«فرهیختگان» به مناسبت روز جهانی و هفته ملی محیط‌زیست بررسی می‌کند

سیاست‌گذاری غلط باعث محکوم‌شدن محیط‌بانان به پرداخت دیه و جبران خسارت شده است. حالا این شیوه قانون‌گذاری در کنار نبود امکانات و تعداد کم محیط‌بانان بیش‌ازپیش فشار کاری بر این قشر وارد خواهد کرد؛ قشری که تخصص آن‌ها باید بهانه‌ای می‌شد برای کاهش چالش‌های این شغل. اما امروز با کمترین دستمزد و حقوق ماهیانه، تبدیل به زحمت‌کشانی در خطر، ولی کم دفاع شده‌اند.

  • ۱۴۰۴-۰۳-۲۰ - ۰۹:۳۹
  • 00
«فرهیختگان» به مناسبت روز جهانی و هفته ملی محیط‌زیست بررسی می‌کند

شلیک مشکلات و جان بی‌دفاع محیط‌بانان

شلیک مشکلات  و جان بی‌دفاع محیط‌بانان

فرهیختگان: طبیعت گسترده ایران، با تعداد گونه‌های جانوری بسیار زیادی که دارد، نیازی بسیار جدی به محافظت و رسیدگی بیشتر دارد؛ مخصوصاً که گونه‌های بسیاری از این جانوران در حال انقراضند. حراست و حفاظت از این طبیعت گسترده پهناور را محیط‌بانان بر عهده دارند. محیط‌بانانی که تعداد آن‌ها نسبت به این گستره عظیم طبیعت ناچیز است. حالا همین محیط‌بانان در راه حفاظت از محیط‌زیست و گونه‌های جانوری کشور با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

مشکلاتی که گاهی به قیمت ازدست‌رفتن جان این عزیزان تمام می‌شود و هر چند وقت یک‌بار خبری از شهادت مظلومانه این عزیزان به گوش می‌رسد. کمبود و نداشتن وسایل به‌روز و امکاناتی که محیط‌بانان بتوانند در این راستا به نحو بهتر، با بازدهی بیشتر و امنیت بیشتری فعالیت کنند از یک سو و از سوی دیگر خلأهای قانونی و کم و کاست‌های قانون‌گذاری در این حوزه، نبود یا کمبود قوانین مربوط به حمایت از محیط‌بانان، وجود قوانینی که عملاً مانع دفاع محیط‌بانان از طبیعت و مهم‌تر از آن دفاع از جان خودشان می‌شود، باعث می‌شود محیط‌بانان از خودشان و از طبیعت نتوانند به‌درستی حفاظت کنند.

 اکنون سیاست‌گذاری غلط باعث محکوم‌شدنشان به پرداخت دیه و جبران خسارت شده است. حالا این شیوه قانون‌گذاری در کنار نبود امکانات و تعداد کم محیط‌بانان بیش‌ازپیش فشار کاری بر این قشر وارد خواهد کرد؛ قشری که تخصص آن‌ها باید بهانه‌ای می‌شد برای کاهش چالش‌های این شغل. اما امروز با کمترین دستمزد و حقوق ماهیانه، تبدیل به زحمت‌کشانی در خطر، ولی کم دفاع شده‌اند. دراین‌خصوص و در راستای بررسی چالش‌های محیط‌بانان در ادامه با سردار رضا رستگار، فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط‌زیست، محمدحسین بازگیر، سرپرست دفتر مشارکت‌های مردمی و مسئولیت‌های اجتماعی سازمان محیط‌زیست و همچنین یکی از محیط‌بانان مناطق حفاظت‌شده لرستان، گفت‌وگو کرده‌ایم. 

مشکل حفاظت از محیط‌زیست یکی دو تا نیست؛ رفتار مردم را چه کنیم

بازگیر که در کارنامه خود مسئولیت حفاظت محیط‌زیست سه استان را دارد، درخصوص مشکلات بسیار زیادی که سر راه حفاظت از محیط‌زیست وجود دارد، گفت: «ما در موضوع صیانت از مناطق و حوزه‌های طبیعی خود مشکلات بسیاری داریم. جمعیت محیط‌بانان ما بسیار کم است. آنچه در استاندارد جهانی معرفی شده است یک محیط‌بان به‌ازای هر هزار هکتار است، درحالی‌که در کشور ما این رقم بسیار بیشتر است و تقریباً 12 برابر عقب‌تر از استاندارد جهانی هستیم، یعنی هر یک محیط‌بان ما در حال حاضر به جای 12 محیط‌بان دارد کار می‌کند. از طرف دیگر وفور وجود اسلحه در دست افراد عادی را داریم، افرادی که بدون مجوز قانونی اسلحه دارند. همچنین فرهنگ غلط شکار در خیلی از مناطق کشور کاری ارزشمند است و هنوز به عنوان کاری ناپسند به آن نگاه نمی‌شود. مناطق تحت‌حفاظت ما مناطق پرچالشی است. دارای راه‌های فرار بسیاری است، خروجی‌های زیادی دارد، اطرافش پر از سکونت‌گاه‌هاست و این‌گونه نیست که مناطق ما مناطقی کاملاً ایزوله و ایمن باشند که کسی نتواند در آن‌ها ورود کند یا به‌سختی حق خروج داشته باشد و ما به‌سادگی بتوانیم از این مناطق حفاظت کنیم.»

