از سیل مهاجران تا فشار بر اقتصاد و سیاست و امنیت

تنش‌های اخیر میان هند و پاکستان، به‌ویژه پس از حمله تروریستی در کشمیر، فضای روابط دو کشور را به سمت لفاظی‌های جنگی و تحرکات نظامی سوق داده است. وضعیت شکننده پاکستان و واکنش‌های شدید هند، احتمال درگیری‌های مرزی را افزایش داده است.

  • ۱۴۰۴-۰۲-۰۶ - ۱۰:۰۴
  • 00
از سیل مهاجران تا فشار بر اقتصاد و سیاست و امنیت

چالش‌های جنگ هند و پاکستان برای ایران

چالش‌های جنگ هند و پاکستان برای ایران
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

هند و پاکستان به لطافت خربزه و عسل نیستند، اما در مجاورت یکدیگر همانند این دو عمل می‌کنند. برخی دشمنی ملت‌ها و سیاستمداران این دو کشور را شبیه به وضعیت موجود میان فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی توصیف می‌کنند.  این دو کشور پس از بروز مشکلات در پاکستان و برهم خوردن اوضاع در این کشور و همچنین تسلط طالبان بر افغانستان و ناسازگاری‌اش با اسلام‌آباد، در معرض تنش بیشتر قرار گرفتند. آنچه این تنش‌ها را با اوج‌گیری ناگهانی مواجه کرده، اقدامی تروریستی با منشأ پاکستان است.  روز سه‌شنبه هفته گذشته «۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، ۲۲ آوریل ۲۰۲۵» تروریست‌ها با عبور از مرزهای هند در سمت کشمیر به گروهی از توریست‌ها در دشت «پهَلگام» حمله کردند که در پی آن ۲۶ نفر جان باختند. این حمله یکی از پرتلفات‌ترین حملات تروریستی طی دهه‌های اخیر در این منطقه عنوان شده است.  در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ (۹ ژوئن ۲۰۲۵) نیز تروریست‌ها ۹ نفر را در جریان تیراندازی به سمت اتوبوس حامل زائران یک معبد در کشمیر کشته بودند.  با این حال، شاید آخرین اتفاقی که دو کشور را در قضیه کشمیر تا آستانه جنگ پیش برد، حمله تروریستی ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ (۱۵ فوریه ۲۰۱۹) بود که در آن ۴۴ سرباز ارتش هند در جریان حمله انتحاری به اتوبوس حاملشان کشته شدند.  پس از ۷ سال، دو کشور در همان جغرافیا در وضعیتی مشابه قرار گرفتند؛ گرچه پاکستان وضعیتی بغرنج‌تر دارد.  نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، گفته است تروریست‌های واقعه اخیر کشمیر را تا آخر دنیا تعقیب خواهد کرد. دهلی نو برای واکنش به اسلام‌آباد چهار دریچه کنترلی آب سند را بر روی این کشور بسته است؛ اقدامی که پاکستان آن را حرکتی جنگی توصیف کرده است.  فضای کنونی میان دو کشور شامل لفاظی‌های جنگی و تحرک تجهیزات نظامی در مرزهاست. آنچه احتمال سوق یافتن به درگیری‌های مرزی را بالا می‌برد، وضعیت شکننده پاکستان و طمع هند به بهره‌برداری از این اوضاع است. 

مقایسه توان نظامی دو کشور
در این بخش به مقایسه توان، ظرفیت‌ها و امکانات نظامی میان هند و پاکستان پرداخته شده است.

