پژوهشگران در یک پنل دانشگاهی پاسخ دادند

در یکی از پنل‌های همایش ملی هوش مصنوعی، ارتباطات انسان-ماشین و آینده که به مناسبت روز جهانی ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در این حوزه پرداخته شد.

  • ۱۴۰۴-۰۳-۱۹ - ۱۸:۱۶
  • 00
پژوهشگران در یک پنل دانشگاهی پاسخ دادند

بررسی فرصت‌ها و چالش‌های هوش مصنوعی

بررسی فرصت‌ها و چالش‌های هوش مصنوعی

فرهیختگان: هوش مصنوعی با تکیه بر کلان‌داده‌ها، دگرگونی بزرگی در پردازش اطلاعات و تعاملات انسانی ایجاد کرده است. این فناوری با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده، یادگیری ماشین و داده‌های عظیم، موجب بهینه‌سازی فرایند‌های مختلف و افزایش کارایی در کسب‌وکار‌ها شده است. در یکی از پنل‌های همایش ملی هوش مصنوعی، ارتباطات انسان-ماشین و آینده که به مناسبت روز جهانی ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، مرضیه ادهم پژوهشگر داده‌های اجتماعی، هادی خانیکی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، محمد رهبری مشاور وزیر ارتباطات در امور فناوری و نوآوری اجتماعی داده‌محور و رامین رامیار دکتری مدیریت فناوری و اطلاعات و پژوهشگر کسب‌وکار هوشمند به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در این حوزه پرداخته و راهکار‌هایی برای بهره‌گیری بهتر از این فناوری‌ها ارائه کردند. در ادامه گزارشی از این پنل را می‌خوانید. 

مرضیه ادهم، پژوهشگر داده‌های اجتماعی: درواقع در پنل هوش مصنوعی، فناوری و کلان‌داده‌ها با نگاهی بین‌رشته‌ای به موضوع هوش مصنوعی پرداخته می‌شود تا بتوانیم توانمندی‌ها، پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های این فناوری را بررسی کنیم. درست است که همه افراد به نوعی با مفهوم هوش مصنوعی آشنا هستند، اما برای درک عمیق‌تر امکانات و کاربرد‌های این فناوری، نیازمند دانش بین‌رشته‌ای و سواد دیجیتالیم. با توجه به اینکه این پنل در دانشکده علوم اجتماعی برگزار می‌شود و بیشتر شرکت‌کنندگان از رشته‌های علوم انسانی هستند، ممکن است بیس ریاضی کافی برای شناخت دقیق‌تر از پدیده‌های هوش مصنوعی را نداشته باشند. بنابراین، ما این پنل را به بررسی این موضوع اختصاص دادیم تا نگاهی میدانی به نحوه استفاده از هوش مصنوعی داشته باشیم. به عبارتی هدف ما از برگزاری پنل این بوده که به چگونگی تعامل و گفت‌وگو با هوش مصنوعی دست پیدا کنیم و از آن برای انجام کار‌های تبلیغاتی بهره‌برداری کنیم. 

گفت‌وگو با هوش مصنوعی نیازمند فهم فرامتن است نه فقط متن

هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی: مسئله ارتباط انسان با ماشین یکی از مهم‌ترین مقوله‌هایی است که در دنیای امروز باید به آن پرداخته شود. با توجه به اینکه یکی از دغدغه‌های من در سال‌های اخیر، پرداختن به مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، فناورانه و علمی از منظر گفت‌وگو بوده، پیشنهادم نیز این است که به موضوع هوش مصنوعی و امکان گفت‌وگو در این زمینه بپردازیم. هنگامی که از گفت‌وگو صحبت به میان می‌آید، با طبقه‌بندی‌های آشنایی در مطالعات کلاسیک گفت‌وگو و مواجهه‌های متعارف آن مانند گفت‌وگو‌های انسان با جامعه، شهروند با حاکمیت، انسان با طبیعت و حتی انسان با خویشتن روبه‌رو می‌شویم درحالی‌که گفت‌وگوی انسان با ماشین پدیده جدیدی خصوصاً برای رشته ارتباطات بوده که نوعاً سؤالات جدیدی هم ایجاد می‌کند. 
ساحت‌ها و رویکرد‌هایی هم که از گفت‌وگو متناظر می‌شوند دارای طبقاتی‌اند که در بالاترین سطح آن گفت‌وگو وجود داردکه به معنای خلق معنای مشترک است و توسط ذی‌نفعان یا کسانی که در گفت‌وگو شرکت می‌کنند پدید می‌آید. در یک مرحله پایین‌تر گفت‌وگو به ارتباط تبدیل می‌شود که به معنای انتقال پیام یا معنا بوده و باید با حداکثر دقت و صحت انجام شود. در مرحله بعد به مذاکره می‌رسیم که در حوزه سیاست مطرح می‌شود و به معامله، مصالحه و در اشکال جدید‌تر به چت یا گفت‌وگو‌هایی که معمولاً بی‌هدفی‌اند اشاره دارند. به همین دلیل مسئله امروز با ایجاد سؤالی تحت عنوان فراهم کردن امکان گفت‌وگو توسط هوش مصنوعی مطرح می‌شود. سؤالی که به موضوع پرسشگری انسانی و مسئولیت‌های ارتباطی پرداخته و در این راستا سعی می‌کنم از طریق تخصص خود در زمینه ارتباطات و با مطرح کردن سه سؤال کلیدی، ورود کنم. اولین سؤال من این است که آیا گفت‌وگو با هوش مصنوعی ممکن است یا خیر؟ دوم اینکه اگر چنین گفت‌وگویی ممکن باشد، چگونه می‌توان آن را تصور کرد؟ و سوم اینکه اگر گفت‌وگو با هوش مصنوعی متصور است، چه مبانی و الزاماتی در حوزه ارتباطات دارد؟ 
شاید در نگاه نخست عجیب به نظر برسد که گفت‌وگوی انسان با ماشین به چه میزان به هم مرتبط می‌شوند. همان طور که پیش‌تر هم بیان شد گفت‌وگو، خلق و معنای مشترک با یکدیگر است که یک سنت انسانی و ریشه‌دار با گفت‌وگو‌های انسان با خود، طبیعت، هستی و حاکمیت دارد. به همین دلیل این گفت‌وگو‌ها با تاریخ، جامعه، اخلاق، زبان، سکوت و نگاه پیوند دارند. سکوت و نگاهی که در ارتباطات نوعی گفت‌وگو‌یند و در ارتباط با ماشین هم می‌توانند منتقل شوند. ضمن اینکه در برابر این نوع گفت‌وگو‌های سنتی، با فناوری به نام هوش مصنوعی دست‌وپنجه نرم می‌کنیم که مجموعه‌ای از الگوریتم‌ها و داده‌هاست. 
 پاسخ من به سؤال اول در راستای مطالعات و مواجهه‌های اندک خود با این فناوری جدید این بوده که گفت‌وگو با هوش مصنوعی با درنظر گرفتن یک‌سری ملاحظات ممکن می‌شود. درواقع گفت‌وگو با هوش مصنوعی زمانی ممکن می‌شود که به جای تبادل واژگان یا پرسش و پاسخ‌های مکانیکی، آن را یک کنش ارتباطی، فرایند معناآفرین و حرکت دوسویه برای فهم و تفاهم درنظر بگیریم. با اینکه هوش مصنوعی به ویژه در نسخه‌های پیشرفته‌اش مانند ChatGPT قابلیت‌هایی برای تعامل زبانی، تولید پاسخ و حتی شبیه‌سازی از الگو‌های گفت‌وگویی دارد اما هنوز فاقد ادراک انسانی، تجربه زیسته و مسئولیت اخلاقی است. درنتیجه گفت‌وگو با هوش مصنوعی ممکن بوده اما با آگاهی از حدود ابزار و تعهد به معنا صورت می‌گیرد. 
