«فرهیختگان» بررسی می‌کند

روز گذشته اوکراین از داخل خاک روسیه با کوادکوپتر ده‌ها بمب‌افکن سنگین روسیه را نابود کرد. این اتفاقات شگفت‌آور، به روسیه شوک بزرگی وارد کردند.

  • ۱۴۰۴-۰۳-۱۲ - ۲۱:۱۰
  • 00
«فرهیختگان» بررسی می‌کند

درس‌های عملیات علیه پایگاه‌های هوایی روسیه

درس‌های عملیات علیه پایگاه‌های هوایی روسیه
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

طی دو روز گذشته روسیه شاهد 6 اتفاق، در قالب دو شاخه اقدام بود؛ حمله به چهار پایگاه هوایی مهم و دو انفجار بمب روی دو پل، همزمان با عبور قطار و وسایل نقلیه از آن‌ها. این اتفاقات شگفت‌آور، به روسیه شوک بزرگی وارد کردند. یک جنبه این شوک مربوط به جبهه داخلی روسیه است که با ناامنی و هدف گرفتن شهروندان روس از طریق بمب‌گذاری مواجه شد. شک دوم مربوط به دستگاه روسیه است که بخشی از سلاح‌های راهبردی مورد استفاده خود را از دست داد. اوکراینی‌ها ادعا کرده‌اند در عملیات روز گذشته 40 بمب‌افکن سنگین روسیه در عملیاتشان از بین رفته اما این ادعا تأیید نشده است. با این حال یکی از فیلم‌های منتشر شده از حمله دیروز نشان می‌دهد 4 بمب‌افکن سنگین که به نظر می‌رسد از نوع توپولوف-95 باشند، در یک ردیف در حال سوختن هستند.

نکات

عملیات‌هایی که طی روز‌های اخیر روسیه را درگیر خود کردند، نکاتی را نشان می‌دهند که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است:

1- عملیات امنیتی به جای نظامی: اقدامات روز شنبه (11 خرداد، 31 می‌) و یکشنبه (12 خرداد، 1 ژوئن) هر دو در قالب امنیتی به اجرا درآمدند. انفجار پل‌ها و حمله به پایگاه‌های روسیه از داخل این کشور صورت گرفته و در آن‌ها از ابزار‌های بسیار ساده مثل بمب و کوادکوپتر‌های کوچک بهره گرفته شد. اجرای این عملیات‌ها به صورت امنیتی، به دلایلی صورت گرفته است:

الف) غیررسمی و بدون مسئولیت
عملیات امنیتی امکان ردگم کردن را فراهم می‌سازد، زیرا اوکراین نمی‌توانست با به‌کارگیری ابزار نظامی مانند موشک کروز یا پهپاد انتحاری، رسماً به دو پل در هنگام عبور قطار و وسایل نقلیه که حامل شهروندان غیرنظامی بودند، حمله کند.

ب) فقدان ابزار‌های نظامی به میزان کافی
اوکراین در حال حاضر فاقد ابزار‌های نظامی دوربرد و دقیق به اندازه‌ای است که برای چنین عملیات‌هایی کافی باشند. حمله به فرودگاه‌ها و پل‌ها، نیازمند تسلیحات دقیق در تعداد بالا بود. با این حال در قالب عملیات امنیتی، از بمب و کوادکوپتر‌ها استفاده شد که در دسترس قرار داشتند.

ج) نیاز به اتلاف وقت روس‌ها
اگر حمله‌ای نظامی صورت می‌گرفت، ماجرایی مجهول برای روس‌ها وجود نداشت، اما با اجرای عملیات‌های امنیتی، مسکو باید به دنبال عوامل آن‌ها در داخل باشد که خود باعث خرید زمان برای اوکراین می‌شود.

د) شوک‌آورتر بودن عملیات امنیتی نسبت به نظامی
عملیات امنیتی، نسبت به عملیات نظامی که مدتی به طول می‌انجامد، ناگهانی بوده و از این نظر شوک‌آورتر است. اگر اوکراین برای حمله به پایگاه‌های هوایی روسیه از پهپاد و یا موشک‌های کروز در تعداد بالا استفاده می‌کرد، به دلیل شناسایی زودهنگام‌تر این سلاح‌ها، از شوک‌آور بودن حمله کاسته می‌شد؛ حتی اگر همان موفقیت و یا بیشتر از آن به‌دست می‌آمد.
موشک‌ها و پهپاد‌ها به ساعت‌ها و دقایقی زیاد برای حمله نیاز داشتند، اما بمب‌ها در پل‌ها کار گذاشته شده و کوادکوپتر‌ها نیز فاصله‌ چندانی با فرودگاه‌ها نداشتند.

ه) توانمندی ادامه جنگ به صورت کم‌هزینه و ایجاد توازن فرسایشی
روس‌ها با توجه به جمعیت، امکانات، اقتصاد و ارتش برتر خود امیدوارند بتوانند با فرسایشی شدن جنگ، اوکراین را از پا درآورند. برای منصرف کردن روس‌ها و اصلاح محاسباتی‌شان، اوکراین و متحدانش با تدارک برخی عملیات‌ها مانند عملیات روز گذشته که با ابزار‌های آسان و بسیار کم‌هزینه اجرایی شد، قصد دارند به روسیه تأکید کنند که با وجود این برتری‌ها، تنها اوکراین زیرفرسایش خرد نخواهد شد.
از سوی دیگر در عملیات کم‌هزینه روز گذشته که کل ابزار‌های نظامی آن در یک کامیون جا می‌گرفت تنها اوکراین با همین حجم اندک از تجهیزات و با صرف هزینه‌ای کم می‌تواند ضرباتی چند میلیارد دلاری به روس‌ها‌ زده و جنگ را به حالت فرسایشی ضد آن‌ها ادامه دهد.

2- هر دو اقدام حملات به پایگاه‌های هوایی و پل‌ها برای روسیه به این معنی بود که دشمن به میزانی توانمند است که می‌تواند به مسکو از داخل خاک این کشور ضربات سنگینی وارد کند.
این توانمندی در ذهن مسئولان و مردم روسیه ایجاد سؤال و ابهام می‌کند که عمق میزان نفوذ دشمن در کشورشان و نهاد‌های آن چقدر است.
وجود ابهام عمیق درباره نفوذ دشمن در داخل روسیه می‌تواند آن‌ها را در انجام حرکات بعدی خود محتاط‌تر کند زیرا این احتمال می‌رود که دشمن در صورت تحرک جدی روس‌ها، ضربه‌ای شدیدتر به مسکو وارد کنند.

3- عملیات را باید در امتداد حمله به کاروان بالگردی پوتین دید. درست یک هفته قبل از حمله به فرودگاه‌های روسیه و منفجر کردن پل‌های این کشور، خبرگزاری «اسپوتنیک» روسیه به نقل یوری داشکین، فرمانده یکی از یگان‌های پدافند هوایی منطقه‌ای این کشور اعلام کرد که بالگرد حامل «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهور روسیه در جریان سفر او به منطقه «کورسک»، در مرکز حمله پهپادی گسترده اوکراین قرار گرفت. او تأکید کرده بود که نیرو‌های دفاعی موفق شدند بالگرد پوتین را از این مهلکه نجات دهند.
اوکراین به تنهایی یا در همکاری با تعدادی از متحدانش تا جایی پیش رفته که به بالگرد بالاترین مقام روسیه حمله می‌کند، پس عبور از خطوط قرمز و سقف‌های دیگر محتمل بود و روز یکشنبه انجام شد.

4- کورسک همچنان از جهاتی مرکز حملات اوکراین است. اوکراین سال گذشته در عملیاتی غافلگیرانه بخش‌هایی از این استان متعلق به روسیه را تصرف کرد، اما مسکو چندی قبل اعلام کرد آن را به طور کامل از نیرو‌های اوکراینی پاکسازی کرده است.
تمرکز بر کورسک دلایلی دارد؛ نخست آنکه کورسک از نظر تاریخی و جغرافیایی معبری برای سرازیر شدن به سمت سرزمین‌های داخلی روسیه است. دوم آنکه روس‌ها اخیراً آزادسازی کورسک را اعلام کرده و از رهگذر اعلام این پیروزی، با تشکر رسمی از کره‌شمالی و تأیید حضور نظامیان این کشور در جنگ، عملاً نوعی اتحاد نظامی را از شرق اروپا تا شرق آسیا رونمایی کردند.

5- در عملیات‌های روز‌های شنبه و یکشنبه، دیواره غربی روسیه در مجاورت اروپا و مرز‌های ناتو، در فواصلی بسیار طولانی مورد حمله قرار گرفت. لرزیدن این دیوار، بیشتر از پیام اوکراین، هشدار ناتو به مسکو است. استان‌های کورسک و مورمانسک، از شمال تا جنوب، چسبیده به مرز‌های غربی روسیه هستند. فاصله زمینی مراکز این دو استان با یکدیگر نیز در حدود 2500 کیلومتر است.

6- ابتدا پل‌ها منفجر شده و سپس حملات به فرودگاه‌ها صورت گرفتند. روز شنبه یکی از پل‌ها منفجر شد و روز یکشنبه ساعاتی قبل از اجرای حمله به فرودگاه‌ها، پل دوم به این سرنوشت گرفتار شد. این روند نشان می‌دهد احتمالاً طراحان قصد داشتند با عملیات علیه پل‌ها، تمرکز نهاد‌های اطلاعاتی روس را از واقعه بعدی، یعنی حمله به فرودگاه‌های نظامی منحرف کنند.

7- هدف اصلی تحولات دو روز گذشته بمب‌افکن‌های راهبردی روسیه بودند. این اقدام از چند جهت برای اوکراین دارای اهمیت بود. نخست آنکه برخلاف جنگنده‌ها، بمب‌افکن‌ها بسیار بزرگ و غول‌پیکر بوده و روسیه برای آن‌ها پناهگاه‌های بتنی تدارک ندیده است. از این رو هدف قرار دادن آن‌ها نسبت به جنگنده‌ها، امکان‌پذیرتر بود.
دومین مسئله به عدم تولید بمب‌افکن‌های راهبردی روسیه باز می‌گردد. از سه نوع بمب‌افکنی که روس‌ها در اختیار دارند، هیچ‌کدام خط فعالی نداشته و فعال کردن خط تولید آن‌ها نیز به مدت زمان قابل توجهی نیاز دارد؛ در حالی که خطوط تولید جنگنده‌های روس فعال هستند.
سومین موضوع، به عملکرد این بمب‌افکن‌ها بازمی‌گردد. جنگنده‌های روسیه عمدتاً دو مأموریت عمده علیه اوکراین دارند؛ عملکرد مستقیم آن‌ها پرتاب بمب‌های هواپرتاب از فواصل چند ده کیلومتری علیه خطوط مقدم اوکراین است که در حجمی اندک صورت می‌گیرد و عملکرد دوم آن‌ها در دفاع هوایی و ایجاد پوشش برای بمب‌افکن‌های سنگین انجام می‌شود. بر این اساس، جنگنده‌های روسی، زیان چندان مستقیمی برای اوکراین ندارند. این قضیه اما برای بمب‌افکن‌های راهبردی متفاوت است. آن‌ها با حمله موشک‌های کروز هواپرتاب، نقش بزرگی در حملات عمقی به خاک اوکراین ایفا می‌کنند.
هرچند تعداد پهپاد‌های پرتابی علیه اوکراین نیز قابل توجه است، اما آن‌ها اغلب مورد استفاده قرار می‌گیرند تا موشک‌های کروز عبور ایمن‌تری از تور پدافندی اوکراین داشته باشند.
با ضربه به بمب‌افکن‌های راهبردی روسیه، هسته اصلی حملات این کشور به عمق اوکراین شکسته شده است.
از این پس روس‌ها مجبورند برای حملات مؤثر در عمق خاک اوکراین، بر موشک‌های کروز زمین پرتاب و موشک‌های بالستیک تکیه کنند.
موشک‌های بالستیک هزینه بالاتر و نرخ تولید پایین‌تری دارند. از سوی دیگر موشک‌های کروز زمین پرتاب، با توجه به روش پرتاب، عملکرد پایین‌تری نسبت به موشک‌های کروز هواپرتاب خواهند داشت. اگر یک موشک کروز از هوا پرتاب شود، برد بیشتری خواهد داشت و سریع‌تر نیز به هدف خواهد رسید. چنین موشکی نیازی به اوج‌گیری نداشته و از سوی دیگر، در هنگام پرتاب از سرعت هواگرد حامل بهره می‌گیرد.
اتکای روس‌ها به موشک‌های کروز زمین پرتاب به این معناست که دیگر از موشک‌های کروز فراصوت که دردسری بزرگی برای پدافند اوکراین هستند، کمتر استفاده خواهد شد.

