنامه هستهای ایران:
یکی از اهداف کلیدی دشمن، از کار انداختن برنامه غنیسازی ایران بود. حملات همزمان به نطنز، فردو، و اراک با سلاحهای سنگین و حملات سایبری انجام شد، اما طراحی چندلایه زیرساختی و سیستمهای پشتیبان داخلی باعث شد: زنجیرههای سانتریفیوژ در کمتر از ۲ هفته مجدداً فعال شوند؛ دسترسی دشمن به اطلاعات هستهای ناممکن شود؛ پروژههای غنیسازی ۶۰٪ و حتی زیرساختهای رآکتور آبسنگین حفظ شوند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش محرمانه خود اذعان کرد:«برخلاف انتظار، هیچگونه اختلال پایدار در برنامه صلحآمیز هستهای ایران مشاهده نشده است.»
۵. نقطه چرخش جنگ: حمله به پایگاه العدید و عقبنشینی اضطراری آمریکا:
در شبی بهیادماندنی، پایگاه راهبردی العدید قطر با موشکهای دوربرد ایران هدف قرار گرفت. دستکم ۴۰ نیروی آمریکایی کشته، چندین هواپیما منهدم و مرکز ارتباطات عملیاتی منطقه نابود شد. پس از این حمله، واشنگتن فوراً از طریق کانال عمان، آتشبس را پیشنهاد داد.
تحلیل مرکز CSIS: «ایران توانست با حمله به العدید، ضربهای راهبردی به بازدارندگی آمریکا وارد کند. این اتفاق معادله سنتی قدرت در خاورمیانه را بههم ریخت.»
۶. اتحاد ملی و شکست پروژه تجزیه و فروپاشی داخلی:
برخلاف برآوردهای رژیم صهیونیستی و آمریکا، ایران نهتنها تجزیه نشد، بلکه همبستگی اجتماعی بیسابقهای تجربه کرد. تمام اقوام و مذاهب، از خوزستان تا کردستان و سیستان، در کنار نظام ایستادند؛
جنگ رسانهای دشمن با مقابله هماهنگ رسانه ملی و جبهه فضای مجازی خنثی شد؛ هیچگونه اغتشاش یا تنش قومی-فرقهای شکل نگرفت.
جمعبندی راهبردی: پیروزی ایران، شکست دوگانه دشمن در میدان و روایت
جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر مؤلفههای زیر توانست نهتنها از جنگ جان سالم به در ببرد، بلکه به پیروزی راهبردی دست یابد: رهبری حکیمانه و راهبردی مقام معظم رهبری، خودیاری فناورانه و استقلال نظامی-سایبری، حملات دقیق و مؤثر به ساختارهای چندبعدی اسرائیل، پایداری زیرساختهای هستهای و دفاعی، شکست پروژههای تجزیه، تسلیم و فشار روانی، تحمیل آتشبس به دشمن پس از حمله به العدید.
به گفته جان مرشایمر، تئوریپرداز واقعگرایی تهاجمی: «ایران در جنگ دوازدهروزه، مدل جدیدی از قدرت سخت بومی را به نمایش گذاشت؛ مدلی که همزمان تهاجمی، بازدارنده و منطقهساز است.»
