مهدی پاشازاده در گفتوگو با «فرهیختگان» مطرح کردمهدی پاشازاده در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: مشکل تیم اسکوچیچ مهاجم نوک بود که دروژدک آن را برطرف کرد.
تراکتور نتیجه انتخابهای درست خود را گرفت

تراکتور قهرمان شد و فاکتورهای زیادی در این مهم دخیل بودند. آنها همه زوایای مثبت برای رسیدن به این مهم را در خود داشتند و نه تنها در داخل میدان بلکه به بهترین شکل ممکن از پس حواشی خارج از زمین فوتبال برآمدند. زنوزی و همکارانش این بار برخلاف فصول قبل، از پس همه بازیهای خارج از زمین فوتبال به خوبی برآمدند و همین یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت آنها در فصل جاری بود. با این حال عمده دلیل موفقیت این تیم، مدیریت اسکوچیچ در ساختوساز تیمی قدرتمند برای رسیدن به هدف قهرمانی بود. تیم تراکتور در طول فصل در هفتههایی که اسیر حواشی بود یا تحت فشار رقبا قرار میگرفت بههیچوجه قافیه را نباخت و حتی پس از شکستها قدرتمندتر باز میگشت و اجازه نداد تا رقبا از آنها سبقت بگیرند؛ بهطوریکه آنها پس از هفته نوزدهم حتی یک بار هم صدر جدول را رها نکرده و درنهایت جام را از آن خود کردند. موفقیت تراکتور در راه رسیدن به قهرمانی با توجه به بهترین خط دفاع و حمله لیگ بهانهای بود تا با مهدی پاشازاده از کارشناسان فوتبال در خصوص این تیم گفتوگو کنیم. اظهارات او را که سابقه مربیگری در تبریز داشته و شناخت خوبی از تیم تراکتور دارد، در ادامه از نظر میگذرانید.
خیلیها معتقدند پیش از شروع فصل درست در زمانی که نقل و انتقالات تابستانی آغاز شد استارت قهرمانی تراکتور با انتخابهای درست مدیریت این باشگاه خورد. نظر شما چیست؟
در چند سال اخیر به ما ثابت شده تیمهایی که قبل از پایان فصل برای فصل بعد هدفگذاری میکنند، موفقتر هستند. در عوض تیمهایی که ثبات در تصمیمگیری و اجرای آن ندارند با بنبستهای غیرقابل جبران روبهرو میشوند. وضعیت حال حاضر استقلال با توجه به تغییرات متعدد و بیبرنامگیهایی که در بخش مدیریت و مربی داشت، نماد بارز این ادعاست. در عوض تیمی مثل تراکتور اجازه نداد زمان از دست برود به نحو احسن از موقعیتها استفاده کرد. آنها بازیکنانی جذب کردند که تفکر قهرمانی دارند و از طرفی با انتخاب منطقی و درست اسکوچیچ در کنار حمایت بینظیر مدیریت و تماشاگرانشان مسیر قهرمانی را به خوبی طی کردند. من آذری هستم، در تبریز زندگی کردم و مربیگری را از همان خطه آغاز کردم. به اعتقاد من جوّی که در بین هواداران این تیم وجود دارد بسیار تأثیرگذار بود. وقتی شما چنین جوّی را در تبریز دارید میتوانید با انتخابهای درست در ساختوساز تیم قدرتمند سیر قهرمانی را راحتتر طی کنید. دقیقاً کاری که تراکتور کرد و با انتخاب یک مربی توانمند و بازیکنانی که تفکر بردن و قهرمانی داشتند در این مسیر گام گذاشت و درنهایت نتیجه انتخابهای خود را گرفت.
با وجود توقعی که از این تیم میرفت در هفتههای ابتدایی بسیار پراشتباه بودند و گاهی میدیدیم خط میانی این تیم با اشتباههایی تأثیرگذار نتایج بازی را تحتالشعاع قرار میدهد، چیزی که در هفته چهارم و بازی برابر ذوبآهن اسکوچیچ هم به آن اشاره کرد.
