تمایل به مذاکره پس از ضربه خوردن اسرائیلایران با بیرون آمدن از فضای ملتهب روز اول نبرد به مرور فرمان جنگ را در دست گرفته و ضربات مهلکی را بر توان رزم اسرائیل وارد آورده است. واکنش تقابلی ایران که طی ۴ موج حمله روزهای پنجشنبه و جمعه شدیدتر از قبل بوده، اکنون دولتهای غربی را وادار کرده تا در استراتژی جنگی خود علیه ایران محاسبات واقعیتری را لحاظ کنند.
گفتوگوهای ژنو چقدر میتواند واقعی باشد؟

فرهیختگان: روز جمعه 30 خرداد در اوج نبرد ایران با رژیم صهیونیستی گفتوگویی بین سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) در ژنو برگزار شد. این مذاکرات در شرایطی به درخواست دولتهای اروپایی برگزار شد که ایران با بیرون آمدن از فضای ملتهب روز اول نبرد به مرور فرمان جنگ را در دست گرفته و ضربات مهلکی را بر توان رزم اسرائیل وارد آورده است. واکنش تقابلی ایران که طی 4 موج حمله روزهای پنجشنبه و جمعه شدیدتر از قبل بوده، اکنون دولتهای غربی را وادار کرده تا در استراتژی جنگی خود علیه ایران محاسبات واقعیتری را لحاظ کنند. اظهارات اخیر عراقچی در یک گفتوگوی تلویزیونی که در واکنش به گمانهزنیهای رسانههای غربی درباره مذاکرات ایران و آمریکا بیان شد، نشاندهنده موضع قاطع ایران در رد هرگونه گفتوگو در شرایط کنونی است.
وی صراحتاً اعلام کرد تا زمان توقف تجاوزات رژیم صهیونیستی، ایران هیچ مذاکرهای را با هیچ طرفی، بهویژه آمریکا، آغاز نخواهد کرد. عراقچی همچنین اخبار جعلی در مورد آغاز مذاکرات جدید با آمریکا را نیز رد کرد و آن را نشانه ضعف رژیم صهیونیستی در میدان نبرد توصیف کرد. موضع قاطع ایران در رد مذاکره تحت فشار و تأکید بر حق غنیسازی، نشاندهنده عزم تهران برای حفظ حاکمیت و منافع ملی خود است. در مقابل، رویکرد دوگانه غرب- که از یکسو خواستار دیپلماسی است و از سوی دیگر از تجاوزات رژیم صهیونیستی حمایت میکند- اعتماد به مذاکرات را تضعیف کرده است. اظهارات مقامات اروپایی و آمریکایی، از جمله مکرون، مرتس و ترامپ، نشاندهنده تلاش برای استفاده از دیپلماسی بهعنوان بخشی از یک استراتژی تهاجمی گستردهتر برای مهار ایران است.
تروئیکا بخشی از مسئله است نه جواب آن
تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) در حالی ایران را به مذاکره دعوت کردهاند که خود بخشی از چالشهای موجودند. اظهارات و اقدامات برخی مقامات اروپایی نشاندهنده تناقض در رویکرد آنها نسبت به ایران است، به عنوان مثال رئیسجمهور آلمان با انتشار توییتهایی علیه ایران، بهطور غیرمستقیم از اقدامات رژیم صهیونیستی حمایت کرده است. گزارشهایی نیز از نقش هواپیماهای سوخترسان آلمانی در پشتیبانی از جنگندههای اسرائیلی حکایت دارد.
رئیسجمهور آلمان که اخباری در مورد لو رفتن ماهیت هواپیماهای سوخترسان کشورش به جنگندههای رژیم صهیونیستی منتشر شده است تاکنون دو توییت رادیکال علیه ایران منتشر کرده است. فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان بیپرده گفت: «اسرائیل کار کثیف را برای همه ما انجام میدهد.» این اظهارنظر یک اعتراف است به اینکه اسرائیل دست به اقداماتی میزند که غربی که خود را صلحطلب میخواند، نمیخواهد خودش را با آن آلوده کند. غرب میکشد، خنثی میکند، حذف میکند، اما خشونت را به نیروهای نیابتی خود میسپارد. مرتس همچنین در بیانیهای دیگر از اسرائیل بابت اینکه تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار میدهد حمایت کرده بود که این موضع با واکنش البرادعی مدیرکل اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر خلاف اصول اولیه بودن این اقدام مواجه شد.
وزیر خارجه انگلیس نیز در حالی که اخباری در مورد عبور ناو هواپیمابر کشورش از کانال سوئز و حرکت به سمت شمال اقیانوس هند و احتمالاً خلیج فارس منتشر شده، پس از گفتوگوها در کاخ سفید مدعی شد: «فرصت برای حل دیپلماتیک درباره ایران وجود دارد.» از سوی دیگر امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که در سال ۱۴۰۱ با اپوزیسیون ایرانی دیدار کرده و نقش فعالی در حمایت از ناآرامیهای داخلی ایران داشته، اکنون از لزوم بازگشت به مذاکرات هستهای و آتشبس سخن میگوید. این مواضع در حالی مطرح میشود که ایران معتقد است اروپا و آمریکا با حمایت از اسرائیل، زمینهساز تشدید تنشها هستند. این رویکرد دوگانه که از یکسو خواستار دیپلماسی است و از سوی دیگر به حمایت از تجاوزها ادامه میدهد، اعتماد ایران به مذاکرات را به شدت کاهش داده و این پیام را به طرف ایرانی میدهد که تروئیکا را به عنوان بخشی از مسئله تلقی کند نه مسیری برای حل آن.
عملیات فریب خیلی محتمل است
ایران باید با بدبینی کامل نسبت به این مذاکرات بنگرد؛ چراکه آخرینباری که بحث مذاکرات بود یک روز قبل از آغاز جنگ ترامپ تلویحاً حمله نظامی را نفی کرد و گفت: «ما گفتوگوهای خیلی خوبی با ایران داشتهایم. اینکه در نهایت به توافق برسیم یا نه، نمیتوانم حالا بگویم، اما بهزودی مشخص میشود.» او درباره حمله احتمالی اسرائیل به ایران مدعی شد: «این کار همهچیز را خراب میکند. تا زمانی که احساس کنم امکان توافق وجود دارد، نمیخواهم (اسرائیل) وارد عمل شود.» برخلاف این ادعا یک روز پس از این اظهارات اسرائیل اهدافی در ایران را هدف قرار داد که مورد حمایت آمریکا نیز قرار گرفت، این حمایتها را میتوان در راستای تکمیل همان سناریویی دانست که ترامپ مطرح کرده و مدعی شده بود در صورت آغاز جنگ علیه ایران، آمریکا از اسرائیل حمایت خواهد کرد و این رژیم رهبری آن را برعهده خواهد داشت. ترامپ اخیراً نیز بار دیگر اعلام کرد تا زمانی که اسرائیل توان جنگ داشته باشد او وارد جنگ نخواهد داشت.
این اظهارات اثبات میکند پیشنهاد مذاکره صرفاً ممکن است عملیات فریب بوده و فرصتی برای تجدید قوای اسرائیل فراهم آورد. عراقچی در همین راستا در گفتوگوی خبری پیش از سفر به ژنو در مورد پیشنهاد مذاکره طرفهای اروپایی گفت: «من پاسخ میدهم ما وسط دیپلماسی بودیم که حمله شد، به چه چیزی برگردیم.» ترامپ همچنین نقش کلیدی در تشدید تنشها ایفا کرده است. وی با نادیده گرفتن تحلیلهای اطلاعاتی، ازجمله اظهارات تولسی گابارد، مدیر اطلاعاتی خود که تأکید کرده ایران برنامه فعال هستهای برای تولید سلاح ندارد، مدعی است ایران به ساخت سلاح هستهای نزدیک است. این ادعاها که بدون پشتوانه شواهد معتبر مطرح میشوند، به نظر میرسد بخشی از استراتژی برای توجیه اقدامات نظامی یا فشارهای دیپلماتیک باشد.
تمایل به مذاکره پس از ضربه خوردن اسرائیل
عراقچی در اظهارات خود تأکید کرد مقاومت ایران در برابر تجاوزهای رژیم صهیونیستی و فشارهای غرب، تأثیرات قابلتوجهی بر پویاییهای منطقهای داشته است. وی معتقد است این مقاومت باعث شده برخی کشورها بهتدریج از حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل فاصله بگیرند و تقاضا برای توقف جنگ افزایش یابد. ضربات متعدد عملیات وعده صادق نهتنها در بعد نظامی، بلکه در حوزه دیپلماتیک نیز تأثیرگذار بوده است. ایران با حفظ مواضع اصولی خود، ازجمله تأکید بر حق غنیسازی و رد هرگونه مذاکره تحتفشار، توانسته ابتکار عمل را حفظ کند.
پیشنهاد مذاکره از جانب طرفهای اروپایی با اقدامات این دولتها در میدان نبرد تطابق نداشته و علاوه بر آن تخلیه اتباع آمریکا و اروپا از منطقه پالس واضحی برای نشان دادن آمادگی این دولتها جهت تشدید تنش محسوب میشود. در چنین شرایطی گفتوگو با تروئیکای اروپایی صرفاً از این جهت که دست آنها را برای بهانهجویی و اتهامزنی به مذاکرهگریزی ایران خالی میکند، کارایی دارد و تناقضات میدانی هیچ چشماندازی به سمت اعتماد را نمیگشاید. تکرار مواضع حداکثری از جانب آمریکا نیز مؤید این نکته است که طرح ایده مذاکره با هدف رسیدن به نتیجه نبوده و بیشتر کاربرد زمان خریدن برای تقویت آمادگیهای تقابلی را محتمل میسازد.
مطالب پیشنهادی













