حسین آبنیکی در گفتوگو با «فرهیختگان»:وابسته شدن به واردات سوخت، عملاً برنامه هستهای ایران را به آستانه تعطیلی خواهد برد، موضوعی که آبنیکی به آن اشاره کرد و توضیح داد: «با این طرح عملاً برنامه هستهای ایران تعطیل میشود، رآکتور تهران که برای تولید رادیودارو مورد استفاده قرار میگرفت، سال ۸۸ درحال تعطیلشدن بود، چون سوخت نمیدادند، نه فقط رآکتور تهران، بلکه تمام مراکز پزشکی هستهای ایران هم تعطیل میشد. »
وابستگی به واردات اورانیوم برنامه هستهای ایران را تعطیل میکند

فرهیختگان: ایران پیش از این برای تولید سوخت اورانیوم، به واردات نیاز داشت. اما ممانعت آمریکاییها باعث شد به سمت تولید سوخت اورانیوم حرکت کند. ایدهای که روبیو در مصاحبه اخیرش مطرح کرده بهنوعی تکرار دوباره مسیری است که ایران پیش از این آن را رفته و با بدعهدی و فشار مواجهه شده است. برای بررسی ابعاد فنی آنچه وزیر خارجه آمریکا مطرح کرده با حسین آبنیکی، رئیس سابق مرکز برنامهریزی سازمان انرژی اتمی گفتوگو کردیم که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
سال 88 نبود سوخت برای تولید رادیودارو جان 800 هزار نفر را بهخطر انداخت
آبنیکی به تجربهای که در ماجرای واردات سوخت مورد نیاز تهران داشتیم، اشاره کرد و گفت: «اگر قرار باشد ما غنیسازی نداشته باشیم، به معنای آن است که در تأمین سوخت کاملاً وابسته خواهیم شد. درواقع در سوخت راکتورهایمان، چه رآکتور تحقیقاتی و چه رآکتورهای تولید قدرت، کاملاً وابسته خواهیم بود. تجربه آن را در سال ۱۳۸۸ داشتیم؛ آن زمان رآکتور تهران سوخت ۲۰ درصد نداشت و از غرب تأمین میشد. اما آنها به ما سوخت ندادند. گفتیم رادیودارو به ما بدهید که دیگر نیاز به سوخت ۲۰ درصد نداشته باشیم، گفتند این را هم نمیتوانیم و نمیدهیم، عملاً 800 هزار نفر و احتمالاً الان بیش از یکمیلیون بیماری که به رادیودارو نیاز دارند و استفاده میکنند، زندگیشان به مخاطره افتاد. بنابراین این منطقی نیست که غنیسازی نداشته باشیم و سوخت هستهای تولید نکنیم. ضمن آنکه سوختهایی که تولید میکنیم زیرنظر آژانس و دوربینهای آژانس نیز کاملاً به آن نظارت میکنند. برایناساس مطرح کردن این شرط از جانب آنها دلیلی ندارند، ضمن آنکه منطقی هم برای پذیرش چنین شرطی از ناحیه ایران وجود ندارد.»
وابستگی به واردات اورانیوم یعنی تعطیلی برنامه هستهای ایران
وابسته شدن به واردات سوخت، عملاً برنامه هستهای ایران را به آستانه تعطیلی خواهد برد، موضوعی که آبنیکی به آن اشاره کرد و توضیح داد: «با این طرح عملاً برنامه هستهای ایران تعطیل میشود، رآکتور تهران که برای تولید رادیودارو مورد استفاده قرار میگرفت، سال 88 درحال تعطیلشدن بود، چون سوخت نمیدادند، نه فقط رآکتور تهران، بلکه تمام مراکز پزشکی هستهای ایران هم تعطیل میشد و رادیودارو مورد نیاز قریب به یک میلیون بیمار ما نیز درحال نابودشدن بود و جان بیمارهای ما در حال بهخطرافتادن بود. ما به سوخت ۲۰ درصد نیاز داریم، هم برای رآکتورهای هستهای تولید قدرت، مانند بوشهر که درحال ساختیم، هم برای رآکتور تحقیقاتی تهران که تولید رادیو دارو میکند. الان درحال طراحی و ساخت موتورهای پیشران هستهای هستیم که با سوخت هستهای کار میکنند. آنها عملاً این سوختها را به ما نخواهند داد. اگر قرار است دانشگاه فناوری هستهای داشته باشیم، باید تولید سوخت آن را هم داشته باشیم. اگر سوخت تولید نکنیم و نیازمند واردات باشیم، درحالیکه خودمان توان و تکنولوژی آن را داریم و آنها ما را بازی دهند، یک روز شرایطش را پیچیده کنند، یک روز قیمتش را افزایش دهند، یک روز فشارش را بیشتر کنند.»
او ادامه داد: « تجربه قبلی هم نشان داده که غربیها اصلاً قابلاعتماد نیستند. اینکه بگویند شما سوخت تولید نکنید نیازمند تولید سوخت از بیرون باش. این موضوع هم منطقی ندارد، هم دلیلی ندارد که خودمان را به بیش از یک کشور وابسته کنیم و جان بیش از یکمیلیون نفر از استفادهکننده رادیو داروهای پزشکی، درگیر کنیم. در حوزه کشاورزی نیازهای زیادی داریم که بتوانیم سوخت هستهای را خودمان تولید کنیم. در حوزه برق ناترازی داریم، باید رآکتورهای هستهای مختلفی را با قدرت بالا تولید و برق هستهای تولید کنیم.
آیا اینها آن سوخت را به ما خواهند داد؟ آیا درست است که ما به آنها وابسته شویم، منطقی است؟ آیا آمریکا قابلاعتماد است؟ تابهحال که قابلاعتماد نبوده. درطول سال 88 اگر خودمان سوخت تولید نمیکردیم، نمیتوانستیم رادیوداروهای مورد نیازمان را تامین کنیم. دلیلی ندارد این شرط را بپذیریم، چون هیچگونه انحرافی در برنامه ما نیست و براساس انپیتی این حق ماست. بند چهارش این اجازه را به ما میدهد که سوخت را در داخل تولید کنیم و به هر میزانی که نیاز داریم، غنیسازی انجام دهیم. جامعه جهانی هم باید در این مسیر به ما کمک کند، نه اینکه مانعسازی شود، حتی اگر فرض کنیم غربیها بعدها نگویند که چون دیگر سوخت تولید نمیکنید، پس دیگر نیازی به رآکتور هم ندارید و آن را نیز تعطیل کنید. همین که ما نتوانیم سوخت تولید کنیم، کل این صنعت دچار تعطیلی خواهد شد؛ جان بیش از یکمیلیون نفر در معرض خطر قرار خواهند گرفت. کشاورزی ما نخواهد توانست از این فناوری استفاده کند، تأمین برق کشور در شرایط بحرانی موجود بحرانیتر خواهد شد و ما قادر نخواهیم بود از این صنعت برای توسعه اقتصاد کشور استفاده کنیم.»
برنامه هستهای امارات برعکس ایران، بومی نیست
آبنیکی در مورد اینکه آیا اساساً مدل اماراتی برای ایران قابلیت اجرا دارد یا خیر، گفت: «اماراتیها فقط رآکتور ساختند و سوخت را درون رآکتور میگذارند و برق تولید میکنند، صاحب فناوری هستهای نیستند، این فناوری را در اجزا و حوزههای مختلف استفاده نمیکنند و این فناوری بومی آن کشور نیست. صرفاً برای تولید برق، رآکتور درست کردند، سوختش را خودشان میآورند و برقش را میگیرند. این نازلترین سطح استفاده است. امارات جمعیت بسیار محدودی دارند و نیازشان بسیار کم است؛ کشاورزی خاصی ندارد، صنعت پیچیدهای که به این فناوری نیاز داشته باشد هم ندارد. یک کشور کاملاً کوچک و محدود با نیازهای بسیار محدود در مصرف برق است. اما ما در سطحی هستیم که نیاز جدی داریم.