به نظر من نه فقط خط میانی بلکه در همه خطوط تا حدودی ناهماهنگی وجود داشت. این فقط نه به دلیل نقص فنی، بلکه به دلیل حواشی است که پیرامون این تیم به وجود آمد. مشکلاتی که بیرانوند و دو بازیکن دیگری که از پرسپولیس آمده بودند، داشتند باعث شد تا تمرکز لازم وجود نداشته باشد و از طرفی هماهنگی بازیکنان خارجی و نفرات جدید با ترکیب اصلی کمی زمان برد. هماهنگی آن اتفاقاتی نیست که در جریان تمرینات رخ میدهد، بلکه برای هماهنگی لازم نیاز به برگزاری بازی رسمی است؛ چراکه مسابقات هارمونی اصلی را بین بازیکنان به وجود میآورد. درنتیجه طبیعی است که پس از ۷ یا ۸ هفته که مدتی استاندارد است عملکرد واقعی یک تیم به نمایش درآید. نفرات خارجی این تیم بهترین بازیکنان تیم تراکتور بودند و به نظر من بسیار تأثیرگذار بازی کرده و نقش پررنگی در این قهرمانی داشتند. آنها با غلبه بر حواشی به هماهنگیهای لازم رسیدند و کارشان فوقالعاده بود.
اسکوچیچ با وجود عملکرد خوب در سالهای حضور در فوتبال ایران هرگز نتوانست حق خود را بگیرد. به نظر شما این قهرمانی میتواند پاداشی برای همه موفقیتهای او در مدت حضور در فوتبال ایران باشد؟
او رقابت خوبی با همتایان خود در دیگر تیمها داشت و تمرکز خوبی روی تیمش گذاشت. به نظر من میتوانست تواناییهای خود را در تیم ملی هم نشان بدهد. به نظر من در مدتی که در تیم ملی هم بود به نحو احسن کار کرد و حالا با حضور در تراکتور و به دست آوردن قهرمانی نشان داد که واقعاً لیاقت این موفقیت را دارد. به او تبریک میگویم چراکه کار بزرگی انجام داد.
تراکتوریها نقاط قوت بسیار و چند نقطه ضعف نیز داشتند. به نظر شما اصلیترین عاملی که باعث شد تا این تیم به مقام قهرمانی برسد، چیست؟
فارغ از مسائل فنی، اتحاد و همدلی موجود در این تیم یکی از عمده دلایل موفقیت و قهرمانی تراکتور بود. از طرفی نباید از عملکرد خوب خط دفاعی و دروازهبان این تیم غافل شویم. آنها به خوبی میتوانستند روی توانایی بازیکنان دفاعی و دروازهبان خود حساب کنند. به نظر من بیرانوند ازجمله نقاط مثبت آنها بود. از طرفی خط هافبک منسجم و توانمندی داشتند که در تمام نبردهای فصل جاری پا پس نکشیده و تا آخرین دقایق قدرتمندانه در برابر حریفان ایستادند. نقطه ضعف تراکتور نداشتن یک مهاجم شش دانگ و نوک حمله بود که آن هم در نیمفصل دوم با جذب دروژدک برطرف شد. تیم کاملی بود که در هر نقطه از زمین بازیکنان خوبی داشت و از این توانمندی خود استفاده کرد.
با وجود همه توانمندیهای خط دفاعی این تیم انتقادهای زیادی به آنها بود و گاهی با اشتباههایشان در نتایج این تیم تأثیرگذار بودند بهطوریکه حتی میتوانیم حذف از لیگ قهرمانان2 آسیا را به پای همین اشتباههای فردی بگذاریم.
شاید این نظر من کمی ناراحتکننده باشد اما ما در خط دفاعی در کل فوتبال کشور و حتی تیم ملی، استاندارد بازیهای بینالمللی را نداریم. به همین دلیل در بازیهای برونمرزی ملی و باشگاهی به مشکل برمیخوریم. شاید با همین نفرات بتوانیم در لیگ ایران رقابت جذابی بسازیم اما وقتی پا را فراتر گذاشته و وارد بازیهای خارجی میشویم با افزایش سطح بازیها به مشکل برمیخوریم. دو عامل در این مهم تأثیرگذار است. اول، نیروی انسانی و بازیکنانی که صاحبان این پست هستند و دوم، تفکرات مربیان. چند سالی است که ما به بازی ۴ دفاعه روی آوردیم و پیش از این اغلب دفاع سه نفره در دستور کار مربیان بود که نظم و انضباط زیادی لازم نداشت و بیشتر یارگیری بود. درحالیکه در دفاع ۴ نفره به پوشش بیشتری نیاز داریم بهطوریکه دفاع وسطهای دنیا بیشترین لمس توپ را در طول مسابقه دارند و باید در بازیسازی عالی باشند. نوع جاگیری، آفسایدگیری و بسیاری از موارد ازجمله وظایف مدافعانی است که به لحاظ یارگیری نیز به شدت تحت فشار هستند. درحالیکه در بازی سه نفره به دلیل وجود سوئیپر تا این حد تحت فشار نیستند؛ چراکه بسیاری از وظایف بر عهده او بود. حالا همه این موارد ادغام شده و بر عهده مدافعین دفاع خطی است. حالا تصور کنید در چنین شرایطی مربیانی مسئولیت تیمها را بر عهده گرفتند که خودشان دفاع ۴ نفره بازی نکردند و اطلاعاتشان حداقل برای اجرا محدود است. به همین دلیل نتوانستند جزئیات را به بازیکنان منتقل کنند. به همین دلیل، هم نیروی انسانی و هم عدم انتقال این موارد به بازیکنان، باعث چنین نقصی است.
چطور تراکتور موفق شد از دو رقیب جدی یعنی سپاهان و پرسپولیس سبقت بگیرد؟
بازیکنان خارجیای که تراکتور خرید بسیار خوب و دونده هستند. حتی داخلیها و جوانهایی که در این تیم بازی کردند بسیار تأثیرگذار بودند. این نشان میدهد که تراکتور پتانسیل قهرمانی داشته درحالیکه سپاهان با مورایس با وجود آن همه بازیکن خارجی گرانقیمت و مطرح بارها دست به تغییر زد و با وجود همه تلاشهایی که کرد به دلیل عدم انسجام لازم نتوانست کاری از پیش ببرد. پرسپولیس هم همینطور. آنها هم حاشیههایی داشتند که اجازه نداد در کورس بمانند و نتوانستند مقاومت کنند. فارغ از همه این موارد تیم مدیریتی باشگاه تراکتور به خوبی عمل کرد. مشخص بود که روی این موضوع مطالعه شده و آنها به خوبی از پس بازیهای خارج از زمین برآمدند.
شما با خداداد عزیزی همبازی بودید و به خوبی او را میشناسید. حضور خداداد روی نیمکت تراکتور و یارگیریهایش با رقبا درحالیکه اجازه نمیداد سایر اعضای تیم وارد حواشی شوند، چقدر در این موفقیت تأثیرگذار بود. آیا او نقش خود را به خوبی ایفا کرد؟
تیمی که در مسیر قهرمانی گام برمیدارد نیاز به حضور آدمهای بزرگ روی نیمکتش دارد. رختکن و آنچه در آن اتفاق میافتد بسیار مهم است. باید رک بگویم. بازیکنان وقتی میبینند افرادی که در کنار تیم قرار گرفتند به اندازه کافی بزرگ نیستند یا حداقل بزرگتر از آنها نیستند، حرف شنوی ندارند. این تفکر مخصوصاً در تیمهای ایرانی مشکلساز میشود. درنتیجه فردی با سابقه خداداد عزیزی وقتی با بازیکنان صحبتی کند، قطعاً مورد تأیید قرار میگیرد و گوش میکنند. این یکی دیگر از فاکتورهای مهم تراکتور در راه رسیدن به قهرمانی بود. ما این مورد را در سالیان قبل در تیم پرسپولیس هم دیده بودیم. وجود کریم باقری یا حتی افشین پیروانی به عنوان افرادی که از بازیکنان پرسپولیس بزرگتر بوده و جایگاه ارزشمندتری داشتند، به نوعی جنجالها و حواشی را مدیریت میکرد و در قهرمانیهای مکرر این تیم نقش داشت. در بسیاری از تیمها که ادعای قهرمانی دارند ولی به آن دست نمییابند، علتش عدم وجود یک بزرگتر است. از این رو نمیتوانیم از نقش پررنگ خداداد عزیزی در مدیریت حواشی تیم تراکتور و ارتباط با بازیکنان به راحتی بگذریم؛ چراکه بسیار تأثیرگذار بود.
مطالب پیشنهادی













