ساده‌سازان همچنان علیه توافق

درحالی‌که صحبت از ابتکار عمان برای دور جدید مذاکرات است اما در آن طرف ماجرا، هنوز روشن نیست که اگر ایران خواسته‌های آمریکا را بپذیرد قرار است چه امتیازاتی دریافت کند.

  • ۱۴۰۴-۰۳-۰۶ - ۰۹:۴۰
  • 00
ساده‌سازان همچنان علیه توافق

سم مهلک خوش‌بینی افراطی در مذاکرات

سم مهلک خوش‌بینی افراطی در مذاکرات
زهرا طیبیزهرا طیبیخبرنگار

 مذاکرات در سایه ابهام پیش می‌رود، ترامپ همچنان اصرار دارد که «گفت‌وگو‌های بسیار بسیار خوبی با ایران داشته ‌است.» اما اتفاقات رخ‌داده در جریان مذاکرات، چیز‌های دیگری می‌گویند. تعویق دور چهارم مذاکرات که به گفته استیو ویتکاف با خواست آمریکایی‌ها بود، خبر خروج زودهنگام عضو ارشد مذاکره‌کننده و ادعا‌های زیاده‌خواهانه تیم امنیت ملی آمریکا در مورد خط قرمز جدید آن‌ها یعنی تعطیلی کامل غنی‌سازی ایران، نشان می‌دهد اگر مذاکرات شکست نخورده باشد، فعلا درگیر گره‌ها و پیچ‌وخم‌های زیادی است.

درحالی‌که صحبت از ابتکار عمان برای دور جدید مذاکرات است اما در آن طرف ماجرا، هنوز روشن نیست که اگر ایران خواسته‌های آمریکا را بپذیرد قرار است چه امتیازاتی دریافت کند. در این موقعیت ابهام‌آلود، ترسیم فضای خوش‌بینانه در مورد میز مذاکره و تحلیل‌های بلندپروازانه و خوش‌بینانه، مثل سم مهلکی عمل می‌کند که علاوه برآنکه طرف آمریکایی را در مواضع زیاده‌خواهانه‌اش استوارتر می‌کند، می‌تواند مذاکرات را هم زمین بزند. در همین موقعیت مجله آگاهی‌نو در شماره جدیدش روایت جزئی‌تر از روند مذاکرات منتشر کرده که قابل تأمل و بررسی است. در ادامه به بخشی از این روایت ارائه‌شده اشاره کردیم. 

خوش‌بینی افراطی در مورد مذاکره

«مذاکرات تا دور چهارم، دور از انتظار طرفین بوده، تا جایی که شتاب ترامپ سبب شد برخی فکر کنند تا پایان اردیبهشت‌ماه توافق در دسترس خواهد بود.» آگاهی‌نو در بخشی از روایت ارائه‌شده در مورد روند مذاکرات، این‌طور تحلیل کرده که روند به شکل غیرقابل پیش‌بینی، بسیار خوب پیشرفته است. در راستای همین تحلیل بود که یکی از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب توافق را در دسترس خواند و از نزدیک بودن سورپرایز اردیبهشت گفت. البته تا پیش از تعویق افتادن دور چهارم مذاکراتی، طرف مذاکره‌کننده آمریکایی‌ مواضع تندی در رسانه‌ها در مورد مذاکرات با ایران مطرح نکرد و روند مذاکرات را مثبت و رو به جلو ترسیم کرد. اگرچه همچنان طیف تندرو تیم ترامپ از لزوم تعلیق غنی‌سازی گفتند و دوگانه تهدید_توافق را با صراحت مطرح می‌کردند اما ترامپ و عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده؛ استیو ویتکاف مواضع مثبتی مطرح کردند.

اما عباس عراقچی در بخشی از گفت‌وگوی ویژه خبری یک روز پیش از شروع دور پنجم مذاکرات و بعد از پایان دورچهارم صراحتاً به این موضوع اشاره کرد که: «طرف آمریکایی به غنی‌سازی در ایران اعتقاد ندارد.» و هنوز «اختلافات بنیادین بین دو طرف وجود دارد.» امری که نشان می‌دهد علی‌رغم مواضع رسانه‌ای آمریکا از آن ابتدا اختلافی جدی بین دوطرف مذاکره‌کننده وجود داشته و تصور اینکه توافق در دسترس است خوش‌بینی افراطی به مذاکره بوده است. 

آمریکایی‌ها «سه هرگز ایران» را زیر پا گذاشتند

آگاهی‌نو در بخش دیگری از این روایت ارائه‌شده نوشته که ایران در این مذاکرات در برابر لغو تحریم‌ها، چهارچوبی با نام سه‌هرگز ارائه کرده است از جمله اینکه: «1. ایران هرگز به سلاح هسته‌ای، فکر نمی‌کند. 2. ایران هرگز به کلاهک هسته‌ای فکر نمی‌کند. 3. ایران هرگز غنی‌سازی در داخل کشور را تعطیل نمی‌کند.» و در ادامه هم اشاره کرده که «این سه خط قرمز از سوی عباس عراقچی به استیو ویتکاف منتقل شده و از سوی رئیس‌جمهور آمریکا هم مورد استقبال قرار گرفته است.»

اما مواضعی که آمریکایی‌ها در حال حاضر مطرح می‌کنند، تناقضی آشکار با خط قرمز‌های ایران دارد، براین اساس یا آمریکایی‌ها برخلاف آنچه که در میز مذاکره مطرح می‌کنند، در رسانه موضع می‌گیرند و مواضعشان با واقعیت میز مذاکره در تناقض است یا برخلاف اعلام خطوط قرمز ایران، همچنان خواسته‌های زیاده‌خواهانه‌شان را در میز مذاکره مطرح می‌کنند. تأکید وزیرخارجه به اینکه «هنوز اختلافات بنیادینی بین دو طرف مذاکره‌کننده وجود دارد و طرف آمریکایی به غنی‌سازی در ایران اعتقادی ندارد.» اثبات می‌کند که ترکیبی از هردو احتمال درست است، یعنی آمریکایی‌ها هم به‌وضوح خطوط قرمز ایران را در میز مذاکره رد کردند هم در مواضع رسانه‌ای‌شان متناقض عمل می‌کنند.

توافقی فراتر از هسته‌ای؟ 

آگاهی‌نو در تحلیلی که ارائه می‌کند معتقد است «صورتی از توافق در دسترس است.» و تشکیل این کنسرسیوم مشترک «محور ایران، عرب، غرب را جایگزین محور اسرائیل_عرب_غرب می‌کند» و «دشمنی استراتژیک را به دوستی راهبردی تبدیل می‌کند، تجارت به‌جای سیاست می‌نشیند و پیوند‌های استراتژیک، پدیدار می‌شود.» اما واقعیت امر آن است که با اتفاقاتی که در جریان دور پنجم مذاکراتی رخ داد و به‌میان‌آمدن ابتکار عمان، شرایط مذاکره با تغییراتی همراه شده و به نظر نمی‌رسد توافق حداقل فعلاً در دسترس باشد. نکته دیگر آنکه این تحلیل بیش از اندازه خوش‌بینانه ارائه شده است. تصور اینکه در صورت تشکیل کنسرسیوم هسته‌ای، آمریکایی‌ها اجازه غنی‌سازی و پیشرفت هسته‌ای به ایران می‌دهند، هنوز محل تردید است، کمااینکه تأکید آن‌ها به اینکه غنی‌سازی فقط از طریق کنسرسیوم دنبال شود این گمانه را تقویت می‌کند که آن‌ها به دنبال کنترل و پس از آن تعطیلی غنی‌سازی ایران هستند، حالا شکل‌گیری این توهم که تشکیل کنسرسیوم می‌تواند تجارت را جایگزین سیاست کند و محوری عربی، ایرانی، غربی ایجاد کند، عجله در پیش‌بینی نتیجه است و بیش از اندازه آن را خوش‌بینانه تفسیر می‌کند، این اشتباه تحلیلی که بسیاری دیگر از تحلیلگران و برخی سیاست‌مداران هم گرفتار آن هستند، جدای از آنکه با واقعیت فاصله زیادی دارد، طرف آمریکایی را هم به این سمت سوق می‌دهد که خواسته‌های زیاده‌خواهانه دیگری هم مطرح کند. مشکل تحلیل ارائه‌شده این است که با حسن‌نیت به‌طرف مقابل نتایج را پیش‌بینی می‌کند و هیچ جای خطایی برای زیر میز زدن و بدعهدی طرف آمریکایی در شروط مطرح‌شده قائل نیست. 

برجام برعکس جواب می‌دهد؟ 

آگاهی‌نو، چهارچوب توافق مدنظر ایران را «برجام برعکس» توصیف می‌کند، به این معنی که «اگر در برجام تا پایان دوره ده‌ساله، فرایند غروب شکل می‌گرفت و پرونده ایران عادی‌سازی می‌شد.» اما در توافق جدید «به‌تدریج با کاهش سطح غنی‌سازی هسته‌ای به کف مورد نیاز برای نیاز‌های فناوری هسته‌ای ایران می‌رسد.» اگر آنچه که آگاهی‌نو به آن اشاره می‌کند هدف واقعی توافق باشد به این معنی که سطح غنی‌سازی به‌مرور کاهش پیدا کند در واقع با توافقی بدتر از برجام مواجهیم؛ چرا که حداقل در سال‌های انتهایی برجام، شرایط برای ایران بهبود پیدا می‌کرد و می‌توانست سطح غنی‌سازی را افزایش دهد اما اینجا ایران به مرور به کف غنی‌سازی و فعالیت هسته‌ای رضایت داده است. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران