
شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی، با خدمت صادقانه و مشی اخلاقمدارانه، اثری ماندگار در مسیر عدالت، مردمگرایی و وحدت ملی برجای گذاشت.
سیاستورزی شهید رئیسی؛ عدالتخواهانه و مردمگرایانه

فرهیختگان: شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری که نامش با مردمگرایی، عدالتمحوری، کارآمدی و همگرایی ملی گره خورده است، در دوران کوتاه اما پربار ریاستجمهوری خود، الگویی کمنظیر از مدیریت جهادی و خدمت صادقانه بهجای گذاشت.
او که همراه با یارانش حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه، آیتالله آلهاشم، امامجمعه تبریز، مالک رحمتی، استاندار آذربایجان شرقی و سیدمهدی موسوی، سرتیم حفاظت در هلیکوپتری که شهیدان سیدطاهر مصطفوی و محسن دریانوش، هدایت آن را برعهده داشتند در راه خدمت به مردم به شهادت رسید، نشان داد که میتوان با اخلاص و تعهد، گرههای بزرگ را گشود و شکافهای اجتماعی را ترمیم کرد.
مردمگرایی شهید رئیسی در سفرهای استانی بیوقفهاش به مناطق محروم، از زاغهنشینان چابهار تا سیلزدگان کرمان، خود را نشان داد؛ عدالت، شعارِ محوری دولت سیزدهم در تمرکز بر مناطق محروم متبلور شد. کارآمدی دولت سیزدهم در پرکاری، پیگیری و تمرکز بر کارهای زیربنایی نمود یافت و همگرایی دیگر هویت دولت شهید رئیسی در مواجهه با سایر قوا و طیفهای مختلف مردم بود. در سالروز شهادت این خدمتگزاران نظام، نگاهی به کارنامه دولت سیزدهم، تصویری روشن از رئیسجمهوری را به نمایش میگذارد که نهتنها شعارهایش نمایشی نبود، بلکه در عمل، منافع ملی و وحدت مردم را در اولویت قرار داد.
عدالت شعار نبود
شهید آیتالله رئیسی با عدالتگرایی و مبارزه با فساد، نشان داد که میتوان از درون دولت، زنجیره فساد را قطع کرد. ایشان که پیشتر در قوه قضائیه سابقهای درخشان در برخورد با مفسدان اقتصادی داشت، در دولت سیزدهم نیز این رویکرد را با جدیت ادامه داد. برخی منتقدان معتقدند که اگر شهید رئیسی قصد مبارزه با فساد داشت، میتوانست در قوه قضائیه باقی بماند؛ اما این دیدگاه نادیده میگیرد که فساد اول در بدنه اجرایی دولتها ریشه میدواند و اصلاح ساختارها و نظارت از درون دولت، اولین و مهمترین گام برای پیشگیری و مقابله با آن است. پرونده چای دبش که منجر به محکومیت دو وزیر دولت سیزدهم شد، تنها یکی از نمونههای عزم ایشان برای شفافیت و فسادستیزی بود.
ایجاد همگرایی در حکمرانی؛ مشی سیاسی شهید جمهور
در ادوار انتخاباتی ریاستجمهوری در ایران شاید این اتفاق کمسابقه باشد که یک نامزد انتخاباتی پیگیر رد صلاحیت داوطلب انتخاباتی دیگر باشد، شهید رئیسی اما از معدود افرادی بود که بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان و واکنشهای منفی که افکار عمومی به نتایج اعلامشده نشان داد، پیگیر تأیید صلاحیت برخی داوطلبان انتخاباتی بود. این منش سیاسی آیتالله رئیسی که در دوران ریاستجمهوری هم ادامه پیدا کرد نشان از دغدغه و اهتمام ویژه او بدون شعارزدگی و نمایشانگاری به ایجاد اتحاد، وحدت و جلب نظر مردم بود. برای شهید رئیسی فارغ از رقابتهای انتخاباتی و بازیهای سیاسی اولویت حفظ منافع و اتحاد ملی بود، حتی اگر منافع شخصی و سیاسی او به خطر میافتاد. این ویژگی او در دوران کوتاه ریاستجمهوری او هم در ابعاد گستردهتر ادامه پیدا کرد.
رئیسجمهور شهید فارغ از جناحبازیهای سیاسی و اختلافات رایج در سطوح مختلف مدیریتی، ضرورت و اهمیت حفظ و پاسداری از منافع ملی را درک میکرد و در مواجهه با هر مسئله و مشکلی اولویت را به حفظ منافع و وحدت ملی میداد، منش سیاسی او موجب میشد که شکافها و اختلافات سیاسی عمیق نشوند و تا جای ممکن به حداقل برسند. در سالهای گذشته و ادوار مختلف ریاستجمهوری برهههای حساسی در کشور وجود داشته که منجر به بروز التهابات اجتماعی و تعمیق شکافهای اجتماعی شدند، اما موارد متعددی هم از نوع مواجهه غلط برخی سیاستمداران میتوان نام برد که نهتنها برای حل بحرانها مؤثر نبوده، بلکه حتی به مثابه هیزمی در آتش التهابات عمل کرده است. شهید رئیسی اما در ماجرای ناآرامیها و اتفاقات 1401 که رسانههای معاند هم برای چندپاره کردن جامعه برنامهریزی جدی کرده بودند با درک و شناخت دقیقی از جامعه و اصل آنچه در جریان بود با ناآرامیهای 1401 برخورد کردند. تفکیک قائل شدن میان افرادی که فریبخورده آشوبها بودند و کسانی که مغرضانه ناآرامیها را تشدید میکردند، ایجاد کمیته ویژه بررسی ناآرامیهای 1401 برای پیگیری اتفاقاتی که در پاییز 1401 رخ داده بود، از جمله اقدامات رئیسجمهور شهید در میانه ناآرامیها بود، امری که نشان میداد شهید رئیسی نه برمبنای هیجانزدگی یا برای راضی کردن یک گروه و جناح خاص بلکه برای جلوگیری از کمرنگ شدن وحدت و ملیگرایی اقدام میکردند. شهید رئیسی در مواجهه با سایر رؤسای قوا هم این اصل مهم یعنی حفظ منافع ملی را رعایت میکردند. جلسات مشترک و متعدد میان سران قوا و تأکید و اجرای این امر که رؤسای قوا باید با کمترین اختلاف برای حل مسائل و مشکلات مردم گام بردارند از جمله مواردی بود که نشان میداد شهید رئیسی به معنای واقعی کلمه و بدون شعارزدگی وفاق و همگرایی ملی را در تمام سطوح مدیریتی دنبال میکردند. نکته مهم دیگری که نمونه آنهم در میان رؤسایجمهور کمنظیر است این بود که شهید رئیسی بهواقع چه در صحبتها و سخنرانیها چه در مقام عمل، تلاش میکرد ارتباط خوبی با چهرههای سیاسی که سلایق مختلف سیاسی دارند، برقرار کند و با وجود انتقادهای جناحهای سیاسی رقیب از رئیسجمهور شهید، اهل تسویهحساب سیاسی با آنها نبود. موضوعی که چهرههای سیاسی که اختلاف سلیقه سیاسی با او داشتند هم به این موضوع تأکید داشتند.
دیماه 1402 و نزدیک شدن به انتخابات مجلس بود که دومین و آخرین جلسه رئیسجمهور شهید با احزاب و گروههای سیاسی برگزار شد، برگزاری این جلسه در ابعاد مختلف مورد توجه رسانهها و جریانات سیاسی قرار گرفت. این جلسه درست در شرایطی برگزار شد که برخی چهرههای سیاسی اصلاحطلب بهخاطر تغییرات در فرایند ثبتنام انتخابات مجلس از عدم مشارکت و تحریم انتخابات میگفتند. این جلسه و ایجاد فرصت گفتوگو میان احزاب و چهرههای سیاسی اتفاق مثبتی بود که میتوانست در تشویق احزاب به حضور و نقشآفرینی جدی در انتخابات مؤثر باشد و شهید رئیسی نیز به همین منظور به برگزاری جلسه با احزاب و گروههای سیاسی پرداختند و بعد از این جلسه چهرههای مختلف سیاسی به این موضوع تأکید داشتند که برگزاری جلسات اینچنینی اگر خروجی مشخصی داشته باشد اتفاق مثبتی است.
نگاهی به کارنامه مدیریتی رئیسجمهور شهید این گزاره را اثبات میکند که اولویت اول در سیاستورزی شهید رئیسی حفظ منافع ملی و برقراری همگرایی و وفاق ملی میان مردم بود. شهید رئیسی از هراقدامی که به شکافها و دوقطبیها در جامعه دامن میزد دوری میکرد و متقابلاً تلاش میکرد تا جای ممکن شکافها و دوقطبیها در جامعه و در فضای سیاسی را کاهش دهد، شاید درستتر باشد اگر منش شهید رئیسی را مصداق عینی تحقق وفاق ملی در سطوح مختلف حکمرانی بدانیم.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
