اسرائیل علیه هویت ایرانی

اسرائیل این‌بار صراحتاً تاریخ ایران را هدف قرار داده است. دقیقاً امری که خودش از نبود آن در رنج است. ابنیه تاریخی ایران یادگار تاریخ چند هزارساله این کشور است و در این سال‌ها علی‌رغم تمام بالا و پایین شدن‌ها و کم و کاستی‌ها و بی‌مهری‌ها، سازمان‌های فرهنگی تمام تلاش خود را کرده‌اند تا آثار و ابنیه تاریخی را سالم نگه دارند و نسل جدید از وجود این تاریخ بی‌بهره نماند.

  • ۱۴۰۴-۰۴-۰۹ - ۱۰:۱۳
  • 00
اسرائیل علیه هویت ایرانی

تئوری بی‌هویت مخفی‌سازی اورانیوم زیر ابنیه تاریخی

تئوری بی‌هویت مخفی‌سازی اورانیوم زیر ابنیه تاریخی
زینب مرزوقیزینب مرزوقیخبرنگار

در مصاحبه چند روز گذشته گروسی با فاکس نیوز، خبرنگار مدعی می‌شود که طبق شنیده‌های‌شان، ایران اورانیوم غنی‌شده را در نزدیکی یک مکان باستانی در اصفهان مخفی کرده است. گروسی این ادعای خبرنگار فاکس نیوز را نه رد و نه به صراحت تأیید می‌کند. همچنین یک فعال فضای مجازی صهیونیستی در شبکه ایکس نوشته بود که «هشدار به مردم اصفهان! از روی دوستی و صلح، به شما هشدار می‌دهیم که هر چه سریع‌تر شهر را ترک کنید. رژیم تروریستی ایران اورانیوم غنی شده را در مکان‌های باستانی شهر دفن کرده است و مواد رادیو‌اکتیو ممکن است به شما آسیب برساند.»

اسرائیل این‌بار صراحتاً تاریخ ایران را هدف قرار داده است. دقیقاً امری که خودش از نبود آن در رنج است. ابنیه تاریخی ایران یادگار تاریخ چند هزارساله این کشور است و در این سال‌ها علی‌رغم تمام بالا و پایین شدن‌ها و کم و کاستی‌ها و بی‌مهری‌ها، سازمان‌های فرهنگی تمام تلاش خود را کرده‌اند تا آثار و ابنیه تاریخی را سالم نگه دارند و نسل جدید از وجود این تاریخ بی‌بهره نماند. اسرائیل که تازه‌تأسیس است، بدون قدمت تاریخی است و حالا ایرانیت ما را نشانه گرفته است و قصد دارد با تئوری مخفی‌سازی اورانیوم در زیر ابنیه تاریخی، حمله به ابنیه تاریخی را حق خود بداند و با ادبیاتی یک‌طرفه مانند «حمله پیش‌دستانه» حمله به آثار باستانی و ابنیه تاریخی را عادی کند و از غرب تأیید بگیرد. رژیم صهیونیستی نه تنها هدفش جنگیدن با اسلام‌گرایی و تمدن شیعی است بلکه با تئوری مخفی‌سازی اورانیوم در امکان تاریخی، ایرانیت ما را هم مورد هدف قرار داده است و بیش از پیش نشان داده که این جنگ، جنگ با تمام ایران با همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی و دینی آن است. 

اسرائیل به تمام شئون ایران حمله‌ور شده است

محمدرضا کائینی، پژوهشگر تاریخ، معتقد است که اسرائیل به تمام شئون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی ما حمله‌ور شده و جالب اینجاست که برخی در دنیا این طرز فکر را دارند که اسرائیلی‌ها صرفاً در جنگ با حکومت ایران هستند و با ملت ایران، تمدن و تاریخ ایران کاری ندارند.

«اظهارنظرها در این مورد کاملاً غیرمنطقی و بی‌مورد است، چون هیچ حکومتی زیرساخت‌های تمدنی خودش را در معرض مخاطره قرار نمی‌دهد. نگهداری مواد مربوط به هسته‌ای در زیر ساختمان‌هایی که هم ارزش تاریخی دارند و هم بسیار حساس هستند، با مراقبت‌ها و دقت‌های خاصی باید انجام شود. این کار هیچ توجیهی ندارد و فکر نمی‌کنم در این کشور یا در هیچ کشور دیگری چنین امری انجام شود. این بهانه‌جویی برای از بین بردن زیرساخت‌های فرهنگی و تاریخی کشور است. جالب اینجاست که با وجود تمام این فضاسازی‌ها، باز هم عده‌ای صرفاً درگیری ایران و اسرائیل را پیش می‌گیرند و حکومت جمهوری اسلامی و اسرائیل را مورد توجه قرار می‌دهند و بر آن تأکید می‌کنند. در نهایت، معتقدند که اسرائیل با جمهوری اسلامی می‌جنگد، در حالی که اصلاً نفس وجود ایرانی در مسیر حرکت اسرائیل به‌سوی اهدافش، خودش مانع بزرگی است.»

هدف اسرائیل انحلال تمام ایران است

کائینی معتقد است که هدف اسرائیل رسماً انحلال و تجزیه ایران است. برنامه‌هایشان کاملاً این را نشان می‌دهد: «حتی کندذهن‌ترین انسان‌های امروز که ذره‌ای انصاف در وجودشان هست، به این مسئله اقرار می‌کنند. تنها کسانی مدعی‌اند که اسرائیل به ایرانیت ما کاری ندارد که رسماً حقوق‌بگیر و مواجب‌بگیر اسرائیل هستند. الان صحنه‌آرایی‌ای که شده، در ذهن کمتر خردمندی تردیدی باقی می‌گذارد که اسرائیل، علاوه بر جنبه ایدئولوژیک، هدفش از بین بردن تاریخ تشیع، همچنین از بین بردن ایران، تاریخ ایران و حتی تمامیت ارضی ایران است.»

جامعه اسرائیل از لحاظ فرهنگی و قومی یک جامعه چهل‌تکه است

صادق علیزاده، روزنامه‌نگار و اسرائیل‌شناس، به تهدید اماکن تاریخی طور دیگری نگاه می‌کند. او بر این باور است که اجتماع چندتکه، بدون هویت ملی و تاریخی با نام اسرائیل، طبیعی است که در مقابل تمدن چند هزارساله ما قرار بگیرد.
به گفته علیزاده، «از همان روز اول یا دوم جنگ، اسرائیلی‌ها مرزهای خروج اتباع خودشان را بستند؛ یعنی با شروع جنگ، مرزها را برای تعدادی که می‌خواستند خارج شوند، بستند. این یک اتفاق جالب‌توجه بود. جامعه آن‌ها از لحاظ فرهنگی، قومی و حتی زبانی، یک جامعه چهل‌تکه است. مثلاً همین حالا، آژانس یهود هر سال بین ۴۰ تا ۷۰ هزار نفر را، بسته به سال، جمع‌آوری می‌کند. این آمار بعد از کرونا بالا و پایین شده است. آژانس یهود از یهودیان سراسر دنیا افراد را جمع می‌کند، به آن‌ها پاسپورت و شناسنامه اسرائیلی می‌دهد و به سرزمین مقدس -به تعبیر خودشان- می‌برد. اولین مشکل این افراد، مشکل زبان است. یکی از اتیوپی آمده، یکی از آرژانتین، یکی از آمریکا، یکی از اروپا. اولین و زیرساختی‌ترین لایه اجتماعی که یک ملت را کنار هم نگه می‌دارد و در تاریخ و جغرافیای مشخص قرار است آن‌ها را به هم متصل کند، زبان است. اما آن‌ها حتی این را هم ندارند.

یکی از اولین برنامه‌هایی که برای مهاجران بعد از ورود به اسرائیل تا سال ۲۰۲۵ اجرا می‌شود، آموزش زبان عبری است. این افراد را که از نقاط مختلف دنیا جمع کرده‌اند، کنار هم می‌گذارند و به آن‌ها زبان یاد می‌دهند تا بتوانند با یک زبان با هم ارتباط برقرار کنند. این زیرساختی‌ترین و درونی‌ترین هسته برای مردمی است که قرار است تاریخ و فرهنگ مشترک داشته باشند، اما این را ندارند. حالا این وضعیت را مقایسه کنید با جامعه‌ای مثل ما؛ مثلاً شما شاهنامه را باز می‌کنید، متنی که مربوط به ۱۲۰۰ سال پیش است، زبان فردوسی را می‌فهمید. تاریخ بیهقی را که ۹۰۰ یا ۸۰۰ سال پیش نوشته شده، می‌خوانید و زبانش را متوجه می‌شوید. یا مثلاً گلستان سعدی و حافظ را که ۷۰۰ سال پیش سروده شده‌اند، می‌فهمید. این اصلاً با آن‌ها قابل قیاس نیست.»

اسرائیلی‌ها نمی‌توانند به دو سؤال کیستی و چیستی پاسخ دهند

این اسرائیل‌شناس عنوان می‌کند: «چیزهایی که مردم را کنار هم متصل می‌کند، لایه‌ها و اقشار متنوع اجتماعی را به هم پیوند می‌دهد و به دو سؤال «کیستی» و «چیستی» آدم جواب می‌دهد. در جامعه‌ای مثل جامعه ما، این سؤال‌ها از هزار تا ۱۵۰۰ سال پیش پاسخ دارند. اما در جامعه چهل‌تکه‌ای که رژیم در اسرائیل به وجود آورده، همین حالا هم این سؤال‌ها جوابی ندارند. وقتی شما به دنبال ملت‌سازی هستید، در جامعه‌ای که حتی آدم‌هایی که وارد آن کرده‌اید و به آن تزریق می‌کنید، زبان مشترکی برای برقراری ارتباط با هم ندارند، این در بزنگاه خودش را نشان می‌دهد. نشانه‌اش چیست؟ نشانه‌اش این است که به کوچک‌ترین اتفاق یا تعقیب‌وگریزی که پیش می‌آید، تعداد زیادی از این افراد، که هویت اصلی‌شان هویت سرزمین‌های مبدأشان است، می‌خواهند برگردند. مثلاً آن آمریکایی که آمده و تابعیت اسرائیلی گرفته، هویت اولیه و فرهنگی و جامعه‌شناختی‌اش آمریکایی است. آرژانتینی، آفریقایی، اروپای شرقی یا اوکراینی هم به همین شکل. بعد از جنگ اوکراین، حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار یهودی اوکراینی وارد اسرائیل شدند تا به تعبیر خودشان آنجا زندگی کنند. اما در همین جنگ اخیر، قصد خروج داشتند. چرا؟ چون آن بن‌مایه‌هایی که قرار است این تنوع‌ها را کنار هم قرار دهد و هویتی بزرگ‌تر از این هویت‌های تاریخی بسازد، وجود ندارد.»

به بیان او، «تا اولین تیر شلیک می‌شود، تعداد زیادی از این افراد می‌خواهند به هویت مبدأ خودشان برگردند. سیاست خروجی این می‌شود که جلوی مرزها را ببندند تا این آدم‌ها خارج نشوند. چرا؟ چون نرخ جمعیتی این آدم‌ها، که در واقع به‌زور سیاست‌های مهاجرتی آژانس یهود، در قالب یک پروژه سیاسی استعماری و با فشار، دور هم جمع شده‌اند، اگر یکدست و از لحاظ فرهنگی هم‌جنس باشند و به‌اصطلاح هویت ملی داشته باشند، سرریز آن می‌شود دولت-ملت و یک حاکمیت سیاسی. اما وقتی این را ندارید، به تبع آن، حاکمیت سیاسی هم به طور طبیعی شکل نمی‌گیرد.»

اسرائیلی‌ها تاریخ و زبان مشترک ندارند

علیزاده همچنین گفت: «اسرائیلی‌ها اصلاً ملتی نبودند که تاریخ مشترک، فرهنگ مشترک، زبان مشترک یا حافظه تاریخی مشترک داشته باشند. خیلی از اتباع داخلی اسرائیل، اگر الان از آن‌ها بپرسید که ۳۰ سال پیش چه بودید، حافظه تاریخی مشترکی ندارند. مثلاً ما ایرانی‌ها می‌گوییم پهلوی اول آمد، پهلوی دوم آمد، این اتفاقات افتاد، بعد انقلاب شد. اما اتباع اسرائیل این‌ها را ندارند. طبیعی است که وقتی این را ندارند، دنبال هویت‌سازی و ملت‌سازی باشند و در حوزه سیاست، همان‌طور که دولت-ملت خودشان را جعل کرده‌اند، دنبال جعل فرهنگی و تاریخی باشند. اما در مقابل مثلاً ما ایرانی‌ها می‌گوییم ما همان ملتی هستیم که در سال ۶۸ با صدام جنگیدیم، در سال ۵۷ انقلاب کردیم، در سال ۱۳۲۰ سلسله پهلوی عوض شد، یا در سال ۱۳۰۰ کودتا علیه ما شد. ما مدام بخش‌هایی از گذشته‌مان را آدرس می‌دهیم و هویت ملی و فرهنگی خودمان را تعریف می‌کنیم. می‌رویم عقب‌تر، می‌گوییم همان‌هایی هستیم که مغول به ما حمله کرد، همان‌هایی هستیم که فردوسی هزار و سیصد سال پیش این سخنان را درباره ایشان گفت.»

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران