

فرهیختگان: درپی مذاکرات اخیر ایران و آمریکا در رم، گمانهزنیهایی درباره احتمال دیدار ایران با طرفهای اروپایی در دور بعدی گفتوگوها مطرح شده است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در پاسخ به این پرسش که چرا اروپا از مذاکرات کنار گذاشته شده، اظهار داشت که خود اروپاییها تمایلی به مشارکت نداشتهاند.
این درحالی است که ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، تهدید کرده که اگر مذاکرات ایران و آمریکا منافع امنیتی اروپا را تأمین نکند، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر سابق ایران در نروژ، در مصاحبهای به تحلیل این تحولات پرداخت.
او با اشاره به شکاف عمیق بین اروپا و آمریکا بر سر مسائل اوکراین، تعرفهها و نقش ناتو، معتقد است اروپا ممکن است از اسنپبک بهعنوان اهرمی برای جلب حمایت آمریکا در پرونده اوکراین استفاده کند. فرجیراد تأکید کرد ایران باید با گفتوگوهای مستقیم با اروپا، این کشورها را متقاعد کند که بهدنبال این نیست که در اختلاف بین آمریکا و اروپا در یک طرف ماجرا بایستد. او همچنین هشدار داد که گرایش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس به اروپا و فشارهای آمریکا برای تضعیف آژانس میتواند مذاکرات را پیچیدهتر کند. مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
عدم حضور اروپا در مذاکرات هستهای چه پیامدها و دستاوردهایی میتواند برای ایران داشته باشد؟ چرا اروپا تاکنون حاضر نشده طرف مذاکره باایران قرار بگیرد؟
اروپا را نمیتوانیم کلاً از مذاکرات کنار بگذاریم. با اروپاییها یکبار با معاون وزیر خارجه در نیویورک مذاکرات مقدماتی داشتیم، در دوره دوم مذاکرات خانم کالاس اعلام کرد اگر ایران نتواند مشکلاتش را با آمریکا حل کند. ما کاری از دستمان برنمیآید. اما بعد از شروع مذاکرات ایران آمریکا در مسقط با این که ایران پیامهایی فرستاد که اروپاییها مذاکراتشان را ادامه دهند رغبتی نشان ندادند. دلایل متعددی برای این عدم رغبت میتوان برشمرد؛ نخست اروپاییها از این موضوع ناراحت و عصبانی بودند که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تصمیمگیریهای خود با آنها مشورت نکرده بود. دوم، آنها در مذاکرات جاری مشارکت نداشتند و انتظار داشتند ایران تلاش بیشتری برای جلب مشارکت آنها انجام دهد یا حداقل زمینهای برای حضورشان در مذاکرات فراهم کند. سوم، اروپا همواره نسبت به همکاری ایران با روسیه، بهویژه در ارتباط با جنگ اوکراین، انتقادهایی مطرح کرده است.
اروپاییها معتقدند این همکاریها که به ادعای آنها صورت گرفته، امنیت اروپا را به خطر انداخته است. در همین راستا، وزیر امور خارجه فرانسه روز دوشنبه در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، ضمن اشاره به مسائل مرتبط با ایران، بهطور خاص به موضوع به خطر افتادن امنیت اروپا نیز تأکید و اتهاماتی را در این زمینه مطرح کرد. البته ایران این اتهامات را رد کرده است.
چرا فرانسه بدون توجه به مذاکرات شکلگرفته تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه کرده است؟
درست است که آمریکا در مذاکرات دست برتر را دارد و میخواهد این مذاکرات را به نتیجه برساند، اما در حال حاضر روابط اروپا و آمریکا به دلیل مسائل متعددی ازجمله تضعیف اتحادیه اروپا، نقش ناتو، تضعیف اوکراین، همکاری ایران با روسیه و همچنین موضوع تعرفههای تجاری بهشدت بحرانی است. این احتمال وجود دارد که اروپا، بهدلیل لجبازی با ترامپ، مانع از حلوفصل کامل مسئله هستهای ایران شود. علاوه بر این نشانههایی وجود دارد که اسرائیل- که اکنون سیاستهایش در مورد مسئله هستهای ایران تا حدی با آمریکا در تضاد قرار گرفته- تلاش میکند بهنوعی به کشورهای اروپایی نزدیک شود. اینها جزئیاتیاند که باید به آنها توجه کنیم. بااینحال امیدواریهایی وجود دارد که در روز شنبه آینده، همزمان با مذاکرات بین ایران و آمریکا، مذاکراتی نیز بین ایران و اروپا برگزار شود.
