«فرهیختگان» بررسی میکندطی روزهای گذشته پایگاه خبری صهیونیستی «واللا»، به نقل از ارزیابی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرده که همچنان ۴۰ هزار نیروی مسلح از گروههای مختلف فلسطینی در نوار غزه حضور دارند.
گروههای مقاومت در غزه چگونه تاب آوردهاند؟

«حماس» که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی 20 ماه است هر روز وعده نابودی آن را میدهد، کماکان دهها هزار نیروی آماده در اختیار دارد. طی روزهای گذشته پایگاه خبری صهیونیستی «واللا»، به نقل از ارزیابی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرده که همچنان ۴۰ هزار نیروی مسلح از گروههای مختلف فلسطینی در نوار غزه حضور دارند. ارتش رژیم میگوید علاوه بر این نفرات، شبکه تونلهای گسترده در شهرهای غزه و خان یونس برای استفاده از گروههای مقاومتی باقی ماندهاند.
گزارش نهادهای نظامی تلآویو نشان میدهد این گروهها صدها راکت در اختیار دارند. گروههای مقاومتی از همین ذخایر صبح دیروز (دوشنبه 5 خرداد 1404، 26 می 2025) سه فروند راکت از نوار غزه به سمت شهرکهای صهیونیستنشین اطراف نوار غزه شلیک کردند؛ اقدامی که فشار قابل توجهی به دولت در جبهه داخلی وارد میکند، زیرا این سؤال را مطرح میکند که نتیجه دوسال نبرد چه بوده که حتی شلیک راکتها متوقف نشده است. با توجه به قدرت مدیریتی، تسلیحاتی و انسانی غزه، موضوع تابآوری گروههای مقاومتی این منطقه از اهمیت برخوردار بوده و نیازمند بررسی است.
فشاری که آمریکا و رژیم صهیونیستی از تابآوری گروههای مقاومتی و مردم غزه تحمل میکنند را میتوان از اظهارات اخیر «رندی فایل» نماینده جمهوریخواه کنگره به خوبی دریافت، جایی که او مستأصل از مقاومت دوساله مردم بیدفاع غزه، آنها را با امپراتوریهای قدرتمند جهانی مقایسه کرده و میگوید: «در جنگ جهانی دوم، ما با نازیها یا ژاپنیها مذاکره نکردیم، بلکه دو بار از بمب اتمی استفاده کردیم تا تسلیم بیقید و شرط را به دست آوریم، و این همان چیزی است که باید اینجا هم اتفاق بیفتد.»
تابآوری مالی گروههای مقاومتی غزه حین جنگ چگونه است؟
تابآوری مالی گروههای مقاومت زیر شدیدترین ضربات و در وضعیت تعقیب آنها توسط ارتش رژیم، موضوعی بسیار مهم است که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
1. ذخایر مالی گذشته
در جامعه بینالملل بسیاری حاضر به اختصاص کمک برای فلسطینیها و مبارزات آزادیبخشانه آنها هستند. همین فشارها باعث شده تا رژیم صهیونیستی علیرغم تمایل، قادر به الحاق رسمی جولان اشغالی سوریه و دو منطقه فلسطینی کرانه باختری و نوار غزه به خاک خود نباشد. صلح و عادیسازی روابط برخی از دولتها همانند مصر و اردن با رژیم صهیونیستی نیز تحت فشارهای خاصی صورت گرفته است.
تنها در مقطع زمانی 7 ساله بین سال 2014 و 2020، جامعه بینالمللی 4.5 میلیارد دلار به غزه کمک کرد؛ به طور میانگین سالانه بیشتر از 600 میلیون دلار.
در میان این حامیان مالی، قطر جایگاه ویژهای دارد؛ کشوری که در جهان اسلام و جهان عرب از جریانهای اخوانی حمایت میکند و به همین دلیل یکی از حامیان حماس نیز محسوب میشود.
جالب آنکه کمکهای مالی قطر به حماس از سوی دولت نتانیاهو نیز تشویق و تحریک میشد. تلآویو بر این زعم بود که کمکهای مالی به حماس باعث محافظهکار شدن این گروه و در شدنش از فضای مبارزه میشود.