خارج از محدوده قانون نمی‌توان عمل کرد

درخصوص به‌کارگیری اسلحه توسط محیط‌بانان و شرایط و ضوابط آن نیز بازگیر گفت: «به هر ترتیب این قوانین در این حوزه وجود دارند و رعایت این قوانین لازم و ضروری است؛ البته خیلی وقت است که سازمان محیط‌زیست از مجلس پیگیر است و بار‌ها تقاضا کرده که قوانین این حوزه اصلاح بشود، محکم‌تر، قوی‌تر و گسترده‌تر ظاهر بشود و این فرایند تا امروز هم در جریان است. باید توجه داشت این قانون صرفاً برای محیط‌بانان نیست؛ برای تمام نیرو‌های مسلح است و در بخش‌های مختلف نظامی، به‌کارگیری اسلحه شرایط و ضوابط خاص خود را دارد که شاید گاهی اوقات کار را سخت بکند برای استفاده‌کنندگان از آن.»

محیط‌بان ترجیح می‌دهد شلیک نکند تا بعداً گیر نیفتد

بازگیر با اشاره به فرایند طولانی و سخت اثبات در چهارچوب قانون عمل‌کردن محیط‌بان در موقع درگیری با شکارچی عنوان کرد: «یکی دیگر از مسائل مربوط به حوزه قانون‌گذاری برای محیط‌بانان نحوه اثبات درست و در چهارچوب قوانین عمل‌کردن محیط‌بانان در به‌کارگیری اسلحه و درگیری با شکارچیان است؛ در محیط شهری پلیس با استفاده از شاهدانی که شهروندان ناظر آن صحنه درگیری‌اند و بعداً می‌توانند شهادت بدهند بر اتفاقی که افتاده است و همچنین دوربین‌های شهری که می‌توان برای اثبات عدم تقصیر پلیس از آن‌ها کمک گرفت، ولی در زیستگاه‌های بکر طبیعی فرایند اثبات اینکه همکاران ما به‌درستی از اسلحه استفاده کرده‌اند و طبق قوانین فرایند اقدامات لازم را طی کرده‌اند در مواجهه با شکارچیان، بسیار سخت‌تر است؛ چراکه نه شهروندانی وجود دارند برای شهادت و نه دوربینی برای ثبت و ضبط وقایع. به همین دلیل زحمت محیط‌بانان دوچندان می‌شود تا تمام تلاش و سعی خود را به‌کار گیرند که از دست به اسلحه شدن جلوگیری بشود و درعین‌حال از محیط‌زیست و جان خودشان دفاع کرده باشند.»

او در ادامه گفت: «از روی تجربه عرض می‌کنم به‌خاطر مسائلی که متأسفانه برای محیط‌بانان به دلیل استفاده از اسلحه پیش می‌آید، همکاران سعی می‌کنند تا جایی که امکان دارد تمام تلاش خود را برای استفاده‌نکردن از اسلحه به کار بگیرند و از دیگر روش‌های مقابله با شکارچیان استفاده کنند و مانع کشته‌شدن جانداران محیط‌زیست شوند. به همین دلیل متأسفانه شکارچیان جسور‌تر و گستاخ‌تر می‌شوند و حتی گاهی از درگیرشدن با محیط‌بانان لذت می‌برند و با آن‌ها درگیر می‌شوند و متأسفانه در این مسیر جنایاتی صورت می‌گیرد و محیط‌بانان ما شهید می‌شوند.»

موانع محیط‌بانی به دلیل تعریف شدن در ذیل نیروهای مسلح

قوانین مختلفی در خصوص شکار، صید و در حوزه محیط‌بانی در سال‌های گذشته تصویب شده است. این قوانین رفته‌رفته جای خود را به قوانین و آیین‌نامه‌های سازمان شکاربانی و نظارت بر صید داد. این سیر تحول و نظارت تا آنجا تغییر یافت که یک محیط‌بان در این خصوص گفت: «امروزه محیط‌بانان و قوانین مربوط به آن در ذیل قانون به کارگیری نیروهای مسلح مطرح می‌شوند. در این قانون محیط‌بانان مانند سایر نیروهای مسلح، اقداماتشان شیوه‌ای خاص باید داشته باشد. آن‌ها مانند نیروی انتظامی باید تا جایی که می‌توانند از دست به اسلحه شدن جلوگیری کنند. در نهایت اگر نیاز به چنین امری شد، ابتدا باید فرمان ایست بدهند، اگر شکارچی دست از اقداماتش برنداشت، محیط‌بان اقدام به شلیک می‌کند، آن هم فقط به ناحیه پایین‌تر از کمر.»

