
نه تنها سلاحی در کشتی «مادلین» نبود، بلکه نیتش هم شفاف و انسانی بود: رساندن غذا، دارو و اعلام همبستگی با مردم غزه. در جهانی که زبان قدرت بر صدای همدلی غالب است، مادلین تلاش داشت حقیقتی را یادآور شود که اغلب فراموش میشود: که حتی یک قایق کوچک میتواند تاریخ را به چالش بکشد.
روایتی از توقیف کشتی «مادلین» در آبهای آزاد


در ساعات تاریک بامداد ۹ ژوئن ۲۰۲۵، جهان بار دیگر شاهد نمایشی تلخ از قدرت نمایی نظامی در برابر کنش انسانی بود. کشتی امدادی مادلین، حامل دوازده فعال غیرمسلح و محمولهای از کمکهای بشردوستانه برای مردم گرسنه و محاصرهدشده غزه، در آبهای بین المللی توسط نیروهای ویژه رژیم صهیونیستی توقیف شد.
این رویداد، فراتر از یک اقدام نظامی علیه یک قایق امدادی، به صحنهای نمایان از تقابل وجدان جهانی و ساختارهای قدرت بدل شد. در این گزارش، به بررسی ابعاد مختلف این حادثه میپردازیم: از زمینه حقوقی و واکنشهای بین المللی، تا بازتابهای اخلاقی، رسانهای و تاریخی آن؛ تا نشان دهیم چگونه یک کشتی کوچک میتواند پرسشهایی بنیادین درباره نظم بینالمللی، حقوق بشر، و جایگاه اخلاق در سیاست جهانی ایجاد کند.
آنچه رخ داد: حمله در تاریکی
حدود ساعت ۳ بامداد به وقت محلی، پهپادها و قایقهای جنگی رژیم، کشتی مادلین را در ۱۰۰ مایلی ساحل غزه، در آبهای بین المللی، محاصره کردند. طبق شهادت حاضران و تصاویر ارسالی، ابتدا مادهای سفیدرنگ با ماهیتی ناشناخته و احتمالا برای ایجاد اختلال یا بیاثر کردن مقاومت، بر عرشه کشتی پاشیده شد، و سپس نیروهای ویژه از طریق طناب و نردبانهای نظامی سوار کشتی شدند.
این عملیات نه با اخطار رسمی، نه با نظارت بین المللی و نه با هیچ گونه مجوز حقوقی انجام شد؛ تنها بر پایه منطق قدرت نظامی، با نادیده گرفتن اصل حاکمیت بر آبهای آزاد و روح قوانین بین الملل بشردوستانه. فعالان حاضر، که از پیش اعلام کرده بودند بدون مقاومت حرکت خواهند کرد، مطابق همان تعهد عمل کردند. هیچ سلاحی، هیچ تهدیدی، هیچ تحریک فیزیکی از سوی آنان ثبت نشد.
۱۲ فعال، از سوئد تا ترکیه، از برزیل تا فرانسه، بدون مقاومت، دستگیر و به بندر اشدود منتقل شدند. در این کشتی، چهرههایی شناخته شده چون گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست سوئدی و ریما حسن، نماینده پارلمان اروپا، حضور داشتند. این ترکیب چندملیتی، بازتابی از ائتلاف جهانی وجدان بود، کسانی که بدون پرچم سیاسی، صرفا با آرمان حمایت از انسانها، قدم به راهی خطرناک اما ضروری گذاشتند.
زمینه حقوقی متوقف کردن مادلین
توقیف کشتی مادلین در آبهای بین المللی، از منظر حقوق بین الملل، یک چالش حقوقی جدی و بی سابقه نیست، اما بی پاسخ ماندن آن، پیامدهای نگران کنندهای برای آینده آزادی کشتیرانی دارد. براساس کنوانسیون حقوق دریاها (UNCLOS) مصوب سال ۱۹۸۲، کشتیهای غیرنظامی، به ویژه آنهایی که تحت پرچم شناسایی شده در حال حرکتاند، در آبهای بین المللی از مصونیت نسبی برخوردارند.
هیچ کشوری حق ندارد به صورت یک جانبه کشتی غیرنظامی کشور دیگری را در آبهای بین المللی توقیف کند مگر در مواردی خاص و محدود، نظیر دزدی دریایی، قاچاق انسان، یا فعالیتهای تروریستی. در تمامی این موارد، بار اثبات و ارائه شواهد به عهده کشوری است که اقدام به توقیف میکند و باید پاسخگوی شوراهای بین المللی باشد.
در مورد مادلین، نه سلاحی در کشتی یافت شد، نه اقدامی خشونت آمیز از سوی سرنشینان ثبت شد، و نه حتی ادعایی مبنی بر تهدید امنیتی معتبر ارائه شد. به همین دلیل، بسیاری از ناظران حقوقی و دانشگاهیان این اقدام را دزدی دریایی دولتی توصیف کردهاند؛ مفهومی که زمانی ناممکن مینمود، اما در دهههای اخیر، متاسفانه به ابزاری از سوی برخی دولتها بدل شده است.
تقابل جهان اخلاقی و جهان سیاسی
پس از توقیف کشتی، جهان به دو دسته تقسیم شد:
دولتهای منتقد مانند اسپانیا، ایرلند، ترکیه و آفریقای جنوبی، به صراحت این اقدام را نقض حقوق بین الملل دانستند. سفیران رژیم احضار شدند، بیانیههای رسمی صادر گردید و برخی خواستار پیگیری موضوع در مجامع بین المللی شدند؛ و سکوت خفتبار دولتهایی چون آلمان، فرانسه، هلند با وجود حضور اتباعشان در کشتی که از واکنش فوری خودداری کردند. سکوتی که نه از بیخبری، بلکه از مماشات با رژیم و فشارهای سیاسی داخلی ناشی میشد.
در این میان، واکنش رسانههای صهیونیست و مقامات نظامی رژیم، با طعنهها و تحقیرهایی همراه بود که نه تنها نشانی از نگرانی نسبت به حقوق بشر نداشت، بلکه لحن آن حاکی از نوعی افول اخلاقی عمیق و بحران مشروعیت در سطح گفتار رسمی بود.
نخست وزیر رژیم، گرتا تونبرگ را تبلیغاتچی یهودستیز حماس نامید. وزیر دفاع برایش فیلمهایی از هفتم اکتبر پخش کرد. حتی کودکان صهیونیست در کلیپی ویدیویی به او هشدار دادند که میآییم تا تو را بگیریم. این زبان خشونت بار علیه یک دختر ۲۲ ساله غیرمسلح، تنها به دلیل کمک به غیرنظامیان، گویای سطحی از رادیکالیسم دولتی است که دیگر تفاوتی میان مبارز و فعال حقوق بشر قائل نیست.
گرتا تونبرگ: از نماد محیط زیست تا وجدان جهانی
گرتا تونبرگ، که روزگاری قهرمان مجامع جهانی در مبارزه با تغییرات اقلیمی بود، این بار با قدم نهادن به عرشه مادلین، بار دیگر مرزهای کنشگری را گسترش داد. در دنیایی که محیط زیست، جنگ، حقوق بشر و عدالت اجتماعی به طور فزایندهای به هم گره خوردهاند، کنشگری دیگر محدود به یک حوزه نیست.
او، بدون تعلق حزبی، با پافشاری بر وجدان انسانی، سیاستهای رسمی را به چالش کشید. حضور او در این ماموریت، نه حرکتی تبلیغاتی، بلکه اعلامی واضح بود: که در برابر ظلم، سکوت جایز نیست. گرتا تونبرگ امروز نه فقط نماینده محیط زیست، بلکه صدای نسلی است که نمیخواهد چشم بر بی عدالتیها ببندد.
مادلین: کشتی کوچک، نمادی بزرگ
نام مادلین از زنی گرفته شده که نخستین زن ماهی گیر غزه بود، مادلین کُلاب. این کشتی، همچون نامش، حامل شجاعتی زنانه و مقاومتی مردمی بود. چیزی بیش از کشتی: پیامی برای جهان، فراخوانی برای وجدانها و آینهای از آنچه میتوانست باشد.
نه تنها سلاحی در آن نبود، بلکه نیتش هم شفاف و انسانی بود: رساندن غذا، دارو و اعلام همبستگی با مردم غزه. در جهانی که زبان قدرت بر صدای همدلی غالب است، مادلین تلاش داشت حقیقتی را یادآور شود که اغلب فراموش میشود: که حتی یک قایق کوچک میتواند تاریخ را به چالش بکشد.
تاریخ تکرار میشود: از ماوی مرمره تا مادلین
حادثه مادلین بی شباهت به ماجرای ماوی مرمره در سال ۲۰۱۰ نیست؛ زمانی که نظامیان صهیونیست به کشتی ترکیهای در آبهای بین المللی حمله کرده و ۹ نفر را کشتند. آن زمان هم جهان چند روزی خشمگین شد، اما به زودی فراموش کرد. اسرائیل، با مصونیت از مجازات، امروز همان الگو را تکرار کرده است.
این تکرار، اگرچه در مقیاس کوچکتری رخ داده، اما نشان از یک واقعیت دارد: مادامیکه جامعه جهانی هزینهای برای نقض قانون پرداخت نکند، متجاوز، بی مجازات باقی میماند. و این بی مجازاتی، اعتماد به نظم جهانی را از درون میفرساید.
درس تاریخ: اگر غزه، دانکرک خود را داشت؟
در سال ۱۹۴۰، هزاران قایق کوچک غیرنظامی، بدون دستور، به کانال مانش رفتند تا سربازان متفقین را نجات دهند. امروز، همان روحیه شجاعت مردمی، میتواند بار دیگر در دفاع از جان غیرنظامیان بهکار آید.
مادلین یک کشتی بود. اما چه میشد اگر هزاران کشتی دیگر هم به راه میافتادند؟ اگر مردم جهان به جای نظاره، برخاستن را انتخاب میکردند؟ این پرسشی است که در دل این رویداد نهفته است؛ و پاسخ آن، سرنوشت نه فقط فلسطین، بلکه اخلاق جهانی را رقم خواهد زد.
فلسطین، آینهای از اخلاق ما
در نهایت، آنچه در خطر است فقط سرنوشت فلسطین نیست. بلکه مسیر اخلاقی تمدن ما است. اگر جهان اجازه دهد که دریاهای آزاد به میدان سرکوب تبدیل شوند، اگر فعالان انسانی را دشمن بنامد، اگر حقیقت را تهدید امنیت بخواند، و گرسنگی را ابزار نظامی تلقی کند، آنگاه دیگر چیزی از اخلاق جهانی باقی نخواهد ماند. ما باید انتخاب کنیم: آیا در کنار انسانیت میایستیم یا در حاشیه امن بیتفاوتی باقی میمانیم؟