1. جمعیت و تعداد نظامیان
جمعیت هند یک میلیارد و ۴۳۸ میلیون نفر و جمعیت پاکستان ۲۴۷ میلیون نفر است؛ یعنی هندی‌ها ۶ برابر بیشتر هستند. تعداد پرسنل فعال ارتش هند یک میلیون و ۲۴۸ هزار نفر و پاکستان ۵۶۰ هزار نفر است؛ که به معنی دو برابر بزرگ‌تر بودن ارتش هند است. هند با توجه به امکانات و جمعیت خود در حین یک جنگ می‌تواند با سرعت بالایی تعداد نظامیان خود را افزایش دهد.  هرچند آموزش نظامی می‌تواند برتری نفراتی را محدود کند، اما قادر به متوقف کردن مؤثر آن نیست. در موازنه موجود میان دو کشور، علاوه بر برتری نفراتی، هند در حوزه تجهیزات نیز برتری‌هایی بر پاکستان دارد؛ هرچند شاید در عملکرد و آموزش طرف پاکستانی جنبه‌های مثبتی وجود داشته باشد.

2. جبهه‌های فعال  
هند با چین رقابت دارد، اما درگیری‌ها میان دو کشور گرم نیست. در راهپیمایی‌های مرزی میان نظامیان دو کشور که به درگیری و تلفات انجامیده، ابزار مورد استفاده چوب و چماق بوده است. از سوی دیگر، چین در حال حاضر که با تنش‌هایی در سمت جنوب و شرق خود مواجه است، انگیزه کمتری برای تحریک و اقدام مستقیم علیه هند خواهد داشت. 
در شرایطی که هند با جبهه فعالی مواجه نیست، پاکستان در سمت مرز با افغانستان اوضاع نامطلوبی دارد. حتی اگر در جریان جنگ، طالبان بنا به دلایل، تنش با پاکستان را کاهش دهد، هند از طریق ابزارهای دیگری در افغانستان می‌تواند علیه اسلام‌آباد اقدام کند؛ هرچند میزان آن به شدت کاهش خواهد یافت.

3. تسلیحات  
تمام شاخه‌های مسلح هند دارای کمیت و کیفیت بالاتر تسلیحاتی نسبت به پاکستان هستند. همچنین سلاح‌هایی که هند خریداری کرده می‌توانند بنا‌بر خواست این کشور در هر عملیاتی به کار روند، اما سلاح‌های پاکستانی، به ویژه انواع آمریکایی، دارای محدودیت به کارگیری هستند.

4. عمق راهبردی  
اکثریت جمعیت هند در نزدیکی مرز با چین و پاکستان واقع شده است. اکثر جمعیت پاکستان نیز در نزدیکی مرز با هند است. با این وجود، وسعت شمال هند بیشتر از جنوب پاکستان است. از سوی دیگر، هند سرزمین‌های وسیعی در مرکز و جنوب دارد. در مقابل، عمق راهبردی پاکستان دارای مشکلاتی است. اول آنکه تقریباً تمام دارایی جمعیتی پاکستان در نزدیکی مرز با هند است. دوم آنکه نواحی شمالی عمق کمی دارند و به همین دلیل پاکستان در امتداد نوار شمالی به افغانستان نیز به چشم عمق راهبردی در برابر هند می‌نگرد. سوم آنکه عمق راهبردی پاکستان مطمئن نیست، زیرا در آن اقوامی غیرمتجانس با این کشور زندگی می‌کنند. به عنوان نمونه، جمعیت پشتون‌تبار در ایالت وزیرستان شمالی زندگی می‌کنند که مورد ادعای حکومت پشتون‌تبار افغانستان هستند.

5. حمایت خارجی  
حمایت‌های خارجی از هند در حال حاضر بیشتر است، اما در دهه‌های گذشته این مسئله متفاوت بود، زیرا قدرت‌های جهانی مایل به فعال شدن قدرت هند در منطقه نبودند. قدرت‌های بزرگ به غیر از چین، حساسیت و توانی برای اعمال فشار به هند ندارند. روسیه دارای روابط گسترده‌ای با هند است و به دلیل جنگ اوکراین به این کشور وابستگی اقتصادی پیدا کرده است. آمریکا نیز به هند به مثابه یک وزنه برای موازنه چین می‌نگرد. 
این مسئله نشان می‌دهد حتی اگر چین به حمایت گسترده از پاکستان در جنگ با هند بپردازد، این اقدام انگیزه و مشروعیت کمک‌های عظیم آمریکا به هند را در پی خواهد داشت.

6. مبادی تأمین کالا و سلاح  
هند در صورت جنگ با پاکستان می‌تواند از بخش‌های وسیعی از کشور خود دست به تجارت دریایی بزند. در مقابل، مرزهای دریایی پاکستان به دلیل خطر حملات هند مسدود شده و بنادر معدود این کشور نیز از کار خواهند افتاد؛ هند بر آب‌های پاکستان در سمت غربی اشراف داشته و تعداد بنادر قابل استفاده پاکستان در این منطقه نیز معدود است.  تنها مسیرهای پاکستان برای واردات در حین جنگ، افغانستان و ایران خواهند بود که مسیرهای زمینی به شمار می‌روند. مسیر افغانستان آورده‌ای برای اتصال پاکستان به تجارت جهانی ندارد. از این رو، مسیر زمینی با ایران تنها ورودی قابل اتکا به پاکستان خواهد بود. به نظر می‌رسد ایران نیز در صورت جنگ، برای حفظ روابط خود با هند از نقل و انتقال سلاح از این مسیر جلوگیری می‌کند.  در این صورت، در حالی که هند قادر به تأمین کالا و سلاح خواهد بود، پاکستان به میزان بسیار کمتر تنها می‌تواند از تک مسیر زمینی باقی‌مانده یعنی ایران، دست به واردات کالا بزند. محرومیت پاکستان از تجارت ارزان قیمت و عمده دریایی، ضربه‌ای سنگین به اقتصاد این کشور به حساب می‌آید.  

7. تولید سلاح  
هند دست به مونتاژ جنگنده‌هایی مانند سوخو-۳۰ در داخل کشور زده و جنگنده‌ای نیز به نام تجاس تولید می‌کند. هندی‌ها در حوزه ساخت زیردریایی نیز دستی بر آتش دارند و زیردریایی هسته‌ای ساخته‌اند. در مقابل، صنایع نظامی پاکستان بسیار ضعیف‌تر هستند. اگر طی جنگ طرف‌های خارجی صادرات به دو کشور را ممنوع کنند، پاکستان زیان بیشتری خواهد دید. 

8. قدرت مالی  
هند دارای قدرت مالی قابل توجه برای اداره کشور، تولید و واردات سلاح است، اما پاکستان به منابع لازم دسترسی ندارد. 

 

سناریوهای موجود
سه سناریوی عمده در وضعیت میان هند و پاکستان در صورت تشدید تنش‌ها وجود دارد.

1. تنش‌های غیرنظامی  
هم‌اکنون تنش‌ها در این سناریو جریان دارند. دو طرف وارد تنش‌های لفظی و ایجاد ممنوعیت شده‌اند؛ ممنوعیت اجرای قراردادهای آبی و تجاری و همچنین دیپلماتیک. یکی دیگر از جنبه‌های آن، توطئه دو کشور علیه یکدیگر با ابزار تروریسم است. 

2. زد و خورد محدود نظامی  
احتمال دارد همانند تنش‌های چند سال اخیر و یا جنگ کارگیل، دو کشور مدتی تنش‌های گرم را تجربه کنند که از نظر جغرافیا و ابزارهای به‌کاررفته در آن محدودیت‌هایی رعایت شوند؛ به عنوان نمونه، درگیری محدود در مناطق مرزی در کشمیر با توپخانه و مواجهه جنگنده‌ها در آسمان این منطقه. 
اگر دوره «تنش‌های غیرنظامی» طولانی شده و به چند ماه بکشد، احتمال ورود به دوره «زد و خورد محدود نظامی» افزایش می‌یابد. 

3. جنگ  
احتمال بروز جنگ فراگیر میان هند و پاکستان سناریویی بعید است، زیرا هردو کشور را تقریباً از رقابت‌های جهانی و منطقه‌ای حذف می‌کند. جنگ جهانی اول با درهم کوبیدن قدرت‌های اروپایی زمینه انعکاس قدرت جهانی آمریکا را فراهم آورد. جنگ جهانی دوم اما تمام اروپای بازنده و برنده را ویران کرد تا تنها آمریکا باقی بماند و شوروی نیز در پی رقابت با این کشور خود را فرسوده سازد. 
جنگ با پاکستان برای هند به معنای صرف هزینه‌های کلان است که نه‌تنها قدرت دولت برای سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد، بلکه روند سرمایه‌گذاری خارجی را نیز تضعیف می‌کند. 

مشکلات برای ایران
وقوع جنگی که در آن پاکستان به عنوان یک همسایه پرجمعیت ایران در آن درگیر باشد، می‌تواند مشکلات فراوانی برای تهران ایجاد کند. این مشکلات به شرح ذیل‌اند.

1. سیل مهاجران  
ورود سیل مهاجران نخستین مشکل برای ایران خواهد بود. با توجه به ارتباطات میان دو کشور، نگاه مثبت شهروندان پاکستانی به ایران و حضور ده‌ها میلیونی شیعیان، این حضور احتمالاً به میلیون‌ها نفر خواهد رسید. 
تاکنون تمایل حضور شیعیان پاکستانی به حضور در ایران در مقایسه با شیعیان افغانستان مشخص نشده است، اما عنصر اصلی در مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران متمرکز بر «شیعیان هزاره» است. این قوم در قالب شهروندان پاکستانی و همچنین مهاجران افغانستانی در خاک پاکستان حضور دارند. بروز جنگ و یا پیامدهای وخامت اوضاع می‌تواند در کمترین میزان و در محدودترین حرکت قومی-مذهبی چند صد هزار نفر را راهی ایران کند. 

2. مساعد شدن فضا برای فعالیت‌های غیرقانونی  
در فضای بحرانی، گروه‌های قاچاق انسان، سلاح و موارد مخدر فعال‌تر شده و خواهند کوشید از اوضاع به عنوان فرصتی برای توسعه فعالیت‌های خود بهره‌گیرند. ورود سیل مهاجران امکان خوبی به آن‌ها برای قاچاق انسان و مواد مخدر می‌دهد. 

3. فشار بر اقتصاد، سیاست و امنیت  
ورود سیل مهاجران و مساعد شدن فضا برای فعالیت‌های غیرقانونی فشار بر اقتصاد، سیاست و امنیت ایران را افزایش می‌دهد. ایران باید اختصاص منابع ارزی خود را برای واردات مواد غذایی بیشتر کند که بر روی قیمت ارز اثرگذار خواهد بود. همچنین باید مبالغی برای ساماندهی این مهاجران صرف شود که باعث کاهش بودجه دیگر بخش‌ها خواهد شد.  ضربه دیگر، فشار بر برق و مسکن ایران است که هردو هم اکنون در بحران قرار دارند. مهاجران اگر به دلیل نبود اردوگاه مهاجران وارد جامعه شوند، همان‌طور که پس از سقوط کابل در خصوص مهاجران افغانستانی رخ داد، با اجاره خانه‌ها توسط مهاجران، قیمت‌ها جهشی چند پله‌ای را تجربه می‌کنند.  همچنین اگر آن‌ها وارد زاغه‌های حومه‌ای شوند، با رشد زاغه‌ها، عملاً مناطقی خارج از مدیریت شهری ایجاد می‌شوند که شهروندانش نیز ایرانی نیستند. 

4. رفت و آمد تروریست‌ها  
در صورت جنگ با هند، یکی از اقدامات مهم پاکستان تحریک احساسات مسلمانان خواهد بود. در این صورت افراد زیادی برای کمک به پاکستان بر ضد هند راهی این کشور خواهند شد که در میان آنان تروریست‌ها هم حضور خواهند داشت. 
انتقال تمام آن‌ها از مسیر هوایی امکان‌پذیر نیست و تعدادی خواهند کوشید از طریق زمینی و به صورت قاچاق از مسیر ایران راهی پاکستان شوند. 

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران