

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، رامین مهمانپرست، سفیر سابق جمهوری اسلامی در لهستان است که به تازگی دوران مسئولیتش به پایان رسیده و به تهران بازگشته است. مهمانپرست در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح فضای سیاست خارجی ایران بهویژه تحولات میان ایران و آمریکا پرداخت. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد:
رهبر انقلاب با ادلهای صبح دیروز اعلام کردند که ایران با آمریکا مذاکره نخواهد کرد. تحلیل حضرتعالی درخصوص این نظر چیست؟
معمولا روشهای مقابله در دنیا برخی مواقع فیزیکی و به شکل درگیریهای نظامی است و برخی مواقع به صورت فشارهای اقتصادی و سیاسی. یک نوع از مقابله هم میتواند گفتوگو باشد.
باید گفت که مذاکره در شرایط مناسب و مطلوب هیچ اشکالی ندارد؛ به این معنا که در اولین قدم، در شرایط برابر است که مذاکره پاسخگو و نتیجهبخش خواهد بود. در این بین مذاکرهای که آمریکاییها از آن نام میبرند و تلاش میکنند که بگویند «ما اهل گفتوگو هستیم»، طرح موضوع همراه با استفاده از ابزارهای قدرت است تا بتوانند نظر خود را به طرف مقابل تحمیل کنند. لذا مذاکره موقعی میتواند برای ما مفید باشد که از موضع اقتدار انجام شود. موضع اقتدار هم معنی مشخصی دارد، به این صورت که یک کشور به لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی توانسته باشد انسجام قابلتوجهی درون جامعه خود ایجاد کند و بهعنوان پشتوانه محکم برای مذاکرهکننده، یکپارچگی بین مردم پدید آورد. در شرایط فعلی اما دشمنان ما اعم از آمریکاییها علنا کشور را تهدید میکنند. آمریکا امروز همه عناصر خبیث و دشمنان ایران را دور خود جمع کرده و تلاش میکند به ایران فشار بیاورد. از طرفی برخی کشورهای منطقه هم گمان میکنند الان وقت مناسبی برای توطئه علیه ایران است.
در چنین شرایطی مشکلاتی هم برای مردم به لحاظ اقتصادی ایجاد شده و لذا فشارهای خارجی هم در مسیر تشدید نارضایتی افتاده است.
صرفا عامل خارجی در این مسیر موثر است؟
ریشه اصلی این مشکل نوع مدیریت و عملکرد صحیح در داخل کشور است و باید پیشگیریهایی انجام شود. البته خیلی از اینها مربوط به این دولت یا دولت قبل نیست. برخی مشکلات ساختاری است و باید اصلاح شود.
شاید الان وقت طرح این موضوع نباشد، اما همین که اقتصاد ما وابسته به نفت است یا اینکه تعداد کارمندان و حقوقبگیران دولتی بسیار بالاست و فشار سنگینی را بر بودجه دولت تحمیل میکند، به این معنا است که حتی اگر فشار بیرونی و تحریم هم نبود، باید همه منابع زیرزمینی خود را نقد و در هزینههای جاری صرف کنیم.
سالها است مقام معظم رهبری اشاره به اصل 44 قانون اساسی دارند. اصل خصوصیسازی اگر درست اجرا میشد، شاید الان بدنه کشور 80 درصد از بخش خصوصی تشکیل شده بود و کمتر از 10 درصد دولتی بود.
لذا مجموعهای از تدابیر و رفع اشکالات ساختاری و اداری کشور میتواند ما را از شرایط فعلی اقتصاد رها کند و به سمت یک تحول بزرگ ببرد که این مسیر میتواند تولید اقتدار هم بکند. از اینرو امروز باید تمام همت خود را صرف مسائل داخل کشور کنیم، اشکالاتی که در سطح مدیریتی وجود دارد را مرتفع کنیم و با تدبیر و قاطعیت استفاده از رانت متوقف شود، که خوشبختانه حرکت در این مسیر در کشور ایجاد شده و مقام معظم رهبری از آن حمایت کردهاند.
آمریکا میگوید بدون پیششرط با شما مذاکره میکنم، این قابلاعتنا نیست؟
آمریکاییها صادقانه صحبت نمیکنند، بهخصوص در دولت فعلی. شاهد هستید که آمریکا تاجرمسلکانه و تجارتگونه صحبت میکند. اولا پایبندی به اصول و قواعد جهانی را کاملا کنار گذاشتند و شعار میدهند که اول منافع آمریکا تامین شود که نمونه آن معاهده آب و هوایی است یا در بحث حقوق بشر که با وجود ادعاهایشان از شورای حقوق بشر هم خارج شدند. یعنی برای آنها مصوبات بینالمللی اهمیت ندارد.
در بحث برجام وقتی موافقتنامه چندجانبه منعقد شده بود، قطعنامه شورای امنیت هم ضامن آن قرار گرفت، ولی آمریکاییها به راحتی این توافق را نقض کردند. نه اینکه خود را کنار بکشند، بلکه برخلاف موافقتنامه عمل کردند، بنابراین مذاکره با کشوری که به راحتی تعهدات بینالمللی را نقض میکند و از آن برای ایجاد اختلاف در بین مردم استفاده میکند، معنی ندارد.
فرض کنید مذاکره انجام و توافقاتی هم حاصل شود، چه تضمینی برای اجرای آن وجود دارد؟ بنابراین به نظر میرسد طرح موضوع مذاکره از سوی آمریکاییها شگردی برای ادامه دشمنیها و ایجاد اختلاف در داخل است.
اینکه میگویند جنگ نخواهد شد، مبتنی بر چه استدلالی است؟
همین که آمریکاییها در جاهای مختلف اشاره کردند منافع ما برای خودمان اهمیت دارد، به این معنی است که حاضر نیستند برای جنگ هزینه دهند.
اگر کسی بخواهد با ملت ایران درگیر شود، به قول حضرت امام (ره) یا فقط میخواهند از راه هوایی چند بمب و موشک بیندازند که با این کارها یک کشور به زانو درنخواهد آمد و تسلیم نمیشود یا باید رودررو درگیر شوند که هزینههای سنگینی دارد. از اینرو کشورهای دیگر را به این امر تشویق میکند و مثال واضح آن هم تشویق به ایجاد ناتوی عربی است. بنابراین در شرایط کنونی باید گفت آمریکا بهشخصه وارد میدان نمیشود و کشورهای منطقه هم در توان خود نمیبینند که مستقیما علیه ایران اقدام کنند.
آمریکا سعی میکند از منافقین، گروههای سیاسی و کشورهایی که در منطقه فریب اینها را خوردهاند یا دنبال جاهطلبی هستند، برای درگیری استفاده کند که البته تاکنون نتیجه نگرفتهاند.
از طرفی البته ما باید آمادگی خود را حفظ کنیم. هرچه آمادگی دفاعی ما بالاتر باشد، امکان جنگ کمتر خواهد بود. جنگ موقعی اتفاق میافتد که یک کشور آماده دفاع از خود نباشد. این را باید دقت داشت کشوری که اهل جنگ نیست، به این معنا نیست که نباید آمادگی دفاعی داشته باشد.