 لول تفنگ به سمتت نباشد، حق دفاع نداری

این محیط‌بان درباره این موضوع که اقدام به دستگیری شکارچیان و دفاع از محیط زیست شیوه خاصی دارد و ظاهراً قوانین به گونه‌ای است که محیط‌بان نه برای دفاع از محیط زیست بلکه صرفاً به جهت دفاع از خود، آن هم فقط در زمانی که جانش در خطر است، می‌تواند از اسلحه خود استفاده کند، گفت: «محیط‌بان در ابتدا باید تمام تلاشش را به کار گیرد که با شکارچی درگیر نشود. اگر شرایط به گونه‌ای پیشرفت که نیاز به درگیری پیش آمد، باید طبق قانون به کارگیری نیروهای مسلح این اقدام صورت بگیرد. سه مرتبه ایست، تیر هوایی، اگر شکارچی متوقف نشد، ناچارا شلیک از کمر به پایین و در نهایت و از سر ناچاری شلیک به کمر به بالا. اما نکته جالب توجه این است که محیط‌بان تحت چه شرایطی می‌تواند وارد این مراحل شود؟ محیط‌بان نه برای جلوگیری از شکار شدن جانداران و نه برای دستگیری شکارچی، بلکه فقط زمانی می‌تواند اقدام به درگیری داشته باشد که شکارچی بعد از متوجه شدن از حضور محیط‌بان، ابتدا خود اقدام به درگیری نماید و با نشانه بردن اسلحه به سمت محیط‌بان، قصد حمله و سوءقصد به جان محیط‌بان را داشته باشد و بعد از این اتفاق است که محیط‌بان هم می‌تواند از اسلحه خود استفاده کند. یعنی تا زمانی که لول تفنگ شکارچی به سمت محیط‌بان نیامده، محیط‌بان حق دست بردن به اسلحه و شلیک به سمت شکارچی را ندارد.»

این صحبت یعنی محیط‌بان عملاً تا لحظه آخری که در وضعیت نزدیک بودن مرگش خواهد بود، عملاً قانونگذار دست و بالش را بسته است و نمی‌تواند از خودش هم دفاع کند، چه برسد به محیط زیست. او با اشاره به اتفاقاتی که به همین دلیل در گذشته افتاده است، گفت: «همین حدود دو ماه قبل یکی از محیط‌بانان پارک ملی گلستان به همین دلایل مطرح شده، در درگیری با گروهی از شکارچیان به شهادت رسید. در طول سال همکاران بنده بارها در کوهستان با شکارچیان درگیر می‌شوند که نداشتن قدرت لازم برای مقابله با آن‌ها روز به روز به گستاخی و قوی‌تر شدن این شکارچیان اضافه می‌کند. چندی پیش در جریان یک درگیری در همین لرستان یکی از همکاران ما مورد اصابت گلوله قرار گرفت و الان از ناحیه دست جانباز است.»

محیط‌بان باید ثابت کند که مقصر نیست

با اشاره به فرایند سخت اثبات بی‌گناه بودن خود در درگیری پیش آمده و صحیح بودن اقدامات، این محیط‌بان عنوان کرد: «بعد از درگیری بین شکارچی و محیط‌بان، اگر محیط‌بان شانس بیاورد و جان سالم به در ببرد، تازه وارد فرایندهای دادرسی قضایی می‌شود که در این فرایند باید هزار و یک دلیل و صورت‌جلسه انجام شود تا ثابت شود که در حوزه اختیارات خود و با صورت گرفتن سلسله مراتب صحیح اقدام به جلوگیری از شکار و درگیری با شکارچی کرده است.»

او در مورد مطرح کردن این موضوع می‌گوید: «بعد از ایجاد درگیری بین شکارچی و محیط‌بان و زمانی که کسی در این درگیری صدمه می‌بیند، بلافاصله صورت‌جلسه‌ای در خصوص این درگیری نوشته می‌شود. سعی می‌شود تمام ابعاد ماجرای اتفاق افتاده در آن صورت‌جلسه نوشته شود و جزئیاتی از قلم نیفتد. سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم که در نتیجه با خبر شدن شکارچی از حضور محیط‌بانان به سمت محیط‌بانان اسلحه کشیده است و بعد از آن از ترس دستگیر شدن توسط محیط‌بانان، شکارچی اقدام به تیراندازی به سوی آنان کرده است، در همان لحظه محیط‌بان هم اخطار داده است و سپس شلیک کرده است. بعداً در دادگاه بابت همین موضوع طرح شکایت شده و حالا محیط‌بان باید ثابت کند که در این خصوص اقدامات قانونی را به درستی انجام داده است و از حدود اختیاراتش تجاوز نکرده است. در خصوص محکومیت به پرداخت دیه و نحوه پرداخت این دیه قبلاً به این صورت بود که خود محیط‌بان باید این مبلغ را می‌پرداخت، ولی الان چند سالی است که در این حوزه محیط‌بانان را بیمه حوادث و مسئولیت مدنی کرده‌اند و از این حیث اگر متاسفانه چنین اتفاقی برای محیط‌بان بیفتد، بیمه مبلغ این دیه را می‌پردازد.»

متن کامل این گزارش احمدرضا سپه‌وند، خبرنگار را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران