حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
حوزه علمیه با نظریه فقهی امام در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ به سیاست پیوند خورد و نقش مهمی در انقلاب اسلامی ایفا کرد. اما تحجر در حوزه همچنان به شکل‌های جدید ظهور یافته و به‌عنوان چالشی باقی مانده است؛ موضوعی که در پیام رهبر انقلاب به ملزومات حوزه پیشرو مورد تأکید قرار گرفت.
  • ۱۴۰۴-۰۲-۱۸ - ۰۹:۴۰
  • 00
حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
آخوند به‌روز؛ آخوند بلاگر نیست
آخوند به‌روز؛ آخوند بلاگر نیست
زهرا طیبیخبرنگار

حوزه علمیه در دهه‌های 40 و 50 با نظریه‌ای که امام در فقه مطرح کرد، مسیر تازه‌ای طی می‌کند و به ساحت امر سیاسی پیوند می‌خورد تا آنجا که حوزه علمیه از پیشگامان وقوع انقلاب اسلامی می‌شود. در طی این مبارزه امام، جریان تحجر در حوزه تا حد زیادی کمرنگ می‌شود و حوزه به امر سیاسی ورود می‌کند، اما نکته مهم آن است که هنوز آسیب تحجر دست از سر حوزه علمیه برنداشته و با شکل جدیدی بروز و ظهور یافته؛ موضوعی که در پیام رهبر انقلاب در مورد ملزومات حوزه پیشرو و کارآمد به آن اشاره شد. به همین بهانه با حجت‌‌الاسلام مجتبی نامخواه، پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن را از نظر می‌گذرانید. 

پرونده تحجر در حوزه هنوز باز است
امام در منشور روحانیت صراحتاً به این موضوع اشاره می‌کند که پرونده تحجر در جامعه هنوز باز است؛ موضوعی که در پیام روز گذشته رهبر انقلاب نیز به آن اشاره شد. نامخواه در این مورد گفت: «در پیامی که امام به نام منشور روحانیت منتشر کرد و رهبر انقلاب نیز در پیام روز گذشته به آن اشاره کردند و بخش مهمی از پیام هم بازخوانی این پیام بود، اصطلاحی را تحت عنوان پرونده باز مطرح می‌کنند که به این مسئله اشاره دارد که دیگری حوزه سیاسی که روابط استعماری و تحجر است و یا در تعامل با هم، حوزه‌ غیرسیاسی را ساخته‌اند و به‌طور مشخص تحجر در این میدان، قابلیت بازتولید و نوزایی دارد و پرونده بازی دارند که می‌توانند این انگاره‌ متحجرانه را از طرق مختلف بازتولید کنند.
بعضی از این موارد را امام در پیام‌ها و سخنرانی‌های مختلف اشاره کرده‌اند. مثلاً اینکه اگر دیروز تحجر، معطوف به عزلت مجتهد از امر سیاسی بود، امروز تحجر معطوف به انحصار امر سیاسی است. در اتفاقی که در جریان انتخابات مجلس دوم افتاد و ایده‌ انحصار انتخابات در اختیار مجتهدین مطرح شد، امام سخنرانی داشتند که تا دیروز می‌گفتند «مجتهدین حق دخالت در انتخابات ندارند» و امروز می‌گویند «دخالت در انتخابات حق مجتهد است.»
پس تحجر در دوره‌ نهضت، صورت غالب آن، عزلت از امر سیاسی است و تحجر در دوره‌ نظام می‌تواند، متوجه انحصار در امر سیاسی باشد؛ بنابراین تحجر می‌تواند بازتولید شود و پرونده‌بازی دارد. یا در تذکری در مکاتبه‌ امام با بعضی از فقهای شورای نگهبان، می‌گویند تحجر می‌تواند به‌صورت پرخاشگری در گفتار باشد و امام تعبیر «منبر پرخاش‌گو» را به‌کار می‌برد و توصیه به پرهیز از این جایگاه می‌کند. این یکی از صورت‌های بازتولید تحجر می‌تواند باشد. درباره دغدغه‌ اشرافیت و شکل‌گیری اشرافیت مبتنی بر ملک و ساختمان در حوزه دین و مکاتبات و مراوداتی که با شورای عالی حوزه دارند و آنجا اختلاف بین اداره‌کنندگان حوزه و امام و مرحوم سیداحمد وجود دارد که بحث مفصلی است.
اجمالاً می‌خواهم بگویم که امام می‌گویند اگر ساختمان‌ها زیاد شود و اشرافیت دینی و مستغلات دینی شکل بگیرد، انگار این مسیر سیاسی بودن حوزه غیرسیاسی، می‌تواند معکوس طی شود و به عقب برگردیم. یا فقهی که غایت عدالت نداشته باشد. این از موضوعاتی است که امام هم در کتاب بیع‌شان در فقه مطرح می‌کنند، هم در ایده‌های سیاسی‌شان وجود دارد. عین این عبارت که می‌گوید «الأحکام قوانین الإسلام، و هی شأن من شؤون‌ها، بل الأحکام مطلوبات بالعرض، و أُمور آلیة لإجرائ‌ها و بسط العدالةالاحکام. (احکام، قوانین اسلام هستند.

حکومت شأنی از شئون قوانین است.) مضمون آن این است که احکام، قوانینی از اسلام هستند و ابزار دست عدالت هستند، یعنی جایی اگر با احکامی مواجه بودیم که به بسط عدالت کمک نمی‌کردند، این‌ها احکام دین نیستند؛ مضمونی که در مکاتبه با آیت‌الله گلپایگانی در موضوع مالکیت زمین دارند یا در مورد دخالت دولت در روابط کار دارند. اینجا امام استدلال می‌کنند اگر غایت عدالت، برجسته نباشد می‌تواند به طی کردن مسیر معکوس منتهی شود. جریانی که هم آن روز وجود داشت، هم امروز وجود دارد.
بنابراین، تحجر با انقلاب اسلامی و سیاسی شدن حوزه از بین نمی‌رود، بلکه امام به ما هشدار می‌دهند که می‌تواند از صورتی به صورت دیگر تبدیل شود و این یعنی از صورت عزلت در سیاست به انحصار در امر سیاسی تبدیل شود. یعنی از حوزه احکام فقهی به مثابه ابزاری در دست عدالت، تبدیل شود به فرمی از فقه که صورت آن فرم بر غایت عدالت غلبه می‌کند و این‌ها صورت‌هایی از تحجر است که می‌تواند به عنوان آسیب در دوره نظام مطرح شود.»

آخوند به‌روز، آخوند بلاگر نیست
نامخواه در مورد اینکه حوزه برای بازسازی خود باید چه اقداماتی انجام دهد، گفت: «محور‌های مهمی در پیام امام برای این بازسازی مطرح شد اما آنچه مهم است ظواهر روز نیستند، بلکه مسئله‌ها هستند که مهمند. مهم این است که غایت فقه مورد توجه باشد و محور، بازیابی نقش حوزه باشد. مثلاً فرض بفرمایید در به‌روز بودن حوزه یک‌سری ظواهری دارید. این ظواهر می‌توانند از طریق همراهی با تغییرات فرهنگی و اجتماعی بروز پیدا کنند. ولی واقعیتی در مسائل روز وجود دارد و آن غایت عدالت است.
این موضوع آن چیزی است که حوزه باید بر اساس آن بازسازی شود و مرتب خودش را به یک معنا به‌روز کند. غایتی است که در بطن مسائل وجود دارد. بنابراین، منظور از یک آخوند به‌روز، آخوند بلاگر نیست، بلکه حوزه و روحانی‌ای است که می‌تواند به غایت احکام که اصل هستند، برای بسط عدالت ارجاع دهد. ما با حوزه‌ای طرف هستیم که در یک مرگ‌آباد به تعبیر امام، تحجر و تقدس‌مآبی، یک تحول را رقم‌زده؛ تحولی گسترده. ولی بعد از این تحول، این تصور را دامن می‌زند که انگار تمام نهاد در این موضوع دست‌اندرکار رقم زدن این تحول بوده است. در همان پیام منشور روحانیت که به یک معنا محور پیام امروز هم بود، امام اشاره می‌کند. در پیام روز گذشته هم اشاراتی داشت.
دفاع امام از روحانیت، دفاع از همه موجودیت نهاد نیست، دفاع از غایت نهاد است. بنابراین دفاعی قاعده‌مند از نهاد حوزه است. بنابراین مفهومی که می‌تواند حوزه سیاسی را به عقب براند و متحجر باشد، این است که ما غایت‌های این نهاد را فراموش کنیم و وضع موجود را ملاک حقانیت و قابل دفاع بدانیم. این نقد وضع موجود در موارد متعددی سبب تولد حوزه سیاسی می‌شود. حوزه سیاسی‌ای که از نقد وضع موجود حوزه علمیه، پدید آمده است. آیا می‌شود ادامه حوزه پدیده سیاسی، با ر‌ها کردن نقد این وضع باشد؟ این مسئله‌ای است که ما تا حد زیادی با آن مواجهیم.»

متن گفت‌وگوی کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران