

فرهیختگان: حمله صبح روز گذشته یمن به فرودگاه بنگوریون اثبات کرد که تلاشهای 50 روزه برای مهار یمنیها، شکست خورده است. اگرچه که یمنیها تحت فرمان و دستور ایرانیها مبارزه با اسرائیل را دنبال نمیکنند؛ اما اشتراکات هویتی که میان ایران و یمن وجود دارد و البته حمایت ایران از مقاومت، این گزاره را مورد توجه قرار میدهد که پیروزی یمن در این مبارزه و ضربه زدن به اسرائیل، میتواند بهمثابه یک ابزار به کار گرفته شود. به همین بهانه با ایمان محمدی، کارشناس مسائل یمن گفتوگو کردیم و به بررسی ساختارهای مبارزاتی و هویتی انصارالله یمن پرداختیم، در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
شروع مرحله پنجم مقابله با رژیم صهیونیستی
یمنیها از 5 مرحله تصاعدی برای مقابله با صهیونیستها، استفاده کردند، آخرین مرحله آن، مبارزه امنیتی با اسرائیل است، محمدی در تشریح حمله به فرودگاه بنگوریون و مسیر مبارزاتی یمنیها گفت: «دولت صنعا بهعنوان دولت مستقر، حملات خود در دفاع از فلسطین را کمتر از یک ماه پس از هفتم اکتبر آغاز کرد؛ یعنی در نوامبر. از زمان شروع این حملات، انصارالله تاکنون پنج مرحله تصاعدی در برابر رژیم صهیونیستی طی کرده است. چهار مرحله اول، مراحلی بود که تمرکز آن بر فشار اقتصادی به رژیم صهیونیستی بود. این مراحل از بندر جنوبی فلسطین اشغالی شروع شد، به دریای سرخ کشیده شد و پس از ورود آمریکا و انگلیس، عملیاتها به کشتیهای آمریکایی و انگلیسی گسترش یافت. توسعه عملیاتها به خلیج عدن، شمالغرب اقیانوس هند، مدیترانه و در نهایت به مرحلهای رسید که انصارالله اعلام کرد وارد «مبارزه امنیتی» با رژیم شده و مراکز سیاسی و امنیتی سرزمینهای اشغالی را مستقیماً هدف قرار خواهد داد.»
پرواز هایپرسونیک به مقصد بنگوریون
یمنیها در حمله صبح روز یکشنبه از موشک هایپرسونیک استفاده کردند، محمدی در اشاره به توانمندی تسلیحاتی یمنیها در حملات به اسرائیل گفت: «انصارالله در ابتدا از تسلیحات بسیار سادهای مثل پهپاد الثماد ۱ تا ۳ استفاده میکرد، اما اکنون از پهپاد پایه یا همان «نماد ۴» استفاده میکند که برد بیشتری دارد، سطح مقطع راداری کمتری دارد و قابلیت شناسایی پایینتری دارد. این پهپاد تاکنون چندین مرتبه به تلآویو و اطراف تلآویو اصابت کرده است. در اوایل دفاع از فلسطین، موشک مورد استفاده ذوالفقار بود که از نظر سطح فناوری شاید همرده یا کمی پیشرفتهتر از موشکهای سطح شهاب یک باشد. اما اکنون موشک مورد استفاده، «فلسطین ۲» است که موشکی هایپرسونیک با سرعت بالا و بردی بیش از ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ کیلومتر دارد.
او ادامه داد: «این موشک اکنون تقریباً تمامی سرزمینهای اشغالی را مورد هدف قرار میدهد. در هفته گذشته، گزارشهایی از اصابت به مناطق مختلف از الجلیل و حیفا تا قدس، نواتیم و تلآویو منتشر شده است. روز گذشته هم دیدیم که فرودگاه بنگوریون بهخوبی مورد اصابت قرار گرفت و این حمله توانست از چهارلایه پدافند رژیم صهیونیستی و حتی از سامانههای اضافهشده توسط آمریکا بهراحتی عبور کند. این، اخطار و هشدار بسیار شدید به پدافند هوایی رژیم صهیونیستی و نشانهای از پیشرفت مستمر انصارالله در یک سال و نیم گذشته است؛ پیشرفتی که همچنان ادامه دارد.»
