
خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، در سفری تاریخی به تهران با رهبر انقلاب دیدار کرد و پیام پادشاه عربستان را منتقل نمود. این سفر در شرایط حساس منطقهای، نشاندهنده تغییر رویکرد عربستان به سمت تقویت روابط با ایران است.
پیام مهم سفر ولیعهد سعودی به تهران

فرهیختگان: آخرینبار آذرماه سال 1376 بود که یکی از اعضای خاندان سعودی، برای دیدار با رهبر انقلاب وارد تهران شد. حالا خالد بن سلمان، برادر محمدبن سلمان، در جایگاه بالاترین مقام دفاعی عربستان با هیئتی 70 نفره در روز پنجشنبه وارد تهران شد.
استقبال سرلکشر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از خالد بن سلمان و دیدار او با علیاکبر احمدیان، دبیر شورایعالی امنیت ملی این گزاره را تقویت کرد که این سفر در آستانه شروع دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا، در میانه تشدید حملات به یمن و تنشآفرینیهای رژیمصهیونیستی در منطقه، یک سفر معمولی برای دیدار با مقامات ایرانی نبوده است.
دیدار وزیر دفاع عربستان با رهبر انقلاب و انتقال پیام پادشاه عربستان به رهبر انقلاب اسلامی، این گزاره را تقویت میکرد که عربستان برای نقشآفرینی در شرایط جدید منطقهای، مسیری متفاوت از سال 2020 و توافق ابراهیم را انتخاب کرده و به جای تخاصم بهدنبال تقویت روابط با یکی از بازیگران کلیدی منطقه یعنی ایران است، موضوعی که خالد بن سلمان در دیدارش با رهبرانقلاب نیز به آن اشاره کرد و گفت با دستور کار گسترش روابط با ایران و همکاری در تمام زمینهها به تهران آمده است. رهبر انقلاب نیز در این دیدار به وزیر دفاع عربستان، گفت: «سالها پیش همینجا که شما نشستهاید، عمویتان ملک عبدالله، نشسته بود. من به او گفتم ارتباط صمیمی با عربستان را به سود خود میدانیم. اگر شما هم آن را به سود خود میدانید، ارتباطات میتواند مستحکم شود.»
چرخش در بازیگری منطقهای عربستان
عربستان در سال 2020 با این تصور، پیمان ابراهیم را امضا کرد و به سمت عادیسازی با رژیمصهیونیستی حرکت کرد تا بهزعم خود تنشهای منطقهای را مدیریت کند و برای مواجهه با تهدیدات احتمالی ایران در مورد عربستان، خود را بیمه کند اما با شروع 7 اکتبر، تقریباً تمام این محاسبات بههم ریخت.
پروژه عادیسازی رسماً شکست خورد و مقامات عربستان مجبور شدند جنایات رژیم را محکوم کنند، نکته مهم دیگر آنکه روابط ایران و عربستان نیز بعد از توافق در پکن مجدد آغاز شده بود و دو کشور در روابط دوجانبه تنش نداشتند. از 7 اکتبر تاکنون و با وجود برقراری آتشبس کوتاه مدت، رژیمصهیونیستی همچنان حملات را به غزه ادامه داد.
رژیم با این نیت که نوار غزه را به خرابهای تبدیل کند که برای ساکنان آن قابلسکونت نباشد و فلسطینیها اجباراً به کشورهای دیگر بروند، حملات را تشدید کرد. این موقعیت عملاً امکان عادیسازی روابط رژیمصهیونیستی با کشورهای عربی را تبدیل به تصمیمی پرهزینه کرد که برای عربستان که در موقعیت فعلی از جنگ دوری میکند، گزینه مطلوبی نیست، علاوه بر این واکنشهای احتمالی و تندی که جهان اسلام بعد از بهرسمیتشناختن اسرائیل برای عربستان به همراه خواهد داشت نیز عملاً حرکت به سمت عادیسازی را حداقل در موقعیت فعلی دشوار و دور از دسترس میکند.
برایناساس یکی از ابعاد مهم و قابلتوجه سفر مقام عربستانی به تهران با فرض پذیرش حسننیت عربستانیها، از این زاویه قابلتحلیل است که عربستان در تناقض با مسیری که در 2020 رفت، راه حل عبور از چالشها و تنشهای منطقهای را در موقعیت فعلی در گسترش و تقویت روابط با ایران آن هم در تمام سطوح دنبال میکند. واقعیت امر آن است که عربستان بهعنوان یک بازیگر مستقل، توانمندی و قابلیت نظامی ویژهای برای مقابله با شیطنتهای احتمالی رژیمصهیونیستی ندارد و به این منظور تقویت و گسترش روابط با ایران که قابلیت نظامی برای مقابله با تهدیدهای احتمالی رژیم را دارد، دنبال میکند.
سفر به تهران در آستانه شروع حملات زمینی به یمن
سفر وزیر دفاع عربستان در شرایطی که حملات آمریکا و رژیمصهیونیستی به یمن هم درحال افزایش است و خبرهایی از اتحاد جبهههای صهیونیستی و آمریکایی برای افزایش حملات به یمن به گوش میرسد، میتواند معنای دیگری نیز داشته باشد. آنطور که برخی از تحلیلگران میگویند، این گزاره چندان دورازذهن نیست که سفر وزیر دفاع عربستان به تهران، به تحولات یمن هم پیوند خورده باشد.
در این مورد دو فرض قابلطرح است؛ اول آنکه این سفر با این منظور صورت گرفته که طرف عربستانی که بر مبنای برخی اخبار، در جبهه مشترکی با آمریکا و رژیمصهیونیستی، به دنبال شروع حمله زمینی به یمن است، به سمت گسترش و تعمیق روابط با تهران حرکت کرده تا تبعات احتمالی شروع جنگ را برای خود و متحد آمریکایی کاهش دهد.
گسترش و تعمیق روابط با تهران در موقعیت فعلی، میتواند کمی از هزینه شروع این جنگ کم کند. نکته دیگر این که با فرض آنکه عربستانیها با هماهنگی آمریکاییها و در آستانه شروع دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا، به ایران آمدهاند به دنبال کنترل رفتار تهران در شروع بروز اتفاقات احتمالیاند. البته برخی منابع میگویند با توجه به مشارکت سعودیها در شروع حمله زمینی این احتمال نیز مطرح است که آنها با پیام متفاوتی به تهران آمده باشند.
سیدافقهی: سعودیها، نگران به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستند
سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل عربستان معتقد است، آمریکا به دنبال آن است که حمله زمینی به یمن را با کمکگرفتن از عربستان و امارات انجام دهد، اما به نظر میرسد، عربستانیها نمیخواهند به این موضوع تن دهند، با پذیرش این گزاره به نظر میرسد سفر وزیر دفاع عربستان به تهران به رفتار عربستان درمورد تحولات یمن مرتبط باشد. در ادامه مشروح گفتوگو با سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل عربستان را از نظر میگذرانید.
سیدافقهی سفر وزیر دفاع عربستان را پاسخی به سفر رئیس ستاد کل قوای عربستان دانست و گفت: «این سفر طبعاً در یک شرایط حساس و پیچیده صورت گرفته، آنهم از کشوری که آنطور که خود نقل میکنند و گاهبهگاه، تصریح میکنند، در آستانه عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی هستند. اینکه این سفر به چه معناست و برای اطمینانبخشی صورت میگیرد، یک موضوع است. موضوع دیگر اینکه ما در آستانه مرحله دوم گفتوگوها با آمریکا در رم قرار داریم، سعودیها نگرانند که اگر این مذاکرات به نتیجه قابلقبولی نرسد، آمریکا میخواهد چهکار کند؟ و اگر آمریکا حماقتی مرتکب شود و به تأسیسات اتمی یا دیگر تأسیسات حساس ما حمله کند، ایران چه سیاست و چه عکسالعملی اتخاذ خواهد کرد؟ موضوع دیگر، مسئله روابط بین دو کشور است.
این دومین سفر یک مقام عالیرتبه نظامی است. قبل از آقای خالد، رئیس ستاد کل قوای عربستان به دعوت سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ما، به ایران آمد و ظاهراً یک سفر پیشرانی بود که این سفر، توسط خالد بن سلمان، برادر محمد بن سلمان، صورت گرفت. مشخص میشود نتایج آن سفر مثبت بوده که خالد، با نامهای از ملک سلمان، به عنوان پدرش، به تهران میآید و نامه را خدمت مقاممعظمرهبری تقدیم میکند و آن صحبتهای کمنظیر و جالبتوجه را مطرح میکند که ما تصمیم گرفتهایم در همه سطوح و به بهترین شکل و در عالیترین سطح، توسعه و همکاری، روابط خودمان را با ایران داشته باشیم.
کمتر چنین چیزی شنیده بودیم، چون از زمانی که مصالحه کردیم و روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی بازگشت، خیلی روابط گرم و صمیمی، آنطور که توقع میرفت، اتفاق نیفتاد. خیلی این موضوع را ندیدیم که سفیر ایران در عربستان بخواهد در زمینههای اقتصادی، تجاری، بانکی، با عربستان همکاری کند. باید ببینیم در این سفر واقعاً چه اتفاقی افتاده. قدرت ایران را دیدند، استحکام ایران را در مقابل تهدیدهای آمریکا دیدند که آمدند و میخواهند تجدیدنظر بکنند. تحولات یمن را دیدند.
به هر جهت یمن بعد از بمباران و گلولهباران منطقه عبیده در یمن توسط توپخانههای عربستان سعودی تهدید کرده است. اگرچه متأسفانه حماقت کردند مثل سوریه و خواستند نیروهای یمن را سرگرم جنگ زمینی بکنند که در جنگ هوایی آمریکا ضربه خودش را بزند.
مسئله لبنان و غزه نیز هست، مردم مظلوم غزه که عربستان سعودی به مسئله غزه و فلسطین، روی خوش نشان نمیداد. تمام این مسائل، حالا در گفتوگوی خالد با مقامات ما، اعم از مقاممعظمرهبری، آقای پزشکیان، آقای احمدیان یا خود سرلشکر باقری، مطرح شده یا در نامه ملک سلمان به برخی از این مسائل اشاره شده است.
باید ببینیم که غیر از اظهارات حضوری مقاممعظمرهبری و آقای خالد که گفت ما منتظر هستیم همکاریهای ما با عربستان توسعه پیدا بکند و بدون دخالت خارجی در مقابل شیطنتهای آنها خودمان مسائل را حل کنیم و اجازه ندهیم آنها دخالت بکنند. توسعه تجاری داشته باشیم، توسعه توریسم دینی و حج و زیارت را باید حل بکنیم. اینها اهم مسائلی بود که در این شرایط سفر امیر خالد به ایران مطرح شد.»
عربستان به دنبال توازن رابطه با جهان است
سیدافقهی به این موضوع هم اشاره کرد که عربستانیها به دنبال توازن رابطه با جهان هستند و ازاینجهت گسترش روابط با ایران را دنبال کردند و گفت: «از زمانی که مسئله جمال خاشقچی بود که تکهتکهاش کردند بایدن در یکی از روزنامههای آمریکا، در ستون ثابتش، نوشت که این یک عمل تروریستی است و محمد بن سلمان تروریست است. روابط خیلی به هم ریخت. وقتی بایدن هم پیروز شد همچنان روابط خیلی سرد بود؛ لذا عربستان سعودی روابط خودش را متوازن میکند، چون دنیا در حال پوستاندازی است.
ما چه بخواهیم، چه نخواهیم آمریکا قطعاً رو به افول است. در حوزه اقتصادی در وضع ازهمفروپاشیدهای، قرار دارد، بدهی ۲۸ تریلیون دلاری آمریکا به بانک فدرال، مسئله جنگ تعرفهای، اینها میخواهند وضع اقتصادی را جبران کنند. سعودیها درک کردند که آمریکا در بحث اوکراین در منطقه، گیر کرده و نمیدانند چهکار باید بکنند. پروژههای پاناما، مکزیک و جزیره گرینلند و دعوا با دانمارک و کانادا شکست خورد؛ پروژهاش درمورد ما هم شکست خورد.
او میخواست ایران را تهدید کند و ما تسلیم شویم که هرچه پای میز مذاکره میخواهد به او بدهیم؟ خب، عربستان بادقت و بهشدت فعل و انفعالاتی را که بین ما و آمریکا است را دنبال میکند، اینکه ایران چه جوابی میدهد، چه واکنشی نشان میدهد را محاسبه و ارزیابی میکنند، سبکسنگین میکنند، برایناساس، در یک جمعبندی به این نتیجه رسیدند که دیگر به دیوار ترکخورده آمریکا نمیشود تکیه کرد. رفتند با چینیها قرارداد سنگین بستند، شبیه رابطهای که ما با چینیها و روسها قرارداد بستیم، عربستان هم با کشورهای دیگر قرارداد مشابه امضا کردند.
فلذا دیگر نمیخواهند صرفاً متکی به آمریکا باشند. خب، اگر نمیخواهند متکی به آمریکا باشند، رقیب آمریکا در منطقه، چین و روسیه است. چین و روسیه هم رفقای ایران هستند و دنیا دارد میگوید که ایران، روسیه، چین، کره شمالی، اینها قطعاً قطبی از این دنیای چندمحوری خواهند بود و دیگر جهان از حالت تکمحوری درخواهد آمد، برایناساس این برآورد را داشتند که ما باید برویم و با ایران رفاقت کنیم و برای دشمنی دلیلی وجود ندارد.
نکته این است که به این جمعبندی رسیدند که ایران همیشه در منطقه هست، ولی آمریکاییها یک روز هستند، یک روز نیستند؛ اصلاً ممکن است، روزی ناوهای هواپیمابرش را بکشند و از منطقه بیرون بروند؛ لذا از لحاظ برنامهریزی، برنامهریزی کلان در حوزه تغییرات اقتصادی، فناوری، تجاری و در واقع طی برنامه تحولی چشمانداز 2030 میخواهد تمام زیرساختهای خودش را نوین کند.
اگر بخواهد به اروپا تکیه کند، طبیعتاً اروپا فناوریاش به عربستان را خیلی گران میفروشد و ما در حال رقابت با اروپا در شرکتهای دانشبنیان هستیم؛ لذا رهبر انقلاب به خالد، هم در همین جلسه فرمودند که ایران تجربیات و توانمندیهای بسیار خوبی دارد و میتواند به عربستان در این زمینه کمک بکند؛ لذا تمام اینها مدنظر سعودیها بوده؛ آنها بیجهت، نامه مکتوب با دستخط پادشاه سعودی به رهبر انقلاب تحویل نمیدهند. ایران هم واقعاً استقبال کرد و گفت که ما آمادگی کامل داریم. آقای پزشکیان هم گفت که اگر مسائلی پیش بیاید، باید در منطقه خودمان حلش کنیم؛ اجازه ندهیم که بیایند اینجا شیطنت کنند تا بیشتر بهرهبرداری کنند.»
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