8- مشارکت یا عدم مشارکت آمریکا در عملیات روز گذشته مشخص نیست، اما احتمالاتی وجود دارد که اقدام صورت‌گرفته برای تحت‌تأثیر قراردادن مواضع پیرامون مذاکرات آتش‌بس و صلح به اجرا درآمده است.
این ایده وجود دارد که فشار آمریکا به اوکراین می‌تواند جنگ را به نوعی به نفع مسکو و واشنگتن و به زیان کی‌یف به پایان برساند، اما عملیات روز گذشته نشان داد حتی اگر آمریکا حمایت تسلیحاتی و مالی خود از اوکراینی‌ها را متوقف کند، آن‌ها توانمندی اداره جنگ را دارند.

درس‌ها

عملیات روز یکشنبه علیه پایگاه‌های هوایی روسیه و نتایج آن، حاوی درس‌هایی است:

1- برهم زدن توازن نظامی با عملیات‌های گسترده امنیتی؛ از پیجر‌ها تا فرودگاه‌های روسیه

در عملیات منفجر کردن دستگاه‌های ارتباطی «پیجر» مقاومت لبنان که توسط رژیم‌صهیونیستی صورت گرفت، عملیات شکلی امنیتی داشت که در قالب بمب‌گذاری با سویه‌های سایبری، زیانی قابل توجه به مقاومت لبنان وارد کرده و زمینه‌ساز سقوط سوریه نیز شد.
عملیات‌های امنیتی مهمی در طول تاریخ انجام شده‌اند، اما قیاس با عملیات پیجری از آن رو صورت می‌گیرد که اثرات این عملیات بر حوزه نظامی وسیع بوده و با هدف قرار دادن نیرو‌های آموزش دیده، ضربه‌ای بزرگ به توانمندی‌های تسلیحاتی مقاومت لبنان وارد کرد.
اوکراین و متحدانش در عملیات امنیتی می‌توانستند سران روسیه مانند وزیر دفاع یا رئیس ستاد مشترک ارتش را نیز هدف بگیرند، اما این اهداف اثری بر توازن نظامی و میدان نداشتند.
خروجی گرفتن عظیم نظامی از عملیات‌های امنیتی به نظر می‌رسد پدیده‌ای جدید باشد.

2- کاهش شکاف میان فناوری‌های نظامی دولتی و عادی

در سایه فناوری‌های امروزی این‌گونه تلقی می‌شود که در عصر شمشیر و نیزه، فناوری اهمیتی نداشته است. این تصور درست نیست. در همان دوره هر کشور و قبیله‌ای قادر به استخراج آهن و ریخته‌گری نبودند. با این حال فناوری نظامی به گونه‌ای نبود که در جامعه، سلاح‌های همتا یافت نشوند. بدنه نیزه‌های دولتی و نیزه‌های عادی، یکی بوده و از چوب یا نی بودند اما در سرنیزه، نیزه‌های دولتی آهن و در نیزه‌های عادی چوب به کار می‌رفت. در چنین شرایطی نیزه‌ای که پسرکی نوجوان آن را می‌ساخت قطعاً با نیزه ساخت زرادخانه دولتی تفاوت داشت، اما نه آنقدر‌ها که شکاف فناوری نامیده شود.
با توسعه فناوری مدتی این نزدیکی از بین رفت به طوری که سلاح‌های در دستان دولت‌ها، نمونه مشابهی در جامعه و به شکل عادی نداشت.
امروزه اما ریزپرنده‌ها مانند پهپاد‌های کوچک و به ویژه کوادکوپتر‌ها، این شکاف را اندکی پر کرده‌اند. اگر پهپاد‌ها وجود نداشتند، اوکراین قادر نبود بار‌ها عمق خاک روسیه را از خاک خود هدف گیرد. اوکراین در فقدان صنعت موشکی، فاقد توان حملات عمقی آن‌هم به صورت دقیق بود، اما از طریق صنعت پهپادی این قابلیت را به دست آورد.

3- تشابه عملیات اوکراین با عملیات رژیم‌صهیونیستی علیه ایران

رژیم‌صهیونیستی پس از هر کدام‌یک از عملیات‌های وعده صادق 1 و 2، دست به اقدامی تلافی‌جویانه ضد ایران زد که هردو شباهت‌هایی داشتند.
در عملیات نخست در 31 فروردین 1403 (19 ‌آوریل 2024)، رژیم‌صهیونیستی همزمان با حمله موشکی به وسیله موشک بالستیک هواپرتابی که از یک جنگنده اف-15 پرتاب شد، با کوادکوپتر‌های انتحاری که تعداد آن‌ها در برخی منابع 3 عدد عنوان شد، به رادار سامانه اس-300 مستقر در پایگاه هوایی اصفهان حمله کرد.
در عملیات دوم در 5 آبان 1403 (26 اکتبر 2024)، عملیات قبلی صهیونیست‌ها، با اندکی تفاوت ولی در ابعاد گسترده‌تر اجرایی شد. صهیونیست‌ها پیش از این نیز بار‌ها با به پرواز درآوردن کوادکوپتر‌های انتحاری در داخل خاک ایران، به صنایع و مواضع نظامی حمله کرده بودند. با توجه به سابقه صهیونیست‌ها در اجرایی کردن چنین عملیات‌هایی، امکان دارد اوکراینی‌ها از تجارب رژیم در حمله به روسیه بهره گرفته باشند.
صهیونیست‌ها علی‌رغم فشار‌های آمریکا به دلیل رعایت ملاحظاتی در روابط خود با روسیه قادر به حمایت علنی و تسلیحاتی از اوکراین نیستند، اما این احتمال وجود دارد که آن‌ها چراغ‌خاموش، در حمله کوادکوپتری اوکراین نقش مشاوره‌ای داشته باشند.

نمونه‌های مشابه تاریخی و نمونه‌های خاص روسیه

روسیه بار‌ها شاهد نابودی توانمندی‌هایش در تک تهاجمات دشمن بوده و این خط امروز هم استمرار دارد. در سال 1905، ناو‌های ناوگان دریای بالتیک روسیه با طی 30 هزار کیلومتر به شرق آسیا رفتند تا در جنگ با ژاپن به نیرو‌های خاور دور این کشور کمک کنند اما توسط نیروی دریایی ژاپن غافلگیر شدند. هزاران کشته و اسیر، غرق شدن و به غنیمت گرفته شدن ناوگان روسیه و پذیرش رسمی شکست توسط این کشور باعث شد تا ژاپن به قدرتی در سطح جهانی تبدیل شود.
در سال 1939 نیز آلمان نازی با حمله ناگهانی به شوروی، تعداد زیادی از هواگرد‌های روسی را روی زمین نابود کرد.
سال 2025، مشابه با 1905 و 1939، خط استمرار نابودی بخش بزرگی از تسلیحات و امکانات نظامی روس‌ها توسط دشمنانشان طی کمتر از یک روز است.
با این حال روس‌ها در این زمینه تنها نیستند. صهیونیست‌ها در جریان جنگ 6 روزه 1967، در همان روز اول جنگ صد‌ها جنگنده دولت‌های عربی را در فرودگاه‌ها نابود کردند.

نظرات کاربران