بیژن عبدالکریمی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

جنایات اخیر رژیم صهیونی و ورود مستقیم آمریکا در این نبرد نشان داد زمانی که به این مرز و بوم تعرضی صورت گیرد نه‌تنها تفرقه میان مردم ایجاد نشده بلکه آن‌ها را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند. اینک همه احزاب، همه مسئولان و هر آن کس که علقه‌ای به این خاک دارد در یک صف همچون سربازی ایستاده و آماده هستند جان خود را فدای ایران اسلامی کنند.

  • ۱۴۰۴-۰۴-۰۹ - ۱۰:۰۰
  • 00
بیژن عبدالکریمی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

حفظ امنیت و دفاع ملی باید معیار هر نوع ‌کنشگری باشد

حفظ امنیت و دفاع ملی باید معیار هر نوع ‌کنشگری باشد

فرهیختگان: در اوج نبرد میان ایران و رژیم صهیونیستی، وحدت و انسجام ملی ایرانیان در دفاع از وطن و آرمان‌های خود بیش از پیش نمایان شده است. وحدتی که در تاریخ 300ساله ایران همواره به‌جز معدود لحظاتی مفقود بوده است. امروز وحدتی شکل گرفته است که نه‌تنها میان گروه‌های سیاسی و اجتماعی بلکه در میان همه اقوام مختلف ایران نیز دیده می‌شود. اینک در پهنای سرزمینی به نام ایران و در لحظه نبرد با رژیمی که قصد نابودی این سرزمین را دارد «ملت نود میلیونی، یک‌صدا، شانه به شانه و بدون هیچ‌گونه تفاوتی در خواسته‌ها و اهداف خود یکپارچه ایستادند.» در این لحظه از هر قشر و با هر دیدگاه و مذهب‌ و آیینی همگی همدلی و همراهی را تجربه می‌کنند.

جنایات اخیر رژیم صهیونی و ورود مستقیم آمریکا در این نبرد نشان داد زمانی که به این مرز و بوم تعرضی صورت گیرد نه‌تنها تفرقه میان مردم ایجاد نشده بلکه آن‌ها را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند. اینک همه احزاب، همه مسئولان و هر آن کس که علقه‌ای به این خاک دارد در یک صف همچون سربازی ایستاده و آماده هستند جان خود را فدای ایران اسلامی کنند. این موج اتحاد و همبستگی تاریخی ایرانیان در این لحظه خطیر تاریخی پرسشی اساسی به‌وجود می‌آورد که رمز و راز این همبستگی و اتحاد چه بوده؟ و چه آورده‌های اجتماعی‌ای داشته است؟ و چگونه می‌توان آن را حفظ کرد؟ از همین رو «فرهیختگان» با بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد واحد تهران شمال گفت‌وگویی در پی یافتن پاسخ این سؤالات داشته است.

هر وقت ملتی به دست متخاصمی نفی شود

توجه بر ملی‌گرایی موردتوجه قرار می‌گیرد 
بیژن عبدالکریمی در خصوص چگونگی شکل‌گیری انسجام ملی در زمان جنگ تحمیلی معتقد است که «چند عامل مهم در مورد چگونگی وحدت ملی وجود دارد که در تاریخ جامعه‌شناسی به رسمیت شناخته شده که هر وقت ملتی به دست متخاصمی نفی شود، توجه بر امر ملی و ملی‌گرایی موردتوجه قرار می‌گیرد. طبیعی است زمانی که ملیت ما، نفی و انکار می‌شود؛ در واقع در برابر نفی‌شدگی، نوعی مقاومت در روح ملی مردم شکل می‌گیرد. این یکی از عوامل است. دومین مورد این است که در واقع دروغ غرب و قدرت‌های بزرگ آشکار شد، یعنی قدرت‌های بزرگ همواره خطاب به ما وانمود می‌کردند که دوست مردم ایران هستند و می‌خواهند به دموکراسی و توسعه کشور کمک کنند؛ می‌گفتند آن‌ها اصلاً با مردم عادی کار ندارند و فقط با حکومت و سران نظامی و دولتی کار دارند.»

وی ادامه داد: «این جنگ کاملاً نشان داد دروغ می‌گفتند. نکته سوم، این است که حقیقتاً ما در جریان مذاکره بودیم و تا پای میز مذاکره رفته و در حال مذاکره بودیم. این اتفاقات نشان داد در این لحظه تاریخی کشورمان مظلوم واقع شد. ما در این مدت پیمان‌های زیادی امضا کردیم؛ مثلاً ان‌پی‌تی را امضا کردیم، در تمام مدت فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای‌مان، همه چیز تحت‌نظر کارشناسان و آژانس بود. ما تعهدات خودمان را در همه زمینه‌ها انجام دادیم، در همین زمان رژیم ان‌پی‌تی را امضا نکرده بود، رژیم صهیونی سلاح هسته‌ای دارد و این تسلیحات از ابهام برخوردار است و ما نمی‌دانیم این رژیم چند کلاهک هسته‌ای دارد. کشوری که ان‌پی‌تی را امضا نکرده بود به کشوری حمله کرد که ان‌پی‌تی را امضا کرده بود. حادثه مانند غزه رخ داد و ما شاهد بودیم اسرائیل جنایت‌های بسیاری انجام داد. همه این عوامل دست‌به‌دست هم دادند تا در بخشی از مردم که خودآگاهی ملی و تاریخی‌اش تضعیف شده بود، دوباره این خودآگاهی ملی شکل بگیرد و روحیه ملی تقویت شود و در نهایت، مردم در صدد دفاع از کشور خود برآمدند.»

اپوزیسیون خارج‌نشین اسیر دگماتیسم شده و رابطه‌شان با واقعیت قطع شده است

او در خصوص عدم فهم جامعه ایرانی توسط اپوزیسیون خارج‌نشین می‌گوید: «خیلی از کسانی که اپوزیسیون خارج از کشور هستند و در رسانه‌ها مانند بی‌بی‌سی یا در واقع ایران اینترنشنال فعال هستند، بعضی‌شان حتی از جمهوری اسلامی هم روی‌گردان شده‌اند یا سال‌ها در زندان بوده یا اخراجی‌اند و کینه‌دار شده‌اند. این کینه به‌عنوان مبنای قضاوت‌هایشان عمل می‌کند. واقعیت این است که هر فرد، وقتی اسیر ایدئولوژی می‌شود، یعنی قالب‌ها و چهارچوب‌هایی بر ذهنش حاکم می‌شود، و صرفاً بر اساس خشم، کینه، احساسات یا چهارچوب‌های از پیش تعیین‌شده، با واقعیت برخورد می‌کند؛ لذا اپوزیسیون خارج‌نشین اسیر دوگماتیسم و جزمیت شده‌اند و رابطه‌شان با واقعیت قطع شده است. این اتفاقی است که برای بسیاری از اپوزیسیون‌های داخل و خارج کشور رخ داده است. به‌علاوه برخی از آن‌ها، به دلایل معیشتی، وابسته به حقوقی هستند که می‌گیرند یا عضو نهاد‌هایی شده‌اند که بودجه می‌گیرند و در نتیجه، انتظار دارند که تحلیل‌هایی ارائه دهند که مطابق با گفتمان آمریکایی یا سلطنت‌طلبانه باشد، تا چرخ زندگی‌شان بچرخد. این دو عامل، یعنی، اول، چهارچوب ایدئولوژیک و دوم، وابستگی معیشتی، باعث می‌شود تصویر و تحلیلی درستی از جامعه ایرانی نداشته باشند.»

تغییر در سیاست‌های فرهنگی و رسانه‌ای اقتضای جنگ است

او با انتقاد به حفظ دست‌فرمان‌های گذشته از ضرورت تحول در ساختار‌ها همزمان با جنگ می‌گوید: «دانشگاه‌های ما هم باید دچار تحول بشوند، برخی مسئولان به خاطر محافظه‌کاری، خیلی از برنامه‌های فرهنگی را اجازه نمی‌دادند این منطق بروکراتیک، منطق تکنوکراتیک ادارات ماست. باید برخی مسئولان این شرایط را درک کنند. متأسفانه در برخی نهاد‌ها مسئولیت‌های فرهنگی به دست افرادی افتاده که به‌هیچ‌وجه درکی از فرهنگ ندارند. درک نمی‌کنند غرب چه خطراتی دارد. ما باید در حوزه فرهنگ جوانانمان را جذب کنیم. متأسفانه افرادی مسئولیت دارند که اهل فرهنگ نیستند، به‌اصطلاح فراتر از نوک بینی‌شان را نمی‌بینند، مسائل کلان کشور، مسائل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی ما را نیز درک نمی‌کنند. اقتضای جنگ این است که ما باید تغییری در سیاست‌های فرهنگی و رسانه‌ای ایجاد کنیم.»

عبدالکریمی با اشاره به چگونگی حفظ انسجام و آورده‌های اجتماعی آن افزود: «این تابع عنصر تفکر و شناخت، تابع عناصر فرهنگی است. به همین دلیل می‌گویم فرهنگ مهم است. اگر ما به این حوزه‌ها توجه نداشته باشیم، به مسئله وحدت ملی توجه نداشته باشیم، به دیده شدن نادیده‌انگاشته‌شدگان جامعه توجه نکنیم نمی‌توانیم از این آورده‌ها محافظت کنیم.»

متن کامل این گفت‌وگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران