لابیست‌های تنش را بشناسید

مذاکرات ایران و آمریکا در شرایطی وارد مرحله کارشناسی می‌شود که بخشی از بدنه قدرت ایالات متحده در تلاش برای متوقف‌کردن آن است. در این میان، لابی‌های صهیونیستی و بنیاد‌های ضدایرانی با ایجاد فضای رسانه‌ای منفی، مانع‌تراشی می‌کنند.

  • ۱۴۰۴-۰۱-۳۱ - ۰۹:۵۷
  • 00
لابیست‌های تنش را بشناسید

پشت صحنۀ فشارهای رسانه‌ای و دیپلماتیک علیه ایران

پشت صحنۀ فشارهای رسانه‌ای و دیپلماتیک علیه ایران
علی ملکیعلی ملکیخبرنگار

مذاکرات ایران و آمریکا در شرایطی وارد مرحله کارشناسی می‌شود که بخشی از بدنه قدرت و سیاست ایالات متحده در تلاش برای متوقف‌کردن آن است. معمولاً همه فرایند‌های مذاکراتی ناچارند علاوه‌بر رایزنی‌های مستقیم با طرف مقابل، با عوامل پشت صحنه میز مذاکره از جمله اقشار مختلف مردم و نخبگان کلنجار بروند و مسیر اجرای تعهدات را هموار کنند.
در نظم کنونی اما ماجرا کمی فرق می‌کند. به صورت کلی دو گروه در ایالات متحده مدام در حال مانع‌تراشی برای حصول توافق میان ایران و آمریکا هستند. گروه اول؛ لابی‌های صیهونیستی. یهودی‌ها در مجموع کمتر از 3 درصد جمعیت آمریکا را شکل می‌دهند و وقتی از «لابی‌های صهیونیستی» حرف می‌زنیم، طبیعتا این عدد کمتر می‌شود؛ اما همین ریزه‌صهیون‌ها، تأمین‌کننده بخش اعظمی از منابع مالی مورد نیاز در ایالات متحده و باعث و بانی بسیاری از مصائب کشور‌های اسلامی و غیراسلامی هستند.
بنابراین نمی‌توانند با خاطری آسوده رفت و برگشت‌های استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در مذاکرات با ایران را دنبال کنند. مچاله‌شدن چهره بنیامین نتانیاهو در میانه‌های دیدار اخیرش با ترامپ حکایت از همین موضوع داشت. گروه دوم اما شامل برخی چهره‌ها و بنیاد‌های ضدایرانی و گروه‌های مرتبط با آن‌ها مانند سازمان منافقین، اندیشکده‌ها و شخصیت‌هایی مانند جان بولتون هستند که منافع سیاسی و اقتصادی خود را در گروی تداوم خصومت بین ایران و آمریکا می‌بینند. این دسته غالباً در زمین رسانه، علیه هرگونه توافق با ایران بازی می‌کنند. 

مفهوم لابی در آمریکا و نقش لابی‌های صهیونیستی
لابی‌گری در ایالات متحده یکی از ابزار‌های اصلی تأثیرگذاری بر سیاست‌گذاری است که به دلیل ساختار غیرمتمرکز سیاسی این کشور، امکان نفوذ گروه‌های مختلف را فراهم کرده است. البته ترامپ نشان داده که لابی‌ها از طریق ارتباطات با اعضای کنگره، مقامات اجرایی و رسانه‌ها، سیاست‌های دولت را در راستای منافع خود شکل می‌دهند. در این میان، لابی‌های صهیونیستی، به‌ویژه کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل (AIPAC)، به دلیل قدرت مالی، سازمان‌دهی قوی‌ و نفوذ در بدنه تصمیم‌گیری آمریکا، از تأثیرگذارترین گروه‌های لابی محسوب می‌شوند. 
این گروه‌ها با تأثیرگذاری و جهت‌دهی، سیاست خارجی آمریکا را به نفع رژیم‌صهیونیستی هدایت می‌کنند. آن‌ها از طریق کمک‌های مالی به نامزد‌های انتخاباتی، فشار بر قانون‌گذاران‌ و ایجاد اجماع در کنگره، توانسته‌اند حمایت بی‌قیدوشرط آمریکا از اسرائیل را تضمین کنند. به گفته جان مرشایمر و استفان والت در کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا»، نفوذ این لابی به حدی است که سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه عمدتاً تحت تأثیر منافع اسرائیل قرار دارد، حتی زمانی که این سیاست‌ها با منافع ملی آمریکا یا ملاحظات اخلاقی در تضاد است. 

انواع لابی صهیونیستی 
لابی‌های صهیونیستی محدود به گروه‌های فشار رایج نمی‌شوند و به واسطه ثروت و نفوذی که دارند، در دسته‌های مختلفی قرار می‌گیرند.
اول؛ سازمان‌های رسمی و غیررسمی: برخی سازمان‌ها مانند AIPAC به صورت رسمی لابی‌های صهیونیستی را کارگردانی می‌کنند. این سازمان با بودجه‌ای هنگفت و شبکه‌ای گسترده از حامیان، نقش هماهنگ‌کننده اصلی را در پیشبرد منافع اسرائیل ایفا می‌کند. آن‌ها با نفوذ در کنگره، مانع از هرگونه انتقاد رسمی از اسرائیل شده و قانون‌گذاری‌هایی را ترویج می‌کنند که امنیت و بقای رژیم صهیونیستی را تضمین سازد. 
از سوی دیگر نهاد‌هایی مانند «آیپک»، «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» و «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» با تولید محتوا و گزارش‌های جهت‌دار، به توجیه سیاست‌های خصمانه علیه ایران کمک می‌کنند. این بنیاد‌ها معمولاً با نهاد‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی همکاری نزدیکی دارند و بودجه‌های سنگین خود را از همین لابی‌ها تأمین می‌کنند. 
دوم؛ سرمایه‌داران: برای ترامپ پول حرف اول را می‌زند. کارت طلایی شهروندی آمریکا را می‌فروشد، کارت ورود به مراسم تحلیفش را می‌فروشد، حتی اولین سفر خارجی‌اش را هم می‌فروشد به کسی که بیشترین سرمایه‌گذاری را در کشورش ترتیب دهد. برای همین قرار است به‌زودی به عربستان بیاید. بنابراین، اسکناس‌های یهودی‌ها اینجا حرف اول را می‌زنند. شلدون ادلسون، میلیاردر حامی مالی AIPAC و FDD و رسانه‌های تحت نفوذ صهیونیست‌ها، نقش مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی و فشار بر سیاستمداران دارند. ادلسون مالک‌ روزنامه عبری اسرائیل هیوم و از حامیان مالی حزب جمهوری‌خواه در آمریکا و حزب لیکود در اسرائیل بود. او مالک بسیاری از هتل‌ها و کازینو‌های سراسر جهان از جمله در ایالات متحده، چین و سنگاپور بود. ادلسون سال 2021 در 87 سالگی درگذشت. 
سوم؛ گروه‌های مذهبی و فرهنگی: برخی گروه‌های مسیحی صهیونیست و سازمان‌های فرهنگی یهودی نیز از طریق فعالیت‌های تبلیغاتی و جمع‌آوری کمک‌های مالی، به تقویت لابی صهیونیستی کمک می‌کنند. 

بازی‌گردان‌ها
علاوه بر بنیاد‌ها برخی افراد و گروه‌های ایرانی‌تبار و غیرایرانی نیز به‌عنوان ذینفعان شکست مذاکرات عمل می‌کنند. این افراد اغلب با گروه‌های اپوزیسیون، به‌ویژه سازمان منافقین یا جریان‌های سلطنت‌طلب همکاری دارند و از طریق فعالیت‌های رسانه‌ای و لابی‌گری به تشدید فشار بر ایران کمک می‌کنند. 
جان بولتون: بولتون که بین سال‌های 2013 تا 2018 رئیس هیئت‌مدیره گیتستون بود و به‌عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ خدمت کرد از سرسخت‌ترین مخالفان ایران است. او با دریافت مبالغ هنگفت از گروهک منافقین بار‌ها از براندازی نظام ایران حمایت کرده است. بولتون نقش کلیدی در خروج آمریکا از برجام داشت و سیاست فشار حداکثری را ترویج کرد. 
امیر طاهری: طاهری، اپوزیسیون سلطنت‌طلب و رئیس فعلی هیئت‌مدیره گیتستون با انتشار مقالات تحریف‌شده درباره تاریخ و سیاست ایران به تخریب وجهه ایران کمک می‌کند. او از تحریم‌های نفتی علیه ایران حمایت کرده و در جریان ناآرامی‌های 1401، از حامیان رضا پهلوی بود. 
مجید رفیع‌زاده: رفیع‌زاده که ادعا‌های متعددی درباره مدارک تحصیلی و سوابق خود دارد، یکی از نویسندگان کلیدی گیتستون است که تمرکز ویژه‌ای بر برنامه هسته‌ای ایران دارد. او با گروهک منافقین همکاری نزدیکی دارد و گزارش‌های متعددی علیه مذاکرات هسته‌ای منتشر کرده است. 
گروهک منافقین: منافقین که به دلیل اقدامات تروریستی در ایران بدنام است، از طریق لابی‌گری در آمریکا و اروپا، به‌ویژه با افرادی مانند بولتون و رفیع‌زاده به تخریب مذاکرات هسته‌ای کمک می‌کند. این گروه با انتشار اطلاعات گمراه‌کننده درباره برنامه هسته‌ای ایران به ایجاد هراس در غرب دامن می‌زند. 
شخصیت‌های رسانه‌ای: افرادی مانند مسیح علی‌نژاد، سیما ثابت و مهدی پرپنچی از طریق فعالیت در رسانه‌هایی مانند اینترنشنال و بی‌بی‌سی با انتشار اخبار جعلی و تحریک به آشوب به تشدید فشار‌های بین‌المللی علیه ایران کمک می‌کنند. این افراد اغلب از تحریم‌ها حمایت کرده و خواستار توقف مذاکرات هسته‌ای شده‌اند. البته پس از بازگشت ترامپ به قدرت، فاند‌ها و پول‌توجیبی این افراد قطع شده و حالا دیگر به شدت قبل نمی‌توانند علیه ایران پروژه بگیرند. 

علیه دیپلماسی
این بنیاد‌ها و افراد با ایجاد فضای اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی و ارائه اطلاعات نادرست و مغرضانه سعی می‌کنند تصمیم‌گیران آمریکایی را از کاهش تنش با ایران بازدارند و بر افکار عمومی جهانی تأثیر بگذارند. آن‌ها با تمرکز بر موضوعات هسته‌ای، حقوق بشری و نقش منطقه‌ای ایران تصویری تهدیدآمیز از ما را ترسیم می‌کنند که مذاکره را عملاً غیرممکن جلوه می‌دهد. 
اگر نیت واقعی ترامپ را کاهش تنش با ایران بدانیم تداوم تنش بین طرفین نتیجه اقدامات هماهنگ لابی‌های صهیونیستی، بنیاد‌های ضدایرانی و افرادی است که منافع سیاسی و اقتصادی خود را در گروی خصومت بین دو کشور می‌بینند. لابی‌های صهیونیستی، به‌ویژه AIPAC، با نفوذ در ساختار سیاسی آمریکا، سیاست خارجی این کشور را به نفع اسرائیل و در راستای تضعیف ایران هدایت می‌کنند.
بنیاد‌هایی مانند UANI، FDD، و گیتستون با تولید محتوای جهت‌دار و لابی‌گری به تشدید تحریم‌ها و جلوگیری از مذاکرات کمک می‌کنند. افراد و گروه‌های ایرانی ضدایران، از جمله منافقین و شخصیت‌هایی مانند بولتون و طاهری نیز با انتشار اطلاعات نادرست و تحریک به آشوب این روند را تقویت می‌کنند. 

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران