کیانی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»

ترامپ توافق با ایران را قریب‌الوقوع دانسته، اما عراقچی این ادعا را غیرواقعی خوانده و بر لغو همه تحریم‌ها تأکید کرده است.

  • ۱۴۰۴-۰۳-۱۱ - ۰۹:۴۲
  • 10
کیانی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»

ترامپ می‌خواهد افکار عمومی او را حامی توافق بدانند

ترامپ می‌خواهد افکار عمومی او را حامی توافق بدانند

فرهیختگان: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه اظهارات مداوم پیرامون پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات غیرمستقیم فی‌مابین، اخیراً گفته توافق را قریب‌الوقوع می‌بیند. این اظهارنظر او با واکنش عراقچی مواجه شده که چنین نگاهی را دور از واقع دانسته است. عراقچی همچنین با پرهیز دادن طرف آمریکایی از بازی رسانه‌ای بر لغو تمامی تحریم‌ها علیه ایران تأکید کرده است. در این زمینه با احسان کیانی، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید. 

بعد از فضاسازی دولت و رسانه‌های آمریکا پیرامون مذاکرات هسته‌ای با ایران، حالا ترامپ از قریب‌الوقوع بودن توافق با ایران گفته است. دلیل این اظهارات خلاف واقع چیست؟ 
درخصوص اظهارنظر اخیر ترامپ مبنی بر اینکه مذاکرات را مثبت توصیف کرده، باید گفت ترامپ در حال حاضر در شرایطی قرار دارد که نیازمند ارائه دستاوردی مثبت از سیاست خارجی خود است. این موضوع در ادامه دو اقدام پیشین او قابل بررسی است: یکی گفت‌وگو با حماس برای آزادی اسیر آمریکایی-اسرائیلی و دیگری آتش‌بس با انصارالله و پایان درگیری در دریای سرخ. 
درواقع، او نیاز دارد بگوید سیاست خارجی‌اش همچنان بر مبنای پایان دادن به درگیری‌ها، بازگرداندن آمریکا به اوج قدرت و منزلت خود و جلوگیری از ضربه به منافع آمریکاست. او باید این مسیر را ادامه دهد. به‌خصوص اکنون نیاز دارد از پرونده هسته‌ای ایران یک برداشت مثبت در فضای داخلی آمریکا ارائه شود زیرا در دو پرونده مهم منطقه‌ای، یکی جنگ غزه که با نقش‌آفرینی نتانیاهو پایان یافت و دیگری جنگ اوکراین که پوتین مانع پایان آن شد و نگذاشت آتش‌بس مورد نظر آمریکا محقق شود، نتوانست دستاوردی کسب کند. 
این موضوع به حدی بود که یکی از ترند‌های توییتر کاربران در هفته گذشته پوتین بود؛ چون ترامپ بار دیگر به پوتین هشدار داد که اگر من نبودم اتفاقات بدتری می‌افتاد. منظورش این بود که دموکرات‌ها تحمل نمی‌کردند و اگر به حرف من گوش نکنی و جنگ را تمام نکنی، اتفاقات بدتری برایت می‌افتد! و این اظهارات باعث شده بود که بخشی از کاربران مخالف و منتقد ترامپ در آمریکا او را به تمسخر بگیرند و بگویند هشدار‌های تو جدی نیست و پوتین تو را جدی نمی‌گیرد و مخالفت پوتین باعث شد که او به یکی از ترند‌های هفته گذشته توییتر آمریکا تبدیل شود. این از منظر اینکه چرا ترامپ در این شرایط نیاز دارد چنین برداشتی از مذاکرات ارائه دهد. 
باید در نظر داشت که این فضا بعید است مدت زیادی دوام بیاورد، به دو دلیل: اول اینکه زمان زیادی تا غروب مکانیسم ماشه باقی نمانده؛ حداکثر سه ماه دیگر این مکانیسم ملغی می‌شود و اروپا و آمریکا باید به یک اجماع نظر برسند که آیا آن را فعال کنند یا خیر. دلیل دوم اینکه تداوم این فضا وابسته به فشار‌هایی است که از جانب هسته سخت حزب جمهوری‌خواه به ترامپ، حداقل در سطح اندیشکده‌ها و رسانه‌های محافظه‌کار، به‌آرامی در حال افزایش است. به این معنا که آن‌ها ترامپ را بابت پایان درگیری با انصارالله، گفت‌وگوی غیرمستقیم با حماس (از طریق قطر) و ادامه گفت‌وگو با ایران درباره پرونده هسته‌ای، مورد انتقاد قرار می‌دهند و به او می‌گویند که چرا منافع اسرائیل را به حاشیه می‌بری! 
اخیراً، تقریباً دو یا سه روز پیش، «دنیس رأس» مشاور اوباما در حوزه خاورمیانه و یکی از مؤسسان اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (که یکی از مهم‌ترین لابی‌های اسرائیل در آمریکا محسوب می‌شود)، یادداشتی انتقادی علیه ترامپ نوشت و به او گفت شما به‌تدریج مسیرتان را از اسرائیل در خاورمیانه جدا می‌کنید. به همین خاطر احساس می‌کنم جناح نزدیک‌تر به ترامپ، مانند ونس، بتوانند در برابر جناح سخت‌گیرتر علیه ایران و مقاومت، مثل روبیو و حامیانش در کنگره بایستند. نیاز دارد کمی زمان بگذرد تا ببینیم آیا این ایستادگی ادامه پیدا می‌کند یا نه؛ و چگونه مسیر پرونده هسته‌ای بین این دو جناح رد و بدل خواهد شد. اما به نظر می‌رسد تا زمان فعال شدن مکانیسم ماشه به یک اجماع نظر خواهند رسید.

گفته می‌شود این فضاسازی‌های رسانه‌ای به این منظور مطرح می‌شود که در دور بعدی مذاکرات طرحی روی میز قرار دهند و با فشار رسانه‌ای ایران را مجبور به پذیرش آن کنند. 
به نظر من این احتمال هست که قصد دارند افکار عمومی داخلی ایران را به یک اهرم فشار برای خود تبدیل کنند؛ یعنی با القای فضای مثبت، کاری کنند که در رسانه‌های ایران بازنشر شود و جامعه به این نتیجه برسد که آمریکا به‌دنبال توافق است. و درنهایت اگر توافق حاصل نشد، تیم مذاکره‌کننده ایران و دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مجبور شوند، تحت فشار افکار عمومی عقب‌نشینی کنند. 
علاوه بر این به‌هرحال باید این نکته را در نظر گرفت که نه‌فقط افکار عمومی داخل کشور ما، بلکه سایر بازیگران دخیل در پرونده هسته‌ای، حتی مثلاً چین و روسیه نیز ممکن است مخاطب این عملیات روانی و درواقع جنگ شناختی باشند؛ یعنی آمریکا قصد دارد دستگاه محاسباتی آن‌ها را نیز مطابق منافع خود جهت دهد و زمینه لازم برای افزایش فشار‌ها، در صورت عدم نتیجه‌بخشی مذاکرات (ازجمله فعال شدن همه تحریم‌های شورای امنیت که نیاز به همکاری چین و روسیه دارد) را فراهم کند. 

پاسخی که عراقچی داده‌، قابل تأمل است. او موضع‌گیری صریحی را مطرح می‌کند. این در حالی است که ما معمولاً چنین مواضعی را از زبان سایر مقامات کشور می‌شنویم، مبنی بر اینکه باید همه تحریم‌ها لغو شود. اما این بار صراحتاً چنین خواسته‌ای را آقای عراقچی در پیام توییتری خود مطرح کرده‌ است. فکر می‌کنید دلیل آن چیست؟ 
احساس من این است که این خواسته حداکثری، حتی حداکثری هم محسوب نمی‌شود. در جریان برجام نیز، پیگیری از سوی ایران این بود که حداقل تمام تحریم‌های هسته‌ای لغو شود. چون در آن زمان، عمده تحریم‌های ایران ناشی از پرونده هسته‌ای بود. تحریم‌های حقوق بشری یا تحریم‌هایی که با برچسب تروریسم اعمال شده بودند، یا خیلی جدی نبودند یا گسترش زیادی نداشتند. یعنی آن نهاد‌هایی که شامل می‌شدند، به‌خصوص نهاد‌های اقتصادی، چندان درگیر نمی‌شدند. 
اما بعد از خروج آمریکا از برجام، یعنی از سال ۱۳۹۷ به بعد، بسیاری از نهاد‌های اصلی اقتصادی کشور و نهاد‌های نظامی و سیاسی با برچسب‌های غیرهسته‌ای تحریم شدند. این باعث شده ایران پیگیر رفع تحریم‌های غیرهسته‌ای هم باشد. یعنی در جریان مذاکرات در دوره بایدن و در مذاکرات وین۶ نیز این مطالبه مطرح شده بود که ما پیگیر این هستیم که مجموعه‌ای از تحریم‌های غیرهسته‌ای که از سال ۱۳۹۷ به بعد تصویب شده‌اند، برداشته شوند؛ چراکه این تحریم‌ها متعاقب خروج آمریکا از برجام بوده‌ و ناشی از همان چالش‌هایی است که از پرونده هسته‌ای پدید آمده است. 
به نظر من، دلیل اولی که این موضوع مطرح شده، می‌تواند واکنشی به خواسته حداکثری آمریکا باشد. مثلاً اینکه شما باید به‌کلی از غنی‌سازی در خاک ایران صرف‌نظر کنید. درواقع، همان‌طور که آمریکا یک خواسته حداکثری را مطرح کرده مبنی بر اینکه ایران یا عقب‌نشینی می‌کند یا مذاکرات شکست می‌خورد، این خواسته حداکثری نیز از سوی تیم مذاکره‌کننده ایران مطرح شده تا دست آن‌ها در گفت‌وگو‌های بعدی پرتر باشد. یعنی همان‌طور که طرف مقابل حاضر نیست از موضع خود کوتاه بیاید، ایران نیز چیزی را مطرح می‌کند که باعث شود تیم مذاکره‌کننده آمریکا در داخل ساختار تصمیم‌گیریشان با چالش مواجه شود؛ که ببینید اگر همچنان می‌خواهید ما با این دست‌فرمان جلو برویم، مذاکرات به چالش می‌خورد. 
اینکه چقدر این مطالبه اجرایی است، به‌هرحال از نگاه ایران، هر تحریمی ـ حتی بسیار کوچک و محدود ـ ظالمانه و غیرقانونی است. اما از منظر حقوقی و سیاسی، بسیار بعید است که تحریم‌هایی غیر از مواردی که با فرمان اجرایی رئیس‌جمهور اعمال شده‌اند، لغو شوند. یعنی منظورم این است که تحریم‌هایی که به استناد قوانین کنگره تصویب شده‌اند، بسیار بعید است دولت ترامپ بتواند رأی لازم در کنگره را برای لغو آن‌ها جلب کند. همان‌طور که سناتور‌های جمهوری‌خواه نیز به وزارت خارجه آمریکا این پیام را منتقل کرده‌اند که فکر نکنید صرفاً چون شما جمهوری‌خواه هستید، ما توافق مدنظر شما با ایران را در کنگره تأیید خواهیم کرد؛ این اتفاق نخواهد افتاد. 

عراقچی در واکنش به اخبار جعلی که علیه دیپلماسی ایران و آمریکا مطرح می‌شود، گفته‌ استفاده ابزاری از نام ایران برای حمله به منتقدان داخلی در آمریکا، حتی برای اسرائیل نیز اقدامی بی‌ارزش است. این را توضیح می‌فرمایید؟ ما پیش از این، مدام بر این موضوع تأکید کرده بودیم اظهارنظر‌های متناقضی که مقامات آمریکایی مطرح می‌کنند، بیشتر برای افکار عمومی داخل خود آمریکا و در مواجهه با منتقدان داخلیشان کاربرد دارد، معنی این اظهار نظر چیست؟ 
درواقع بازیگران بیرونی مثل اسرائیل، مخاطب این تناقض‌ها نیستند. تصور این بود که اسرائیل در عرصه عمومی، بیرون از میز مذاکره قرار داده شده است. این به معنای آن نیست که واقعاً از فرایند مذاکره کنار رفته و در جریان جزئیات مذاکرات نیست؛ کما اینکه اخبار گفت‌وگو‌های مقام‌های میانی - فارغ از آن گفت‌وگو‌های رده‌بالا بین ترامپ و نتانیاهو- منتشر شده است. یعنی مقامات امنیتی اسرائیل با مقامات امنیتی و دیپلماسی ایالات متحده آمریکا پیرامون مذاکرات در حال گفت‌وگو هستند. اما احساس می‌کنم این بخش از این صحبت‌های آمریکایی‌ها مخاطبش اسرائیل است. به این جهت که به اسرائیل این پیام منتقل شود که فعلاً اقدامی انجام ندهد تا ایران به‌صورت کامل از مذاکرات پا پس بکشد و درنتیجه آمریکا مقصر شکست مذاکره قلمداد شود. چون در آن صورت، آن برنامه اولیه‌ای که عرض کردم، یعنی عملیات روانی‌ای که قصد دارد ایران را مقصر شکست مذاکره قلمداد کند تا زمینه فعال‌سازی مکانیسم ماشه و تشدید فشار فراهم شود، مختل می‌شود. بنابراین احساس می‌کنم یکی از مقاصد این پیام‌های متناقض این است که اسرائیل هم فعلاً، به تعبیری، سیاست آمریکا در پرونده ایران را با اختلال مواجه نکند. 

نظرات کاربران