شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

شعیب بهمن، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، معتقد است که دو کشور ایران و روسیه سال‌هاست همکاری خود را بدون دخالت آمریکا پیش می‌برند و بهبود روابط ایران با غرب، تأثیری بر روابط تهران و مسکو نخواهد داشت.

  • ۱۴۰۴-۰۲-۰۷ - ۱۰:۲۸
  • 00
شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

روابط ایران و روسیه به توافق با آمریکا گره نخورده است

روابط ایران و روسیه به توافق با آمریکا گره نخورده است

فرهیختگان: مقامات دولتی ایران و وزارت‌خارجه در هفته‌ای که گذشت، از روابط خوب ایران با روسیه گفتند که با توجه به همزمانی با مذاکرات ایران و آمریکا و وجود این تحلیل که روابط ایران با غرب می‌تواند روابط با شرق را تحت‌الشعاع قرار دهد و بالعکس؛ موضعی قابل توجه به شمار می‌رود. شعیب بهمن، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بین‌الملل معتقد است که ایران و روسیه سال‌هاست از زمانی که طرف سومی بر روابط بین‌شان تأثیر می‌گذاشت، گذشته‌اند و اکنون هم روابطشان نمی‌تواند متأثر از توافق احتمالی ایران و آمریکا باشد. در ادامه مشروح گفت‌وگوی ما با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه را از نظر می‌گذرانید. 

با توجه به اینکه روسیه در مذاکرات ایران و آمریکا نقش‌آفرینی مستقیمی ندارد و با وجود اینکه روسیه علی‌رغم تمایل به عنوان واسطه مذاکرات انتخاب نشد؛ نقش‌آفرینی در مذاکرات جدید به چه شکل خواهد بود، با توجه به اینکه خودش هم در ماجرای اوکراین با آمریکا چالش‌هایی دارد؟ 
این دوره از مذاکرات و روند جدیدی که آغاز شده، نسبت به گذشته کاملاً متفاوت است و بازیگران مهمی مثل روسیه، چین و اتحادیه اروپا عملاً در این مذاکرات حضور ندارند. ولی حداقل طرف ایرانی تلاش قابل توجهی کرده تا هم‌زمان گفت‌وگو‌هایی را با روسیه و چین و اتحادیه اروپا نیز پیش ببرد، تا در موقع مقتضی و در صورت لزوم، همراهی این کشور‌ها را در مورد هر نتیجه‌ای که از مذاکرات با آمریکا حاصل می‌شود، به دست بیاورد. 
قاعدتاً آن‌ها هم با توجه به نگاهی که به برنامه هسته‌ای ایران دارند، مخالفتی با انجام این مذاکرات ندارند و این موضوع از جنبه‌های مختلفی می‌تواند مورد ارزیابی قرار گیرد. در وهله اول، روسیه نیز مانند سایر قدرت‌های بزرگ، تمایلی ندارد که برنامه هسته‌ای ایران از ماهیت صلح‌آمیز خود خارج شود، هرچند ایران واقعاً دنبال برنامه غیرصلح‌آمیز نیست. اما اگر قرار باشد روند مذاکرات به‌طور کامل قطع شود یا گزینه‌های دیگری روی میز طرف آمریکایی بیاید، و به‌طور مشخص اگر بنا بر حمله نظامی باشد، امکان تجدیدنظر در برنامه‌های هسته‌ای ایران وجود دارد و روس‌ها هیچ تمایلی ندارند که ما به آن نقطه برسیم.
از طرفی، مسئله تحریم‌ها نیز از گذشته موضوعی جدی بوده که بخشی از روابط ایران با روسیه را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ هرچند روسیه در سال‌های پس از جنگ اوکراین، خودش هم با تحریم‌هایی مشابه ایران مواجه شده و دیگر تحریم‌ها، دست‌کم در همکاری‌های دو کشور، چندان محلی از اعراب ندارند، ولی به ‌هر حال رفع تحریم‌ها را به نفع مناسبات خود با ایران تلقی می‌کند. 
در دیدگاه کلان‌تر نیز، روس‌ها توجه دارند و احتمال می‌دهند که اگر پرونده هسته‌ای ایران از طریق دیپلماتیک حل‌وفصل نشود و احیاناً ایران بخواهد به سمت‌وسوی دیگری حرکت کند، این مسئله می‌تواند به یک رقابت هسته‌ای در منطقه غرب آسیا دامن بزند و کشور‌های دیگر نیز در واقع به سمت هسته‌ای شدن حرکت کنند که روسیه این قضیه را نیز به نفع خود تلقی نمی‌کند. در عین حال، روابط درهم‌تنیده و پیچیده ایران و روسیه نیز در اینجا یک عامل دخیل و تأثیرگذار است؛ به‌ویژه با توجه به امضای سند جامع مشارکت راهبردی بین دو کشور، روسیه طبیعتاً نگاهی نزدیک به ایران در خصوص این مسئله دارد و خواهان حل‌وفصل آن است. یک متغیر مهم دیگر هم روی کار آمدن ترامپ در آمریکاست. با توجه به نگاهی که ترامپ به روسیه دارد و به‌ هر حال روابطی که از قبل بین طرفین وجود داشته، از آن حیث نیز تمایل دارند که مسئله هسته‌ای ایران به یک نقطه مطلوب از طریق مذاکره برسد. 

