درمورد یک دارایی قدرتسازصنعت غنیسازی اورانیوم برای ایران نهتنها یک فناوری پیشرفته، بلکه یک دارایی ملی و نماد هویت و غرور ملی است. این صنعت که با هزینههای سنگین انسانی و مالی به دست آمده، بخشی از استقلال و عزت ایران را تشکیل میدهد.
اهمیت راهبردی صنعت غنیسازی اورانیوم برای ایران

فرهیختگان: صنعت هستهای ایران از زمان تأسیس در دوران محمدرضا پهلوی، همواره یکی از موضوعات محوری در سیاست داخلی و خارجی کشور بوده است. این صنعت نهتنها از منظر فناوری و علمی، بلکه از دیدگاه راهبردی و هویتی برای ایران اهمیت ویژهای دارد. برنامه هستهای ایران از ابتدا بر پایه مفهوم «نهفتگی هستهای» شکل گرفته است، مفهومی که با «حصار هستهای» تفاوت دارد و بر ایجاد توانمندی بالقوه برای ساخت سلاح هستهای بدون نیت اولیه برای تولید آن تأکید دارد. این یادداشت به بررسی اهمیت صنعت غنیسازی اورانیوم برای ایران، جایگاه آن در هویت ملی و پیامدهای راهبردی هرگونه تعلیق یا توقف این صنعت میپردازد.
نهفتگی هستهای در مقابل حصار هستهای
در روابط بینالملل، دو مفهوم کلیدی در حوزه برنامههای هستهای وجود دارد: «حصار هستهای» و «نهفتگی هستهای.» حصار هستهای به معنای توسعه برنامه هستهای با نیت صریح برای ساخت سلاح هستهای در آینده است. در این حالت، یک کشور از ابتدا با هدف تولید بمب اتمی، فناوری و زیرساختهای لازم را توسعه میدهد و تا مرز ساخت سلاح پیش میرود. اما نهفتگی هستهای رویکرد متفاوتی دارد. در این راهبرد، کشور به دنبال ایجاد توانمندی و فناوری پیشرفتهای است که بهصورت بالقوه امکان ساخت سلاح هستهای را فراهم میکند، بدون اینکه از ابتدا نیت تولید سلاح داشته باشد. این توانمندی شامل تسلط بر فناوری غنیسازی اورانیوم، جداسازی پلوتونیوم و پرورش نیروی انسانی متخصص است.
برنامه هستهای ایران از ابتدا بر پایه نهفتگی هستهای بنا شده است. این راهبرد به ایران امکان داده تا با توسعه فناوری غنیسازی اورانیوم، به یک قدرت بالقوه در حوزه هستهای تبدیل شود، بدون اینکه الزاماً به ساخت سلاح هستهای اقدام کند. این رویکرد نهتنها با پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای مغایرتی ندارد، بلکه کاملاً در چهارچوب حقوقی آن قرار میگیرد. طبق پیمانNPT، کشورهای عضو از ساخت سلاح هستهای منع شدهاند، اما حق دارند فناوری هستهای را برای اهداف صلحآمیز توسعه دهند. ژاپن، برزیل، آرژانتین، بلژیک، آلمان، و کره جنوبی نمونههایی از کشورهایی هستند که با تکیه بر نهفتگی هستهای، توانمندی ساخت سلاح هستهای را دارند، اما از تولید آن خودداری کردهاند و در عین حال به تعهدات بینالمللی خود پایبند ماندهاند.
ایران نیز در این مسیر حرکت کرده است. غنیسازی اورانیوم در هر سطحی، حتی بالای 90 درصد، تا زمانی که به ساخت سلاح هستهای منجر نشود، حق قانونی و مشروع ایران است. این حق نهتنها در چهارچوب NPT تضمین شده، بلکه با فتوای رهبری انقلاب اسلامی نیز همخوانی دارد که تولید و استفاده از سلاح هستهای را ممنوع اعلام کرده است. بنابراین، برنامه هستهای ایران بهعنوان یک ابزار بازدارندگی نهفته، کاملاً مشروع و در راستای منافع ملی است.
صنعت غنیسازی اورانیوم یک فناوری قدرتساز است که به دلیل پیچیدگی و اهمیت راهبردی، کشورهای معدودی به آن دست یافتهاند. این صنعت به ایران امکان میدهد تا در حوزههای علمی، صنعتی و حتی نظامی، به خودکفایی نزدیک شود. کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده، بهخوبی از این موضوع آگاهند و به همین دلیل تمایلی به پذیرش ایران بهعنوان یک قدرت هستهای ندارند. فناوری غنیسازی نهتنها از منظر اقتصادی و صنعتی ارزشمند است، بلکه از نظر راهبردی نیز به ایران توان بازدارندگی میبخشد. این توانمندی به ایران این امکان را میدهد که در برابر تهدیدات خارجی، ازجمله تحریمها و فشارهای سیاسی، مقاومت کند.
صنعت غنیسازی به ایران اجازه داده تا در مذاکرات بینالمللی از موضع قدرت عمل کند. این فناوری بهعنوان یک دارایی ملی به ایران این امکان را میدهد که در صورت لزوم، در آینده تصمیمهای راهبردی اتخاذ کند. با این حال ایران تاکنون از این توانمندی برای تولید سلاح استفاده نکرده و به تعهدات خود در چهارچوب NPT پایبند بوده است.
غنیسازی: نماد غرور و عزت ملی
صنعت غنیسازی اورانیوم برای ایران فراتر از یک فناوری صرف است؛ این صنعت به بخشی از هویت ملی کشور تبدیل شده است. ایران برای توسعه این صنعت هزینههای سنگینی پرداخت کرده است، ازجمله شهادت دانشمندان هستهای که بهعنوان سرمایههای انسانی کشور، جان خود را برای حفظ این فناوری فدا کردند. این فداکاریها، غنیسازی را به یک نماد مقاومت و استقلال ملی تبدیل کرده است. درواقع، غنیسازی اورانیوم به یکی از دستاوردهای برجسته جمهوری اسلامی ایران بدل شده که نشاندهنده توانایی علمی و صنعتی کشور در برابر فشارهای خارجی است.
این صنعت که میلیاردها دلار سرمایهگذاری برای آن انجام شده، بهعنوان یک یادگار ملی و مایه غرور ایرانیان شناخته میشود. هیچ دولت خردمندی حاضر نیست بر سر داراییهای ملی خود که با خون و سرمایه مردم به دست آمده با بیگانگان مذاکره کند. مذاکره بر سر صنعت غنیسازی مانند مذاکره بر سر بخشی از خاک کشور، نظیر استان هرمزگان است. این مقایسه نشاندهنده اهمیت حیثیتی این صنعت برای ایران است. در جهانی که قدرتهای بزرگ تلاش میکنند ایران را از دستیابی به فناوریهای پیشرفته محروم کنند، حفظ این صنعت به معنای حفظ استقلال و عزت ملی است.
متن کامل گزارش را در روزنامه «فرهیختگان» بخوانید.
مطالب پیشنهادی