در روزهای اخیر، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران اظهاراتی در این باره مطرح کرد و گفت ایران پیشنهادهایی برای مذاکره به طرفهای اروپایی ارائه داده، اما آنها تمایلی به ادامه گفتوگوها نشان ندادهاند. در واکنش به این اظهارات، طرف فرانسوی بهسرعت پاسخ داد و اعلام کرد فرانسه به گفتوگو با ایران در مورد مسائل هستهای تمایل دارد. این موضعگیری فرانسه ظاهراً در تضاد با اظهارات وزیر امور خارجه این کشور در شورای امنیت بود که روز گذشته بیان شده بود.
همچنین اخیراً پیامهایی بین ایران و اروپا ردوبدل شده است. ایران به طرفهای اروپایی پیشنهاد کرده همزمان با برگزاری دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا در رم در آینده نزدیک، مذاکراتی نیز بین ایران و اروپا برگزار شود. اخبار در این زمینه متناقض است؛ برخی گزارشها حاکی است اروپاییها به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادهاند، درحالیکه برخی دیگر میگویند هنوز پاسخی از سوی اروپا دریافت نشده است. بااینحال به نظر میرسد موضوع در مسیری قرار گرفته که احتمال برگزاری مذاکراتی بین ایران و اروپا را تقویت میکند. با توجه به این مقدمه نمیتوان گفت ایران صرفاً با تمرکز بر مذاکرات با آمریکا میتواند به نتیجه مطلوب برسد، بدون آنکه نیازی به گفتوگو با اروپا احساس کند، حتی وزیر امور خارجه فرانسه روز گذشته در شورای امنیت تهدید کرد ایران بیش از 10 سال است که تعهدات خود درقبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بهطور کامل رعایت نکرده، بنابراین ما مکانیسم ماشه را فعال خواهیم کرد.
در مذاکرات اخیر در رم شاهد بودیم که ترامپ در گفتوگو با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین حضور داشت. تصویری که در رسانهها منتشر شد، نشاندهنده حذف صندلی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه بود. آیا میتوان اینگونه برداشت کرد که آمریکا تمایل دارد اروپا را در پروندههای سیاست خارجی خود کنار بگذارد؟ دلیل این رویکرد چیست؟
درواقع ترامپ اساساً به اتحادیه اروپا بهعنوان یک نهاد منظم و همگرا اعتقادی ندارد. هفته گذشته ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان در مصاحبهای اعلام کرد ترامپ چندینبار با او تماس گرفته و پرسیده چرا مجارستان از اتحادیه اروپا خارج نمیشود؟ این موضوع نشاندهنده آن است که آمریکا، تحترهبری ترامپ، بهصورت جدی درحال تضعیف جایگاه اتحادیه اروپاست، همچنین در کنفرانس امنیتی مونیخ، اظهارات توهینآمیزی از سوی نمایندگان آمریکا علیه اروپا مطرح شد. اینها همه نشاندهنده آن است که آمریکا تلاش میکند راستگرایان را در اروپا به قدرت برساند. در مجموع این اقدامات حاکی است که آمریکا دیگر به اروپا بهعنوان یک متحد جدی، آنگونه که در گذشته بود، نگاه نمیکند.
از نظر ترامپ، اروپا صرفاً باید خود را با منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا هماهنگ کند. او معتقد است آمریکا وظیفهای برای کمک به اروپا در زمینههای مختلف، ازجمله تعرفههای تجاری، مسائل نظامی، امنیت یا مقابله با روسیه ندارد. در مورد ایران نیز همین رویکرد حاکم است. ترامپ میگوید حل مسئله ایران به اروپا ربطی ندارد. او میخواهد توافق با ایران را بهعنوان یک دستاورد بزرگ شخصی تبلیغ کند و تمایلی ندارد این توافق را با اروپاییها شریک شود.
این رویکرد کاملاً با روحیه ترامپ سازگار است. او نمیخواهد بگوید که غرب، بهعنوان مجموعهای از اروپا و آمریکا، با ایران به توافق رسیده است؛ چنین چیزی در ذهنیت او جایی ندارد. بااینحال واقعیت این است که ایران هم با اروپا تعاملاتی دارد و هم با مشکلاتی دراینرابطه مواجه است. ممکن است ایران با آمریکا به توافقهایی برسد، تحریمها لغو و توافقی امضا شود. اما در این میان، روابط با اروپا نیز اهمیت دارد و چالشهایی را به همراه خواهد داشت. اسنپبک نیز در این باره باید مورد توجه قرار گیرد. مکانیسم اسنپبک باید حلوفصل شود، زیرا این مسئله میتواند بهعنوان مانعی برای لغو کامل تحریمهای ایران که هدف اصلی ماست، خودنمایی کند. طبیعتاً اگر این موضوع حل شود، ایران میتواند با اروپا نیز همکاری کند.
اروپا در واکنش به رویکرد ترامپ در پروندههای مختلف چه اقداماتی انجام خواهد داد؟ برای مثال در مورد اوکراین شاهد بودیم که اروپا از حمایت نظامی و سیاسی از اوکراین دست نکشید و جنگ- برخلاف خواستههای ترامپ- همچنان ادامه دارد. در پروندههای دیگر، ازجمله پرونده ایران و موضوع اسنپبک که مطرح شد، اروپا چگونه ممکن است واکنش نشان دهد؟ آیا درنهایت ناچار خواهد شد با آمریکا همراهی کند یا ممکن است رویکرد اختلافنظر با آمریکا را ادامه دهد؟
اگر ایران بتواند با اروپا همکاری کند و اروپاییها را متقاعد سازد که بهدنبال سلاح هستهای نیست، همانگونه که بهصورت فرضی با آمریکا به توافق رسیده، میتواند با اروپا نیز به توافق برسد. درواقع ایران میتواند نگرانیهای اروپا را در مورد برنامه هستهای خود برطرف کند. به نظر من، اروپا بهدنبال ایجاد موانع جدی برای حل مسئله ایران نیست، برای مثال همانطور که اشاره شد، اظهارات وزیر امور خارجه فرانسه در شورای امنیت تا حدی نوعی باجخواهی بود. در مذاکرات برجام نیز شاهد بودیم که فرانسه چنین رویکردی داشت و میگفت: «حالا که شما با آمریکا به توافق میرسید، سهم ما چیست؟» اما این مسائل را میتوان، همانطور که در جریان برجام با گفتوگو با اروپا و بهویژه فرانسه حل شد، اکنون نیز از طریق مذاکره برطرف کرد.
در مورد اوکراین که به آن اشاره کردید، باید گفت حمایت ترامپ از اوکراین کامل نیست. درواقع آمریکا در مورد شبهجزیره کریمه که هم برای اوکراین و هم برای اروپا مسئلهای حیاتی است، موضع متفاوتی دارد. اروپا به ولودیمیر زلنسکی اطمینان داده است که در برابر سیاستهای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه کوتاه نیاید. اما بخشی از سیاستهای جدید ترامپ در قبال زلنسکی و اوکراین ناشی از لجبازی با پوتین است، برای مثال دو روز پیش ترامپ اظهاراتی مطرح کرد مبنی بر اینکه پوتین ظاهراً بهدنبال صلح نیست و قصد دارد آمریکا را فریب دهد.
بااینحال سیاست کلی دولت آمریکا در قبال اوکراین تغییر نکرده است. آمریکا همچنان معتقد است که مناطق شرقی اوکراین که اکنون تحت کنترل روسیهاند باید به روسیه واگذار شوند. اروپاییها در این موضوع کاملاً از اوکراین حمایت کردهاند، اما به نظر میرسد زلنسکی تا حدی درحال بازی با این موقعیت است و گاهی به سمت اروپا گرایش پیدا میکند. بااینحال فشارهای ترامپ ممکن است او را وادار کند که آتشبس را امضا کند.
آیا اروپا ممکن است از مکانیسم اسنپبک علیه ایران استفاده کند و ایران را بهعنوان وجهالمصالحهای برای جلب رضایت آمریکا و کسب حمایت این کشور در پرونده اوکراین قرار دهد؟ این موضوع تا چه حد جدی است و آیا آمریکا از چنین رویکردی استقبال میکند؟ از منظر آمریکا، حتی اگر مکانیسم اسنپبک اجرا نشود، قرار گرفتن ایران در آستانه فعالسازی این مکانیسم میتواند در میز مذاکرات هستهای فشار بیشتری بر ایران وارد کند که بهنفع آمریکا خواهد بود؟
آمریکا بهعنوان کشوری که دیگر عضو گروه ۵+۱ نیست، نمیتواند مستقیماً مکانیسم اسنپبک را فعال کند، اما میتواند اروپا را به سمت این اقدام سوق دهد. بااینحال به نظر میرسد کشورهایی مانند روسیه و چین که همچنان عضو ۵+۱ هستند، در این زمینه نقش مؤثرتری داشته باشند. اگر شکاف کنونی بین اروپا و آمریکا که به نظر میرسد در آینده نیز ادامه خواهد داشت، پایدار بماند، اروپاییها ممکن است در پرونده ایران مشکلاتی ایجاد کنند. به همین دلیل تأکید دارم ایران باید به هر طریق ممکن وارد گفتوگو با اروپا شود و به اروپاییها تفهیم کند که قصد ندارد وارد بازی اختلافات آنها با آمریکا شود. ایران باید به اروپا و آمریکا بهصورت جداگانه نشان دهد که نمیخواهد در این اختلافات طرف یکی را بگیرد. هدف ایران باید لغو تحریمها و همکاری با هر دوطرف، بهویژه اروپا باشد. وقتی وزیر امور خارجه فرانسه اظهار میکند که منافع اروپا باید تأمین شود، منظور او صرفاً مسائل هستهای نیست.
او به این نکته اشاره دارد که در شرایطی که ایران و آمریکا درحال مذاکرهاند و احتمالاً بحثهای اقتصادی نیز مطرح شده، اروپا نمیخواهد منافعش در منطقه یا در ارتباط با ایران به خطر بیفتد. بنابراین همانطور که ایران باید با آمریکا به توافق برسد و گفتوگوهای رضایتبخشی داشته باشد، به همان اندازه باید با اروپا نیز مذاکره کند و این موضوع را جدی بگیرد. نباید تصور کنیم چون آمریکا نقش اصلی را در مذاکرات دارد، دیگر نیازی به توجه به اروپا نیست.
این دیدگاه اشتباه است. در دورهای که جو بایدن رئیسجمهور آمریکا بود، هماهنگی خوبی بین اروپا و آمریکا وجود داشت و آنها میتوانستند بهصورت مشترک مسائل را پیش ببرند اما اکنون اختلافات بین اروپا و آمریکا عمیقتر شده و ممکن است در ماههای آینده، بهویژه در ارتباط با پرونده اوکراین تشدید شود.
اگر دونالد ترامپ آتشبسی را به اوکراین تحمیل کند و کمکهای نظامی و مالی به این کشور را قطع نماید، اروپا بهتنهایی توان کافی برای حمایت از اوکراین در برابر روسیه را نخواهد داشت. در چنین شرایطی، اگر ایران به اروپا بیتوجهی کند و گفتوگوهای لازم را انجام ندهد، اروپاییها ممکن است در پروندههایی مانند اسنپبک یا دیگر مسائل هستهای مشکلاتی ایجاد کنند. علاوه بر این، احساس میکنم که رافائل گروسی بهدلیل رویکرد آمریکا که ظاهراً بهدنبال کنار گذاشتن آژانس و استفاده از بازرسان خود در ایران است، گرایش بیشتری به سمت اروپا پیدا کرده است.
این موضوع از سوی مقامات آمریکایی چندین بار مطرح شده و اگر صحت داشته باشد، اصرار آمریکا بر تضعیف نقش آژانس و استفاده از بازرسان خود میتواند گروسی را به سمت همکاری نزدیکتر با اروپا سوق دهد. درنتیجه گروسی ممکن است در گفتوگوهایش با ایران مقاومت بیشتری نشان دهد و انعطاف کمتری از خود بروز دهد. اگر این تحلیل درست باشد که او به اروپا نزدیکتر شده، ایران باید این موضوع را جدی بگیرد و در مذاکرات خود با آژانس و اروپا محتاطتر عمل کند.
