ریشۀ درختان پیر نمی‌خشکد

کلینت ایستوود به‌عنوان یکی از نماد‌ها و ستون‌های همچنان پابرجای سینمای جریان اصلی هالیوود قصدی مبنی بر بازنشستگی ندارد و دوست دارد که همچنان به کار خود در «صنعت سینما» ادامه دهد.

  • ۱۴۰۴-۰۳-۱۱ - ۱۷:۳۷
  • 10
ریشۀ درختان پیر نمی‌خشکد

«ایستوود» در ۹۵ سالگی می‌خواهد فیلم جدیدش را بسازد

«ایستوود» در ۹۵ سالگی می‌خواهد فیلم جدیدش را بسازد
ایمان عظیمیایمان عظیمیخبرنگار

در روزگاری که بازیگری، ساخت مجسمه از یخ و برف است و آدم‌ها در کسری از ثانیه فراموش می‌شوند، «کلینت ایستوود» به‌عنوان یکی از نماد‌ها و ستون‌های همچنان پابرجای سینمای جریان اصلی هالیوود قصدی مبنی بر بازنشستگی ندارد و دوست دارد که همچنان به کار خود در «صنعت سینما» ادامه دهد. پسر خوب «دان سیگل» برخلاف بسیاری از هم‌نسلانش و حتی کسانی که بعد از او وارد این عرصه شدند با مدیریت دقیق کارنامه هنری‌اش توانست کشتی سینمای کوچک‌شده محافظه‌کار آمریکایی را یک‌تنه نجات دهد و به ساحل امن خود برساند. «هیئت‌منصفه شماره ۲» واپسین اثر ایستوود ۹۵ساله بود که توانست انتظارات مخاطبان جدی و منتقدان را برآورده کند، ولی به‌عنوان یک حسرت همیشگی در دل سینه‌فیل‌ها باقی بماند. حسرت از این بابت که فیلم علی‌رغم شایستگی‌های درون‌متنی فراوان در قامت یک درام دادگاهی مطلقاً در فصل جوایز مهم سینمایی جایی نداشت و پخش‌کننده با بی‌سلیقگی هرچه‌تمام‌تر مانع از دیده‌شدن بهتر هیئت‌منصفه شماره ۲ برای اعضای آکادمی شد. از این‌ها گذشته، ایستوود نمونه بسیار مناسبی برای مطالعه وضعیت سینماگران پیرانه‌سر در نقاط مختلف دنیاست. او در حالی تمایل عجیب و غریبی به فیلم ساختن در دهه دهم زندگی‌اش دارد که عملاً کارگردانان جوان‌تر از او انگیزه چندانی برای ادامه حیات کارشان در این عرصه ندارند یا در صورت فیلم ساختن، آثارشان چنگی به دل نمی‌زند. به سینمای خودمان که نگاه می‌اندازیم اوضاع ناراحت‌کننده‌تر هم به نظر می‌رسد. «پرویز کیمیاوی» - که اکنون در حول‌وحوش ۸۶ سالگی پرسه می‌زند - پس از ماجرا‌هایی که برای فیلم «ایران سرای من است» رخ داد، فقط یک فیلم دیگر در ایران ساخت و دیگر هیچ‌وقت سودای قرارگرفتن پشت دوربین او را به صرافت ساخت آثار مستند و داستانی در خاک کشور خویش نینداخت؛ از تولید آخرین کار او اکنون ۲۲ سال است که می‌گذرد! «داریوش مهرجویی» در اوایل پاییز 1402 به قتل رسید و فیلم ِ بد «لامینور» با همه حواشی‌ای که اکرانش داشت، به آخرین کار سینمایی‌اش بدل شد. «سهراب شهیدثالث» در خاک آمریکا، «عباس کیارستمی» به دلیل اشتباهات مهلک در امور پزشکی، «فریدون گله» در میانسالی و «علی حاتمی» با ابتلا به بیماری سرطان یک‌به‌یک صحنه را ترک کردند و به دیار باقی شتافتند. اما اوضاع در مورد «مسعود کیمیایی»، «علیرضا داوودنژاد»، «سیروس الوند»، «فریدون جیرانی»، «بهمن فرمان‌آرا» و... به تلخی موارد پیشین نبود و آن‌ها توانستند با طی‌کردن موانع همچنان در ایران به کار و فعالیت بپردازند. اما دلیل دوام و ایضاً توقف فیلمسازان ینگه‌دنیا در کار خود چیست؟ سینما در آمریکا در لایه‌های بیرونی خود اگرچه تماماً جنبه سرگرمی دارد، ولی در لایه‌های میانی و درونی‌تر به‌شدت از قواعد یه کار صنعتی تبعیت می‌کند. تو در مقام یک سینماگر باید بتوانی خودت را با شرایط وفق دهی تا زنگ پایان برایت دیرتر از موعد رقم بخورد و در صحنه باقی بمانی، اگر پایت بلغزد اگرچه کارت تمام نمی‌شود، اما باید همه چیز را از صفر شروع کنی و خب این برای بسیاری قابل‌درک نیست. کلینت ایستوود جزء مواردی است که توانسته از پیچ‌های تندی که در مسیرش وجود داشته به‌سلامتی عبور کند و در ۹۵ سالگی همچون یک جوان تازه‌نفس به فعالیت در سینمایی که به آن اعتقاد دارد ادامه دهد. باتوجه‌به نکاتی که ذکر آن رفت در این گزارش قصد داریم سری به کارنامه کارگردانان کهنه‌کار بزنیم و روند کاری‌شان را مورد بازخوانی مجدد قرار دهیم.

رومن پولانسکی

«رومن پولانسکی» در مقایسه با «کلینت ایستوود» وزن سنگین‌تری در سینما دارد و فیلم‌هایی هم که تاکنون در اروپا و آمریکا ساخته صحت این مدعا را ثابت می‌کند. البته فرازونشیب‌های زندگی این کارگردان لهستانی‌تبار به حدی بود که باعث شد او از سال ۱۹۷۷ تاکنون نتواند قدم به خاک ایالات متحده بگذارد؛ چون به کارگردان ِ «محله چینی‌ها» اتهام تجاوز زدند و همین هم باعث شد که وی با وجود ردکردن این مورد خاص تا این لحظه نتواند وارد خاک آمریکا شود. او سینما را از زمین‌های خاکی کشور متبوع خود و با ساخت «چاقو در آب» آغاز کرد و خیلی زود به‌عنوان یک فیلمساز مهم بین‌المللی در مدار تهیه‌کنندگان و کمپانی‌های هالیوودی قرار گرفت. او در ادامه، «بچه رزماری»، «چی؟»، «قاتلین بی‌باک خون‌آشام»، «مکبث»، «ماه تلخ»، «پیانیست»، «دیوانه‌وار» و... را تولید کرد تا جایگاهش به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیلمسازان قرن بیستم و بیست‌ویکم را تثبیت کند. همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، پولانسکی زندگی پرحاشیه، تلخ، پرماجرا و جالبی داشته؛ ولی همه این‌ها باعث نشده تا او در ۹۱ سالگی قید سینما را بزند و روز‌های باقی‌مانده عمرش را در عزلت بگذراند. قتل فجیع همسرش، «شارون تیت» به دست فرقه «چارلز منسون»، بازداشتش در سوئیس به‌خاطر مسئله تجاوز جنسی، ادعای یک مدل فرانسوی مبنی بر تعرض پولانسکی به وی و بی‌اعتنایی جشن‌ها و جشنواره‌های سینمایی به آثار متأخر او با وجود برخورداری از کیفیت استاندارد و... مواردی بود که می‌توانست بسیاری را از پای درآورد و ادامه فعالیت آن‌ها را با چالش جدی مواجه کند، اما او پس از ساختِ «کاخ» در سال 2023 با وجود امتیازات بسیار پایین که ارتباطی با کلیت اثر نداشت می‌تواند دوباره به راهش ادامه دهد و پشت دوربین قرار بگیرد. پس فعلاً جایی برای نابغه بدنام سینما وجود دارد که او باتکیه‌بر آن می‌تواند حیات فیلمسازی‌اش را در 91 ‌سالگی تضمین کند.

مانوئل دی‌الیویرا

پرتغال را با «اوزه‌بیو»، «کریستیانو رونالدو»، «لوئیس فیگو»، «ژوزه مورینیو» و نابغه‌هایش در مستطیل سبز می‌شناسند و مردمش هم به این مسئله مفتخرند، اما پرتغال یک نام مهم و همیشه ماندنی هم در سینما دارد که تا مدت‌ها لقب پیرترین فیلمساز زنده جهان را یدک می‌کشید. «مانوئل دی‌اولیویرا» تا دو سال قبل از مرگ، یعنی در 105 ‌سالگی فیلم ساخت و از پا ننشست. او نزدیک به دو سال پس از ساخت آخرین اثرش در 106 سالگی درگذشت؛ ولی عشقش به سینما در تاریخ این هنر - صنعت نسبتاً نوپا جاودانه شد. دامنه فیلم‌های این کارگردان آن‌قدر وسیع بود که می‌توانست به‌راحتی تاریخ سینما را در دل خود جای دهد. او وقتی خیلی جوان بود با تولید فیلم‌های صامت پا به این عرصه گذاشت و طی هشتاد سال کار مداوم در سینما بیش از 30 اثر بلند را برای نمایش روانه سالن‌ها کرد. اولیویرا به زادگاهش، بندر پورتو علاوه ویژه‌ای داشت و همین هم باعث شد تا او ابتدای کار فیلمسازی‌اش را با ساخت آثار مستند دررابطه‌با این شهر آغاز کند. «کارگران رودخانه دورو» متعلق به این دوران است؛ او این فیلم را با الهام از «برلین سمفونی یک شهر» اثر «والتر روتمن» جلوی دوربین برد. اولیویرا در ادامه گشتی هم در فضای مربوط به سینمای نئورئالیسم زد و چند فیلم در این حال‌وهوا تولید کرد. این کارگردان تمایل زیادی به تجربه‌گرایی داشت و یک فرمالیست تمام‌عیار بود، به همین دلیل هم تا سال‌ها با گمنامی به کار و فعالیت پرداخت و حتی پس از مرگ دیکتاتور پرتغال، «انتونیو سالازار» نتوانست بار کمی کارنامه‌اش را سنگین‌تر کند، زیرا دولت چپ‌گرای جدید به دلیل عدم پایبندی اولیویرا به رئالیسم سوسیالیستی به او بها نمی‌داد و سبب شد تا این کارگردان برای مدتی دست از کار در زمینه فیلمسازی بکشد، ولی خوشبختانه این توقف خودخواسته طولانی نشد و او پربارترین دوران فیلمسازی خود را در حوالی دهه هفتاد میلادی به بعد تجربه کرد. این کارگردان جوایز زیادی را از فستیوال‌های مختلف سینمایی به دست آورد که مهم‌ترینشان دریافت نخل طلای افتخاری از جشنواره فیلم کن بود.

الخاندرو خودوروفسکی

«جیمز ایوری» و «مل بروکس» هم جزء فیلمسازان بالای 90 سال زنده در دنیا به‌حساب می‌آیند؛ ولی مدتی است که دیگر کمتر از آن‌ها اسمی به میان می‌آید؛ ولی وضعیت در مورد سینماگر آوانگارد و متفاوتی مانند «الخاندرو خودوروفسکی» متفاوت است. او اکنون ۹۶ سال دارد و هر لحظه انتظار می‌رود که اسب خود را برای ساخت فیلمی جدید زین کند. خودوروفسکی البته موردعلاقه طیفی خاص از خوره‌ها و علاقه‌مندان سینماست و قاطبه مردم نمی‌توانند با او ارتباط برقرار کنند؛ اما با وجود این نمی‌توان تأثیر او در سینمای سوررئالیسم و همچنین وسترن اسیدی را منکر شد. عنوان وسترن اسیدی ملغمه‌ای از وسترن اسپاگتی و وسترن کلاسیک بود که نام آن توسط پالین کیل، منتقد - ژورنالیست مهم و پرسروصدا پس از تماشای «ال توپو» اثرخودوروفسکی ابداع شد. خودوروفسکی تمایلی به ساده فیلم ساختن و روی مدار حرکت‌کردن ندارد و به همین دلیل با وجود 96 سال سن تعداد فیلم ساخته‌نشده‌اش از آثار به سرانجام رسیده‌اش بیشتر است. او با ساخت «کوه مقدس» در سال 1973 میلادی تأثیر شگرفی بر نسل‌های بعدی فیلمسازی، نظیر «دارن آرنوفسکی» گذاشت. البته فعالیت‌های این هنرمند تنها در زمینه سینما خلاصه نمی‌شود و دامنه کاری‌اش به زمینه شعر، فال تاروت، روان‌درمانگری و به نگارش درآوردن کتاب‌های مصور نیز خلاصه می‌شود. آخرین اثر سینمایی او «پسران ال توپو» بود که نیمه‌تمام ماند، اما همان‌طور که در ابتدا اشاره شد خودوروفسکی ممکن است دوباره به سینما بازگردد و فیلم جدیدش را کلید بزند.

نظرات کاربران