

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تمام شبکههای برونمرزی جمهوری اسلامی ایران راه ارتباطی انقلاب اسلامی، مردم ایران با افکار عمومی و نخبگان در سطح جهانی هستند. این راه ارتباطی، امروزه نمیتواند کارکردی یکسویه داشته باشد و مواجههای است با امپریالیسم خبری سرمایهداری غرب که عمدتا رویکرد صهیونیستی دارند. این تلاش برای دوسویه کردن رسانه و ارتباطات در جهان، یک تلاش بسیار مفید در آگاهی بخشی است برای کل جهان است.
شبکههای برونمرزی جمهوری اسلامی ایران مسائل جهان را از نگاه خود همراه با تحلیلهای اسلامی منتقل میکنند و در مقابل، رسانههای بیگانه و دشمن حرف ما را آنگونه که خود میپسندند و میخواهند به گوش جهانیان میرسانند. این رسانهها اصولا هر پیامی را که خود میپسندند و منافعشان اقتضا میکند به مخاطبان خود انتقال میدهند. رسانههای معاند غربی برای اینکه صدای رسانههای ما به گوش جهانیان نرسد به هر طریقی شده حضور این شبکهها را در عرصه بینالمللی سانسور میکنند، چه پیچیده و پنهان و چه علنی و آشکار با قطع ماهوارهها و عدم سرویسدهی؛ همانند بلایی که بر سر شبکه «المنار» لبنان آوردند. این در حالی است که غربیها ادعای آزادی بیان و اظهار عقیده را در دنیا دارند ولی تماما ارتباطی یکطرفه را درپیش گرفتهاند. آنها نمیگذارند صدای ما به گوش جهانیان برسد چراکه از آگاهیبخشی میترسند و به هر طریقی شده آن را سانسور میکنند. آنها حرفهای متفاوت برآمده از دگراندیشی را نمیتوانند و نمیخواهند بپذیرند و یکطرفه و به نفع خود به خبررسانی و آگاهیبخشی میپردازند. تمام اخباری که این رسانهها انتشار میدهند مهندسی، گزیده و مدیریت شده است که البته بخشی از آن طبیعی است و بخشی دیگر، سازماندهی شده و عمدی به نظر میرسد.
رسانههای برونمرزی ما باید حواسشان به طرف مقابل باشد، چراکه کاملا حرفهای، آکادمیک، آموزش دیده، حساب شده و با تسلط به ابزار و امکانات سختافزاری و نرمافزاری بالا و قوی، افکار عمومی جهان را مدیریت میکنند، بهطوری که اخبار دروغ را راست جلوه میدهند، جای مظلوم را با ظالم عوض میکنند و واقعیتها را ارزشگذاری، تکهتکه و جراحی میکنند. غربیها کار رسانهای را صنفی نمیدانند بلکه آن را یک پروژه سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی که باید منافعشان در آن دیده و تامین شود، میدانند.
بهعنوان نمونه، در کودتای 28 مرداد رسانههای غربی و در راسشان «بیبیسی» ماهها قبل و بعد از این کودتا زمینهسازی میکردند و افکار عمومی را جهت میدادند تا مبادا مقاومت جدی صورت گیرد و توطئه آنها با شکست مواجه شود. یعنی این رسانهها کاملا سیاسی و نظامی عمل میکنند و تاثیر بسزایی در جنگ روانی و نرم دارند.
ما باید منابع خبری مستقل از آنها داشته باشیم و نباید خبرها را به نقلقول از خبرگزاریهای غربی مطرح کنیم بلکه باید در سطح بینالمللی از خبرنگاران افتخاری و جوانان انقلابی و حرفهای که در کشورها داریم و در طول جنگ چه در ایران و چه در کشورهای بوسنی، لبنان، یمن، افغانستان، سوریه و... حضور داشتهاند، بهره ببریم. ما مستندسازان انقلابی و خلاقی داریم که با هزینه و بودجه خود مستندهای جذاب و تاثیرگذاری ساختهاند که در کشورمان چندان به آنها اهمیت نمیدهند و قدر نمیدانند در حالی که اگر در «بیبیسی» و «سیانان» کار میکردند، قهرمانان و خبرنگاران جهانی میشدند.
برای اینکه شبکههای برونمرزی جمهوری اسلامی موفقتر از این باشند باید از نیروهای ایرانی و غیرایرانی حرفهای علاقهمند و فداکار استفاده کنند. نکته دیگر اینکه باید از تحلیلگران نخبه بهره گیرند چراکه در دنیای امروز، خبر بدون تحلیل ارزشی ندارد. باید اثرگذاری روی افکار عمومی را مدنظر داشت و هوشمندانه و با شعور رسانهای حرف زد. استفاده از کلمات و نوع ادبیات مهم است.
ممکن است یک خبر واقعی باشد ولی باورپذیر نباشد اما اگر خبر هوشمندانه تنظیم شود با تحلیل قوی باورپذیر میشود. بخشی از این کار آموزشی است و بخشی هم به ضریب هوشی رسانه باز میگردد.
هرچه بتوان برای افکار عمومی و نخبگان جهان صادقانه و صمیمانه و علمی سخن گفت، قطعا ترسهای موهوم و تلقینی کمتر میشود. به تعبیر امام رضا(ع) مردم معمولا دشمن مجهولات خود هستند چراکه نمیشناسند و میترسند و تنها علاجش هم علم و آگاهی است. باید برای افکار عمومی دنیا توضیح داد و تبیین کرد که اسلام واقعی چه میگوید و تفاوت ما با وهابیت چیست؟ دلایل مخالفت ما با حکومتهای منطقه و دست نشانده غرب چیست؟ و مشکل از کجاست؟ هرچقدر پاسخ به اینگونه سوالات منطقیتر و اصولی باشد به همان نسبت دشمنان ریزش میکنند. آگاهیبخشی صمیمانه و منطقی، نیروهای مخالف را موافق یا بیطرف خواهد کرد. درخصوص این مهم که شبکههای برونمرزی جمهوری اسلامی ایران تا چه میزان توانستهاند مظلومیت مردمان یمن، سوریه، لبنان، افغانستان، فلسطین و... را به گوش مخاطبان خود برسانند باید اول بررسی کنیم که پوشش فرکانسی این شبکهها تا کجاست و با چه محدودیتهایی مواجه هستند. ارزیابی بنده از عملکرد شبکههای برونمرزی و بهخصوص «پرس تیوی» این است که تاکنون خوب عمل کردهاند اما باید بهتر و قویتر از این باشند.
