تقابل با ایران؟ بدون ترامپ هرگزاروپا در جریان حمله رژیم صهیونی به ایران مواضعی تندتر از آمریکا اتخاذ کرده و در گامهای عملی برای مشارکت در حملات نیز گامهای بی محاباتری برداشته است.
التماس نتانیاهو برای کمک و ورود آمریکا به جنگ

جنگ رژیم صهیونی با ایران که بامداد جمعه با تهاجم غافلگیرانه صهیونیستها آغاز شد وارد چهارمین روز خود شده است. تلآویو با هدف نابودی شیرازه ایران، ضربه به انواع زیرساختهای مدنی و نظامی و همچنین مظاهر زندگی مردم را از روز نخست پیگیری کرده و درحال تشدید آن است. در مقابل ایران نیز ضمن حملات پراکنده، تا بعداز ظهر روز گذشته (یکشنبه) تاکنون ۳ موج حمله در قالب عملیات وعده صادق۳ را اجرایی کرده است. این حملات که در شامگاه روزهای جمعه و شنبه و همچنین بعدازظهر روز یکشنبه به شکل ترکیبی با به کارگیری موشکهای بالستیک و پهپادهای انتحاری صورت گرفتهاند، رژیم را در اغما فروبردهاند. در این میان دو موضوع عمده وجود دارد؛ نقش آفرینی اروپا و آمریکا در این جنگ. اروپاییها درحال حمایت بی شائبه از رژیم صهیونی بوده و در مقابل، ضربات ایران باعث شده صهیونیستها خیلی زود نیازمند مداخله آمریکا برای نجات خود از این وضعیت شوند.
التماس برای کمک و ورود آمریکا
منابع عبری در ابتدای جنگ ادعا کردند حملاتشان برای دو هفته برنامهریزی شده است.
برخی از سران رژیم از جمله ایهود باراک نخست وزیر و وزیر دفاع سابق رژیم نیز اذعان کردهاند تلآویو به تنهایی قادر به ادامه جنگ نخواهد بود.
در این زمینه علاوه بر درخواستهای رسمی برای ورود آمریکا به عرصه درگیری، تلآویو حملاتی تدارک دیده تا انجام آنها باعث تشویق واشنگتن برای ورود باشد.
گام دیگر اما فضاسازیهاست. استفان هاکبی که توسط ترامپ برای سفارت آمریکا در رژیم انتخاب شد نیز در راستای این تبلیغات تأکید کرده وضعیت ساکنان رژیم باید برای آمریکاییها مهم باشد. زیرا ۷۰۰ هزار نفر از این ساکنین دارای تابعیت آمریکا هستند.
از سوی دیگر بعضی از شبکههای آمریکایی با پخش گزارشهایی ادعایی درباره حملات ایران به مناطق مسکونی، درخواستهای ساکنان رژیم از دولتمردان آمریکا برای نجاتشان را پخش میکنند. این تحول نکاتی در خود دارد.
1- مواجهه واقعی با برداشتهای نظری
مقامات رژیم میدانستند در صورت مبادرت به جنگ مورد حمله قرار خواهند گرفت؛ اما حالا که در واقعیت با این حملات مواجه شدهاند، محدودیتهای خود را بهتر درک میکنند.
2- عدم حصول نتایج مدنظر از توطئهها
رژیم صهیونی روز اول جنگ را با ترور اصلیترین فرماندهان نظامی ایران آغاز کرد. این اقدام با دو هدف صورت گرفت؛ نخست ایجاد هرج و مرج در دستگاه نظامی ایران برای تأخیر چند روزه در شروع حملات به سرزمینهای اشغالی و دوم هراس در میان سران ایران از ترس ترورهای آتی.
دومین اقدام حملات همه جانبه به تأسیسات نظامی ایران بود. در روز اول تلاش شد سامانههای پدافند هوایی سرکوب شده، پایگاههای زیرزمینی موشکی غیرفعال شده و مراکز ساخت موشک نیز هدف قرار گیرند.
از سوی دیگر تیمهای عملیاتی ناتو با هدایت موساد با استقرار در اطراف پایگاهها، پس از خروج خودروهای حامل موشک، آنها را با ریزپرنده و موشکهای ضد زره مورد اصابت قرار میدادند.
هدف اولیه این اقدام تأخیر در پاسخ ایران به جهت تخریب توان تهاجمی و تحمیل استفاده کمتر از موشکهای باقی مانده به ایران بود زیرا مراکز تولید موشک نیز هدف قرار گرفته بودند.
با وجود این برنامهریزی همه جانبه، گسترده و دقیق اما نیروهای نظامی ایران در ابتدای شامگاه روز اول جنگ، موج اول عملیات وعده صادق ۳ را اجرایی کردند.
تدارک صهیونیستها و متحدانشان برای روز اول جنگ برای تأخیر زمانی، حجمی و کیفی قابل توجه در حملات ایران بود که به نتیجه نرسید.
3- ناکامی در اجرای هسته اصلی عملیات
صهیونیستها در وهله اول با ادعای نابودی تأسیسات هستهای و دوم برای خنثیسازی توان موشکی ایران جنگ را آغاز کردند.
ناکامی صهیونیستها در اجرای این اقدامات به ویژه در قبال تأسیسات هستهای باعث شده آنها برای اجرای این هدف، چشم به ورود مستقیم آمریکا داشته باشند.
آنها از آمریکا میخواهند با بمباران مداوم ایران زمینه را برای ورود تیمهای کماندویی آنها برای ورود به تأسیسات زیرزمینی فراهم کند.
4- تقسیم فشار تهاجمی ایران
ایران در حال حاضر درحال درهم کوبیدن مواضع صهیونیستها در داخل سرزمینهای اشغالی است و تلآویو توقع دارد با ورود آمریکا به عرصه و قرار گرفتن مواضع و پایگاههایش زیر آتش ایران، مقداری از فشارهای وارده بر روی آنها کاهش یابد.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
مطالب پیشنهادی













