
با قانون جدید فوتبال و سهمیه ۸ بازیکن خارجی، اگر لیست یک تیم را ۱۸ نفره ببینیم، احتمالا نزدیک به نیمی از بازیکنان فوتبال ایران را در لیگ بعدی را خارجیها تشکیل میدهند. به تبع آن، برخی تیمها توان مالی استفاده از تمام سهمیههای خارجی خود را ندارند. با این حال، یک حسابوکتاب ساده نشان میدهد که تعداد خارجیهای لیگ به شکل قابلتوجهی افزایش مییابد.
چرا ایده افزایش سهمیه خارجی میتواند تبعات داشته باشد؟


افزایش بیرویه قیمت بازیکنان داخلی فدراسیون فوتبال را به یک راهحل رساند: افزایش سهمیه خارجی. این عدد به 7 + 1 رسیده و احتمالاً تأثیری هم در کاهش تورم مالی بازار داخلی خواهد داشت و قیمتهای نجومی بازیکنان ایرانی را تا حدی میشکند اما این فرصت، تهدیدهایی را هم به همراه دارد که حتی میتواند شرایط را از این بدتر کند.
برای درک درست از پیامدهای این تصمیم، اول باید با زبان ریاضی حرف زد. با قانون جدید فوتبال و سهمیه 8 بازیکن خارجی، اگر لیست یک تیم را 18 نفره ببینیم، احتمالا نزدیک به نیمی از بازیکنان فوتبال ایران را در لیگ بعدی را خارجیها تشکیل میدهند. به تبع آن، برخی تیمها توان مالی استفاده از تمام سهمیههای خارجی خود را ندارند. با این حال، یک حسابوکتاب ساده نشان میدهد که تعداد خارجیهای لیگ به شکل قابلتوجهی افزایش مییابد.
فوتبال ایران مدتهاست از ریل تولید خارج شده و لیگ برتر، بازیکنساز نیست. نه خیلی جوان داریم و نه به آنهایی هم که داریم چندان فرصت بازی نمیدهیم. افزایش سهیمیه خارجیها میتواند پروژه جوانشدن فوتبال را بیش از این به تعویق بیاندازد و عملا امکان ظهور استعدادهای جدیدتر را از ما بگیرد. در طولانیمدت هم نگرانیهایی را در تغییر نسل در تیم ملی بیشتر ایجاد خواهد کرد.
تیم ملی با رویکرد فعلی کادراش قرار نیست جوانتر بشود و این پروژه، در حداقلیترین شرایط ممکن پیش میرود، اما با تعدد بازیکنان خارجی در لیگ، احتمالا بخشی از بازیکنانی که بدنۀ اصلی تیم ملی را هم تشکیل میدهند نیز در این رقابت کمتر بازی خواهند کرد. چرا؟ بدیهی است که باشگاههایی که به منابع مالی گستردهتری متصل هستند، خارجیهای بیشتر و باکیفیتتری هم جذب میکنند. فوتبال عربستان در نمونه بزرگتری این اتفاق را تجربه کرد و در سطح ملی آسیب دید، آنهم در شرایطی که خارجیهای لیگ حرفهای عربستان و جریان حاکم در فوتبال ایران، با این کشور قابلمقایسه نیست.
فوتبال ایران هنوز با نتایج این تصمیم روبهرو نشده اما نباید فراموش کرد که اتفاقات سالهای اخیر و گسترش «دلالیسم» موجب شده خارجیهای بیکیفیتی با این جریان چندبرابر قیمت واقعیشان به باشگاهها ایرانی تحمیل شوند که برای این موضوع هم باید تدبیر ویژهای داشت. در شرایطی که نباید از افزایش شکاف کیفیت بین تیمهای مدعی و متمول با دیگر تیمها هم گذشت. همه این موارد میتواند باید در تصمیم فعلی فدراسیون تردید ایجاد کند. تردیدهایی که مثل اجرای قانون سقف بودجه که در فوتبال ایران بیشتر شبیه به عقبگرد عمل کرد.