برای پاسخ به پرسش دوم باید به سه سطح توجه کنیم. اولین مورد سطح تعاملی بوده که در آن کاربر و هوش مصنوعی در یک رابطه کنشی و واکنشی مانند پرسش و پاسخ‌های متنی یا تحلیلی قرار می‌گیرند. رابطه‌ای که کاربر باید بتواند به صورت دقیق، شفاف و زمینه‌مند پرسش‌های خود را مطرح کرده و از آن مهم‌تر پاسخ را سنجیده و نقادانه ارزیابی کند. مرحله‌ای که نشان می‌دهد کیفیت گفت‌وگو به مهارت پرسشگری و سواد دیجیتال انسان بستگی دارد. سطح دوم نیز تعاملی است. گفت‌وگو فقط گرفتن پاسخ نیست بلکه بازاندیشی در پاسخ‌ها و پرسش‌های خود است. گفت‌وگو یک فرایند، مسیر و نقطه هدفی است که اگر هوش مصنوعی ما را اجبار به بهتر دیدن و دقیق‌تر پرسیدن کند، گفت‌وگو رخ می‌دهد. درواقع هوش مصنوعی در اینجا نقش یک آینه را دارد و مهم این بوده که ما چگونه از این فناوری برای فهم و بیداری خود بهره می‌گیریم. 
سومین مورد هم سطح انتقادی بوده که بسیار مهم است. در این سطح گفت‌وگو به عرصه اخلاق، سیاست و دانش ورود می‌کند و پژوهشگر نمی‌تواند مصرف‌کننده صرف پاسخ‌های ماشینی باشد؛ بلکه باید ناظر، منتقد و پرسشگر خود ابزار هم باشد. و در اینجاست که گفت‌وگو به بازنگری در مرز انسان-ماشین، دانش-قدرت و اخلاق-فناوری منجر می‌شود. 
در پاسخ به سؤال سوم ابتدا باید گفته شود که در ارتباطات، ما با معنا، زمینه، فرهنگ و قدرت روبه‌رو هستیم وگفت‌وگو با هوش مصنوعی نیز بر پایه چند عرصه انجام می‌شود. اولین عرصه سواد ارتباطی و انتقادی است یعنی باید لایه‌های پنهان در پاسخ‌های ماشینی را ببینیم تا به ناگفته‌ها، پیش‌فرض‌ها و نوع نگاه بازتولیدی پی ببریم؛ روندی که نیازمند فهم فرامتن است نه فقط متن. 
دومین عرصه شفافیت و اخلاق پژوهش بوده که باید روشن باشد تا معلوم شود انسان در کجا می‌اندیشد و ماشین نیز در کجا عمل پردازش را انجام می‌دهد. زیرا پنهان کردن نقش هوش مصنوعی نوعی گمراه‌سازی است. سومین الزام نیز رعایت حدود ابزار و کرامت انسانی است. گفت‌وگو نباید به سلطه ابزار بر انسان بینجامد. به عبارتی ماشین نباید جای خلاقیت، داوری، تجربه زیسته و تخیل انسانی را بگیرد. یعنی باید ابزار را بشناسیم اما اسیر آن نشویم. چهارمین الزام هم درک ناترازی‌های ارتباطی و مسئولیت در قبال آن است. همه کاربران به یک اندازه از سواد و زبان بهره‌مند نیستند، به همین دلیل در طراحی و کاربرد هوش مصنوعی باید به این نابرابری‌ها توجه کنیم وگرنه گفت‌وگو به بازتولید نابرابری و تبعیض مبدل می‌شود. 
در پایان اینکه گفت‌وگو با هوش مصنوعی نه فقط ابزاری برای کمک به پژوهش بلکه آینه‌ای برای بازاندیشی در افراد است، یعنی صورت‌بندی جدیدی از گفت‌وگو که در اشکال گذشته چندان به آن توجه نمی‌شد. بازاندیشی در گفت‌وگو یعنی توجه به معنا، اخلاق و مسئولیت انسانی. درواقع این فناوری گفت‌وگو را از سطح میان‌فردی و ارتباطات عمودی به سطح تازه‌ای از ارتباطات افقی بین انسان و الگوریتم، دانش و قدرت و پیشرفت و پیامد می‌کشاند. اگر ما هوش مصنوعی را ابزاری صرفاً برای پاسخگویی بدانیم، گرفتار اتوماسیون می‌شویم. اما اگر آن را به پرسش بکشیم، به عبارتی به عنوان مخاطب ما در پرسش باشد، می‌توانیم به دانش عمیق‌تر، پرسنده و مسئولانه‌تر دست پیدا کنیم. ضمن اینکه در این مسیر نه‌تنها محتوای پرسش‌ها بلکه چگونگی فهم و بازتاب آن در جامعه حیاتی بوده و هوش مصنوعی با اینکه ذهنی سریع دارد اما قلب و خرد پرسنده هنوز در انسان پرسشگر وجود دارد. 

متن کامل گزارش را در روزنامه «فرهیختگان» بخوانید.

نظرات کاربران