همان زمانی که مذاکرات شروع شد و ترامپ چراغ سبز برای حل پرونده اوکراین نشان داد، تحلیل‌هایی مطرح می‌شد که ممکن است روابط روسیه با ایران تحت تأثیر این صلح احتمالی قرار بگیرد. آیا می‌توان گفت متقابلاً در مورد ایران نیز چنین فرضی مطرح است؟ یعنی اینکه چقدر از نگاه روس‌ها این نگرانی وجود دارد که توافق با آمریکا بر روابط ایران و روسیه سایه بیفکند؟ 
در دهه ۱۹۹۰ تقریباً می‌توان گفت روابط ایران و روسیه یک روابط دوضلعی نبود، بلکه یک روابط سه‌ضلعی بود که هم بازیگران دیگر بین‌المللی و هم خود ساختار و قواعد نظام بین‌الملل بر آن تأثیر می‌گذاشتند. اما به‌تدریج، هر چه از دهه ۲۰۰۰ به زمان حال حرکت کردیم، طرفین تلاش کردند تا تأثیرگذاری ضلع سوم را از مناسبات خود حذف کنند و تأثیرپذیری از طرف‌های دیگر را تا حد ممکن کاهش دهند یا کاملاً آن را از بین ببرند. به همین دلیل، بحث‌هایی که اکنون مطرح می‌شود، نظیر اینکه بهبود روابط با غرب موجب کاهش روابط تهران می‌شود یا بالعکس، حداقل در شرایط فعلی واقع‌بینانه نیست. البته نمی‌توان منکر وجود چنین دیدگاهی شد، اما شاید بتوان گفت پیامی هم که رهبری به آقای پوتین داد، عملاً در همین راستا بود و تأکید شد که در صورت برداشته شدن تحریم‌ها یا گشایش‌هایی در حوزه روابط با غرب، باز هم ایران رابطه خود را با روسیه در سطح عادی حفظ خواهد کرد. متقابلاً پیامی که طرف روس نیز در جریان مذاکراتش با آمریکا در اوکراین داده بود، ماهیتی مشابه داشت. بنابراین، در حال حاضر مانند گذشته نمی‌توان متغیر سوم را متغیر خیلی دخیلی به حساب آورد. می‌توان گفت ایران و روسیه با توجه به تجارب همکاری در یک دهه گذشته، به این جمع‌بندی رسیده‌اند که باید از تأثیرگذاری طرف‌های ثالث در روابط دوجانبه خود مراقبت کنند و اجازه چنین تأثیرگذاری‌ای را به دیگران ندهند. 

نکته‌ای هم که این روز‌ها در صحبت‌های مقامات رسمی مشاهده می‌شود، اشاره به نقش مثبت و سازنده روسیه در مذاکرات است. این سؤال مطرح است که روسیه چه نقش‌های سازنده‌ای می‌تواند ایفا کند، به‌ویژه که مستقیماً هم در این مذاکرات حضور ندارد. 
به‌هرصورت قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه بازیگرانی که در مذاکرات پیشین هسته‌ای ایران تأثیرگذار بودند، اگرچه اکنون در مذاکرات ایران و آمریکا حضور ندارند و بازیگر مستقیم به‌حساب نمی‌آیند، اما قدرت تخریب و به‌هم‌زدن مذاکرات را با استفاده از ابزار‌های مختلف می‌توانند داشته باشند. 
در حال حاضر نیز این بحث مطرح است که آیا اروپایی‌ها در صورت نادیده‌گرفته‌شدن در هر توافقی میان ایران و آمریکا، از مکانیسم ماشه استفاده خواهند کرد یا نه. روس‌ها و چینی‌ها نیز می‌توانند ابزار‌هایی در این حوزه به کار گیرند. اما واقعیت این است که در اینجا باید به دیپلماسی هوشمندانه ایران اشاره کرد که حتی پیش از آغاز مذاکرات نیز رایزنی با طرف‌های چینی و روسی و حتی اروپایی را متوقف نکرد. حتی پیش از شروع مذاکرات، نشستی سه‌جانبه بین ایران، روسیه و چین در پکن برگزار شد که طرفین در آن مواضع خود را در این زمینه هماهنگ کردند. 
در حال حاضر، نکته مهم این است که کشور‌هایی مثل روسیه و چین کاملاً از موضع ایران جانبداری می‌کنند. یعنی در روند این مذاکرات و به ‌هر حال مناقشه‌ای که بر سر پرونده هسته‌ای ایران پدید آمده، هم روس‌ها و هم چینی‌ها معتقدند حق با ایران بوده و است؛ زیرا این ایران بوده که پایبندی خود را به برجام حفظ کرده و این طرف مقابل بوده که از برجام خارج شده و علیه ایران تحریم اعمال کرده است؛ بنابراین از این حیث هم روس‌ها و هم چینی‌ها موضع حمایت‌گرایانه‌ای نسبت به ایران دارند و قاعدتاً خواهان حل‌وفصل این موضوع از جنبه دیپلماتیک هستند. این همراهی به‌ هر حال یک نقطه مثبت برای ایران به حساب می‌آید. شاید این بازیگران مستقیماً در مذاکرات حضور نداشته باشند، ولی همین حمایت‌شان از دیدگاه و موضع ایران، قطعاً در محاسبات طرف آمریکایی تأثیرگذار است. 

الآن ما با روسیه تعامل داریم که یکی‌شان همین توافق جامع راهبردی است که در حال حاضر، برای تقویت روابط با روسیه، همزمان با جریان مذاکرات، در حال پیگیری است. این توافق شامل چه مواردی است؟ اگر بخواهیم دقیق‌تر جمع‌بندی کنیم، برای تقویت روابط با روسیه، اکنون چه گزینه‌هایی داریم؟ 
واقعیت این است که گزینه‌های ایران و روسیه وابسته به توافق احتمالی با آمریکا نیستند. ما باید همان‌طور که عرض کردم، روابط‌مان را کاملاً مستقل از این توافق‌های احتمالی، چه با آمریکایی‌ها، چه اروپایی‌ها یا هر کشور دیگری، پیش ببریم. 
در زمینه‌های مختلف، ما امکان همکاری داریم. یکی از حوزه‌های مهمی که می‌توانیم در آن همکاری کنیم، حوزه انرژی است. فقط هم محدود به نفت، گاز و هسته‌ای نمی‌شود. مثلاً ما قرارداد‌ها و پروژه‌هایی را تعریف کرده‌ایم برای احداث نیروگاه‌های برقابی در سواحل جنوبی کشور، در حاشیه خلیج‌فارس. اگر این پروژه‌ها در سال‌های گذشته اجرایی می‌شدند، شاید بخشی از ناترازی‌هایی که در حوزه انرژی، دست‌کم در حوزه برق داریم، عملاً با آن‌ها مواجه نمی‌شدیم. 
یا بحث کریدور شمال - جنوب که همچنان، بعد از گذشت بیش از بیست سال، روی کاغذ باقی مانده و ما هنوز نتوانسته‌ایم تکلیف قطعه انزلی – آستارا را مشخص کرده و به سرانجام مشخصی برسانیم. حداقل این دو حوزه بسیار راهبردی‌اند. 
البته در کنار این‌ها، مسائل و موضوعات دیگری هم برای هر دو کشور موضوعیت دارند، به‌ویژه همکاری‌های نظامی و امنیتی که در سطح بالا بین دو کشور در جریان است. همچنین انواع همکاری‌های دیگری که در سند مشارکت راهبردی دیده شده‌اند. ویژگی این سند آن است که سندی کاملاً جامع است، یعنی همه حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و نظامی و حتی منطقه‌ای در آن مورد اشاره قرار گرفته‌اند. 
منتها برای اینکه بند‌های مختلف این سند محقق شوند، هرکدام نیاز به توافق‌ها و قرارداد‌های اجرایی بین طرفین به شکل مجزا دارند. قاعدتاً در این راستا، دولت‌های هر دو کشور و قوای مجریه‌شان می‌توانند تأثیر بسیار زیادی داشته باشند. 
اخیراً هم مجلس روسیه و هم خود آقای پوتین این معاهده را تصویب کرده و به امضا رسانده‌اند و در روسیه به شکل قانون درآمده است. در ایران نیز قاعدتاً باید هر چه زودتر مجلس این معاهده را ارزیابی کرده و در صورت تأیید، به قوه مجریه ابلاغ کند تا بتوانند بر مبنای این سند، منافع دوگانه با روسیه را تعریف کرده و وارد فاز‌های اجرایی شوند. 

گفتگوی مرتبط فرهیختگان دراین باره را بخوانید:

نظرات کاربران