
نیلوفر اردلان در گفتوگو با «فرهیختگان» بیان کرد: برای مقدماتی جام ملتهای آسیا که مرداد ماه در مالزی برگزار میشود، آماده میشویم و با تیمهای ژاپن، مالزی و گوام همگروه هستیم و فقط یک تیم از گروه صعود خواهد کرد.
امیدوارم روزی تیمهای ایرانی در فینال آسیا باشند


نیلوفر اردلان؛ بیراه نیست اگر بگوییم یکی از مشهورترین و محبوبترین نامهای فوتبال و فوتسال زنان ایران. کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال و فوتسال، مربی اسبق تیم فوتسال سایپا که در اولین فصل مربیگری خود به عنوان نایبقهرمانی رسید و بعد با پیکان قهرمان سطح اول فوتسال کشور شد. بعد اما از فوتسال به فوتبال کوچ کرد. اتفاقی که بسیاری از بزرگترین مربیان هم شاید ریسک آن را نپذیرند اما ماجرای او فرق دارد. پس به سپاهان رفت و موفق به کسب رتبه چهارم در اولین تجربه سرمربیگری در فوتبال شد و بعد با وجود چند پیشنهاد فوتبالی، در کلاس مربیگری پرولایسنس ثبتنام کرد تا به زودی اولین زن ایرانی باشد که مدرک حرفهای مربیگری فوتبال آسیا را دریافت کرده است. سرمربی تیم ملی زیر 20 سال کشورمان، در گفتوگو با «فرهیختگان» از گذران این روزهای تیم ملی و حضورش در فینال لیگ قهرمانان آسیا گفت. تجربهای لذتبخش برای او که اعتقاد دارد هرروز باید برای ارتقای خود تلاش کرد.
خانم اردلان این روزها را چطور میگذرانید؟ از تیم ملی چه خبر؟
برای مقدماتی جام ملتهای آسیا که مرداد ماه در مالزی برگزار میشود، آماده میشویم و با تیمهای ژاپن، مالزی و گوام همگروه هستیم و فقط یک تیم از گروه صعود خواهد کرد. یک اردو در اردیبهشت ماه برگزار کردیم و در حال برنامهریزی برای یک تیر ماه بسیار فشرده هستیم که برای بازیها در مرداد ماه آماده شویم.
کلاسهای پرولایسنس چطور پیش میرود؟
تازه از کشور چین برگشتهام و در دور سوم کلاس پرو لایسنس A که بالاترین مدرک مربیگری AFC هست، شرکت کردم و خوشبختانه همزمان با این کلاسها فینال جام باشگاههای آسیا در شهر ووهان چین بود و توانستم در اولین دوره فینال جام باشگاههای فوتبال آسیا به عنوان یک تماشاگر حضور داشته باشم و بازی را از نزدیک ببینم.
شما هفته پیش در کلاسهای مربیگری A آقایان به عنوان مدرس مشغول تدریس بودید و با گرفتن مدرک پرولایسنس به عنوان اولین زن ایرانی موفق به اخذ مدرکی میشوید که تعداد خیلی کمی از مربیان مرد هم موفق به اخذ آن شدهاند.
من دو دوره در ژاپن و یک دوره در چین گذراندم و با توجه به دورههایی که گذراندم، وقتی مدرک پرو لایسنس را بگیریم، امکان تدریس برای ما فراهم میشود. من خیلی خوششانس بودم که آقای دکتر پورنعمت و خانم دکتر کاظمی این فرصت را به من دادند که در یک جلسه یک طرح درس را در قالب عنوان طراحی تمرین در کلاس ارائه دهم که خوشبختانه بازخورد بسیار مثبتی داشت. من مسئول این هستم که هرآنچه یاد گرفتم و هرآنچه که از فوتبال و علم جدید آموختهام را به فدراسیون فوتبال و کمیته آموزش ارائه دهم تا در خدمت پیشرفت فوتبال کشور باشد و از آنها بهره ببریم تا منجر به پیشرفت فوتبال شود.
