


«یکی از کارهای مهم که به نظر من احتیاج دارد به یک برنامهریزی جامع و کامل از سوی مسئولان و خیلی به نفع کارگر است، یعنی هم به نفع کارگر است و هم به نفع کارفرما، این است که کارگر در سود حاصل از تولید شریک شود. اگر کارگر احساس کند که هر چه سود این جنس بیشتر بشود، سود او هم بیشتر خواهد شد، انگیزه پیدا میکند برای اینکه کار را بهتر از آب در بیاورد. یعنی این به کارگر انگیزه میدهد کار را بهتر، کاملتر، تمیزتر از آب در آورد.»
روز گذشته مقاممعظمرهبری در دیدار با کارگران به مشارکت کارگران در سود حاصل از تولید در بخشی از بیانات خود اشاره کردند. مشارکت کارگران در سود حاصل از تولید شرکت یکی از ایدههای مطرح در بخش خصوصی است که از طریق تعاونیها قابل اجراست. این ایده در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان اجرایی شده است. ماجرای مشارکت کارگران در سود حاصل از تولید، گامی مؤثر در نزدیک شدن به عدالت اجتماعی و البته مشوقی قابل توجه برای خود کارگران شاغل در شرکتهاست. گزارش پیشرو تحلیل و بررسی ایده مطرح شده از سوی رهبر انقلاب از نگاه فعالان کارگری شرکتهای کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، گروه ملی فولاد و هپکو است.
فعال کارگری هفتتپه: مشارکت در سود حاصل از تولید، کارگر را هدفمند میکند
محمد خنیفر با اشاره به ایده مشارکت کارگران در سود حاصل از تولید گفت: «این ایده هم کارگر را هدفمند میکند و هم در رشد و روند تولید تأثیر بسزایی دارد. به قول فرمایش آقا که امروز صحبت کردند، روح کارگر مثل روح سرمایه میماند؛ یعنی کارگر است که به آن سرمایه جان میدهد. تفسیری که از حرف آقا میتوان گرفت این است که اگر سرمایه یا تولید میخواهد جان بگیرد، باید کارگر در سود حاصل از تولید مشارکت داشته باشد تا کارکرد لازم را داشته باشد. باید کارگر شریک باشد، بهترین ایدهای که میتوانیم برای تحقق این اتفاق پیشنهاد کنیم، تعاونی کردن شرکت است. اینکه در بحث تعاونی، اگر این اتفاق بیفتد، میشود سهام آن شرکت را به کارگرها به صورت تعاونی داد.
تعاونی میتواند توسط خود کارگرها ثبت شود؛ در همان وزارتخانه، قانونش هم موجود است. هر شرکتی که تعاونی ثبت کند، کارگرانش میتوانند در آن شرکت سهیم شوند؛ و در سودی که از تولید (که توسط کارگر انجام میشود) به دست میآید، شریک بشوند. ما در شرکت هفتتپه تقریباً چند سال است که داریم روی این قضیه فکر میکنیم، با چند تن از عزیزان و دوستانی که در این زمینه دارند فعالیت میکنند، در تعاونیها و در همین حوزه. همان زمانی که شهید رئیسی در قید حیات بودند و ما بعد از خلع ید اسدبیگی به این فکر افتادیم که شرکت به کجا واگذار شود، یکی از پیشنهادها، تعاونیکردن و مشارکت کارگران بود. ولی با توجه به اینکه ما کارگران هفتتپه از لحاظ مالی و سرمایه دستمان خالی بود و شرکتمان نابود شده بود، توانایی ایجاد تعاونی و سهامدار شدن یک شرکت ورشکسته را نداشتیم. لذا همان قصه توسعه نیشکر خوزستان شد. آن پیشنهاد پذیرفته شد که توسعه نیشکر خوزستان - که همان هفتطرح معروف است - بیاید و هفتتپه را تحویل بگیرد. که هنوز هم آن موضوع قطعی نشده و همان پیمانی که تا الآن هست، برقرار است. باید توجه داشت که در جاهای دیگر دنیا نیز این طرح وجود دارد که کارگر در سود فروش سهیم باشد.
در هند هم هست. در هند، خود کارگرها به صورت تعاونی این مسئله را دارند. این کارگر مستلزم حمایت دولت است. دوماً اینکه، ما یک گروهی به نام سرمایهداران در کشور داریم که مانع این اتفاق میشوند. چون سودشان در همین کارخانههاست، و اگر کارگر بخواهد سهامدار شود، ۱۰۰ درصد آنها متضرر میشوند. لذا ما یک مانع داریم به نام سرمایهداران در کشورمان، یا همان کسانی که سرمایه دارند و دنبال این هستند که هیچوقت کارگر در شرکتها سهام به دست نیاورد یا قدرت پیدا نکند. برای همین، اولاً حمایت دولت را میخواهد، دوماً آگاهسازی خود کارگران را، که کارگر اعتماد کند و در بحث تعاونیسازی مشارکت کند. به همین خاطر، این امر یک فرایند دوجانبه میطلبد؛ هم آزادسازی کارکرد و هم حمایت دولت.»
متن کامل گزارش زینب مرزوقی، خبرنگار گروه جامعه را در روزنامه فرهیختگان بخوانید