یمنیها بر مبنای ساختار هویتی خودشان را تحتنظر دیگری تعریف نمیکنند
محمدی در مورد اینکه اسرائیل و آمریکا، ایران را مسئول حملات یمن معرفی میکنند، گفت: «گرهزدن این حملات به ایران به دلیل آن است که برای رژیم صهیونیستی سخت است بپذیرد که یمن، کشوری که سامانههای پدافندیاش را شکست میدهد، مستقل عمل میکند. درحالیکه گزارشهای متعددی از نهادهای رسمی آمریکا، اندیشکدهها، مؤسسات علمی غربی و حتی شرقی در یک تا دو سال گذشته بارها منتشر شده که تأکید دارد انصارالله مستقل از ایران عمل میکند و نیروی ادعایی نیابتی یا «پراکسی» ایران نیست. استقلال تصمیمگیری در یمن تقریباً مورد پذیرش و تأیید بسیاری از نهادهای علمی و رسمی جهان است. اینکه برخی وارد بازی رسانهای شوند، این گزارهها را تغییر نمیدهد. از نظر دیدگاهی و اعتقادی هم یمن تنها عضو محور مقاومت است که تمدنی همراستا با ایران دارد. وقتی با یمنیها صحبت میکنید، آنها خود را از نظر تمدنی کمتر از ایران نمیدانند. تمدنی حدود ۳۵۰۰ساله دارند و قرآن نیز به این تمدن اشاره کرده است؛ از ماجرای اصحاب فیل، اصحاب اخدود، سد مأرب، قوم سبأ، ملکه بلقیس و موارد متعدد دیگر که همگی نشاندهنده این تمدن هستند.»
وی افزود: « یمنیها چون دارای هویت و تمدن چندهزارساله هستند، بهاصطلاح، نمیپذیرند که خودشان را تحتنظر دیگری تعریف کنند. این مسئله یک موضوع هویتی است که در عمل هم خودش را نشان میدهد و ساختار قبیلهای آن را تقویت میکند؛ چرا که ساختار اجتماعی یمن هنوز بهصورت قبیلهای تعریف میشود. هر قبیله جغرافیای خودش را دارد و از کودکی، جوانان یمنی آموزش میبینند و تمرین میکنند که باید از جغرافیای قبیله و هویت قبیلهای خود دفاع کنند و کسی جز خودشان نباید از این جغرافیا دفاع کند. این، باعث تقویت همان هویت میشود که تحتنظر دیگران خود را تعریف نمیکنند. اصلاً ضربالمثلی هم دارند که مشهور است: «الیمن مقبرة القضات»؛ بهاصطلاح، یمن قبرستان متجاوزان است. در طول تاریخ هیچ متجاوزی نتوانسته یمن را بهصورت بلندمدت و دائمی تحت سلطه خودش قرار دهد. ما همین صحبتها را درباره ایران هم میکنیم؛ ایران هیچوقت در طول تاریخ مستعمره نبوده. این فضا، فضای هویتی و تمدنیای است که یمن دارد. حالا به این فضا، فضای ایدئولوژیک و اعتقادی هم اضافه شده؛ یعنی دیدگاه تشیع زیدی که اساساً قیام علیه ظلم و جور را واجب میداند. امربهمعروف و نهیازمنکر است که هویت اصلی این مذهب محسوب میشود. فضای این مذهب، فضایی است که در آن قیام با سیف (شمشیر) واجب است.»
پیروزی انصارالله، پیروزی ایران از منظر تسلیحاتی هم خواهد بود
محمدی در مورد تهدید و فرصتهایی که حمایت ایران از یمن برای ما به همراه خواهد داشت، گفت: «هر کسی که الان نسبت به تهدید یمن کرنش میکند، طبعاً نسبت به تهدید ایران بیشتر کرنش خواهد کرد. وقتی یک موشک انصارالله وارد عمل میشود، قاعدتاً ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ یا بیشتر موشک ایران، طبیعتاً تخریب بیشتر، دقت بالاتر، ضرایب بهتر و خروجی قویتری خواهد داشت. طبیعتاً از پیروزی انصارالله، پیروزی ایران از نظر تسلیحاتی هم برداشت میشود. از سوی دیگر، در گزارشهای حداقل یک تا دو هفته گذشته هم ما شاهد بودیم که به طور مکرر، مخصوصاً بعد از تهدید دو روز پیش وزیر دفاع آمریکا، تحلیلگران مستقل جهان همیشه این سؤال را مطرح میکنند: شما که نتوانستید مسئله یمن را حل کنید درحالیکه یمن یکی از کشورهای فقیر جهان است، تسلیحات پیشرفته ندارد، قدرت متنوعی ندارد، فضای اقتصادیاش ضعیفتر است، سیاست شکلگرفتهای ندارد، هویتهای مختلفی دارد و... چطور میخواهید ایران را مهار کنید؟ درصورتیکه ایران جغرافیای ژئوپلیتیک متنوعتر و ویژهتری دارد و تمام آن مسائلی که در یمن کمرنگتر است، در ایران پررنگتر است.»
محمدی به این موضوع هم اشاره کرد که یمنیها به این منظور که مذاکرات ایران منجر به ثبات در منطقه شود هم از آن استقبال میکنند و گفت: «در فضای قبل از آتشبس ۲۰۲۲، همواره ایران تحتفشار بود که «شما مقصرید که انسانها کشته میشوند.» ایران در مذاکرات با عربستان و طرفهای واسطه اعلام میکرد که موضع یمن، موضع خود یمن است؛ شما اگر با یمن مشکل دارید، با خود یمن مذاکره کنید، این مسئله مرتبط با ایران نیست. یعنی تقریباً بین نهادهای رسمی و نهادهای علمیتر و در محافل علمی تقریباً مسجل شده که یمن پراکسی یا نیروی ادعایی نیابتی ما نیست و اینکه اکنون اقداماتی انجام میدهد، مجدداً ربطی به فضای مذاکرات ما ندارد.
وی ادامه داد: «البته دوستان یمنی قائلند که اگر مذاکرات هستهای ایران به نتیجه برسد، فضای منطقه و بهویژه یمن هم به سمت آرامش خواهد رفت. البته این رابطه، برعکس دیده میشود؛ یعنی نمیگویند که فضای یمن بر مذاکرات اثر دارد، بلکه میگویند اگر مذاکرات ایران موفق شود، خروجیاش آرامتر شدن فضای منطقه و رفتن به سمت صلح خواهد بود. البته این موضوعی است که رژیم صهیونیستی با آن مخالف است و تلاش دارد فضا را گره بزند تا مذاکرات را سختتر و رسیدن به نتیجه را دشوارتر کند. طبیعتاً نیروهای دستبهقلم رژیم صهیونیستی نیز همین تفکرات را نشر میدهند و میخواهند تحولات یمن را که در دفاع از فلسطین انجام میشود، به مذاکرات هستهای ما ربط دهند، درحالیکه تقریباً ربطی ندارد.»
استعفای نخستوزیر وابسته به آمریکای دولت یمن
همزمان با شروع حملات به یمن و تشدید آنها، تغییراتی در دولت یمن وابسته به عربستان اتفاق افتاد، محمدی در تحلیل این وقایع نیز توضیح داد: «تحولات جنوب یمن مربوط به خود یمن است. ما در جمهوری اسلامی ایران، چون دولت صنعا را به رسمیت میشناسیم، طبیعتاً دولت جنوب را به رسمیت نمیشناسیم و کابینهاش هم برای ما اعتباری ندارد. این تحولات مربوط به دولتی است که مورد حمایت عربستان است و این دولت، اشکالات و مسائل متعددی دارد؛ قدرت واحدی وجود ندارد؛ دستکم هشت قدرت در مناطق غیر تحت کنترل، یعنی مناطق دولت عدن، حضور دارند که هرکدام جغرافیای تحت تسلط، نیروی نظامی تحت امر و ساختار اجتماعی خاص خود را دارند. به همین دلیل، دولتی که در این شرایط سر کار بیاید، عملاً نمیتواند کار مؤثری انجام دهد؛ چراکه با هشت قدرتی مواجه است که هر یک منافع خاص خود را دنبال میکنند و از حمایتهای منطقهای و بینالمللی برخوردارند. حمایت از دولت جنوب توسط عربستان، امارات و آمریکا در سالهای گذشته مشروط به مجموعهای از اصلاحات اقتصادی شده بود. چند نخستوزیر نیز آمدند اما نتوانستند این اصلاحات را اجرایی کنند؛ از جمله همین آقای احمد عوض بن مبارک، نخستوزیر سابق که همین دو سه روز پیش استعفا داد.»
وی افزود: «او سال گذشته، یعنی حدود یک سال و نیم پیش، با حمایت آمریکا وارد عرصه سیاست شد و چون پشتیبانی آمریکا را داشت، انتظار میرفت بتواند برخی اقدامات را پیش ببرد؛ اما او نیز موفق نبود و اکنون وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و سایر حوزهها در جنوب بدتر از گذشته شده است. برای مثال، یک کشتی حامل کالا وقتی در شمال و در مناطق تحت کنترل انصارالله، در بندر الحدیده تخلیه میشود، طرف مقابلش فقط یک دولت است. مالیات به همان دولت داده میشود، کالا نیز توسط همان دولت تخلیه شده و تحت حفاظت همان دولت، تقسیم میشود؛ یعنی تمام فرایندها ذیل یک دولت صورت میگیرد، آن هم دولت صنعا. اما در جنوب چنین نیست؛ وقتی یک کشتی در بندر عدن پهلو میگیرد، ابتدا باید عوارضی به دولت بدهد. وقتی بارش را تخلیه کرد و میخواهد جابهجا کند، اگر وارد منطقه عدن شود که تحت تسلط شورای انتقالی است و نه دولت، باید یک عوارض یا بهاصطلاح باج به شورای انتقالی بپردازد. سپس وقتی وارد فضاهای قبیلهای میشود، چون دولت مستقری نیست و نمیتواند حاکمیت خود را اعمال کند، دوباره باید به قبایل پرداختی داشته باشد. وقتی از مناطق تحت کنترل شورای انتقالی وارد مناطق تحت کنترل صالح، مثلاً در ساحل غربی میشود، باید به آنها هم پرداخت داشته باشد. این روند عملاً مسیر تخلیه بار را چندبرابر پرهزینهتر میکند.»
او ادامه داد: «اگر این مثال را به مسائل دیگر تعمیم دهیم، مثلاً برق؛ اکنون با گرمشدن هوا در جنوب، سال گذشته فقط دو ساعت برق در روز وجود داشت، اما در شمال تقریباً ۲۴ ساعته برق برقرار است. در مورد قیمت ارز نیز، در شمال هر دلار آمریکا حدود ۵۲۰ ریال یمنی معامله میشود و این نرخ تقریباً سه چهار سال است که ثابت مانده، اما در جنوب، نرخ دلار اکنون به حدود ۲۶۵۰ ریال یمنی رسیده و فقط در دو سه ماه گذشته، حدود ۲۰۰ ریال سقوط کرده است. از دو سال گذشته تاکنون، تقریباً بین هزار تا ۱۵۰۰ ریال به نرخ ارز اضافه شده و این افزایش دائمی ادامه دارد. در جنوب خدمات عمومی وجود ندارد، فساد گسترده است و نیروهای غیرنظامی و مسلح که تحت گروهها و قبایل مختلف هستند، حاکمیت خود را اعمال میکنند.»
او همچنین گفت:«همین مسائل باعث شد آقای احمد بن مبارک درخواست برکناری ۱۲ وزیر را بدهد و اعلام کند این افراد فاسد هستند و بهجای کار برای منافع یمن، برای منافع گروههای تحت حمایت خودشان فعالیت میکنند. آقای رشاد العلیمی نیز نتوانست این ۱۲ نفر را برکنار کند چون قدرتی ندارد؛ قدرت در آنجا در دست شبکهای هشتنفره به نام شورای ریاستی است. آقای بن مبارک هم اعلام کرد که در چنین شرایطی نمیتواند کار کند و استعفا داد. اکنون آقای سالم برک، وزیر دارایی پیشین بهعنوان نخستوزیر منصوب شده که ظاهراً از نیروهای تحت حمایت امارات است.»