از سوی دیگر صهیونیستها به دلیل محاصره غزه مسئول وضعیت زندگی ساکنان این منطقه بودند و باید به دلیل این مسئولیت سالانه صدها میلیون دلار به غزه کمک میکردند. آنها برای خودداری از این وضعیت، کمک مالی کشورهایی مانند قطر را تسهیل میکردند. با توجه به حضور حامیان مالی حماس در میان کمککنندگان، آنها مبالغی را به دست گروه مورد حمایتشان رساندند. بخشی از این بودجهها که ذخیره شدهاند، احتمالاً یکی از منابع حماس برای ادامه مبارزه هستند.
باید توجه داشت تمام این مبالغ به شکل نقد در اختیار حماس قرار نگرفتهاند، بلکه بخش زیادی در قالب خدمات و کالا برای غزه ارسال شدهاند؛ با این حال ارتباط میان حماس و حامیان مالیاش برقرار شده و آنها احتمالاً مبالغ اندکی برای مبارزه کمهزینه خود با صهیونیستها ذخیره کردهاند.
2. دریافت از متحدان در خارج و انتقال تهاتری به داخل
مسیر حمایت مالی متحدان منطقهای و عرب حماس از این گروه تا حد زیادی مسدود شده است، اما امروز نیز برخی راهها وجود دارد. یکی از این مسیرها واریز مبالغی به حساب تجار حاضر در غزه و دریافت کالا و خدمات توسط حماس از این افراد در داخل غزه است.
3. دریافت از متحدان در قالب کمکهای بشردوستانه
کماکان دولتها و احزاب نزدیک به حماس با اعمال فشار غیرمستقیم به رژیم صهیونیستی و وادار کردن آن به صدور اجازه انتقال کالا به غزه، از مردم و این گروه حفاظت میکنند.
در همین راستا میتوان به حمایت یمن اشاره کرد که به دلیل اعمال محاصره بر غزه، محاصره دریایی و هوایی علیه صهیونیستها اعلام کرده است. در این راستا یمنیها به کشتیها و بنادر رژیم برای اعمال محاصره دریایی و به فرودگاه بنگورین به عنوان تنها فرودگاه بینالمللی رژیم به منظور اعمال محاصره هوایی حمله میکنند. شاخههای دیگر این سیاست، اعمال فشار سیاسی و رسانهای دولتهای منطقه بر تلآویو است.
4. کمکهای مردمی به گروهها
هرچند اوضاع انسانی در غزه مناسب نیست اما با توجه به جنگ موجودیتی درگرفته، بسیاری از خانوادهها از اندک داراییهای خود برای مبارزه استفاده کرده و آن را در اختیار مبارزان قرار میدهند.
5. فعالیت داوطلبانه
فعالیت در گروههای مقاومتی حالتی داوطلبانه دارد. این مسئله اساس فعالیت گروههای مبتنی بر ایدئولوژیهای دینی و آزادیبخشانه است.
از سوی دیگر برخی از فلسطینیهایی که در گذشته فکر میکردند مبارزان به تعداد کافی وجود دارند و یا اساساً تکلیفی برای مبارزه احساس نمیکردند، درحال حاضر ناگزیر از قرارگیری در صف مبارزه با رژیم شدهاند.
آنها بیکار و آواره شده و در صورت عدم مبارزه نیز آوردهای نخواهند داشت. از این رو داوطلبانه و بدون دریافت حقوق، وارد فعالیتهای مبارزاتی شدهاند. این دسته اگر نیز بخواهند برای درآمد فعالیت کنند، این اقدام را از طریق تقسیمبندی زمان خود برای فعالیت درآمدی و فعالیت مبارزاتی انجام میدهند.
6. کار در ازای درآمد کم
برخی از فعالان گروههای مقاومتی 24 ساعته و دور از خانواده درحال مبارزه هستند. این افراد برای اداره امور زندگی خود، صرفاً مبالغ اندکی دریافت میکنند؛ چه اینکه در بسیاری از موارد، قبیله، خاندان و خانواده این فرماندهان، در ازای فداکاری آنها، تکفل خانواده این افراد را برعهده گرفتهاند.
7. کاهش هزینهها به دلیل فروکاست حکومتی
تا زمانی که امکان اداره غزه وجود داشت، حماس این مسئولیت را برعهده گرفته بود. درحال حاضر نیز شهرداری و حتی نیروهای پلیس برای ایجاد امنیت فعالیت میکنند، اما به فراخور مسدودشدن مسیرهای انتقال مالی و کالا که به کاهش توان مالی حکومت حماس انجامیده، از نسبت خدماترسانی کاسته شده است.
درحال حاضر اگر کمکی به غزه ارسال میشود، ناشی از کمکهای بینالمللی است و حماس مبلغی بابت آن پرداخت نمیکند. همچنین توزیع غذا در آشپزخانهها و نانواییهای عمده غزه و نیز اداره بیمارستانها برعهده سازمانها و گروههای بینالمللی است. در وضعیت کنونی، وظایف حکومتی حماس بسیار کمتر شده و اغلب حیطه فعالیت آن بر مسائل نظامی قرار گرفته است.
تابآوری تسلیحاتی گروههای مقاومتی غزه حین جنگ چگونه است؟
مبارزه 19 ماهه با رژیم صهیونیستی نیازمند حجم عظیمی از سلاح و مهمات است اما این برای زمانی است که جنگی متقارن شکل گرفته باشد. گفته میشود انبار تسلیحاتی صهیونیستها در طول جنگ، دستکم 7 بار پر و خالی شده است. در مقابل اما مقاومت فلسطین نهتنها دریافتی زیادی نداشته، بلکه سلاحهای زیادی را نیز از دست داده است. سؤال اینجاست که مقاومت چگونه نیازهای تسلیحاتی خود را در این شرایط تأمین میکند؟
1. انباشت سلاحهای قبلی
گروههای مسلح با توجه به پیشبینی درگیری گسترده باه رژیم صهیونیستی، دست به انبار گسترده سلاح در داخل غزه زدهاند. با توجه به مصرف کم و تغییر شیوه مبارزاتی، این سلاحها پاسخگوی عملیاتهای مقاومت هستند.
2. تولید و نگهداری سلاح
مقاومت با توجه به مسدود بودن مسیر برای واردات سلاح و همچنین پیشبینی احتمال هدف قرار گرفتن محل ذخیره تسلیحات، دست به ایجاد کارگاههای تولیدی زده است. این کارگاهها با نیروهای ماهر خود و امکان جابهجایی، در هرلحظه میتوانند دست به تولید و تعمیر سلاح بزنند.
3. تأمین از رژیم
یکی از عمدهترین مسیرهای تأمین سلاح گروههای مقاومت غزه، ارتش رژیم است. بمباران گسترده غزه باعث شده تا تعداد زیادی بمب سنگین به شکل عمل نکرده در محل بمبارانها باقی بماند. مهندسان حماس با خنثیسازی این بمبها از مواد منفجره به دست آمده برای ساخت کلاهک موشک و تلههای انفجاری استفاده میکنند.
ماریا ابیحبیب و شیر فرنکل پس از 7 اکتبر 2023 در گزارشی برای نیویورکتایمز به نقل از کارشناسان تسلیحات و اطلاعات اسرائیل و غرب نوشتند که بخش قابلتوجهی از سلاحهای حماس از «هزاران مهماتی بوده که اسرائیل بر سر غزه ریخته است.»
این رسانه به نقل از کارشناسان سلاح نوشت «تقریباً 10 درصد مهمات معمولاً منفجر نمیشوند»، اما در مورد اسرائیل این رقم میتواند «تا 15 درصد» هم باشد، زیرا برخی تسلیحات مورد استفاده رژیم متعلق به دهها سال پیش است. به عنوان نمونه تنها یک بمب 750 پوندی (340 کیلوگرمی) میتواند در دهها راکت مورد استفاده قرار گرفته و یا به چندین تله انفجاری تبدیل شود. از سوی دیگر در کمینها، صهیونیستها سربازان خود را با اولویت از میدان خارج میکنند اما این اقدام مستلزم رهاسازی سلاح توسط آنهاست؛ بسیاری از این سلاحها هرچند کم، در اختیار مبارزان قرار میگیرد.
4. دریافت از صحرای سینا
در طول جنگ، مواردی از انتقال سلاح با کوادکوپترهای بزرگ از صحرای سینا متعلق به مصر برای غزه مشاهده شده است.
5. خودداری از استفاده گسترده
گروههای مقاومت با توجه به سیاست رژیم برای فرسایش تسلیحاتی آنها، کمتر دست به استفاده از سلاحهای خود میزنند. به عنوان نمونه، صهیونیستها در قالب کاروانهای زرهی چه در کرانه باختری و چه در غزه، درصدد تحریک دستههای مختلف مقاومت به تیراندازی به سمت خود هستند تا از این رهگذر، ذخیره مهمات گروههای مقاومت که اندک است، به شدت تضعیف شود.
6. تغییر تاکتیکهای مبارزاتی
تاکتیکهای عملیاتی با توجه به نیازهای میدانی تغییر کردهاند. به عنوان مثال درحال حاضر مواد منفجره به جای ساخت کلاهک موشک و راکت برای تهیه تلههای انفجاری استفاده میشوند. اگر کلاهکها باید در تعداد بالا ساخته میشدند و به دلیل عدم دقت راکتها هدر میرفتند، در تلههای انفجاری که با دقت و رصد منفجر میشوند، همان مقدار موادی که باید در دو یه سه راکت کار گذاشته شود، با انهدام یک ساختمان چند صهیونیست را کشته و زخمی میکند.
7. بهرهگیری از آتش متحدان
بلافاصله پس از عملیات 7 اکتبر، برای ایجاد آتش روی رژیم صهیونیستی، متحدان غزه وارد میدان شدند. در اوایل جنگ آتش کم غزه را مقاومت لبنان، عراق و یمن جبران میکردند و درحال حاضر این نقش صرفاً برعهده یمن است.
تابآوری نیروی انسانی گروههای مقاومتی غزه حین جنگ چگونه است؟
مقاومت موفق شده در طول جنگ به میزان زیادی نیروی انسانی خود را حفظ کند که این مسئله دلایلی دارد.
1. جنگ چریکی
نیروهای مقاومت در پادگانها و مواضع خاصی مستقر نیستند تا بتوان با بمباران و یا حمله آنها را از بین برد. اغلب این افراد وضعیتی غیرنظامی دارند و برای اجرای عملیات دست به سلاح میگیرند. از این رو عمده شهدای حماس، مربوط به زمان اجرای عملیاتهاست. با این حال در عملیاتها نیز این مسئله لحاظ شده که با توجه به شرایط ویژه، ضربات کمی به نیروهای خودی وارد شود.
2. افزایش انگیزه مبارزه میان مردم
جنایتهای رژیم در کشتار مردم، زنان و کودکان باعث شده تمایل برای مبارزه با صهیونیستها افزایش یابد. بسیاری برای انتقام انگیزه و هدف دارند. از سوی دیگر موفقیت عملیات 7 اکتبر و شهادت فرماندهان مقاومت باعث ایجاد نمادها و الگوهایی شده است که این موارد نیز نقش مؤثری در سوق یافتن جوانان برای مبارزه داشته است.
3. جنگ بدون اقدام
هرچند عملیاتها و کمینهای زیادی علیه صهیونیستها در غزه اجرا شده است، اما این به معنای وجود تهدید در همه نقاط و لحظات نیست. عملیات 7 اکتبر، راهبرد پیگیری جنگ را به رژیم تحمیل کرده و هدفش فرسودن دستگاه نظامی صهیونیستهاست.
استقرار نظامی صهیونیستها و گردش بیهوده آنها در مناطق مختلف غزه، لزوماً نیاز به حمله و کمین ندارد؛ چه اینکه در برخی موارد اجرای کمین باعث آتشباری دشمن در منطقه به منظور عقب کشیدن نیروهایش میشود که تبعاتی برای غیرنظامیان در پی دارد. همین مسئله که صهیونیستها به مسیری بیهوده کشیده شدهاند، اهداف مرتبط با فرسودهسازی ارتش آنها را تأمین میکند. حتی اگر تلفاتی وجود نداشته باشد، استقرار نظامی در غزه باعث افزایش نیاز به سربازان شده است. این موضوع نیز موجب تصویب افزایش خدمت سربازان ذخیره و درگرفتن بحث درخصوص خدمت سربازی حریدیها شده است.
مطالب پیشنهادی