به سؤال قبل برگردیم. تعدادی از رسانهها به اشتباه نوشته بودند شما در بازی آرسنال و بارسلونا یعنی جام باشگاههای اروپا حضور داشتید، درحالیکه در چین تماشاگر فینال آسیا بودید.
بله من در چین بودم و آنجا دو بازی حذفی بین هوچیمین ویتنام و ووهان چین بود که میزبان بازی را برد و بازی بعدی بین ملبورن استرالیا و هیوندا استیل کره جنوبی بود که در آن بازی هم ملبورن در دقیقه 94 موفق شد بازی را ببرد. بازی فینال هم بین ووهان و ملبورن بود که من از نزدیک آن بازی را تماشا کردم.
تماشای فینال آسیا از نزدیک چه حس و حالی داشت؟
بازی بسیار سطح بالا و خوبی را شاهد بودیم. نزدیک به 20 هزار نفر این بازی را از نزدیک تماشا کردند و رکورد جدیدی در فوتبال زنان آسیا رقم خورد. بازی با سطح کیفی بالا و امکانات بسیار عالی و ایدهآل برای من به عنوان یک مربی بسیار باارزش و خوشایند و پر از تجربههای مثبت بود. امیدوارم روزی برسد که تیمهای ایرانی بتوانند در این مسابقات حاضر باشند.
دلتان برای حضور کنار زمین به عنوان مربی تنگ نشد؟ یا سؤالم را جور دیگری بپرسم. دوباره شما را در قامت سرمربی میبینیم؟
هرکسی مربی میشود، به عشق مستطیل سبز وارد این حوزه میشود و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. جدا از حس بازی کردن که همیشه دوستش دارم و در من زنده است، مربیگری هم شرایط خاص خودش را دارد. ما در تلاش هستیم که بتوانیم اتفاقات خوبی را برای کشور رقم بزنیم و دلتنگیهای کنار خط نبودن را با اتفاقهای خوب برای فوتبال از بین ببریم.
چه درسی از بازی لیگ قهرمانان آسیا و بازیکنان حرفهای جهان هست که به شاگردانتان آن را توصیه میکنید؟ چه ویژگی آشکاری در فینال لیگ قهرمانان آسیا دیدید؟
من همیشه به بچهها میگویم چیزی که تفاوت فوتبال ما و یک بازیکن با بازیکن دیگر را میسازد، جدا از مسائل فنی، دیسیپلین و نظم و انضباط فردی است. به این معنی که شاید یک بازیکن بخواهد تا دیر وقت بیدار بماند، ولی تعهد فردی به او این اجازه را نمیدهد. چرا؟ چون او یک فوتبالیست حرفهای است و باید بهموقع بخوابد. رونالدو میگوید: «همه دوست دارند مثل من باشند اما خیلی مهم است که آیا میتوانند راهی را که من رفتم، بروند؟ میتوانند سختیهایی که من کشیدم را تحمل کنند؟» این واقعاً حرف بزرگی است و اینگونه تفاوت بازیکنها رقم میخورد. من مطمئنم در کشور خودمان بازیکنانی هستند که همینطور حرفهای زندگی میکنند. مثل زهرا قنبری که نمونه و الگویی کامل برای فوتبالیستهاست و در بالاترین سطح و کیفیت، تمام تلاشش را برای موفقیت تیم باشگاهی و تیم ملی کشورش میکند. این فرهنگ فوتبال است و باید این فرهنگ را در میان دختران فوتبالیست جا بیندازیم و آنها را با این شرایط و انضباطی که از آنها یک بازیکن واقعی میسازد، آشنا کنیم. تفاوت در همین توجه به جزئیات و مسائلی است که شاید از نظر خیلیها مهم نباشد اما توجه به آنها کیفیتی در حد فینال آسیا میسازد.
