
خالد برکات خبرنگار فلسطینی در گفتوگو با فرهیختگان از نقش محوری امام در شکلگیری جبهه مقاومت، تحولات ژئوپلیتیک منطقه و پیوند مبارزاتی ملتها در برابر امپریالیسم گفت.
اگر امام(ره) نبود، ایران ستون نظم آمریکا در منطقه باقی میماند
.jpg?v=1749063393)

به مناسبت سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی(ره) خالد برکت، یکی از خبرنگاران فلسطینی و پژوهشگران حوزه مقاومت در گفتگو با فرهیختگان ازابعاد مختلف گفتمان و تأثیرات عمیق چندلایه رهبری امام بر ایران، منطقه گفت. این گفتوگو بر نقش محوری امام در شکلگیری جبهه مقاومت، تحولات ژئوپلیتیک منطقه و پیوند مبارزاتی ملتها در برابر امپریالیسم تمرکز دارد.
برخی معتقدند انقلاب اسلامی ایران صرفاً یک تحول داخلی بود. در نگاه شما، چرا باید آن را فراتر از یک رویداد ملی دید؟
انقلاب اسلامی ایران همزمان یک رویداد داخلی، منطقهای و بینالمللی بود. این انقلاب نه فقط تحول در ساختار قدرت ایران، بلکه دگرگونی در معادلات منطقه و جهان بود. وقتی انقلاب در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، جهانیان با پدیدهای روبهرو شدند که جای رژیم متحد غرب و صهیونیسم را گرفت. رژیمی که پایگاهی برای صهیونیسم بود و روابط خاصی با رژیم اسرائیل داشت، کنار رفت و انقلابی مردمی بر پایه استقلال، عدالت و مقاومت بر سر کار آمد. طبیعی بود که تأثیر چنین تغییری، تنها به مرزهای جغرافیایی ایران محدود نماند.
چه اقداماتی از سوی امام خمینی در همان آغاز پیروزی انقلاب، نشاندهنده نگاه بینالمللی ایشان بود؟
از نخستین تصمیمات انقلابی امام خمینی، تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران و تبدیل آن به سفارت فلسطین بود. این اقدام، نمادین و در عین حال کاملاً عملی بود. این نخستینبار بود که فلسطینیها صاحب سفارت رسمی در کشوری شدند. امام در همان روزهای نخست پیروزی انقلاب، اعلام کردند که ما از تمام ملتهای مظلوم و مستضعف جهان حمایت میکنیم و در برابر سلطهگران و اشغالگران خواهیم ایستاد. همچنین، حمایت از مردم جنوب لبنان و مبارزان فلسطینی از همان ابتدا در دستور کار قرار گرفت؛ حتی پیش از شکلگیری حزبالله. اعلام روز جهانی قدس نیز از دیگر ابتکارات ایشان بود؛ روزی که امروز به نماد جهانی همبستگی با ملت فلسطین تبدیل شده و در کشورهای مختلف، مسلمان و غیرمسلمان، گرامی داشته میشود. اینها نشان میدهد که امام از همان ابتدا، انقلاب را پدیدهای فراملی تعریف کردند.
گفتمان امام خمینی چه تأثیری بر شکلگیری گروههای مقاومت در منطقه داشت؟ آیا این تأثیر محدود به جریانهای مذهبی بود؟
واقعیت این است که گفتمان امام خمینی، اثری فراتر از مذهب خاص یا قومیت خاص داشت. تأثیر انقلاب اسلامی و گفتمان امام خمینی منحصر به شیعیان یا جریانهای مذهبی نبود. در همان سالهای ابتدایی انقلاب، گروههای چپ فلسطینی مانند جبهه خلق برای آزادی فلسطین نیز از انقلاب ایران حمایت کردند. آنان انقلاب را پیروزی ملتها بر امپریالیسم میدانستند و با الهام از مدل مقاومت مردمی در ایران، به بازسازی گفتمان مبارزاتی خود پرداختند. این موضوع البته برای رژیمهای محافظهکار عربی نگرانکننده بود و به همین دلیل در همان سالها موجی از سرکوب حامیان انقلاب در کشورهای عربی به راه افتاد. اما اثرگذاری انقلاب متوقف نشد. گروههایی چون حزبالله در لبنان، انصارالله در یمن، و جهاد اسلامی در فلسطین، هر یک در مقاطع مختلف، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از این گفتمان الهام گرفتند. الگوی ایستادگی، عدم مصالحه، و اعتماد به نیروی مردم، از آموزههای مستقیم امام بود که در این جریانها نهادینه شد.
برخی معتقدند که گفتمان امام تنها در چارچوب اسلامی قابل تحلیل است. آیا نگاه ایشان ظرفیت گفتوگو با سایر جریانهای مبارزاتی را هم داشت؟
یکی از مهمترین ویژگیهای گفتمان امام خمینی، فراگیر بودن آن بود. هرچند زبان و بیان ایشان برآمده از آموزههای اسلامی بود، اما مفاهیمی که مطرح میکردند – مانند استقلال، عدالت اجتماعی، نفی سلطهپذیری، حمایت از مستضعفان – کاملاً جهانی و انسانی بودند. امام خمینی تأکید داشت که «ما با صهیونیسم مخالفیم نه با یهود»، یا «با مردم آمریکا مشکلی نداریم، مشکل ما با نظام سلطه است.» این نگاه باز، موجب شد که بسیاری از فعالان غیردینی یا غیرشیعه نیز خود را در چارچوب گفتمان انقلاب تعریف کنند. ایشان بارها بر لزوم وحدت امت اسلامی و حتی فراتر از آن، همبستگی همه آزادگان جهان تأکید داشتند. به همین دلیل، از آمریکای لاتین تا آفریقا، از شرق آسیا تا اروپا، بسیاری از جنبشهای عدالتمحور خود را همدل با آرمانهای انقلاب ایران میدانند.
در شرایط امروز، با وجود محدودیتهای منطقهای، چگونه میتوان ادامهدهندهی مسیر حمایت از ملتهای مظلوم بود؟
بیتردید، ساختار قدرت منطقهای امروز با دهه ۶۰ شمسی متفاوت است. بسیاری از گذرگاهها بسته شدهاند، رژیمهایی چون مصر دیگر نقش حامی مردم فلسطین را ندارند بلکه خودشان بخشی از محاصره هستند. اما در همین شرایط هم جمهوری اسلامی ایران با وجود فشارهای سیاسی، تحریمها و تهدیدهای نظامی، همچنان در کنار ملت فلسطین ایستاده است. اگر گذرگاهها باز بود، قطعاً کمکهای بیشتری ممکن بود. با این حال، حمایتها از طریق دیگر مسیرها ادامه دارد؛ چه در سطح دیپلماسی، چه در فضای رسانهای، چه از مسیر همافزایی میان ملتها. اصل حمایت از مستضعفان، نهتنها از سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی خارج نشده بلکه هر روز به شکل تازهای بازتعریف میشود.
میراث فکری امام خمینی پس از چهار دهه، چگونه باید حفظ و بازخوانی شود؟
آنچه از امام باقی مانده، صرفاً یک مجموعه آثار نوشتاری یا بیانیههای تاریخی نیست، بلکه یک منظومه فکری و گفتمانی است. این منظومه اگر به اصولش وفادار بماند، میتواند در زمانههای مختلف کارایی خود را حفظ کند. منظور از اصول، همانهایی است که امام از آغاز بر آنها تأکید داشت: استقلال، عدالت، نفی سلطه، حمایت از مظلوم و اتکا به مردم. اما برای حفظ این اصول، باید روشها را روزآمد کرد. نمیتوان با زبان دهه ۶۰، جوان امروز را خطاب قرار داد. ابزارها، شیوههای بیانی، مدلهای تشکیلاتی و حتی الگوهای کنشگری باید بهروز شود. میراث امام اگر در قالب نهادهای اداری یا نمادهای خشک و بیروح بماند، به تدریج از متن جامعه فاصله میگیرد. راه زنده نگه داشتن گفتمان امام، «بازگشت خلاق» به اصول و تطبیق آنها با مسائل روز است.
اگر انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی وجود نداشت، بهنظر شما منطقه ما امروز چه وضعیتی داشت؟
اگر انقلاب اسلامی اتفاق نمیافتاد، ایران بهعنوان یکی از ستونهای نظم آمریکایی در منطقه باقی میماند. اسرائیل احتمالاً بدون مانع به پیشرویهای خود ادامه میداد. رژیم بعث صدام به تهدیدی تمامعیار برای منطقه تبدیل میشد و هیچ قدرت مردمی، مقابل آن نمیایستاد. افغانستان، یمن، سوریه، و لبنان، امروز صحنههایی متفاوت میداشتند. اما انقلاب اسلامی و رهبری امام، مسیر را عوض کرد. الگویی از مقاومت ارائه داد که مبتنی بر ایمان، مردمباوری، و ایستادگی بود. امروز، بسیاری از معادلات منطقهای بدون در نظر گرفتن ایران و جبهه مقاومت، قابل تحلیل نیست. این خود یکی از نشانههای عمق تأثیر انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی است.
در پایان باید تاکید کرد که اندیشه امام خمینی یک میراث صرفاً تاریخی نیست، بلکه گفتمانی زنده و فعال است که همچنان در معادلات منطقهای حضور دارد و الهامبخش ملتهایی است که در برابر اشغال، استبداد و استعمار ایستادهاند.