ضمن اینکه اماراتیها با اسرائیلیها روابط خوبی دارند، با آمریکاییها و بلوک غرب روابط خوبی دارند. تحریمهایی هم برایشان اعمال نشده اما جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب با همین چالش مواجه بوده، حتی سوخت بوشهر را فقط از روسیه تهیه میکنیم و جای دیگری به ما نمیدهد. تازه سوخت را میآورد و ارقام سوخت مصرفشده را برمیگرداند، بنابراین اگر بخواهیم دانش و فناوری بومی هستهای داشته باشیم و بتوانیم از آن در ابعاد مختلف استفاده کنیم، راهی نداریم جز اینکه کل این چرخه را در اختیار داشته باشیم.
وی ادامه داد: «اگر قرار باشد چرخه بسته باشد، عملاً هیچچیز در اختیار نخواهیم داشت. این صنعت در این صورت وابسته و غیربومی خواهد بود. هرچند امارات هم با این چالش مواجه است. اگر روزی بخواهند، میتوانند به او سوخت ندهند، میتوانند او را تحتفشار بگذارند و امتیازات بسیار گستردهای از او بگیرند تا به او سوخت بدهند. همین حالا امتیازات قابلتوجهی گرفتهاند که سوخت دادهاند. در مورد عربستان هم که درحال مذاکره با آنها هستند، شرط کردهاند سرمایهگذاری هزارمیلیارد دلاری در آمریکا انجام دهند تا فناوری را به آنها بدهند. درواقع باج میگیرند.»
وابسته شدن به واردات اورانیوم به اهرم فشاری علیه ایران تبدیل میشود
آبنیکی به این موضوع هم اشاره کرد که وابسته شدن به واردات سوخت، عملاً اهرم فشاری را در اختیار غرب، قرار خواهد داد و گفت: «ما دانش و فناوری را در اختیار داریم. حالا که داریم چرا باید آن را از دست بدهیم؟ آنها میخواهند باج بگیرند و میگویند فناوری میدهیم، اما ما داریم و آنها نه میتوانند از ما بگیرند، نه توان گرفتنش را دارند. ما نیاز داریم، توان داریم و فناوریاش را هم در اختیار داریم، پس چه استدلال منطقیای وجود دارد که ما خودمان این فناوری را از بین ببریم و خود را محتاج کنیم؟ مثل این است که کسی ثروتی دارد، آن را از بین ببرد و نابود کند، بعد برای یک ریال پول و نان شبش دست گدایی پیش دیگران دراز کند. منطقی نیست.
بیش از یکمیلیون بیمار نیازمند داریم. اگر سوخت نداشته باشیم، محتاج آنها میشویم و باید دست جلو ببریم. در گذشته هم این اتفاق افتاد. زمانی که برای سوخت تهران وابسته بودیم، ندادند. ما پیشران هستهای میخواهیم. کشتیهای بزرگ میخواهیم که با سوخت هستهای حرکت کنند. این نیاز کشور ماست. آیا آنها این فناوری را در اختیار ما قرار خواهند داد؟ قطعاً نه و این تبدیل به یک اهرم علیه ما خواهد شد.
وی افزود: «هیچ دلیلی وجود ندارد کشوری که این فناوری را در اختیار دارد، این توان را دارد و فعالیتش همواره صلحآمیز بوده ـ بهطوریکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی مکرراً تأیید کرده و حتی سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی، ازجمله جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز بارها تأیید کردهاند که فرایند کاری ایران صلحآمیز و بدون انحراف است ـ خودش بیاید و فناوریاش را از بین ببرد. پذیرش چنین حرف زوری هیچ توجیهی ندارد.»
مطالب پیشنهادی













